خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

آیا بقیع در آثار و سفرنامه‌های غرب جهان اسلام منعکس شده است؟

از بررسی سفرنامه‌های غرب جهان اسلام چنین بر می‌آید که آنان به بقیع، مشاهد و نمادهای اسلامی آن توجه ویژه داشته و این مهم در آثار آنان منعکس شده است.

به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، سفرنامه‌نویسان غرب جهان اسلام در کنار مطالبی مانند شرح حال عالمان و دانشمندان، شهرها و تبیین وضعیت جغرافیایی و آب و هوای نواحی مختلف و نیز فرهنگ و آداب و رسوم سرزمین‌هایی که از آن گذر کرده‌اند، توجه خاصی به مشاهد حرمین، به‌ویژه بقیع داشته‌اند، از این‌رو خبرنگار ایکنا از قم برای پاسخ به این پرسش است که نوع نگاه سفرنامه‌نویسان غرب اسلامی به بقیع و مشاهد آن چگونه بوده و در آثار آنان ثبت شده است با حجت‌الاسلام والمسلمین حمیدرضا مطهری، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به گفت‌وگو نشسته است که مشروح این گفت‌وگو در ادامه تقدیم مخاطبان می‌شود.

به عنوان سؤال نخست بفرمایید جایگاه و اهمیت سفرنامه‌ها در منابع اسلامی چگونه است؟

سفرنامه‌ها از مهمترین منابع تاریخ اسلام به‌ویژه تاریخ اجتماعی و فرهنگی به‌شمار رفته و در مناطق غربی جهان اسلام از اهمیت مضاعفی برخوردار هستند. سفرنامه‌هایی که توسط ساکنان دانشمند آن مناطق نوشته شده در بردارنده اطلاعات ارزشمندی از مناطق و مسیر آنان است. شهرت نام و آثار افرادی مانند ابن جبیر(۶۱۴۵۴۰)، ابن بطوطه ابن رشید(۶۵۷ – ۷۲۱)، تجیبی(۶۷۰-۷۳۰) و بلوی(۷۱۳ – ۷۸۰) خود گویای این حقیقت است. این آثار از جهات متعدد دارای اهمیت بوده و در تحقیقات تاریخی از ارزش و اعتبار بالایی برخوردار هستند.

سفرنامه‌ها اطلاعات ارزشمندی از وضعیت علمی و فرهنگی، مذهبی و سیاسی و اقتصادی مناطق مختلف در اختیار خواننده قرار می‌دهند. سفرنامه‌ها گاهی اطلاعات ریز و جزئی از مسائل مختلف ارائه می‌کنند که در منابع دیگر نمی‌توان یافت؛ بیان وضعیت آب و هوایی، شرایط جغرافیایی، وسایل سفر اماکن راه‌ها، دریاها، کوه‌ها، مراکز علمی، زیارتگاه‌ها و اماکن مقدس از ویژگی‌های این آثار است.

درباره سفرنامه‌نویسان مغرب اسلامی نیز زیارت خانه خدا و قبر مطهر پیامبر(ص) از مهمترین انگیزه‌های نگارش سفرنامه‌ها بوده که در بسیاری از آنها نیز منعکس شده است. شاید از همین رو باشد که وضعیت شهرهای مذهبی و نیز آثار موجود در این شهرها به تصویر کشیده شده است.

نوع نگاه سفرنامه‌نویسان غرب جهان اسلام به بقیع و مشاهد و مقابر چگونه است؟

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های سفرنامه‌ها، توجه به فرهنگ و نمادهای اسلامی و توصیف و تبیین مکان‌های مقدس و مورد احترام مسلمانان به‌ویژه بقیع است. اهمیت این مهم زمانی بیشتر می‌شود که نشان می‌دهد کارهایی همانند ساختن بارگاه بر مزار بزرگان، برجسته کردن قبور آنان و زیارتشان در بقیع از دیرباز مرسوم بوده و آنچه امروزه از جانب وهابیون به‌عنوان مظاهر شرک تلقی شده و دیگر مسلمانان را به وسیله آن‌ها مورد اذیت و آزار و اهانت قرار می‌دهند، سال‌های متمادی توسط مسلمانان انجام می‌شده است.

