به گزارش ادیان نیوز، سعید عابدینی مجرم امنیتی-اخلاقی پس از آزادی و سفر به ایالت کارولینای شمالی میهمان “فرانکلین گراهام” از حامیان ثابت رژیم صهیونیستی شد و تاکنون نیز به منزل شخصیاش نرفته است.
واکاوی گزارشهای مختلف درباره مسائل خانوادگی “سعید عابدینی و نغمه شریعتپناهی” نشان میدهد، اختلافهای غیر قابل حلّی بین آن دو وجود دارد که حتی پادرمیانی برخی از افراد واسط نیز کمکی به خاتمه دادن به مناقشات نمیکند.
روزنامه آمریکایی “واشینگتنپست” در گزارش نسبتا جامع گوشهای از پشت پردهها و ناگفتههای زندگی این “زوج فرقهای” را آشکار ساخته و به عبارتی روشنتر میتوان آن را “پایانی بر تاریخ مصرف سعید عابدینی” دانست.
علت هم آن است که روزنامه “واشینگتنپست” توسط صهیونیستهای افراطی مدیریت میشود و اگر اکنون چنین گزارشی در آن منتشر شده به معنای تمام شدن اعتبار سعید است وگرنه هیچگاه چنین رسانههایی “اشتباه فاحش گُل به خودی” را مرتکب نمیشوند.
علاوه بر این، حقایق منتشر شده از زندگی خصوصی “سعید عابدینی” از ابتدای تشکیل زندگی فرقهای آن دو وجود داشته است و بیان نکردن آن تاکنون از جانب “نغمه شریعتپناهی” و رسانههای آمریکا حتما بنا به دلایل سیاسی مشخصی صورت گرفته تا مبادا هویت واقعی او برای همگان روشن شود.
در بخشی از گزارش روزنامه آمریکایی واشنگتنپست آمده”بر اساس اظهارات، اتهام سوء رفتار (خشونت) سعید حداقل به تاریخ سال ۲۰۰۷ باز میگردد. در آن سال، سعید به یک سال گذراندن دوره بازپروری به دلیل تخطی از قانون و نود روز حبس تعلیقی به دلیل خشونت خانگی محکوم شد.”
بخشی از گزارش روزنامه واشنگتنپست
جالب است گفته شود که بر اساس اظهارات نغمه و تحلیل رسانههای آمریکایی پس از آزادی سعید، نغمه با مشکل بزرگتری مواجه شده؛ چرا که از یک طرف دو سه سالی مدعی تلاش برای آزادی او بود ولی هماکنون نمیداند چگونه باید پاسخ مردم را بدهد؟
حتی بنا به اعلام ناظران، “نغمه شریعتپناهی” که مدتها افرادی را با عنوان حامی به دور خود جمع کرده و مشکلات خانوادگی خود را از آنها پنهان کرده بود، ممکن است در مظان بسیاری از اتهامها قرار بگیرد.
بر اساس گزارش روزنامه آمریکایی”نغمه شریعتپناهی” همچنین پروندهای را برای جدایی قانونی در بیستوششم ژانویه- تنها پنج روز پس از آزادی سعید عابدینی- در بویسی گشوده است و این مسأله رابطه خانوادگی آن دو نفر را با مشکل و چالش روبهرو میکند.
در این پرونده اتهامهایی مانند: “سوءاستفاده (خشونت) جسمی، عاطفی و روحی”، که نغمه اعلام کرده بیشتر سالهای زندگی مشترک، آنها را تحمل کرده که البته به نظر میرسد برای رسیدن به مقاصد مالی و دنیوی حاضر به زندگی با سعید شده است.
بر اساس گزارش روزنامه “واشینگتنپست” نغمه مشکلات موجود در زندگی مشترکش که در سال ۲۰۰۴ آغاز شده بود را در دو رایانامه به حامیان خود در ماه نوامبر آشکار کرد و بعدها عمومی شد. او به تازگی برای مخفی نگه داشتن طولانیمدت این سوء رفتارها عذرخواهی کرد.
نغمه در این خصوص در صفحه فیسبوک خود نوشته است:”من عمیقا متاسفم که سوءرفتارهایی که من در زندگی مشترک گرفتار آن بودم را از مردم مخفی نمودم و من بخشش خود را طلب مینمایم.”
وی در همین پست از تقاضایی که سعید عابدینی مطرح کرده پرده برداشته و نوشته است: “سعید سه ماه پیش از وی خواسته بوده که یا با اقدامات خود، جایگاه وی را در نظر مردم بالا ببرد یا اینکه زندگی مشترک آنها تمام خواهد شد.”
تصویر پست نغمه شریعتپناهی در صفحه شخصی فیسبوک
با وجود آنکه سعید عابدینی هیچ نقطه اشتراکی با جامعه مسیحیت راستین ندارد، اما “ماری فورچون بنیانگذار مؤسسه اعتماد ایمان” پس از افشای خشونتهای خانگی توسط سعید گفته: “خشونت خانگی یک موضوع تابو(هدف دست نیافتنی) در بسیاری از کلیساها است.”
