دریافت تصویر بسیار کمیاب از تیم بسکتبال بانوان ارامنه جلفای اصفهان در سال ۱۳۰۲ باعث شد تیم تحریریه ادیان نیوز به شناسایی بیشتر این تیم ورزشی اقلیت های دینی ایران بپردازد که حضور فعالی در حوزه سیاست و ورزش ایفا کرده اند.
به گزارش سرویس اجتماعی ردنا (ادیان نیوز)، زنان و بانوان ارامنه در ایران همانند وضعیت اجتماعی سایر زنان در ایران در طول دورههای مختلف تاریخی و فرهنگی متفاوت بودهاست. زنان ارمنی در حفظ وجود، تنازع بقاء، ایجاد شرایط برای زندگی کودکان و خانواده، ایجاد شرایط مجدد برای بقا و استمرار خانواده، دستیابی به منابع اقتصادی، بازتولید اعضای خانواده، نجات سنت خانواده ارمنی و منطبق کردن آنها با جنبههای ویژه فرهنگی سیاسی و جغرافیایی اسکان جدید از جمله مسوولیتهای زن ارمنی در دوران مهاجرت بودهاست.
زنان ارمنی بعد از دوران مهاجرت نقش اساسی در سیاست، علم و دانش، موسیقی، سینما، نقاشی، تئاتر، چاپ و نشر، معماری و شرکت در جنگ ایران و عراق و غیره داشتند.
زنان پیشگام ارمنی ایرانی
- برسابه هوسپیان، پایهگذار نخستین کودکستان ایران
- آلنوش طریان، مادر نجوم و بانوی اختر فیزیک ایران
- نکتار پاپازیان، اولین معماران زن ایرانی
- دیانا آبکار، نخستین زن سیاستمدار (سفیر)
- لیلیت تریان، مادر مجسمهسازی ایران
- یلنا آودیسیان، بنیانگذاران هنر باله زنان در ایران
- لیلی لازاریان، اولین طراح رقص در ایران
- ساتنیک آقابابیان، نخستین خواننده اپرا زن ایرانی
- مادام سیرانوش، اولین بازیگر زن تاریخ سینمای ایران
- وارتو طریان، اولین هنرپیشه و کارگردان تئاتر ایران
- هاسمیک هاراطونیان، نخستین زن جراح پلاستیک
- مریم اوهانجانیان، نخستین زن دندانپزشک ایران در شهر تبریز
- آنیک استپانیان، نخستین زن دندانپزشک تهران
- قایچوک وارطانیان، نخستین زن داروساز و دکترای داروسازی ایران در شهر تبریز
- جما مرادخانیان، نخستین زن متخصص زنان و زایمان ایران (زایمانی بی درد)
پوشاک زنان ارمنی فریدن
تنوع پوشاک زنان در سرپوشها، تنپوشها و زیورآلات و تزیینات وابسته به آنان به مراتب بیشتر از پوشاک مردان است. پوشاک زنان ارمنی منطقهٔ فریدن در تمام روستاها دارای یک شکل و الگوست. این لباس لباسی است که زنان ارمنی در زمان مهاجرت به ایران آن را به تن داشته و سالها در حفظ و نگهداری آن تلاش کردهاند. در طول قرنهای هفدهم تا بیستم میلادی فرهنگ بومی ارمنیان فریدن تأثیرات خواسته و ناخواستهٔ بسیاری را از فرهنگ و هنر ایرانی پذیرفتهاست.
دختران بین سنین کودکی تا اواخر نوجوانی از «چین شابیک» یا در اصطلاح پیراهن چین دار با رنگهای شاد و پیش بند استفاده میکردند. دختران هم به مانند زنان برای آرایش مو گیسوان خود را در یک یا دو رشته میبافتند و سپس، کلاه عرق چین سکه دوزی شدهای از جنس مخمل، چیت یا ابریشم بر سر میگذاشتند و بر روی عرق چین هم «لاچاک» (لاچاک روسری بزرگی به ابعاد ۱/۵ متر و به صورت چهارگوش بود که دختران از چیت گدار و زنان از جنس کُدَری به رنگ زرشکی با دنبالههای بلند به سر میکردند) میانداختند. از دیگر زیورآلات آنان دستبندهایی از سکه و گلوبندهایی با مهرههای رنگین بود. دختران فریدنی دهان خود را با «باشماخ» (باشماخ دستمالی سفید از جنس ململ بود که زنان بعد از ازدواج به صورت سه گوش بر روی چانه و دهان خود میبستند و آن را با بندهایی در پشت گردن محکم میکردند) نمیبستند.
