نقش خداوند در عالم و تدبیر امور انسان
حجتالاسلام جبرئیلی در پاسخ به اظهارات عبدالکریم سروش تشریح کرد:
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در پاسخ به اظهارات عبدالکریم سروش در مورد نقش خداوند در هستی گفت: برای تبیین صحیح نقش خدا در هستی و حیات بشر باید چند مسئله مبنایی توجه کرد؛ خدا علم مطلق دارد و هیچ چیزی از آشکار و پنهان بر او پوشیده نیست؛ همچنین حضور بیوقفه اراده خدا در اداره عالم و اینکه انسان میتواند سرنوشت خود را تغییر دهد، باید مورد توجه قرار گیرد.
به گزارش ردنا (ادیاننیوز)؛حجتالاسلام والمسلمین محمدصفر جبرئیلی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در گفتوگویی ، در نقد برخی سخنان سروش درباره نقش خداوند در هستی گفت: آقای سروش با طرح این سؤال که «خدا کجاست» به نقش خدا در هستی پرداخته و با طرح بحث از چند حادثه پیش آمده در اروپا مانند زلزله لیسبون، کشتی تایتانیک و هولوکاست نتیجه گرفته و میگوید: «وقتی در ماجرای هولوکاست، یهودیان را میسوزاندند این سؤال مطرح شد که خدا کجاست؟» و بعد هم اشاره دارد که هولوکاست سبب شد تا در نهایت مباحثی در مورد بسته بودن دست خدا در حوادث در میان دنیای یهودیت پیش آید.
وی افزود: در مورد هولوکاست تخصصی ندارم، ولی باید پرسید آیا این واقعه موجب شد تا تفسیر یهودیت از خدا به این سمت برود؟ که بنویسند و بگویند خدا در طبیعت کارهای نیست یا اینکه این موضوع در هزار و ۴۰۰ سال قبل در قرآن به صراحت بیان شده است: «وَقَالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَهٌ غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ یَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ …» یهودیان در زمان پیامبر اکرم (ص) چنین حرفهایی میزدند.
سه مبنا درباره نقش خداوند در هستی
جبرئیلی با بیان اینکه برای تبیین صحیح نقش خدا در نظام هستی و حیات بشری باید سه مسئله مبنایی را مورد توجه قرار داد، اظهار کرد: مبنای اول این است که خدا علم مطلق دارد و بر همه چیز و همه حوادث از گذشته، حال و آینده واقف است و. هیچ چیزی از اندک و بسیار، آشکار و پنهان بر او پوشیده نیست؛ در آیه ۶۱ سوره مبارکه یونس بر گستره احاطه علمی خداوند بر جهان اشاره صریحی رفته است: «وَمَا تَکُونُ فِی شَأْنٍ وَ مَا تَتْلُوا مِنْهُ مِن قُرْآنٍ وَ لاَ تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا کُنَّا عَلَیْکُمْ شَهُوداً إِذْ تُفِیضُونَ فِیهِ وَ مَا یَعْزُبُ عَن رَبِّکَ مِن مِثْقَالِ ذَرَّهٍ فِی الْأَرْضِ وَ لاَ فِی السَّماءِ وَ لاَ أَصْغَرَ مِن ذلِکَ وَ لاَ أَکْبَرَ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُبِین» (یونس/۶۱).
وی ادامه داد: مبنای دوم حضور بیوقفه اراده خدا در اداره عالم است؛ معتقدیم که کار خدا بعد از آفرینش جهان و انسان تمام نشده است و هر روز در کار جدیدی است و به تعبیر قرآن: «کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ» (الرحمن/۲۹)؛ همچنان که امیرمؤمنان (ع) در تفسیر این آیه فرمودند: «من احداث بدیع لم یکن» (الکافی، ج ۱، ص ۱۴۱)؛ یا قرآن در آیههای دیگری فرمود: «یَزِیدُ فِی الْخَلْقِ مَا یَشَاءُ» (فاطر/۸)، «فَعَّالٌ لِمَا یُرِیدُ» (بقره ۲۵۳) و «یَمْحُواللَّهُ مَا یَشَاءُ وَ یُثْبِتُ»؛ یعنی خدا محو و اثبات میکند.
جبرئیلی گفت: مبنای دوم ذکرشده برای رد و نقد دو دیدگاه ناصواب است؛ نخست اینکه یهودیت معتقد بودند که خدا بعد از آفرینش، از کار آفرینش فارغ شده است؛ خدا به خاطر این ایده یهودیان، آنان را مورد لعن قرار داده است و در آیه شریفه تأکید فرموده که دستهای خدا باز است و اراده الهی مستمر است: «وَ قَالَتِ الْیَهُودُ یَدُاللّهِ مَغْلُولَهٌ غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ وَ لُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ یَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ یُنفِقُ کَیْفَ یَشَاءُ» (مائده/۶۴)؛ بنابراین سخن آقای سروش در مورد تبعات معرفتی هولوکاست بر تفکر یهودیان هم زیر سؤال میرود.