نگاه ویژه به خاندان پیامبر(ص) و تکریم و توسل به آنان و تبرک به اماکن منسوب به ایشان در سفرنامه‌ها به‌خوبی دیده می‌شود؛ به‌گونه‌ای که نه تنها بقیع بلکه دیگر اماکن منسوب به اهل بیت(ع) نیز مورد توجه آنان واقع شده است. توصیف مکان‌های مقدس مورد احترام مسلمانان در مناطق مختلف از قاهره، دمشق، مشهد رأس الحسین(ع)، مرقد حضرت زینب(س)، مرقد سیده‌نفیسه و دیگر منسوبان به اهل بیت(ع) در قاهره و از همه مهمتر مکه و اماکن متبرک آن مانند محل تولد پیامبر(ص) و حضرت زهرا(س) و امیرالمؤمنین(ع) و مدینه (به‌ویژه بقیع و مقبره‌های آن) بیان حضور مردم در آنجا و تبرک و توسل جستن به آنهاست.

موقعیت جغرافیایی بقیع و جایگاه مراقد بقیع و قبر مطهر حضرت زهرا(س) در سفرنامه‌های غرب جهان اسلام به چه صورت است؟ 

یکی از نکات مورد توجه سفرنامه‌نگاران توصیف موقعیت جغرافیایی بقیع و نیز جهت و جایگاه مراقد مختلف بقیع است. ابن بطوطه درباره موقعیت جغرافیایی بقیع می‌گوید: در شرق مدینه منوره قرار دارد و راه آن از دروازه‌ای است که به باب البقیع مشهور است. وی در توصیف مقابر بقیع نیز موقعیت جغرافیایی آنها را بیان کرده است.(ابن بطوطه ۱۴۰۷، ج ۱، ص ۱۳۸)، او درباره مقبره عباس بن عبدالمطلب می‌گوید: این مقبره در سمت راست دروازه بقیع واقع شده است.

عبدری نیز بقیع را در شرق مدینه معرفی کرده است.(عبدری، ص ۴۲۳). ابن رشید نیز اگر چه به موقعیت کلی بقیع در مدینه اشاره نکرده، اما محل قبور برخی مدفونان در بقیع را معلوم کرده و حتی نام آن محل را آن‌گونه که در منابع متقدم آمده، ذکر کرده است؛ چنان که قبر عثمان را در انتهای بقیع و در مکانی به نام حش کوکب و قبر فاطمه بنت اسد، مادر امیرالمؤمنین(ع) را در کنار قبر عثمان و زیر یک قبه دانسته است.(ابن رشید، ۱۹۸۸، ص ۱۹)

در سفرنامه‌ها به قبر هر کدام از صحابه و تابعان با بیان جزئیات اشاره شده است. اگرچه نمی‌توان نشان صریحی از تأثیر علاقه مذهبی در این گزارش‌‎ها دید، اما نمی‌توان اعتقاد و باور و مذهب افراد را نادیده گرفت؛ بلکه این عامل نقش مهمی در نام بردن از مقابر و مزارات بقیع دارد؛ چنان که بعضی افراد از چهار امام شیعه هیچ نامی نبرده و برخی آنها را با همان اسامی و القاب مورد توجه شیعیان(سجاد، باقر و صادق) ذکر کرده‌اند.

یکی از مهمترین نکات مطرح در سفرنامه‌های مغربیان که می‌تواند پاسخی بر سخنان و باورهای امروز جریان‌های تکفیری باشد، وجود ساختمان و بارگاه‌های متعدد در بقیع بر مراقد صحابه و بزرگان مسلمین است؛ چنان که عبدری با اشاره به قبر صحابه و تابعان و دانشمندان در بقیع از وجود بنا و گنبد بر بیشتر آنها خبر داده است. او در توصیف مقابر بقیع از سه مقبره عثمان، عباس بن عبدالمطلب و مالک بن انس نام می‌برد.

