او در سخنرانی ای تحت عنوان «عرفان تنها راه گفتگوی ادیان» تاکید می کند: «عرفان تنها راه گفتگوی ادیانی ابراهیمی یهود، مسیحیت واسلام (در برابر ادیان اصطلاحا شرقی) است، مشاهده می کنیم اگر قرار باشد گفتگویی میان ادیان صورت بگیرد، این موضوع به طور قطع با دیدگاه عرفانی خواهد بود. یعنی هیچگاه میان اهل علم، فقها و شریعت ادیان، نمی تواند گفتگو صورت بگیرد.»
به گزارش سرویس اجتماعی ردنا (ادیان نیوز)، دکتر شهرام پازوکی تنها راه گفتگوی ادیان، را از طریق عرفان می داند. او در سال ۱۳۷۳ موفق به اخذ دکترای فلسفه از دانشگاه تهران شد. تخصص و حوزه پژوهش وی در زمینه فلسفه هایدگر و نیز عرفان و سنتهای معنوی است. پازوکی از سال ۱۳۸۲ در دانشگاه آزاد تهران (علوم تحقیقات) در رشتهٔ عرفان اسلامی مشغول به تدریس بودهاست.
او در سخنرانی ای تحت عنوان «عرفان تنها راه گفتگوی ادیان» تاکید می کند: «عرفان تنها راه گفتگوی ادیانی ابراهیمی یهود، مسیحیت واسلام (در برابر ادیان اصطلاحا شرقی) است، مشاهده می کنیم اگر قرار باشد گفتگویی میان ادیان صورت بگیرد، این موضوع به طور قطع با دیدگاه عرفانی خواهد بود. یعنی هیچگاه میان اهل علم، فقها و شریعت ادیان، نمی تواند گفتگو صورت بگیرد.»
این استاد دانشگاه در باره دلایل این که چرا در فقه و کلام نمی تواند گفتگو صورت بگیرد، می گوید: «این که در این علوم نمی تواند گفتگو صورت بگیرد، هرچند نمی توان در این باره مطلق سخن گفت، ولی ماهیت علم فقه و ماهیت علم کلام به گونه ای است که در آن ها نمی توانند گفتگو ایجاد کنند. به عبارت دیگر نمی توانند در میان متکلمان، کسی مانند مولانا، یا ابن عربی پیدا کنند، تا بتواند گفتگو بکند. گفت و گو کردن به معنای بحث یا صحبتی که شما با من می کنید و امثالهم نیست. بلکه به معنای «همدلی» است. »
او در ادامه افزود: «درواقع این جا از مولانا کمک می گیرم که همزبانی ممکن است پیدا شود، ولی همدلی یافت نمی شود. همدلی همان طور که از عنوان آن برمی آید، مربوط به دل است. دل محور همه مباحث عرفانی است. اگر در سلوک عرفانی نگاهی بیندازیم، در می یابیم مساله اصلی فرد، تصفیه دل است، اگر صحبت از معرفت می کند، معرفت قلبی است، زیرا درعرفان، کانون توجهات از همزبانی به همدلی میان ادیان سوق می یابد، و به قول مولانا همدلی از همزبانی بهتر است. این همدلی، در این جا منتهی به پیدا شدن سروکله عرفان می شود.»
پازوکی سپس به شناخت عرفانی «توشیهیکو ایزوتسو» اشاره می کند. ( ایزوتسو زبانشناس، قرآنپژوه، اسلامشناس و فیلسوف ژاپنی بود. وی پژوهشها و نوشتههای بسیاری در فلسفه تطبیقی و بررسی تطبیقی ادیان از خود به یادگار گذاشت.) از نظر پازوکی او می خواهد نشان دهد اشتراکات عرفانی میان ابن عربی، چوانگ تسو و لائوتسو چه مواردی هستند. پازوکی می گوید: « وقتی نگاه کنید به نوشته مرحوم ایزوتسو، می بینید او تلاش می کند اشتراکات عرفانی بین یک عارف مسلمان به نام ابن عربی در آندولس، را با یک حکیم چینی تائویی (با اختلاف تا ۱۸۰۰ سال، و فاصله جغرافیایی بین چین و آندولس) و همچنین چوانگ تسو، یا لائوتسو، بررسی کرده، و بگوید این ها در حقیقت امر، از یک چیز سخن می گویند. اما این همدلی، چیزی نیست که در فقه یا کلام، یا فلسفه پیدا شود.»
او با تاکید مجدد بر این که «ایراد از فقه، کلام، یا فلسفه نیست» می گوید:« ماهیت دانش های مذکوریعنی با حصاری که در فقه ، کلام و فلسفه، وجود دارد اجازه نمی دهد، این همدلی محقق شده و فرد متکلم به آن برسد.»
این استاد دانشگاه با اشاره به تاریخ تحولات عرفان یهود و شباهت اش با عرفان اسلامی می گوید: «با بررسی تاریخ عرفان یهودی، درمی یابیم، چند جریان عرفانی یهودی وجود داشته و دارد. عرفان مرکبا، عرفان حسیدی، و از همه مهمتر عرفان کابالا (از ریشه قبول عربی )، از بخش های مختلف عرفان یهودی است، و هنگامی که به یکی از مهمترین آثار این ها یعنی کتاب Zohar که مشهورترین کتاب در باره قبالی (کابالا)، است مراجعه کنید مشاهده می کنید تفسیری که از انبیاء در کتاب Zohar در عرفان قبالی عرفای یهودی مطرح شده است، در مقایسه با کتاب فصوص الحکم محی الدین عربی، این ها از نظر محتوای تفسیری چقدر به هم نزدیک هستند. کسانی که روی این دو متن کار کرده اند، از جمله یکی از دانشجویان دکترای من، متحیر شده اند و برایشان حیرت انگیز بوده که از نظر محتوای عرفانی این دو متن تا این اندازه به یکدیگر نزدیک بوده اند، این در حالی است که هیچ ارتباطی میان این ها نبوده است.»
پازوکی در آخر می گوید: «با آن که یهودیت دین شریعتمدار است، ولی عرفان یهودی عرفانی است در آشتی با عرفان دیگر ادیان. از این رو وقتی وارد عرفانش می شویم، مشاهده میکنیم چقدر عرفانش به عرفان دیگر ادیان ابراهیمی نزدیک است.