وی افزود: دوم رد و نقد دیدگاه مفوضه که گفتهاند خدا آفرینش و انسان را خلق کرد، ولی اداره امور را به بشر واگذار کرد که تعبیر میشود: «قد جف القلم بما رقم»، زیرا اگر دخالت میکرد لازمه آن جبرگرایی بود؛ امام باقر (ع) نیز در نقد دیدگاه تفویض فرمودند: «لا جبر و لا تفویض بل امر بینالامرین». در این نظریه هم نقش خدا و هم نقش انسان به خوبی تبیین میشود. البته این نظریه تنها از شیعه نیست و ماتریدیها و اشاعره متأخر هم بدون آنکه صریحاً به حدیث امام باقر (ع) استناد کنند و یا حتی از این الفاظ (بینالامرین) بهره بگیرند، همین عقیده را دارند.
جبرئیلی اظهار کرد: نکته سوم اینکه انسان میتواند سرنوشت خود را در عرصه فردی و اجتماعی تغییر دهد، چنانکه در آیات و روایات به عواملی که انجام آنها انسان میتواند سرنوشت او را به خوبی یا بدی تغییر دهد، تصریح شده است؛ استغفار، احسان و نیکی به دیگران، صدقه و صله رحم و … بلا را از انسان دور میکند؛ خدا فرموده: «وَأَحْسِنْ کَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَیْکَ»، همچنین احسان به والدین اثر وضعی دارد.
وی اضافه کرد: اینها تجربه شده هم هست یا نقش استغفار در اعطای نعمت که در آیات سوره نوح بیان شده است: «وَیَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَیْکُمْ مِدْرَارًا وَیَزِدْکُمْ قُوَّهً إِلَى قُوَّتِکُمْ وَلَا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِینَ»؛ همچنین سنت خدا این است که کسی نصرت کند نصرت میبیند. در سوره انفال آمده است: «… فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ شَدِیدُ الْعِقَابِ». نمونههای فراوان دیگر مثبت و منفی را از قرآن کریم میتوان مثال زد.
نقش خدا در قالب انتظار حداقلی از دین
جبرئیلی اظهار کرد: آقای سروش براساس دیدگاهش در انتظار حداقلی از دین، نقش خدا را بسیار محدود کرده است. البته او خدا را نفی نمیکند به اینکه خدا علهالعلل است، نیز ایمان دارد؛ اما میگوید: «مگر خدا کفش و کلاه است که بگوییم به من میخورد یا نه و به چه درد میخورد؟ سؤال این است که درد شما چیست؟ خدا به هر دردی نمیخورد، به درد تنهاییهای روح، عاشقی، پرستش و ستایش میخورد» و اضافه کرده خداوند «العیاذبالله کارگر خانه نیست که اگر لوله آب ترکید آن را تعمیر کند، ما چون این انتظارات را داریم بعد میگوییم چرا آن کارگر نیامد»؛ بله ما به این مسائلی که وی گفته نیاز داریم، ولی آیا نیاز انسان به خدا و رسیدن به آرامش او فقط همین نیازهاست.
وی اضافه کرد: در قرآن کریم بیان شده است: «قُلْ إِن کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللّهُ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ» (آل عمران/۳۱)؛ یعنی رابطه دو طرفه است؛ محبت خوب است، ولی کافی نیست و محبت وقتی خوب است که ثمر هم داشته باشد.
تفسیر نادرست از معیشتاندیشی
وی تصریح کرد: آیا به عنوان مخلوق الهی، نباید جز تنهایی روح و عاشقی چیز دیگری از خدا توقع داشته باشیم؟ پس نیازهای اجتماعی، امنیت، آزادی، امیدواری و مشکلات دیگر چه و آیا خدا و دین برای رفع معضلات اجتماعی راه حل ندارد؟ آیا اگر کسی این نقش را از خدا بخواهد معیشتاندیش است؟ اگر چنین نقشهایی را از خدا و دستوراتش نخواهیم، همین وضع امروز میشود که هر کسی که قدرت و علم و ثروتش بیشتر است، سلطه بیشتری دارد و حتی علم و استعدادهای بشر را هم به خدمت منویات و خواستههای خود گرفتهاند.
وی با بیان اینکه آقای سروش دیدگاه برخی عوام و یا برداشتهای عوامانه را به نام دین نوشته است، گفت: آیا قرار است که ما حرف عوام را به پای مفسران و عالمان دینی بنویسیم؛ وی گفته «نمیتوانیم از دین انتظار پروژه آسمانی برای رفع کرونا داشته باشیم»؛ بله اصل حرف ایشان درست است؛ بشر باید تمام تلاش خود را برای مهار و ریشهکن کردن این ویروس بکند، اما ما که معتقد هستیم که حضور خداوند و اراده او در نظام هستی و حیات بشری مستمر است و بشر این امکان را دارد تا در کنار عوامل مادی با بهرهگیری از عوامل معنوی و غیبی چون دعا، استغفار، احسان و نیکی به دیگران و توسل به اولیای الهی هم آرامش خود را حفظ کند هم امید خود را مضاعف کند و هم امید به فضل و تفضل الهی برای حل مشکلاتش باشد و این دو قابل جمع است.
