«ادیان، یک سلسله دروس، پله پله با هم هستند و جدا شدنی نیستند، علتش را هم من متوجه شدهام؛ یعنی مثل یک چیز میماند که دامنهدار است؛ ولی نویسندهها متفاوت هستند، بدون درک عهد عتیق، {فهم} عهد جدید امکان ندارد و بدون درک آن، درک این امکان ندارد، حالا إنشاءالله این را در یک جایی جداگانه مطرح میکنیم؛ اما من یک مطلبی میخواهم بگویم، من امروز به این نتیجه رسیدهام که یک عدهای به من خبر دادهاند که ما مطلب شما را با عرفان یهودی کابالا انطباق دادهایم. عجیب است! شاگردان کلیمی ما گفتهاند، به طرز عجیبی دریافتهای شما با عرفان کابالا میخواند، مسیحیها هم یک طوری همین را گفتهاند؛ شما فکر نکنید که مسلمانها فقط میخواهند با قرآن تطبیق بدهند، مسیحی میخواهد برود با انجیل تطبیق بدهد و کلیمی میخواهد با عهد عتیق انطباق بدهد، ما خودمان را نگاه نکنیم؛ ما داریم یک حرف میزنیم که از اول، این، انسانشمول است، توجه فرمودید؟! من ایمان دارم دریافتها و مطالب با کتب مقدس در تضاد نخواهد بود، حالا ما با قرآنش را انجام بدهیم، دیگران هم با کتب دیگر انجام بدهند؛ اما شما بدانید که به نظر من کتب مقدس، جلد یک، دو، سه هستند که از هم جدا نیستند».
بنابر گفتههای رهبر این فرقه آموزههای او از ادیان مختلف یهودی، مسیحی و …. برگرفته شده و از همین روی در ادامه به بررسی مبانی او که از ادیان مختلف گرفته شده است، میپردازیم:
اعتقاد به وجود موجودات ماورایی در بدن انسان
«ال. ران هابارد» مؤسس فرقه ساینتولوژی و مؤلف کتاب داینتیکس (علم نوین سلامت ذهن) درباره حضور این موجودات در وجود همه مردم چنین میگوید:
یک بررسی دقیق و کامل بر روی شماری از افراد (۱۴ نفر) نشان داد که از قرار معلوم، همه مردم یک نوعی از اهریمن را در خود دارند. این ۱۴ نفر، دستچین نشده و به طور پراکنده از اقشار مختلف جامعه برگزیده شدند… . اهریمنشناسی، مبحث فوقالعاده جالبی است. اهریمن در جلد کسی میرود و او را مریض میکند یا در قالب او میرود و به جای او تکلم میکند و یا اینکه چون یک اهریمن در وجود اوست. خل شده و در حالی که اهریمن فریاد میکشد، او به اطراف میدود…
در عرفان حلقه نیز اعتقاد بر این است که همه انسانها در معرض آلودگی موجودات غیرارگانیک هستند!
واقف شدن به این امر که در وجود یک فرد متمدن هم میهن خود اهریمنی وجود دارد، نگرانکننده و ناراحتکننده بود، اما آنها آنجا بودند و یا حداقل نمودهایی وجود داشتند که شمن و حکیم قبیله، اهریمنها را مسبب آنها میدانستند. بعداً پی بردیم که میتوان این اهریمنها را در دستههای مختلف نامگذاری کرد؛ مثل اهریمنهای دستور دهنده، اهریمنهای ایرادگیر، اهریمن معمولی که به فرد میگوید چه بکند و اهریمنهایی که در اطراف ایستاده و جیغ و ویغ میکنند و یا اهریمنهایی که صرفاً چیزها را مسدود کرده و مانع دیدن آنها میشوند. اینها تمام نوع اهریمنها نیستند؛ ولی زمینه کلی اهریمنشناسی را در بر میگیرند.
هابارد در ادامه و در معرفی اهریمن میگوید: اهریمن در داینتیکس، یک مدار انگلی است. این اهریمن کاری را در ذهن انجام میدهد که شبیه به موجودیت دیگری به جز خود اوست و آن تماماً از کلمات درون انگرم نشأت میگیرد.
در عرفان حلقه نیز اعتقاد بر این است که همه انسانها در معرض آلودگی موجودات غیرارگانیک هستند، طاهری در این باره میگوید:
نا آگاهی انسان از برخی قوانین هستی و یا بیتوجهی به آنها منجر به تخلفاتی میشود که او را در معرض آلودگی به ویروسهای غیرارگانیک قرار میدهد. این ویروسها با تسخیر کالبد ذهنی و یا کانالها و مبدلهای انرژی انسان، انواعی از مشکلات ذهنی و بسیاری از اختلالات روانی و جسمی را ایجاد میکنند.
