ادیان نیوز: “پیمان فتاحی” یکی از کلاهبرداران و شیادهایی است که طی سالهای اخیر با این ادعا که «نماینده خداوند در زمین است»! جمعی از افراد سادهلوح و کماطلاع را گرد خود آورده و مریدانی برای خود دست و پا کرده است.
وی که خود را با نام هایی نظیر «ایلیا. م»، «محمد مسیح موسوی»، «کورش آریانژاد»، «ایلیاهو هناوی»، «داود عبد الحی» و «رام الله» نیز معرفی میکند در کرمانشاه و در خانوادهای پر جمعیت به دنیا آمد و تا دوره راهنمایی و دبیرستان در همان شهر تحصیل نمود. وی به دلیل مشکلات عدیده خانوادگی به ویژه جو روانی پرتلاطم و پرتنش خانواده، ترک تحصیل کرد و گوشه نشین و منزوی شد. فتاحی وجود نداشتن تحصیلات رسمی و آکادمیک با مطالعات خود و بهرهگیری از استعداد نسبیاش، خلأ شخصیتی خود را به خوبی پر کرد و به تبع آن، نوع دیگری از زندگی را برگزید.
بین سالهای ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۴ در اماکن عمومی و فرهنگی تهران جلسات سخنرانی در قالب معنوی برگزار میکرد و محافل خصوصی را نیز در منازل، باغها و ویلاهای مریدانش در تهران، مهرشهر(کرج) و شمال تشکیل میداد. جلسات وی با عنوان آموزش علوم باطنی، هنرهای ماورایی و الاهیسم نوین بود.
وی با سوء استفاده از جهل و نا آگاهی افرادی که جذب محفل وی شدن بودند، مشمئز کننده ترین سوء استفادههای جنسی از زنان و دختران را انجام داد. و متاسفانه طی شکایاتی که بعدها از وی در محاکم قضایی صورت پذیرفت، مشخص گردید که زنان بسیاری زندگی مشترک خود را برای پیوند با «روح خدا»! ویران کردند و سالها در انتظار ازدواج با پیمان فتاحی نشستند تا شاید دستاویزی برای سوء استفادههای او شوند. وی البته با استفاده از آموزههای عرفان شرقی و بهرهبرداری از تکنیکهای مشهور جذب مخاطب در قالب یک حرفهای تمامعیار ظاهر میشود.
محفل وی که بیشتر به مثابه یک فرقه اداره میشود “رام الله” نام دارد. فتاحی در ادامه برگزاری جلسات، تشکیلاتی را در قالب خدمت به خداوند راهاندازی کرد و مریدان را به اخذ مجوز تأسیس انتشارات، مؤسسات،انجمنها و نشریات مجاب کرد. در قالب آن مؤسسات و شرکت هایی که ثبت شده بود، شروع به تعامل و ارتباط گیری با سازمانها و نهادها کرد تا بتواند برای خود، اعتبار و امتیاز کسب کند و در واقع به دنبال مهر تأیید بود. آنها به تدریج، نامهنگاری و ملاقاتهای حضوری با مسئولان ردههای مختلف را شروع کردند تا فرقه قدرت بیشتری به دست آورد زیرا هر فرقهای برای بقای خود به قدرت نیاز دارد.
در هفتم خرداد ماه سال ۱۳۸۶، مجموعه موسسات و نهادهای غیر دولتی که بطور مستقیم یا غیرمستقیم تحت راهبرد وی بودند، برای حمایت از او شکل یکپارچه به خود گرفته و با نام جمعیت الیاسین (آل یاسین) اعلام موجودیت کردند.
در مدارک و مستنداتی که از محل سکونت سرکرده فرقه بدست آمده و در اختیار برخی از محققین قرارداده شده است مشخص شده که تمام این القاب و عناوین دهان پر کن و بزرگنماییها از شخصیت وی، ساخته و پرداخته ذهن بیمار پیمان فتاحی میباشد. رام الله همیشه با لباسهای مشکی در میان مردم ظاهر میشد و با لحن خاصی صحبت میکرد (از سوی همدستانش ادعا میشد آنهایی که روح یافته هستند تن صدایشان بم است و همه روزه این فضاسازیها از زوایای مختلف ادامه داشت) و ظاهرش را به گونهای خاص آراسته میکرد. اما اگر با دیدی روانشناسانه به این مسئله نگاه کنیم چه دلیلی دارد که پیمان اینقدر شخصیت سازی کرده و خودش را بزرگ جلوه دهد؟ جواب این مسئله با بررسی دوران کودکی و شرایط خانوادگی و محیط زندگی او مشخص میگردد. عموما سرکردگان فرق در دوران کودکیشان مورد کودک آزاری قرار گرفته و در نتیجه این آزار و اذیتها دچار عقده و سرخوردگی شدهاند و یا اینکه وضعیت خانوادگی مناسبی نداشتهاند و در محیط مناسبی تربیت و پرورش نیافتهاند پیمان در توصیف دوران کودکی اش میگوید “من بچه دوازدهم از ۱۵ فرزند خانواده بودم همیشه برادر بزرگترم مرا تنبیه میکرد برادرم آنقدر مرا کتک میزد تا گریه کنم وقتی گریه میکردم مرا وادار میکرد بخندم اگر نمیخندیدم مرا بیشتر کتک میزد.”
منبع: سدید