جبرئیلی بیان کرد: ائمه(ع) هم این کار را میکردند البته خود این مسئله جای بحث مفصل دارد؛ در برخی روایات داریم که یکی از ائمه(ع) بیمار شدند و آن حضرت خود را مداوا کرده و در عین حال به نام مادرشان حضرت زهرا(س) هم متوسل شدند(الکافی، جلد ۸، ص۱۰۹) و یا امام هادی(ع) کسی را به حائر حسینی فرستادند تا برای شفای ایشان دعا کنند و در آن مکان ویژه متبرک و مقدس شفایشان را از خداوند طلب کنند(الکافی، ج۴، ص۵۶۷) معمولاً بیماری ائمه صعبالعلاج و سخت نبوده و نمیشده چون ائمه(ع) عمرشان طولانی نبود و به سن کهولت که به طور متعارف زمینه بیماریهای سخت بیشتر است، نرسیدند، آداب حفظالصحه را بلد بوده و رعایت میکردند و از طرفی پیامبر و امام نباید به بیماریهای مشمئزکننده و تنفرانگیزی که موجب اجتناب مردم از آنان بشود، مبتلا شوند. بنابراین در این شرایط هم میشود و هم باید در دنیا تلاش کنیم تا بیماری برطرف شود و از طرف دیگر هم باید استغفار و دعا و توسل داشته باشیم.
تعطیلی مساجد به معنای به حاشیه رفتن خداوند نیست
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اظهار کرد: آقای سروش در بخش دیگری از سخنانش تعبیری آورده که اکنون برای توازن در زندگی مدرن باید خدایی را که در حاشیه بود به متن بیاوریم؛ این حرف حرف خوبی است و هر قدر زندگی مدرن میشود، واقعاً احساس نیاز هم به خدا بیشتر میشود؛ البته نتیجهای که ایشان گرفته است این است که «خدای انسانوار دینداران معیشتاندیش که به گمان و خیال خودشان حاضر بود و اکنون غایب شده به حاشیه و کنار برود و خدای تأملات حکیمانه که در حاشیه بود به متن بیاید» محل بحث است؛ برخی به اشتباه گمان میکنند با تعطیلی مساجد و اماکن متبرکه و مقدس و نماز جمعه خدا به حاشیه رفته و دعا و توسلات به درگاه ذات باری تعالی و توسل و ارتباط معنوی با اولیاء الهی و ائمه اطهار(ع) و کسب و جلب فیوضات الهی تعطیل شده است؟ آیا تعطیلی این مسائل به معنای تعطیلی عبادت و راز و نیاز و نماز است؟.
استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: وانگهی رفتار دستهای از عباد و بندگان را نباید به همه تعمیم داد؛ زیرا به تعبیر فرمایش امام علی (ع) عبادت انسان سه گونه است؛ عبادت تجار، عبادت احرار و عبادت حب و معرفتی؛ یعنی کسانی که خدا را مستحق عبادت میدانند و نماز و عبادت عاشقانه دارند؛ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَغْبَهً فَتِلْکَ عِبَادَهُ التُّجَّارِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَهْبَهً فَتِلْکَ عِبَادَهُ الْعَبِیدِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ شُکْراً فَتِلْکَ عِبَادَهُ الْأَحْرَار (نهجالبلاغه، حکمت ۲۳۴) این را قبول داریم. انسان اگر عاشق خدا شد اوامر پیامبر (ص) را هم عاشقانه قبول میکند و از ائمه (ع) هم به خاطر نصب الهی و امر پیامبر (ص) عاشقانه اطاعت میکند و به آنها عشق میورزد و با آنها هم نجوا میکند و به آنها هم برای ایصال به مطلوب ارتباط معنوی پیدا میکند.
وی به یک نمونه تاریخی از دلدادگی و اطاعت محض از امام (ع) اشاره کرد و افزود: از «اصبغ بن نباته» پرسیدند که نظرت در مورد امام علی چیست؟ گفت: «ما ادری ما تقول الا ان سیوفنا علی عواتقنا…» (رجال کشی، شماره ۱۶۴)؛ شمشیرهای ما بر گردنمان آماده است و هر چه امام اشاره کند عمل میکنیم؛ یعنی آن قدر معرفت به امام دارد که این طور دلداده است.
جبرئیلی در پایان بیان کرد: نمونه دیگر عشق امام علی (ع) به خداست که در فرازهایی از دعای کمیل فرمودند: «صبرت علی عذابک فکیف اصبر علی فراقک»؛ بنابراین تفسیر از خدا باید جامع باشد؛ یعنی حب، عشق بازی و رفع تنهایی با خدا درست، ولی باید این حب و عشق باید در جامعه کاربرد هم داشته باشد و این کاربرد همان نقش خدا و صفات او از جمله توحید است که باید در ابعاد مختلف و برای هر موحدی به اندازه معرفت و عشقش کارایی داشته و بتوان با تحصیل راههایی به استمرار، تکمیل و ارتقای آن پرداخت.