او گفت: “جامعههای ایماندار لزوما نمیخواهند در مورد خشونت خانگی صحبت کنند، چون آنها نمیخواهند مردم فکر کنند که این اتفاق در جامعه ایمانداران رخ میدهد”.
بر اساس گزارش رهپویان هدایت، برای سرویسهای جاسوسی هر عاملی هرچند مهم هم باشد، بالاخره تاریخ مصرفی دارد و با پایان آن، به او وقعی نمینهند و بر اساس همین قاعده کلی “سعید عابدینی” پس از آزادی به این نقطه انتهایی رسید.
حتما خود “سعید عابدینی” حضور ذهن دارد که در ابتدای بازداشت و زندانی شدنش چه موج خبری مسمومی از ناحیه “نغمه شریعتپناهی” برای فشار علیه جمهوری اسلامی ایران راه افتاد و چگونه میتوان آن تهاجم رسانهای را با اعترافهای امروز او جمع کرد؟
نغمه در مصاحبه با “فاکسنیوز، صدای آمریکا، رادیو فردا” و دیگر رسانههای معاند نظام به زعم خود به دنبال آزادی سعید عابدینی بود، در حالی که دقیقا به خوشگذرانیهای خودش مشغول بود و خیلی هم حاضر به یادآوری خاطرات تلخ گذشته خود با سعید نبود.
پایش تحرکات، پستها و عکسهای او در شبکه اجتماعی فیسبوک نشان میداد که نغمه از فرصت بهوجود آمده نهایت استفاده را برده و از اینکه از خشونت و سوء استفاده سعید خلاص شده بود، بسیار ابراز رضایت و شوق میکرد.
چرا که اصولا نغمه شریعتپناهی شش سال از سعید عابدینی بزرگتر بود و سعید نه به خاطر خودش بلکه برای رسیدن به زندگی در آمریکا با او ازدواج کرد که این موضوع و موضوعهای آزاردهنده اخلاقی دیگر باعث تشدید بیماری روانی نغمه و مصرف قرصهای آرامشبخش توسط وی شد.
یکی از شواهد اثبات این گزاره که “نغمه هیچگاه علاقهای به سعید و آزادی او نداشت”، اینکه حتی نغمه شریعتپناهی یک بار برای ملاقات با سعید به ایران نیامد و دست کم با گوشی همراه که سعید در زندان به همراه داشت، صحبت نمیکرد و این خود نشان میداد که چه دل پُری از سعید عابدینی دارد.
اما چون نقشه و برنامه از جانب سازمان جاسوسی آمریکا(سیا) طراحی میشد، این افراد تنها بازیگران آن بودند و شاید از عاقبت و سرانجام این داستان خبری هم نداشتند و باید طبق آن حرکت میکردند.
یک روز ادعای شکنجه سعید را مطرح میکرد، روز دیگر به سراغ خطر کشته شدن او توسط وابستگان “داعش و القاعده” در زندان سخن میگفت و در موقعیتی دیگر مدعی خروج مادر سعید زیر فشار حرف میزد؛ در حالی که هیچکدام از آنها رنگ و بویی از حقیقت نداشت و حتی از سوی خود سعید عابدینی هم تکذیب شد.
تلاشهای فراوانی که به ظاهر نغمه برای سعید انجام میداد، از گرفتن جلسه سالانه دعا جلوی کاخ سفید گرفته تا سفر به آلمان و اتحادیه اروپا و حضور در جلسه استماع کنگره آمریکا، نغمه را به جایی کشاند که چند وقت پیش از آزادی سعید اعلام کرد، بنا به دلایل فساد اخلاقی سعید حاضر به ادامه پیگیری آزادی او نیست.
البته بار دیگر با راهنمایی مخالفان جمهوری اسلامی ایران در آمریکا اعلام کرد که دوباره پیگیر خواهد شد، اما حرکت خاصی از او مشاهده نشد و این نمایشنامه بیشتر به یک بازی بچهگانه شباهت داشت.(مشاهده خبر مرتبط)
اکنون نیز که تمامی استفادههای تبلیغاتی و مالی از جانب “سرویس سیا و خانواده سعید عابدینی” از او به عمل آمده، نه تنها استقبال قابل توجهی از او نشده بلکه حتی او به جای دیگری غیر از خانه خود یا مکانی دولتی رفته و در آنجا به روزهای گذشته خود افسوس میخورد.
گفتنی است، سعید عابدینی مجرم امنیتی-اخلاقی است که با مأموریت ضد امنیتی وارد کشور شد و در سال ۱۳۹۱ بازداشت و به جرم “اقدام علیه امنیت ملی از طریق راهاندازی کلیساهای غیرقانونی خانگی” به تحمل هشت سال حبس تعزیری محکوم که ماه گذشته با رأفت اسلامی از زندان آزاد شد.
منبع: انجمن رهپویان هدایت