حاخام حمامی لالهزار «رهبر معنوی کلیمیان ایران» در نشست علمی «سبک اجتهاد در ادیان الهی در راستای تفسیر مفاهیم» بیان کرد: اجتهاد در یهودیت بهره گرفتن از قوه فکر با استفاده از منابع است. اعتقاد ما بر این است که دین پاسخگوی همه نیازها می باشد، عالمی که همه توان خودش را در موضوعی به کار برده و از منابع هم بهره برد از جانب خداوند نیز به او توان خواهد داده شد.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، به همت دانشکده مذاهب اسلامی دانشگاه ادیان و مذاهب و با همکاری مدرسه فقه اجتهاد اولین جلسه از سلسله نشستهای علمی با عنوان «سبک اجتهاد در ادیان الهی در راستای تفسیر مفاهیم» با حضور سخنرانان حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسین رجبی عضو هیئت علمی دانشکده مذاهب اسلامی دانشگاه ادیان و مذاهب، دکتر احمدرضا مفتاح عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب و رهبر معنوی کلیمیان ایران خاخام یونس حمامی لالهزار برگزار شد.
در ابتدای این نشست دکتر حسین رجبی در خصوص اجتهاد در اسلام گفت: محوریت، اجتهاد در ادیان الهی است. بحث اجتهاد مسائل فراوانی را در بر دارد. مسئله اجتهاد یکی از بحثهای کلیدی ادیان است که کمتر مورد توجه قرار گرفته و حتی در حوزهای علمیه شیعی به صورت مستقل مورد بحث قرار نگرفته است، ناگفته نماند که اصل مبحث در مسائل مختلف گفته شده است.
وی ادامه داد: اگر بحث اجتهاد خوب تبیین شود برای کسانی که دنبال احاطه در یک علم هستند ایجاد انگیزه میکند، بنابراین به ضرورت بحث اجتهاد در ادیان و مذاهب رسیدیم. اجتهاد این گونه تعریف می شود: بکارگیری توان علمی برای دستیابی به آموزه های علمی. در کلام بزرگان اجتهاد به بذل الوسع هم تعریف شده است. در مباحث علمی باید از تمام توان استفاده کرد تا به یک نتیجه درست برسیم. برخی اجتهاد را یک ملکه علمی گفته اند که احکام را بواسطه آن بدست می آورند در صورتی که اجتهاد یک عمل است که قدرت علمی پشتوانه آن عمل است و این نوع از اجتهاد است که می توانیم با آن نتیجه مطلوب را بگیریم.
عضو هیئت علمی دانشکده مذاهب اسلامی دانشگاه ادیان و مذاهب افزود: کلید حل چالش ها در مذاهب و ادیان اجتهاد است. ما معتقدیدم خدا انسان را آزاد آفریده و بقیه موجودات بر اساس غریزه عمل می کنند، تنها انسان است که می تواند آزدانه انتخاب کند. این آزادی و حق انتخاب یک راهی است که انسان انتخاب درست داشته باشد. انسان برای راه درست است که آفریده شده است. خداوند در قرآن می فرماید: « إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِراً وَ إِمَّا کَفُوراً»»، هیج نوع اجباری در کار نیست، خدا در قرآن می گوید ما راه را نشان می دهیم و ابزار آن را که عقل، وحی و فطرت است هم در اختیار شما قرار می دهیم با نظر به این مطلب که ما به کمالات علمی نائل می شویم. در مسائل فقهی هم که اجتهاد می شود در نهایت باید به دلیل قطعی برسیم و آن دلیل قطعی عقل و فطرت است.
وی در خصوص تعریف اجتهاد در قرآن کریم اظهار کرد: ما وقتی بحث ادیان و مذاهب را مطرح می نماییم با دیدگاهی فقهی نگاه می کنیم اما یک تعریف در قرآن از اجتهاد است که می گوید تقفه در دین کنید یعنی فراتر از احکام خمسه تفقه کنید، یعنی تفقه در تمام ابعاد مثل ادیان الهی انجام بدهید و اینجاست که قلمرو اجتهاد فراتر از بایدها و نباید هاست. به عنوان نمونه چگونه دین برای دنیا و برای آخرت است؟ ممکن است یکی از ادیان بگوید دین فقط برای آخرت است اما باید توجه کرد که عقل و علم هم که دنیا را می سازد همان دین است یعنی آنچه که آقایان از دین خارج می دانند ابزار دین است و خارج از دین نیست.
