البته نباید فراموش کرد که این دلیل بر ارزش دانش و دانشمند در اسلام، به
اینخاطر است که علم مفید، سبب شناخت خدا و شناخت وظایف بندگی میشود و
نتیجهاش همان است که خدای متعال فرمود: «إِنَّما یَخْشَى اللَّهَ مِنْ
عِبادِهِ الْعُلَماء [فاطر/۲۸] از میان بندگان خدا، تنها دانشمندان
(ربّانى) از او «خشیت» دارند». و «خشیت» ترسی است که همراه با تعظیم و
برخاسته از علم و آگاهى است.[۱]
و از جملهی این دانشمندان که پرورش
یافتهی مذهب شیعه هستند، علامه «محمد باقر مجلسی» است. او فرزند محمد
تقی، و متولد سال ۱۰۳۷قمری در شهر اصفهان است و عمر بابرکتش، تا سال ۱۱۱۰
هجری (سن ۷۳ سالگی) ادامه یافت و در این مدت، بیشتر از یکصد کتاب به
زبانهای فارسی و عربی نوشت که یکی از کتابهای او، بحارالانوار است که
دارای ۱۱۰ جلد است و مجموعهای بزرگ است از روایات معصومین(علیهمالسلام) و
تفسیر بسیاری از آیات قرآن کریم را نیز دارا میباشد.[۲]
دغدغهی فکری «علامه مجلسی» در جوانی
علامه
مجلسی در دوران جوانی، میدید که با وجود اینکه صد سال از رسمیت پیدا
کردن مذهب شیعه میگذرد باز هم بین شیعه و سنی اختلاف وجود دارد، این بود
که با توسل به امیرالمؤمنین علی(علیهالسلام) تصمیم به نوشتن کتابی کرد با
عنوان «حقالیقین» که گفته شده با خواندن این کتاب، ۷۰ هزار از کسانی که
«سنی مذهب» بودند، «شیعه» شدند.[۳]
قسمتهای مختلف کتاب «حق الیقین»
این کتاب، دارای ۶ «باب» است با این عناوین:
باب اول: در اقرار به وجود حقتعالی و صفات کمالیهی او است.
باب دوم: در بیان صفاتی است که باید از حقتعالی نفی کرد.
باب سوم: در بیان صفاتی است که متعلق به افعال حقتعالی است.
باب چهارم: در مباحث نبوت است.
باب پنجم: در امامت است.
باب ششم: در اثبات معاد است.
و هر «باب» دارای فصلها، مقاصد و یا مطالب متعدد دیگری میباشد.
یک مطلب از آن کتاب در مورد «امامت»
همانطور
که عرض شد، در کتاب «حق الیقین» علامه مجلسی، در مورد مباحث اعتقادی (اصول
دین) بحث کرده است اما به خاطر اهمیت مسئلهی امامت، بحث بیشتری در این
کتاب به این موضوع اختصاص پیدا کرده و در اینجا یک مطلب از بحث «امامت»
کتاب مذکور را به طور خلاصه بیان میکنیم:
دلایل وجوب نصب امام بر خداوند
بعضی
از امت اسلامی گمان میکنند که نیازی نیست که بعد از آخرین پیامبر الهی
(حضرت محمد(صلیاللهعلیهوآله)) جانشین او از طرف خدا تعیین شده باشد اما
به چند دلیل ثابت میشود که از نظر عقل، واجب است که خداوند، امام (بعد از
آخرین پیامبر) را تعیین کند:
۱. هر دلیلی که میگوید فرستادن
پیامبر از طرف خداوند واجب است، همان دلیل میگوید که تعیین امام بعد از
پیامبر هم از طرف خداوند واجب است؛ مخصوصا بعد از آخرین پیامبر الهی که
امید بعثت پیامبر دیگری نیست.
۲. نصب امام، یک نوع لطف است و از نظر
عقل، لطف بر خداوند واجب است و این لطف خداوند بر بندگانش با قرار دادن یک
حاکم و رئیس است که امور دنیا و آخرتشان را به بهترین وجهی اصلاح کند و
چنین شخصی یاید پیامبر باشد یا امام از طرف خداوند.
۳. امام، حافظ
شریعت اسلام است، زیرا دین اسلام، دینی است که تا روز قیامت باقی است و
فقط مخصوص زمان پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) نبوده، و دین اسلام دارای
احکام و دستورات بسیاری میباشد و باید بعد از آن حضرت، شخصی مانند ایشان
باشد که دانا به همهی احکام الهی و معصوم از هر اشتباه و دروغ و خطایی
باشد تا بتواند حافظ و نگهبان و اجرا کنندهی احکام اسلام باشد و فقط
خداوند میداند که چه کسی شایستگی جانشینی آخرین پیامبرش را دارد.
۴.
همهی پیامبران، جانشین خود را تعیین میکردند، و این کاری بود که از زمان
حضرت آدم(علیهالسلام) که اولین پیامبر الهی بود تا زمان آخرین پیامبران
صورت میگرفت و حتی پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله)، در مسافرتهای جزئی و
جنگهایی که حضور پیدا نمیکرد، نیز یک جانشین برای خود قرار میداد، پس
چگونه میتوان قبول کرد که در سفر آخرت، که بازگشتی هم برای آن حضرت نبود،
جانشین برای خود از طرف خداوند، تعیین نکرده باشد؟[۴]
در نتیجه:
دانش
و دانشمندی که دارای علم مفید و خداشناسی است و به وظایف بندگی عمل میکند
و دارای «خشیت» است (یعنی دارای ترسی باشد که همراه با تعظیم و برخاسته از
علم و آگاهى است)، این دانش و دانشمند، در اسلام، دارای ارزش زیادی هستند و
یکی از آنان، علامه مجلسی (دانشمند مذهب شیعه) بود که ضمن عمل به وظایف
بندگی خود، در پی برداشتن مشکلات عقیدتی مردم بود و توانست در دوران جوانی
خود، بسیاری از مخالفان مذهب شیعه را به این مذهب حق، راهنمایی کند.
…………………………………………….
پینوشت:
[۱]. تفسیر نور، ج۹، ص۴۹۵
[۲]. http://www.islamquest.net/fa/archive/question/ur21716
[۳]. https://rasekhoon.net/article/show-6900.aspx
[۴]. خلاصهی قسمتی از کتاب «حق الیقین» در بحث امامت
منبع : شفقنا