دختران فریدن هنگام عروسی پس از پوشیدن لباس محلی زنانه که شامل «شابیک» ،(پیراهن را در اصطلاح محلی شابیک میگفتند. شابیک تنپوشی بود تا مچ پا، یقه گرد و دارای چاک کوچکی در قسمت جلو که معمولاً با بندینک باز و بسته میشد) «مینتان» (مینتان تنپوشی آستردار، جلوباز و یقه هفت بود که با یک دکمه (سکه) در قسمت شکم بسته میشد. مینتان دارای دو جیب در پهلوها، آستینی بلند و چاک بلندی تا آرنج بود که در صورت نیاز با دکمه و بندینک بسته میشد) و «گُگنوتس» (این تنپوش پیش بندی از جنس متقال به رنگهای قرمز عنابی و زرشکی بود که آن را بر روی مینتان میبستند). بود شروع به تزیین سر میکردند و گاه همراه با تزیینات برسر عروس «گلخی کُقر» (تور سر عروس را در اصطلاح محلی گلخی کُقر میگویند. گلخی کُقر پارچهٔ ترمهٔ چهار گوشی دارای ریشهای تزیینی در چهار طرف بود که آن را هنگام عروسی به صورت سه گوش بر سر عروس میانداختند). دختران تنها به هنگام ازدواج مجاز به استفاده از تزیینات مخصوص زنان و عروسان بودند.
پوشاک زنان ارمنی چهار محال و بختیاری
ارمنیان چهار حال و بختیاری شیوهٔ لباس پوشیدن و البسهای با نوع و جنس مخصوص به خود داشتند. این لباسها به لحاظ وزن سنگین و گرانبها بودند.
- تنپوش زنان چهار محال و بختیاری شامل: «مینتان» (این تنپوش یکی از مشخصههای زنان میانسال در چهار محال و بختیاری بود و تا اوایل قرن گذشته زنان از آن استفاده میکردند. مینتان لباسی بود جلو باز، آستر دار و یقه هفت. بلندی آن تا نزدیک مچ پا میرسید و دارای چاکهای بلند در دو طرف پهلو و آستینهای تنگ بود)، «شرجا زگست یا چین دار» (چین دار تنپوشی بود که معمولاً زنان و دختران جوان آن را میپوشیدند. این تنپوش دارای آستینهایی تنگ بود که در قسمت مچ با دو سه دکمه بسته میشد. بالا تنهٔ این تنپوش تنگ و چسبان و در قسمت جلو دارای سجافی بلند از زیر گردن تا نزدیک کمر بود.
- این درز با دکمهها یا سگکهای ظریف بسته میشد)، «شابیک» (شابیک تنپوشی بود ساده که آن را در زیر چین دار میپوشیدند. زنان و دختران جوان از شابیکهای کوتاه استفاده میکردند که قد آن تا روی باسن بود و زنان مسن اغلب شابیکهای بلند میپوشیدند که تا مچ پا بود)، «اوبگا» (اوبگا حکم زیرپوش یا زیر دامنی را داشت که آن را زیر شابیک میپوشیدند)، «گُگنوتس» (پیش بند یا به اصطلاح گوگنوتس را زنان روی چین دار میبستند)، «کولاجا» (کولاجا بالاپوشی بود آستردار، بلندی ای تا زیر زانو و آستینهای کوتاه تا آرنج)، «تونبان» (تونبان را ازکتان سفید میدوختند. قسمت بالایی آن از قنایز و قسمت پایین آن از جنس کتان معمولی دوخته میشد)، «آرخالوق» (آرخالوق نیم تنه یا کتی بلند بود که آن را بر روی شابیک میپوشیدند)، «تاگالا» (این تنپوش شبیه آرخالوق و بلندی آن تا مچ پا بود و در قسمت جلو با دکمه یا سگک محکم میشد).