دکتر رجبی ادامه داد: مهمترین منبع برای اجتهاد عقل، فطرت و عرف عقلاست و باید توجه داشت که تمامی آموزه های دینی به عقل می گردد. اگر اجتهاد به دین برگردد تسلسل پیش می آید بنابرین تمام تفکرات بشری حتی تعریف عقل هم با عقل است حتی اگر به خداوند اعتقاد پیدا می کنیم به واسطه عقل است. آموزه های مخالف عقل مخالف عقل است. یک سری فرضیات وجود دارد که آن ها بسیار موثر هستند به همین دلیل باید نظریات مختلف و مخالف را بدانیم حال ممکن است که این نظریات درون دین ما باشد یا در داخل مذاهب و ادیان دیگر باشد. اگر یکجانبه به مسائل بپردازیم احتمال خطا وجود دارد؛ معمولا می گویند نظرات مذاهب و ادیان دیگر چون مخالف ما هستند را مطالعه نمی کنیم این برخلاف قرآن است، استماع اقوال دیگران در مباحث نظری درست است و اگر این کار صورت نپذیرد همه ما مقلد هستیم؛ بنابراین برای رسیدن به یک نظریه باید تمام نظریات را بررسی کنیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب خاطرنشان کرد: در امامیه بهترین اجتهاد را داریم مثلا شهید صدر از تمامی پیش فرض ها رهاست و مثلا در بحث اجتهاد می گوید باید به گونه چالش های روز را رصد کنیم که هم به صورت افقی و هم به صورت عمودی بحث را گسترش دهیم. اجتهاد در ابعاد افقی یعنی مطالعه نظرات دیگران همچون مارکس است. سبک اجتهاد ما جامع نگر است و این سبک در مذاهب دیگر وجود ندارد، البته اخیرا برخی علمای مذاهب دیگر مباحث اصولی ما را می خوانند. غربی ها بهترین کتاب های ما در حوزهای اصول، کلام و نجوم را بردند و آنها از نظریات ما استفاده کرده و قدرت عملی پیدا کردند. در مسائل جدید مثل شرکت های سهامی که از ساختارهای جدید هستند سوال این است که مدیر وکیل است یا رکن که غربی ها به این سوال پاسخ داده اند و ما هم از این نظر بهره برده ایم.
در ادامه این نشست رهبر معنوی کلیمیان ایران خاخام یونس حمامی لالهزار درباره اجتهاد در یهودیت اظهار داشت: بسیاری از مباحثی که دکتر رجبی بیان نمود از مباحث مشترک است؛ اجتهاد در یهودیت بهره گرفتن از قوه فکر با استفاده از منابع است. اعتقاد ما بر این است که دین پاسخگوی همه نیازها می باشد، عالمی که همه توان خودش را در موضوعی به کار برده و از منابع هم بهره برد از جانب خداوند نیز به او توان خواهد داده شد. در هر دوره و عصری سوالات جدید مطرح می شود و یک عالم دینی باید با همان منابع پاسخگو باشد. در تورات هم گفته شده که در تورات غور کن و همه چیز را پیدا کن، اما آیا در تورات همه چیز هست؟ خیر، مسلما نیاز به پیش نیازهایی هست بنابراین همان گستره ی افقی و عمودی که دکتر رجبی گفت پیش می آید. هر چه عالم دینی بیشتر بهره مند باشد نتیجه ای هم که می گیرد کامل تر خواهد بود.
