ادیان نیوز: در نگاه پائولو، هرزگی و بیبندوباری با معنویت جمعشدنی است. در داستانهای او، دختران هرزه نیز که خود فروشی میکنند، اعتقادات مذهبیشان را از دست نمیدهند و یکشنبهها به مراسم مذهبی کلیسا میروند.[۱] در نوشتههای او زنان هرزه نیز با مریم باکره خلوت میکنند[۲] و چه بسا آدم مست و بیاعتقاد نیز تنها با خواندن نیایشی که از مادرش فراگرفته، در جوار رحمت الهی غرق نور باشد.[۳] در نوشتههای او عجیب نیست که مسیح بر خلاف انتظار متدینان متعصب، اخلاقگرا، پایبند به ارزشهای اجتماعی، توبهکار و تارک دنیا، در بهشت را گشوده نگه دارد تا رزمآوران نوری که گاه گنهکار، روسپی، زناکار، قدرنشناس یا تجملگرا بودهاند، وارد بهشت شوند.[۴]
پائولو به صراحت میگوید: هوسباز و هوسورزی، کسی را از خدا دور نمیکند. اینها حتی کسی را از وظیفۀ مقدسی که هرکس باید در زندگی انجام دهد، دور نمیکنند.[۵] او حتی فاحشگی در میخانهها را نیز در ردیف خدمت به خدا میشمارد: «همه از آغاز آفرینش همواره میخواستهاند به خدا خدمت کنند. مشکل این است که همه بهترین روش خدمت به خدا را نمیشناسند. این مردم وقتی شب از کارشان خسته میشوند، چشمهایشان را به سوی خدا برمیگردانند، و این بهترین شیوۀ خدمت آنان است. موضوع این است که هرکاری که میکنیم، هرچند عجیب به نظر برسد، میتواند ما را به راه راست هدایت کند.»[۶]
در ادبیات او، مهم، یافتن راهی برای رسیدن به آرزوست و برای اینکار، نوع عمل چندان اهمیت ندارد. رسیدن به هدف، مطلوب است؛ هرچند راه آن روسپیگری باشد. او ماریا و ارادهاش را میستاید که برای رسیدن به پول، حاضر میشود تن به فاحشگی بفروشد.[۷] شاید پائولو در تأیید همین نگاهش، داستان روسپی و راهب را نوشته باشد. راهب، زن را به گناه خود هشدار میداد و زن چون راه دیگری برای امرار و معاش نداشت، شرمسارانه به کار خود ادامه میداد. سرانجام او بهشتی شد و راهب جهنمی. پائولو در حکایت دیگر مینویسد: «آن هنگام که شیطان از نجاتبخشی عیسای بر صلیب به خشم آمد، عیسی یه او گفت: ناراحت نباش. تمام آنها که خودشان را بسیار باتقوی میدانند و تمام عمرشان کسانی را به حرفهای من عمل نمیکنند، محکوم میکنند، به اینجا میآیند. چند قرن صبر کن و میبینی که دوزخ، پرتر از همیشه میشود».[۸] در این مکتب، حتی استادان راه نیز هوسبازند. جی یکی از استادان پائولو، مشتاق زنهای کشور اوست و امیدوار است دوباره آنان را ببیند.[۱۹] در نگاه پائولو، پیامبران الهی نیز از هوسورزی به دور نبودهاند: سلیمان نبی در راه عشق زنی تقریبا تاجوتختش را از دست داد. آحاب بهسبب عشق شاهدخت صیدا، خدا را کنار گذاشت. و داوود بهسبب عشق به زن بهترین دوستش، او را به کام مرگ فرستاد.[۱۰] این بیمبالاتی پائولو در ترسیم راه معنویت، به هرزگی در شرابخواری نیز رسیده است. پائولو این مرام را به کتاب مقدس مستند میکند[۱۱] و میگوید: معجزۀ عیسی هیجان و تبدیل آب به شراب بود. او در کوه پنجم به بادهنوشی ایلیا، پیامبر بنیاسرائیل، بارها اشاره کرده است.[۱۲]
بررسی و نقد:
– هرزگی و هوسبازی انسان، او را از خدا و وظیفۀ معنویاش دور نمیکند.
نقد:
پیش فرض این کلام آن است که در تعالی معنوی، عمل نقش چندان مهمی ندارد و مهم پیگیری رؤیاست! هرزگی و هوسورزی، غفلتآور است و میتواند همۀ فکر و ذهن سالک را به خود سرگرم کند. بنابراین، نهتنها زمانی برای تعالی و خودسازی باقی نخواهد ماند، بلکه انگیزه و توجهی نیز به آن جلب نمیشود. پائولو که هدفش را رسیدن به خدا، دیدار او و اتحاد با خداوند میداند، نمیتواند هرزگی و غفلت از خدا را برای سالکان راه تجویز کند. پائولو معتقد است: وقتی انسان راهی را برگزید، باید به همه لوازم آن پایبند باشد. «آزادی مطلق وجود ندارد چیزی که وجود دارد، آزادی انتخاب است و از آن به بعد، آدم باید به تصمیم و انتخاب خودش متعهد باشد».[۱۳] اگر پائولو خود به مذهب کاتولیک پایبند است، نمیتواند هرزگی را تجویز کند. کتاب مقدس نیز بارها مسیحیان را از زنا و هرزگی بازداشته است.[۱۴] اگر در کتاب مقدس آمده است فاحشهها زودتر وارد ملکوت خدا میشوند، از اینروی بوده است که آنان به ندای توبۀ یحیی توجه کردند و ایمان آوردند، اما کاهنان تکبر ورزیدند.[۱۵]
– راهنمایان راه نیز قدیس نبودهاند.