همچنین:
… ویروسهای غیرارگانیک، هوشمند هستند و حتی در صورتی که به وضوح موجب بروز اختلالات ذکرشده نشوند، رفتار، گفتار و اندیشه فرد را به میل خود تغییر میدهند و در بسیاری از موارد، به انحراف میکشاند. امروزه آسیبهای گسترده ناشی از نفوذ موجودات غیر ارگانیک در سیستم ذهنی افراد، موجب همهگیری (اپیدمی) بیماریهای ذهنی در سراسر جهان شده است و به دلیل ناآگاهی عمومی نسبت به این عوامل بیماریزا و به دنبال آن، فقدان بهداشت لازم برای پیشگیری و رهایی از آلودگی به آنها رو به افزایش میباشد.
همچنین طاهری در توصیف موجودات غیرارگانیک و انواع آنها چنین توضیح میدهد:
موجودات غیر ارگانیک، موجوداتی زنده، اما بدون ارگانهای زیستی گیاهان، حیوانات و انسانها (سلولها و اندامهای ساخته شده از مواد آلی و معدنی) هستند و به طور معمول دیده نمیشوند؛ اما هر گروه از آنها نقش مهمی در زندگی انسان ایفا میکنند. آثار آشکار این موجودات در زندگی انسان باعث میشود که نتوان وجود آنها را انکار کرد و نقش پنهانشان مانع از این است که بتوان به راحتی آنها را مورد شناسایی قرار داد… امروزه بسیاری از مردم دست به گریبان بیماریها و مشکلاتی هستند که از مداخله این موجودات در امور بیرونی (امور اجتماعی) و درونی (فعالیتهای مدیریت سلول و بدن، جهانبینی و تصمیمگیریهای فردی) زندگی آنها ناشی میشود.
با تأمل در گفتههای رهبر فرقه ساینتولوژی و طاهری دانسته میشود که در مطالب آنها جز در شیوه کاربرد واژگان و ادبیات مختلف، تفاوت چندانی به چشم نمیخورد و این مسأله میتواند نتیجه دیدگاه بومی و خاستگاه این دو نفر باشد. رانهابارد، از موجودات ماورایی با عنوان اهرمین نام میبرد و طاهری با عنوان جن و کالبد ذهنی یا روح.
گروهبندی موجودات ماورایی
هابارد در کتاب خود پس از اثبات وجود موجودات اهریمنی و انگرم در انسان آنها را در گروههای زیر دستهبندی میکند:
… پی بردیم که میتوان این «اهریمنها» را در دستههای مختلف نامگذاری کرد. مثل «اهریمنهای دستوردهنده»، «اهریمنهای ایرادگیر»، اهریمن معمولی که «به فرد میگوید چه بکند» و «اهریمنهایی» که در اطراف ایستاده و جیغ و ویغ میکنند و یا اهریمنهایی که صرفاً چیزها را مسدود کرده و مانع دیدن آنها میشوند اینها تمام نوع اهریمنها نیستند، ولی زمینه کلی «اهریمنشناسی» را در بر میگیرند… .
نوعی از انگرم که «اهریمن ایرادگیر» را میسازد، انگرمی است که در آن «تو همیشه از من ایراد میگیری» است. مقدار خیلی زیادی از این نوع جملهها درون انگرمها میباشند که هر کدام از آنها میتوانند اهریمن ایرادگیر بسازند؛ درست همان طوری که هر مجموعهای از کلماتی که منجر به تقاضای حرف شنوی شوند و فرمان به اطاعت بدهند، یک اهریمن دستور دهنده را به وجود خواهند آورد.
با تأمل در گفتههای رهبر فرقه ساینتولوژی و طاهری دانسته میشود که در مطالب آنها جز در شیوه کاربرد واژگان و ادبیات مختلف، تفاوت چندانی به چشم نمیخورد
همه این اهریمنها انگلی هستند؛ به عبارت دیگر، آنها بخشی از تحلیلگر را گرفته و آن را قسمتبندی و جدا کردهاند. یک اهریمن فقط به همان خوبی میتواند فکر کند که ذهن شخص میتواند فکر کند، هیچ قدرت اضافی ندارد، هیچ استفادهای ندارد و تماماً ضرر است. از میان تمامی مدارهای اهریمنی که پیدا و حذف گردیدند، آن دسته که گویی شامل یک موجودیت خارجی پرقدرت بودند که میتوانند تمام مشکلات را حل کنند و هر سؤالی را پاسخ دهند، از همه خطرناکتر بودند. با کی-این شدن هر چه بیشتر انگرم، آن انگرم در باز تحریکی دائم قرار گرفته و نهایتاً آن انگرم «خود» یک عروسک خیمه شببازی بیاراده میسازد و از آنجا که انگرمهای دیگری هم وجود داشتند، مجموعهی قوای کاهش یافته، او را به سمت یک جنون جدی پیش میبرد….