رهبر معنوی کلیمیان ایران در خصوص این سوال که یهودیت از چه منابعی در اجتهاد استفاده می کند؟ پاسخ داد: ما در اجتهاد از منابع قانونی و جنبه های احکامی و اخلاقی استفاده می کنیم. اولین مورد از تورات گرفته شده است که ما در اصطلاح به آن تنخ می گویم و شریعت از آن نشأت می گیرد. مورد بعدی سنت ها است که همان تورات شفاهی است و اعتقاد ما بر این است که این سنت ها، جنبه وحیانی دارد. تورات شفاهی همزمان با وحی به حضرت موسی (ع) گفته می شد و این بیانات از استاد به شاگرد در گذر زمان انتقال یافت. زمانی احساس خطر شد که این سنت ها از بین برود بنابراین دست به کتابت تورات شفاهی زده شد و تلمود نگاشته گردید. تلمود اورشلیمی و بابلی منابع اولیه احکام هستند برخی از اینها جنبه عقلانی و برخی جنبه احکامی دارند. منبع دیگر از منابع اجتهاد در یهودیت، عرف جامعه است مثلا در تورات گفته شده است محجوب باشید، اما چگونگی آن با عرف است. از منابع دیگر اجتهاد، شیوه رفتار علما و بزرگان است؛ سِوار که همان عقل سلیم است هم از منابعی است که در تلمود بیان شد؛ در کنار تمامی موارد یاد شده خود تورات نیز اجماع را به عنوان یکی از منابع اجتهاد، مطرح می کند.
حاخام حمامی لالهزار خاطرنشان کرد: در بحث عقلانیت، بحث تقابل عقل با وحی مطرح است، در جایی که آیه صریحی باشد عقل توان مخالفت با آن را ندارد. راهکارهایی در یهودیت در باب اجتهاد هست که می سنجد یا قابل قیاس هست یا خیر اگر شک به امر تورات برمی گردد سخت گیری می شود و اگر شک در مورد گفتار علما است سبک گیری می شود.
دکتر احمدرضا مفتاح در بخش پایانی نشست در خصوص اجتهاد در مسیحیت اظهار داشت: سوالی که مطرح این است که آیا می توانیم تعریف اجتهادی که در یهودیت و اسلام است را در مسحیت هم بگوییم؟ پاسخ این است که اجتهاد به معنای مصطلح در مسیحیت، وجود ندارد و با توجه به جایگاه شریعت در مسیحیت، اجتهاد در این دین متفاوت است، در مسیحیت اجتهاد معمولا در احکام است. سوال دیگری که مطرح می شود این است که شریعت در مسیحیت چه جایگاهی دارد؟ برای اینکه بفهمیم جایگاه شریعت در مسیحیت چگونه است باید ابتدا سیره حضرت مسیح(ع) و حواریون را مورد بررسی قرار داد؛ حضرت مسیح (ع) می گفت کوچکترین حکم از شریعت نباید کوچک شمرده شود و حواریون همان سیره حضرت حضرت مسیح (ع) را داشتند تا به پلوس برسیم که صلیب را بهانه بر توجه به خدا قرار داد. برخی می گویند پلوس نمی خواست شریعت را کنار بگذارد در صورتی که نتیجه کار او، عدم عمل به شریعت بود.
وی ادامه داد: مسیحیان بعد از پلوس احکام شریعت را قبول ندارند و شریعت را لازم الاجرا نمی دانند. از زمان پلوس به بعد شریعت کنار گذاشته شد، اما عده ای که ما آن ها را مسیحیان یهودی نام می گذاریم حرف های پلوس را باور نکردند و آنها تا قرن چهار و پنج نیز دوام آوردند اما بعد از آن مضمحل شدند. مسیحیان در کنار یهودیان تحت فشار بودند و از قرن چهار به بعد که مسیحت دین رسمی می شود راه برای غیر یهودیان باز می شود، آن ها کسانی بودند که مناسکشان چندگانه پرستی بود؛ به مرور زمان شرایع ۷ گانه وضع شد، اما مسیحیان می گویند خود مسیح آن را وضع کرده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب خاطرنشان کرد: دین مسیحیتی که شریعت نداشت به مرور زمان مناسک جدید برایش شکل گرفت و بانی اش شورای جهانی بود که در درجه نخست سراغ مباحث اعتقادی رفت. شورایی هایی مثل قسطنطنیه اول و دوم در مناسک اعتقادی و شریعتی اظهار نظر می کردند. بنابراین ما چیزی به نام اجتهاد فردی در مسیحیت نداریم این شورا است که اجتهاد می کند و تصمیم می گیرد. بعد از شکل گرفتن مناسک در شوراها، قوانین هم ایجاد می شود و مجموعه قوانین شکل می گیرد که بخشی از یهودیت و بخشی هم از امپراطوری است و در نهایت یک مجموعه قوانین پدیدار می آید؛ بنابراین معادل اجتهاد در یهودیت و اسلام، همان نظرات شوراها در مسیحیت است.