- پوشش سر زنان چهار محال و بختیاری شامل: «شوشداک» (شوشداک شبیه پوشش سر روحانیان ارمنی بود)، «دکالاچیک» (دکالاچیک سرپوشی از جنس کتان، به رنگ سفید و سه گوش بود که آن را بر روی شوشداک میبستند)، «بالیش یا بارتس گود» (این سربند شامل بالش کوچکی بود از جنس چلوار که داخل آن را از پنبه پر میکردند و آن را بر روی فرق سر قرار میدادند و با بندهایی در زیر چانه محکم میکردند)، «گود» (گود کلاهی بود به شکل استوانه)، «یاخشام یا یامشاق» (یاخشام دستمالی چهار گوش به رنگ سفید از جنس ململ بود که زنان چانه و دهان خود را با آن میبستند و با بندهایی آن را در پشت گردن محکم میکردند)، «دنچگال» (گاهی زنان برای تزیین دستمالی رنگین و گلدار بر روی پارچهٔ سفید یامشاق میبستند)، «گرلیک یا کرلیک» (این سرپوش از انواع پارچهها به دلخواه تهیه میشد و آن را بر روی بالیش میبستند)، «لاچیک» (لاچیک روسری بزرگی به ابعاد ۱/۵متر بود که آن را بر روی دگالاچیک و گود میبستند و سپس از زیر چانه عبور میدادند و در بالای سر گره میزدند).
- زینت آلات زنان چهارمحال و بختیاری شامل: «گودی»(شال کمر یا گودی را زنان خانوادههای کم درآمد بر روی مینتان میبستند)، «کامار»(کمربند یا در اصطلاح کامار کمربندی بود از جنس نقره که زنان طبقهٔ مرفه بر روی مینتان میبستند)، «وزنوتس»(گردن بند یا در اصلاح محلی وزنوتس)، «پونج او بِجاک»(این وسیلهٔ تزیینی شامل بندی از مهرههای سنگی و نقره بود)، «یرس نُتس»(این زینت شامل بندی از گویهای ملیله کاری و مشبک کاری شدهٔ ریز و درشت از جنس نقره بود که با گیرههایی به بالیش وصل میشد)، «جدنُتس»(جدنتس گردن بندی بود شامل دو ردیف زنجیر با بیست سکهٔ دو ریالی. این گردن بند را معمولاً زنان میان سال استفاده میکردند).
نقش زنان ارمنی در جنبش مشروطه و روند مدرنیزاسیون
در جریان جنبش مشروطه ایران، زنان ارمنی ایرانی در جنبش زنان مشارکت کردند، به ویژه کوشش آنان در جلب توجه زنان ایرانی به مسائل زنان، افزایش سطح آگاهی آنها نسبت به وضعیت زنان و بهطور کلی افزایش هوشیاری آنها دیده میشود. زنان داشناک دو کمیته به نامهای «امید» و «رنگین کمان» تشکیل دادند. هر دو گروه تلاش کردند تا در زمینه سیاست، مسائل حزبی، اصول مشروطیت در مورد مسائل زنان، حقالارث و بهداشت زنان را تحت آموزش قرار دهند. آنها با کمک یکدیگر شاخهای از صلیب سرخ را تشکیل دادند. درآمد گروه از سوی اعضای خود گروه و فعالیتهایی مانند نمایش و سخنرانی که درآمدشان به نفع انجمن صرف میشد، عاید میشد. این گروه همچنین مجوز انتشار روزنامهای را با نام «شکوفه» از سوی دولت ایران دریافت کرد که به مسائل زنان میپرداخت.
میرزا ملکم خان مینویسد:، زنان «آموزگاران کودکان و از این پس سازندگان کشور» شناخته میشوند.
