خداوند از طریق نگاشتههایش در طبیعت خودش را بر ما آشکار میکند. بر اساس نقلقولِ ایّوب ۱۲: ۹-۷، بخشی از این نشانهها شامل «اثر انگشتها»یی است که او بر روی خلقت گذاشته است.
ردنا (ادیان نیوز)/ در ماه مارچ ۲۰۱۷، در نشستی در دانشگاه سمفورد (بیرمنگام) شرکت کردم، موضوع بحث «پیدایش و تکامل» بود. در این رویداد دو روزه، دانشمندان و انجیلشناسان نسخههای پیدایش زمین جوان، زمین پیر و تکاملی را بررسی کردند. برگزارکنندگان به من مسئولیت شرحدادنِ خلقت زمین پیر (OEC)، از نقطهنظر علمی و در عین حال ارائۀ منطقی برای دیدگاههایم را محول کردند.
همچنین بنا شد دربارۀ فرضیههایی که دیدگاه مرا پشتیبانی میکنند نیز بحث کنم. یکی از بنیادیترین اصول OEC یک ایدۀ مهم در کتاب مقدس است: خداوند از طریق نگاشتههایش در طبیعت خودش را بر ما آشکار میکند. بر اساس نقلقولِ ایّوب ۱۲: ۹-۷، بخشی از این نشانهها شامل «اثر انگشتها»یی است که او بر روی خلقت گذاشته است.
اگر کتاب مقدس صحیح باشد، تحقیقات علمی باید شواهدی برای طرح کلی قلمرو طبیعت کشف کنند. علم باید اثر انگشتهای خداوند را پیدا کند. و در واقع این کار انجام شده است. به عنوان یک متخصص بیوشیمی، من عمیقاً تحت تأثیر ظرافت، پیچیدگی و ابتکار عمل سیستمهای سلولی ملکولی قرار میگیرم. به نظر من این ویژگیها بازتاب کار یک ذهن است، یک ذهن الهی. اما، شواهد برای این طرحریزی هوشمندانه در عرصۀ بیوشیمیایی بسیار گستردهتر است. برای مثال، شباهت عجیب بین ساختار و عملکرد سیستمهای بیوشیمیایی و اشیاء و دستگاههای که توسط طراحان انسانی تولید شده است بیشتر آفریدههای خالق را نشان میدهند. در کتاب «طراحی سلول» نشان میدهم که چگونه شباهتهای قابلتوجه به تقویت بحث ساعتساز توسط ویلیام پیلی در مورد وجود خداوند کمک میکند (اشاره دارد به تقریر ویلیام پیلی از برهان نظم با به کارگیری تمثیل ساعت ساز در کتاب الهیات طبیعی).
پیلی به منظور شرح ویژگیهای برجستۀ طراحیهای انسانی، از اصطلاح مدبرانهای استفاده کرد. طراحیهای انسان با مهارت و ابتکار ایجاد شده است. از این رو مانند نظامهای بیولوژیکی هستند. اگر اختراعات بشری به طراحان بشری نیاز دارد، پس این یعنی اینکه نظامهای بیولوژیکی نیز به طراحی الهی نیاز دارد. در طراحی سلول، من مفهوم الگوی طراحی هوشمندانه را معرفی میکنم. و به پیروی از پیلی، چندین ویژگی طراحیهای بشری را معرفی میکنم. در مجموع، این ویژگیها الگویی را شکل میدهند که میتوانند با ویژگیهای نظامهای بیوشیمیایی و بیولوژیکی هماهنگ باشند. هر چه این هماهنگی بین الگوی طراحی هوشمندانه و نظامهای بیوشیمیایی-بیولوژیکی بیشتر دیده شود، قطعیت اینکه طرحهای کشفشده در نظامهای زنده کار یک ذهن است بیشتر میشود.
در پاسخ به سخنرانی من در همایش پیدایش و تکامل، بیولوژیستِ سلولی کِن میلر از دانشگاه براون – منتقد شناختهشدۀ طراحی هوشمندانه – استدلال کرد که خلقت و طراحی هوشمندانه نمیتواند بخشی از ساختار علم باشد زیرا علم فاقد توانایی تشخیص امور فراطبیعی است. نایلز الدریج در کتابش «پیروزی تکامل و شکست خلقت» به نکتۀ دقیقی اشاره کرده است:
«ما انسانها فقط از طریق حواسمان میتوانیم به طور مستقیم دنیای مادی را تجربه کنیم، و راهی نیست که بتوانیم امور فراطبیعی را به شکل مستقیم تجربه کنیم. بنابراین، در دنیای علم (science)، این ادعا که خدا وجود ندارد ادعایی هستیشناختی نیست، بلکه ادعایی معرفتشناختی است، حتی اگر چنین خدایی وجود داشته باشد راهی برای حس کردن او وجود ندارد و هنوز محدودیت وجود دارد، این به معنای حد استطاعتِ علم (science) است و این تعریف درست است.»