قسمت عمده‌ای از محتوای سفرنامه‌های سفرنامه‌نویسان غرب جهان اسلام به توصیف مشاهد و مقابر بزرگان دینی از جمله ائمه بقیع اختصاص یافته است؛ برای نمونه ابن جبیر در اثر معروفش رحله ابن جبیر، پس از توصیف اماکن مقدس و زیارتی در مسیر حجاز به مکه به شهر پیامبر(ص) و اماکن متبرکه آن پرداخته است. او در توصیف بقیع از مقبره و بارگاه‌های متبرک معصومان و منسوبان به پیامبر(ص) نام می‌برد؛ اما وی تنها از مرقد امام حسن(ع) در کنار قبر عباس یاد می‌کند و از دیگر امامان و حتی از قبر حضرت زهرا(س) نامی نمی‌برد.

البته او در کنار مقبره عباس از بیت الاحزان یاد کرده و می گوید: «در کنار قبه عباسیه خانه‌ای است که به فاطمه(س) دختر پیامبر(ص) منسوب است و به بیت‌الحزن شناخته می‌شود و گفته شده او به آنجا می‌رفت و برای رحلت پدرش رسول خدا(ص) گریه می‌کرد.(ابن جیره۱۹۸۴، ص ۱۷۴)؛ نام نبردن از قبر حضرت زهرا(س) در بقیع می‌تواند نشان دهنده آن باشد که او قبری را که اهل سنت به نام حضرت زهرا(س) می‌شناسند، قبول نداشته است.

بلوی نیز ضمن توصیف مکان‌های بین راه، به حجاز و مکه و مدینه پرداخته است. او ضمن اشاره به قبر برخی از صحابه و بزرگان مدفون در بقیع و منسوبان پیامبر(ص) که از جمله ابراهیم پسر رسول خدا(ص)، دختران، عمه‌ها و همسران رسول خدا(ص)، از روضه عباس بن عبدالمطلب(عموی پیامبر) یاد کرده که در آن قبر او و قبر حسن بن علی(ع) وجود دارد و هر دو قبر را بلندتر از سطح زمین توصیف می‌کند و از آراستگی حرم آنان با زیورهایی خبر می‌دهد.(بلوی، بی تا، ص ۲۸۹)

نکته جالب آن است که او نیز از قبر فاطمه دختر رسول خدا(ص) در این مکان یا در نزدیکی قبر عباس خبر نمی‌دهد. وی در ادامه روایتی از پیامبر(ص) نقل کرده مبنی بر آنکه هر کس به زیارت پیامبر(ص) در مدینه برود و آنجا بمیرد آن حضرت او را شفاعت می‌کند.

بلوی در بیان اماکن و آثار مکه از خانه خدیجه(س) و مکان وحی و محل تولد فاطمه زهرا(س) و نیز محل تولد رسول خدا(ص) یاد کرده است. نویسنده به خانه ابوطالب(ع) و محل تولد امیرالمؤمنین(ع) نیز اشاره کرده، کاری که درباره دیگران انجام نداده است. در واقع تنها مکان‌های تولد خاندان پیامبر(ص) و به‌صورت مشخص شخص رسول خدا(ص)، حضرت زهرا(س) و امیرالمؤمنین(ع) را بیان کرده و به توصیف بناهای ویژه در آن مکان‌ها پرداخته است.