یکسری کامل دیگر، «اهریمنهای مسدود کننده» هستند که راه وارد شدن به چیزها را میبندند و چون حرف نمیزنند، در ردهی اهریمنهای معمولی نمیگنجند. یک اهریمن تمام عیار و واقعی، اهریمنی است که به افکار صدا میدهد و یا لغات تکلمی را درون منعکس میکند و یا مانند یک صدای واقعی و زنده که از بیرون صحبت میکند، به انسان نصیحتهای مختلف و پیچیده ارائه میدهد (اشخاصی که صداهایی میشنوند که بقیه نمیشنوند، مدارهای اهریمنی صوتی خارجی دارند؛ مدارهایی که مدارهای تخیلی آنها را تصاحب کردهاند) اهریمن مسدودکننده چیزی برای گفتن ندارند. آن چیزی که با او اجازه گفتن و عمل کردن به آن نمیدهد، چیزی است که باعث اختلال ذهنی میشود.
طاهری نیز این موجودات را به دو گروه عمده با عنوانهای «جن» و «کالبد ذهنی» تقسیم کرده، گروه اول را «گروه A» و گروه دوم را «گروه B» مینامد که وجه اشتراک این دو گروه، امکان تسخیر کالبد ذهنی افراد و همچنین، ایجاد مزاحمت، بیماری و اعمال نفوذ در انتخابهای آنان است. او سپس گروه A را به گروههای هستیبان، آزمونبان، جهتبان، حکمتبان، جزابان، طلسمبان و تسخیربان تقسیم کرده، ویژگیهایی را برای آنها برمیشمرد، برای مثال میگوید:
انجام گناه باعث ایجاد تشعشعات شعوری منفی میشود… کسی که مرتکب گناه میشود، حتی اگر از نظر روانی در وضعیت آرامش و شادی و امید باشد، مورد هجوم جزابانان خواهد بود….
مأموریت جزابانان، هم در شرایطی که حالات روانی منفی (فاز منفی) وجود دارد و هم در مواردی که حالات روانی مثبت است، اما تخلفی صورت میگیرد، لازمالاجرا است این گروه نیز به شیوههای مختلف موجبات شکنجه و آزاد فرد خاطی را فراهم میکنند و شاید در روانشناسی اثبات میشود که با احساس گناه زیستن، سلامت انسان را به خطر میاندازد. این احساس گناه به معنای آگاهی نسبت به گناه که در لحظه آگاه شدن و معرفت یافتن فرد منجربه توبه میشود، نیست. زیستن با احساس گناه نوعی ناامیدی از رحمت خداوند است؛ گناه اعتقادی مانند کفر نسبت به وجود خدا، گناه اخلاقی مانند سوءظن و گناه رفتاری مانند تجاوز به حقوق دیگران.
همچنین:
«غضب الهی» از طریق قوانین مختلفی که برای هستی طراحی شده است، جاری میشود…. هر نوع آزاری از سوی موجودات غیرارگانیک نوع A نیز که براساس مأموریت آنها در عالم خلفت و ناشی از اشتباه خود انسان است، نمونهای از غضب الهی محسوب می شود؛ اما در میان انواع آنها میتوان عملکرد جزابانان را شاخص این غضب قرار داد. این آزار و اذیت، از انواع وسواس، توهم، بدبینی، چند شخصیتی و… تا جابهجا کردن اشیای مورد نیاز فرد و ایجاد کلافگی او متغیر است. البته، جابهجایی و گم شدن اشیا میتواند با دخالت تسخیربانان و یا در اثر تقلید نابجای هر نوع از موجودات غیر ارگانیک گروه A از انسان(در استفاده از اشیای مادی) نیز صورت بگیرد. گاهی نیز این موجودات با تصرف در ذهن ما، خودمان را وادار به جابهجایی غیرمعمول اشیا میکنند تا از این طریق، باعث دردسر شوند.
در تقسیمبندی موجودات ماورایی از دیدگاه طاهری و هابارد، شباهتهایی وجود دارد که به نظر میرسد، بومیسازی و گروهبندیها با توجه به مخاطب صورت گرفته است؛ برای مثال، از آنجا که طاهری در جامعهای دینی با فرهنگ اسلامی این مطالب را مطرح میکند، از اصطلاحات وابسته به دین که سالیان سال در باور مخاطب خود رسوخ کرده، استفاده میکند. جزا، هستی، حکمت و… واژههایی پرکاربرد در یک جامعه دینی هستند و طاهری با تکیه بر معنای اصطلاحی آنها وجود و قدرت و سلطه این موجودات ماورایی را به این افراد، القا و به سخن دیگر، دانستههای قبلی را تکمیل میکند؛ هابارد که در جمعی دیگر و با دیدگاههایی متفاوت روبهرو است. با ادبیاتی دیگر به این مباحث میپردازد و از توهمات و صداهایی که به گوش شخص میرسد، با عنوان اهریمن و شیطان و دستهبندیهایی متناسب با دید آنان سخن میگوید در واقع، مفاهیمی واحد در دو قالب و دستهبندی مطرح شده است.
کتاب «حلقه اسارت» به قلم جمعی از استادان حوزه و دانشگاه
منبع : فارس