اما همانطور که در سخنرانیام و در جاهای دیگر اشاره کردم اصولی علمی وجود دارد که بر پایۀ توانایی علمی فعالیت سازمان اطلاعاتی را تشخیص میدهد. یک نمونۀ آن SETI؛ تحقیق دربارۀ هوش فرازمینی است. اخترشناسانِ درگیر در این برنامۀ تحقیقاتی به دنبال یافتن راههایی هستند برای تمایز نهادن میان تشعشعاتِ الکترومغناطیسِ نشأتگرفته از اشیاء نجومی با تشعشعاتی که به طور فرضی توسط عوامل هوشمندی که بخشی از تمدن بیگانه هستند نشأت گرفتهاند. به عبارت دیگر، SETI یک برنامۀ تحقیقی طرحریزیشدۀ هوشمند است.
این تحقیق توسط دانشمندان مرکز هاروارد-اسمیتسونین مربوط به فیزیکِ نجومی با اقتدار این نکته را نشان میدهد. این محققان میگویند انفجار رادیویی سریع (FRBs) از فناوری بیگانه سرچشمه میگیرد، به ویژه فرستندههای شبهسیارهای که با کاوشگرهای واقع در میان ستارگان تأمین انرژی میشوند. اخترشناسان انفجارهای رادیویی سریع را در سال ۲۰۰۷ کشف کردند. از آن زمان به بعد، حدود ۲۴ انفجار فوقالعاده درخشان شناسایی شده است. اخترشناسان فکر میکنند که منشأ این انفجارها کهکشانهایی است که میلیاردها سال نوری با ما فاصله دارند.
دانشمندان مرکز هاروارد-اسمیتسونین محاسبه کردهاند که اگر نور به طور مستقیم به ساختاری دوبرابر بزرگی زمین برخورد کند، فرستندهها میتوانند از نور خورشید انرژی کافی برای حرکتدادن کاوشگرها در میان فضا تولید کنند. با توجه به حجم انرژی موجود، فرستندهها باید بتوانند خنک نگه داشته شوند. دانشمندان تخمین زدهاند که دستگاه خنککنندهای با اندازهای دو برابرِ اندازۀ زمین قادر است فرستندهها را در برابر ذوبشدن حفظ کند.
محققان دریافتهاند که ساختار فرستندهها فراتر از فناوری ما است اما این امکان هم وجود دارد که قوانین فیزیک باشد. آنها گمان میبرند بیگانگان این فرستندهها را برای نیرو دادن به حرکت نور و به منظور حرکت فضاپیما ساختهاند، فضاپیماهایی به وزن یک میلیون تُن و حامل موجودات زنده در فضای میانستارهای. اخترشناسان ادعا میکنند که فرستنده باید به طور مداوم بر حرکت روی شعاع نور تمرکز کند.
پس، آیا میتوان گفت FRBs مدرکی برای اثبات وجود فناوری بیگانگان – مثلاً فرازمینیها – است؟ برخی محققان میگویند منبع طبیعی مطمئنی را هنوز شناسایی نکردیم و برخی دیگر معتقدند نمیتوان از پیش حدس زد که چه در انتظار ما است اما ارزش این را دارد که ایدهها را بیان کنیم و اجازه بدهیم دادهها و اطلاعات دربارۀ درستی یا نادرستی آنها قضاوت کند.
بنابراین برخلاف نظرات دانشمندانی همچون میلر و الدریج، علم ابزارهایی برای تشخیص عوامل هوشمند و حتی تمیزدادن ظرفیتها و انگیزههای طراحان هوشمند را در اختیار دارد.
من تصور می کنم که الگوی طراحی هوشمند که در طراحی سلول توضیح دادهام می تواند با دقت – و حتی کمّیسنجی – فعالیت خالق را در نظامهای بیولوژیکی مشخص کند. علاوه بر این، همانطور که قبلا گفتم، علم ابزارهایی برای شناسایی طراح دارد.
همانگونه که پولس رسول نوشت: شواهدی برای وجود خالق «از آنچه او ساخته است به وضوح قابل دیدن است.» (رومیان ۲۰:۱) اگر فقط جامعۀ علمی مایل به دیدنِ آن شواهد باشد.