نظر سفرنامه‌نویسان مغربی درخصوص نوع رفتار مسلمانان، توسل و شفاعت‌جویی از مدفونان در بقیع چیست؟

یکی از مهم‌ترین مسائل میان مسلمانان به‌ویژه شیعیان، توسل به خاندان پیامبر(ص) است که امروزه به‌عنوان دستاویزی علیه شیعیان به کار می‌رود و مخالفان اهل بیت خدا در حد تکفیر با آن مقابله می‌کنند، در حالی که این مهم از دیرباز در میان مسلمانان وجود داشته و در نقاط مختلف و در آثار دانشمندان بدان توجه می‌شده است. سفرنامه‌نویسان مغربی هم این نکته را در آثار خود ثبت کرده و برخی با عبارات خود به نوعی گرایش فکری خود را نیز نشان داده‌اند. توسل و تبرک و شفاعت‌جویی از مدفونان در بقیع به صورت ویژه مورد توجه سفرنامه‌نویسان بوده است.

این رشید سبتی از رفت و آمد مکرر خود به بقیع برای زیارت اصحاب رسول خدا(ص) سخن گفته و ضمن دعا برای آنها از عباس(عموی پیامبر) و امام حسن بن على(ع) و عثمان بن عفان نام می‌برد. اما نکته مهم در این کتاب دعای او برای نفع بردن از محبت آنان و به واسطه آن است. وی در ادامه از خداوند درخواست می‌کند که در زمره آنان محشور شود و اینکه در مسیر آنان حرکت کند.(ابن رشید، ۱۹۸۸، ج ۵، ص ۳۱۸).

عبدری هم ضمن توجه به مقابر صحابه، تابعان و دانشمندان در توصیف مقبره مالک بن انس از تبرک به سنگریزه‌های قبر او و برداشتن تعدادی از آنها برای تبرک سخن گفته است.(عبدری، ص ۴۲۳)؛ نجیبی نیز در توصیف مشهد رأس‌ الحسین از ترک مردم به آن و تضرع آنان برای درخواست حاجت‌هایشان سخن گفته و در انتها با عبارت «والله تعالى ینفع الجمیع بنیاتهم»(تجیبی، ۱۹۷۵، ص ۹) به نوعی رفتار آنها را تأیید کرده است.

در پایان لطفاً جمع‌بندی از مطالب گفته شده بیان بفرمایید.

از بررسی سفرنامه‌های غرب جهان اسلام چنین بر می‌آید که آنان به بقیع، مشاهد و نمادهای اسلامی آن توجه ویژه داشته و این مهم در آثار آنان منعکس شده است. معرفی بقیع و موقعیت جغرافیایی آن و نیز مراقد و مکان‌های زیارتی آن از جمله مقبره عباس(عموی پیامبر(ص) و ائمه بزرگوار شیعه و صحابه و منویان به رسول خدا(ص) و یاد کردن از مزار امامان شیعه آن هم با القاب معروف در میان شیعیان مانند سجاد، زین العابدین، باقر و صادق ) و تصریح به تطهیر اهل بیت(ع) و توسل به آنان نمونه‌هایی از فرهنگ اهل بیت(ع) در سفرنامه‌های غرب جهان اسلام است.

نکته مهم دیگر در این سفرنامه‌ها نام نبردن از قبر مطهر حضرت زهرا(س) در بقیع است که می‌تواند بیانگر این نکته باشد که قبر آن حضرت در بقیع نبوده یا ناشناخته بوده و تلاشی که امروزه سعی می‌کند قبر فاطمه بنت اسد مادر امیرالمؤمنین) را به نام حضرت زهرا(س) معرفی کند، در آن زمان پایه و اساس تاریخی ندارد.

همچنین اعتقاد به تطهیر آنان و تصریح برخی به این نکته و نیز تکریم خاندان و اصحاب پیامبر(ص) و علما و نیز توسل و تبرک جستن به نام و قبور آنان از نکاتی است که در این دسته از آثار مسلمانان این خطه به آن پرداخته شده است.

به همین مناسبت پایگاه خبری- تحلیلی ادیان نیوز کلیپ ویدئویی را برای مخاطبین و سروان گرانقدر خویش تقدیم میکند:


به خواندن ادامه دهید
گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.