نقش زنان ارمنی در آموزش
زنان ارمنی پیشگامان تأسیس مراکز آموزش و پرورش پیش دبستانی و تدوین برنامههای آموزشی و تربیتی در ایران بودهاند؛ آن چنانکه تاریخچهٔ تأسیس کودکستان در ایران با نام بانوان ارمنی گره خوردهاست، بانوانی نظیر «وارواره کانانیان»، پایهگذار نخستین کودکستان ایران به نام «کانانیان» در ۱۲۷۹ خورشیدی در اصفهان؛ «شوشانیک چشمکیان (خان آزاد)»، پایهگذار کودکستان «قازاروس آقایان» در ۱۲۸۰ خورشیدی در تبریز؛ «مارگاریت هاروتونیان (سارواریان)»، پایهگذار کودکستان «مانکاکان پالاد» در ۱۲۸۹ خورشیدی در تهران و برسابه هوسپیان، پایهگذار نخستین کودکستان دارای مجوز رسمی از وزارت معارف وقت در ۱۳۱۰ خورشیدی؛ و «البیس فراهیان» در ۱۳۲۱ خورشیدی با حمایت شورای خلیفهگری ارامنه تهران و هیئت سرپرستی مدرسهٔ کوشش داودیان سنگ بنای «کودکستان کوشش» را بنا نهاد.
زنان ارمنی در سیاست
دیانا آبکار نخستین زنی است که نامش در جهان به عنوان سیاستمدار به ثبت رسیدهاست او سفیر دولت ارمنستان در ژاپن بود. وی در ۱۷ اکتبر ۱۸۵۹ میلادی، در یک خانوادهٔ ارمنی، در رانگون، متولد شد. پدرش هوُانس آقابِک از ارمنیان ایران بود که پس از ازدواج با زمروخت آوِتومیان، دختری از ارمنیان شیراز، برای گسترش فعالیتهای بازرگانی خود اصفهان را ترک و تجارتخانهٔ خود را در برمه تأسیس کرد. آبگار نیز، در ۱۸۹۱ میلادی، به همراه دیانا و دختر چند ماههشان، رانگون را ترک گفتند و در کوبه ژاپن مستقر شدند و تجارتخانهٔ جدید خود را به همراه مهمانخانهای در این شهر بندری تأسیس کردند.
دیانا یک سال پس از اقامت در کوبه نخستین رمان خود را با نام (سوزان) منتشر ساخت. چندی بعد نیز رمان دوم خود را به نام (داستانهای خانگی جنگ)، در مورد مردم ژاپن، به چاپ رساند.
نقش زنان ارمنی در ورزش
در طول سالهای اخیر تیم بسکتبال بانوان آرارات به موفقیتهای چشمگیری دست یافت و موفق شد در چهار دوره قهرمان سوپر لیگ سراسری ایران شود و بازیکنانی مانند:
«ماری عزیزیان، اِولین آواکیان، دیانا آوانسیان، مارو آوانسیان، هیلدا ملکومیان، اُدِت آقاجانیان، اِدنا عیسائیان، وانه خچومیان، وانا موسی خانیان، آیرین آرتونینان و نارینه آرتاشیان به تیم ملی راه یافتند.»
دیانا، که هفتمین و آخرین فرزند خانوادهٔ آقابک بود، تحصیلات خود را در مدارس ارمنیان کلکته به پایان رساند و پس از بازگشت به خانه در ۲۹ سالگی با یک جوان ارمنی اهل جلفا به نام «میکائیل آبکار»، از بازرگانان جلفای اصفهان، که به کار تجارت ابریشم بین هند و ژاپن اشتغال داشت، ازدواج کرد. دیانا آبکار، که به غیر از زبان ارمنی، به زبانهای انگلیسی، هندی و ژاپنی تسلط کامل داشت. پس از استقلال ارمنستان، دیانا آبکار که نفوذ بسیاری در بین دولتمردان ژاپن داشت، آنان را ترغیب به شناسایی استقلال ارمنستان کرد و سرانجام در ۷ مارس ۱۹۲۰ میلادی ژاپن استقلال ارمنستان را به رسمیت شناخت و طی نامهای رسمی این موضوع را به کشورهای شرکتکننده در کنفرانس صلح پاریس اعلان داشت.
در ۲۱ ژوئیه ۱۹۲۰ میلادی، «هامو اوهانجانیان»، وزیر امور خارجهٔ وقت ارمنستان، طی حکمی دیانا آبکار را به سمت سفیر ارمنستان در ژاپن منصوب کرد. آبکار نخستین زنی است که به این سمت منصوب شد.
فرآوری ادیان نیوز