نقد:
وقتی در کتاب مقدس آمده است: نوح نبی آنقدر شراب میخورد که از فرط مستی، عریان روی زمین میافتد؛[۱۶] یا داوود از زن فرماندهاش خوشش میآید و با او همبستر میشود و برای ساکت کردن شوهرش او را به صف نخست میدان جنگ میفرستد؛[۱۷] وقتی در این کتاب، سلیمان نبی از عشق زنی، بتپرست میشود؛ وقتیکه سلیمان هفتصد زن و سیصد متعه داشته باشد؛[۱۸] وقتی سلیمان نبی در وصف دختران اورشلیم و اندام زیبای بدنشان غزل بسراید، جای شگفتی نیست که پائولوی مسیحی نیز با کتاب مقدس همنوا باشد. کسانی شایستگی راهنمایی دارند که خود الگو و نمونه باشند. الگو کردن راهنمایانی که خود اشتباههای فراوانی مرتکب میشوند، برخلاف اصول تعلیم و تربیت است. همانگونه که پیشتر گفته شد، خطاکار بودن استاد خود، تجویز و تشویقی برای خطاکاری است. از اینرو، در اسلام امام جامعه باید معصوم باشد؛ جانشینش باید مراتب بالای تقوی را داشته باشد؛ و امام جماعت باید از گناه کبیره دور باشد و بر گناه صغیره اصرار نداشته باشد.
– نخستین قدیس دزد بود.
نقد:
اینکه یک دزد، هم متنبه شود هم قدیس، پذیرفتنی است. در میان مشاهیر مقدس اسلام نیز عیّارانی بودند که با شنیدن یک آیه سربهراه شدند. اما از این واقعیت نمیتوان نتیجه گرفت که با هرزگی و بیمبالاتی نیز میتوان به کمالات رسید. اینان در لحظه بازگشت، عالمانه اندیشیدند و عابدانه تصمیم گرفتند بازگردند و مخلصانه بازگشتند.
پینوشت:
[۱]. کیمیاگر۲، پائولو کوئلیو، ترجمه آیسل برزگر جلیلیمقام، شیرین، تهران، ۱۳۸۳، ص ۷۲.
[۲]. همان، ص ۶.
[۳]. زائر کوم پوستل، پائولو کوئلیو، ترجمه حسین نعیمی، نشر ثالث، ص ۸۵.
[۴]. راهنمایی رزمآور نور، پائلو کوئلیو، ترجمه آرش حجازی، کارون، تهران، ۱۳۸۸، ص ۱۴۱.
[۵]. والگیریها، پائلو کوئلیو، ترجمه آرش حجازی و حسین شهرابی، کارون، تهران، ۱۳۸۸، ص ۱۵۹.
[۶]. قصههایی برای پدران، فرزندان، نوهها، پائلو کوئلیو، ترجمه آرش حجازی،کارون، تهران، ۱۳۸۷، ص ۱۴۵.
[۷]. یازده دقیقه، پائلو کوئلیو، ترجمه کیومرث پارسایی، نشر نی، تهران، ۱۳۸۵، ص ۱۳۹.
[۸]. قصههایی برای پدران، فرزندان، نوهها، پائلو کوئلیو، کارون، تهران، ۱۳۸۷، ترجمه آرش حجازی، ص ۷۴.
[۹]. والگیریها، پائلو کوئلیو، ترجمه آرش حجازی و حسین شهرابی، کارون، تهران، ۱۳۸۸، ص ۲۴.
[۱۰]. کوه پنجم، پائولو کوئلیو، ترجمه آرش حجازی، کارون، تهران، ۱۳۸۳، ص ۹۶، ۹۷.
[۱۱]. یوحنا۲، ۱-۱۰.
[۱۲]. کوه پنجم، پائولو کوئلیو، ترجمه آرش حجازی، کارون، تهران، ۱۳۸۳، ص ۹۳- ۹۶.
[۱۳]. زهیر، پائولو کوئلیو، ترجمه آرش حجازی،کارون، تهران، ۱۳۸۴، ص ۱۰۰.
[۱۴]. اعمال رسولان، ۲۱: ۲۵؛ غلاطیان، ۵:۱۹؛ افسیسیان، ۵:۳.
[۱۵]. متی، ۲۱: ۳۱- ۳۲.
[۱۶]. پیدایش، ۹: ۲۰- ۲۳.
[۱۷]. دوم سموئیل، ۱۱: ۲- ۱۷.
[۱۸]. اول پادشاهان، باب ۱۱.
برای اطلاع بیشتر مراجعه کنید به: شریعت رؤیا، حامد حسینیان، موسسه امام خمینی، ۱۳۹۳، قم، ص ۳۴۲.
منبع: ادیان نت