به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، دو روز قبل تصاویر دلخراش و تأسفباری در شبکههای اجتماعی پخش شد که باور کردنش سخت بود. ویدئوهای ارسالی حکایت از آتشسوزی مکانی داشت که راوی در توصیف چرایی وقوع آن میگفت: تعدادی بیمار مبتلا به کرونا از قم آوردهاند و اهالی شهر اقدام به آتش زدن درمانگاه کردهاند.
به سرعت مشخص شد تصاویر منتشره، مربوط به شهرک شغو یا همان شهرک توحید بندرعباس است. واقعیت داستان این است که درمانگاه مورد نظر یکی از سه مرکز مبارزه با کرونا در بندرعباس بوده تا در صورت لزوم، افراد به بیمارستان مجهزی انتقال داده شوند. دکتر فرشیدی رئیس دانشگاه علوم پزشکی استان هرمزگان از درمانگاه شهرک توحید، شهرک پیامبر اعظم و درمانگاهی پشت بیمارستان امام رضا علیهالسلام به عنوان سه مرکز فوق نام برده است.
اهالی به این بهانه که عدهای از قم به درمانگاه شهرک توحید بندرعباس آمدهاند اقدام به عمل مذکور کردهاند؛ فارغ از اینکه کدام عقل سلیمی میپذیرد تعدادی بیمار از قم به یک درمانگاه در بندرعباس فرستاده شود. آیا این درمانگاه، امکانات مجهزتری نسبت به بیمارستانهای قم و تهران و سایر کلانشهرها دارد؟
بر فرض اینکه به هر علتی این اقدام صورت گرفته باشد و تعدادی بیمار از قم به آنجا مراجعه کرده باشند، با کدام متر و معیاری میتوان این عمل اشتباه را توجیه کرد؟ افرادی به بهانه بیماران کرونایی غیر بومی، درمانگاهی را به آتش کشیدهاند با این بهانه که آنها از ترس بیماری، مرتکب چنین عملی شدهاند، این در حالی است که در شرایط فعلی، پزشکان و پرستاران و به طور کلی کادر درمان به طور مستقیم با این بیماری روبهرو شدهاند و به وظیفه حرفهای و اخلاقی خود عمل میکنند و مگر دیگران خونشان از خون کادر درمان رنگینتر است؟
عملی که متأسفانه در شهرک توحید بندرعباس صورت گرفت با واکنشهای بسیاری از سوی مردم مواجه شد. اکثر افراد معتقدند هیچ بهانهای این عمل را توجیه نمیکند؛ فقر، ترس از بیماری و ضدیت با قشری خاص، هیچ کدام توجیه قابل قبولی برای این عمل غیر انسانی نیست.
در این زمینه، دیدارنیوز به سراغ دو تن از متخصصان حوزه جامعه شناختی رفته و جویای نظر آنها شده است. تقی آزاد ارمکی دو فرضیه را مطرح کرد:
۱ ـ گروه یا گروههای سازمان یافته در جامعه میخواهند باعث ناامنی شوند؛ این گروهها الزاما وابسته به غرب و اسرائیل نیستند. متأسفانه جامعه ایرانی در حوزه سیاسی، خیلی رادیکال عمل میکند و این طیف از گروهها برای مطرح ساختن نام و نشان خود رو به حرکتهای رادیکالی میآورند و تنها راه را در کشتن و نابودی میبینند.
۲ ـ گروههای سازمان یافتهای هستند که در ابعاد کوچک، درپی انتقامهای قومی ـ قبیلهای هستند و بدین صورت میخواستند انتقام بگیرند، یا در سطح کلانتر به علت مخالفت با مرکز دست به چنین اقدامی زدهاند. راوی در فیلم آتش سوزی درمانگاه میگوید از قم آمدهاند. به هر حال قم و مشهد نماد روحانیت است و عدهای که از شرایط کشور راضی نیستند با این دو شهر به همین علت مخالفت میکنند. بد نیست بدانید پژوهشهایی در مورد قم صورت گرفته است که میخواهد نظرها را از روی سایر شهرها بردارد و قم را به عنوان مرکز فحشا، دزدی و… معرفی کند و اینطور جلوه کند که تمامی بدبختیها و فلاکتها ریشه در شهر قم دارد.
آزاد ارمکی در توضیح این بحث، افزود: متولیان دینی در قم سعی کردهاند یک نوع از دینداری واحد و مشخص را برای همه مناطق و شهرها تجویز کنند و برای دینداری مردم از بعد فرهنگی هیچگاه پاسخگو نبودهاند. نکته پایانی اینکه اعلام کردند قم مرکز کرونا است و از این شهر به سایر مناطق اشاعه پیدا کرده است، در این مورد هم توضیحی داده نشده که چرا و چطور قم مرکز این ویروس شده است.
احمد بخارایی نیز از دو سطح کلان و میانی این واقعه را تحلیل کرد. وی در سطح کلان به تغییر نگرش رفتاری اشاره کرد و گفت: در ۳ دهه اخیر و به عبارت دیگر بعد از جنگ، الگوی رفتاری مردم عوض شد؛ در دوره جنگ منافع جمعی بر منافع فردی اولویت داشت، اما بعد از جنگ، منافع فردی بر منافع جمعی ارجحیت پیدا کرد.
بخارایی متذکر شد: الگوهای رفتاری در ساختار فرهنگی تعریف میشود؛ منتهی ساختار سیاسی، فرهنگ را دچار تغییر و دگرگونی میکند؛ شرایط و ساختار سیاسی و اقتصادی، افراد را به نقطهای میرساند که به قول معروف، کلاه خود را میگیرند که باد نبرد و این ترجیح منافع فردی بر جمعی به داخل خانهها و اعضای یک خانواده نیز نفوذ پیدا کرده است و در واقع حفظ خود بر حفظ هم نوع، ترجیح داده میشود.
بخارایی در سطح میانی به بررسی رابطه حکومت و شهر قم پرداخت. وی معتقد است شهر قم با یک نظام سیاسی پیوند خورده است و همانطور که از گفتههای فردی که فیلم آتش سوزی را گرفته برمیآید این اتفاق ناگوار به علت زاویه داشتن مردم با ساختار موجود است و به این صورت ناخوشایند، خودش را نشان میدهد.
بخارایی افزود: از سویی باید توجه داشت انسانها به جنگ با طبیعت رفتهاند و در این جنگ شکلگیری پدیدههایی چون کرونا کاملا طبیعی است؛ فرض کنید کرونا نه، قطعا یک چیز دیگر پیش میآید؛ به هر حال چند وقت یک بار یک آفت و بلایی میآید و از این دست اتفاقها نیز به کرات خواهد افتاد، منتهی باید بررسی کرد عملکرد دنیا در مقابله با کرونا به چه شکل و عملکرد مسئولان دولتی ایران در مواجهه با این مشکل به چه صورت است؛ متأسفانه در اینجا همه چیز رها شده است و یک کارهای حداقلی انجام میشود. باید قبول کرد اتفاقی که در شهرک توحید افتاده مختص به آن نقطه از ایران نیست. در چالوس هم مردم از ترسشان جلوی ماشینهای پلاک قم را میگرفتند و تهدید میکردند که باعث شیوع کرونا در شهرشان نشوند.
این استاد جامعه شناسی در پایان گفت: «انگشت اتهام را نباید به سمت فرد یا افرادی که باعث آتش سوزی شدهاند بگیریم، اینجا بحث عمل صورت گرفته نیست؛ باید بررسی کرد که چرا این عمل به وقوع پیوسته است و باید ریشههای آن را مورد بررسی قرار داد و جلوی آن را گرفت. ما باید بدانیم کرونا بالاخره مهار میشود، اما چندی بعد مشکل دیگری پیش میآید و مجددا شاهد اعمالی از این دست خواهیم بود. به واقع جامعه ما دچار کرونای اجتماعی شده است که آن را باید به نوعی کنترل کرد.»
تصاویری که شب گذشته در شبکههای اجتماعی دست به دست شد در نوع خود بسیار عجیب و تأسفبار است؛ این عمل را چه از باب اعتراض سیاسی و اجتماعی بدانیم و چه یک حرکت سیاسی رادیکال از سوی یک گروه انسجام یافته، باید پذیرفت بخشی از جامعه ایرانی دچار کرونای اجتماعی شده و میبایست فکری اساسی برای آن کرد.
پایان پیام / مسلم تهوری