رومینا شش حرف است اما این روزها به اندازه یک کتاب تهمت و افترا دارد….
زدنا (ادیان نیوز) – اما برای کسی که دغدغهاش زنان این سرزمین باشد نه کسی که ارزش مانور روی مسائل زنان برایش فقط در حد ضربه زدن به کشور باشد و دست مایهای برای رسیدن به اهدافش؛
رومینا شش حرف است اما این روزها به اندازه یک کتاب تهمت و افترا دارد. برای کسانی که این اتفاقات نادر را به کل فرهنگ و عرف جامعه تعمیم میدهند و فرهنگ آن جامعه را با واژههایی مثل زنستیز، مردسالار یا زنکش خطالب میکنند. کسانی که گویا حتی یک بار هم قوانین اسلام، حقوق زن در اسلام و شأن والای او را نخواندهاند.
کسانی که هیچ درکی از واژه غیرت ندارند؛ حق و باطل را به هم میآمیزند، حماقت و جهالت را به جای غیرت،خشونت را جای ناموس پرستی و سلطه و مالکیت را به جای نقش حمایتی و عاطفی پدر در خانواده جا میزنند. کسانی که جایگاه «ولی» را از کوه حمایتی و سپر بلای زن و دختر،تا حد «مالک برده» سقوط میدهند و تحریف میکنند.
وقتی فرهنگ یک جامعه به حق و ناحق لجنمال شود،مردمان آن کشور احساس هویتشان نابود میشود و کسی که احساس بیهویتی و بیفرهنگی کند برای پذیرفتن فرهنگ و هویت جدید مقاومتی ندارد، مانند زمینی خشک که تشنهی آب است.
و این اتفاقی است که مدتهاست جریانهای فمینیستی درحال دامن زدن به آنند؛
مدتهاست در حال تلاشند زن ایرانی را موجودی بدبخت و اسیر در دست قوانین و سیستمی مردسالار و ظالمانه و مردانی خشن و متعصب نشان دهند؛زنی که محروم از حقوق انسانی و آزادی است و مثل کالا مالکیت و اختیارش ابتدا در دست پدر و بعد شوهر است.
این افراد و جریانات هیچ چشمی برای دیدن مهر، فداکاری، دلسوزی، محبت، نگرانی و عشق پدر به فرزند و تعهد و مسئولیتپذیریاش در قبال آینده او ندارند و یک اتفاق تلخ که حتی سابقه سلامت روانی پدر در آن هم مجهول است را به راحتی به کل فرهنگ و عرف و قوانین یک جامعه تعمیم میدهند.
راه حلشان برای نجات از این «بردگی» و کسب «حقوق انسانی» و «آزادی» چیست؟
ازبین بردن حجاب (به عنوان اهرم مالکیت و سرکوب زنان) و رواج آزادی مطلق جنسی و تئوریزه کردن فساد.
دغدغه این جریانات مگر ظلم به زنان نیست؟
چرا از نتایج راهکارها تئوریهای فمینیستی چیزی گفته نمیشود؟
چرا کسی از آمار بالای قتل دختران به دست پارتنر جنسیشان در غرب نمیگوید؟
چرا هیچ کس از آمار بالای قتل دختران به دست پدران مست یا تجاوز به آنها در غرب نمیگوید؟
چرا هیچ کس از آمار بالای قتل دختران و کودکان به دست مادرانشان بخاطر دست و پاگیر بودن و گرفتن آزادی و لذت آنان در غرب نمیگوید؟
چرا نمیگویید حاصل رسیدن به آرمانشهر فمینیستی آمار بسیار فجیع و تکاندهنده خشونت خانگی در اثر بیتعهدی و آزار جنسی است؟
از این آمار ها خبر ندارید یا لالید؟
چه کسی است که نداند که شعارهای فمینیستی و آرمان دستیابی به آزادی ارتباط دختر و پسر در هر سطحی چنین نتایجی به دنبال دارد؟
در فرهنگ و دین ما غیرت زیباست، ناموس و ناموس پرستی محترم است، عفت، پاکی و حیا ستودنی است و زن و دختر مانند گلی ظریف در اوج احترام و محبت و عشق از آسیب حفظت میشود،ما نه زن ستیزیم نه خشن.
ما در فرهنگ دینیمان شهدایی چون علی خلیلی داریم، طلبهای که برای ممانعت از تعرض به دختری جانش را داد. دختری که مطابق آرمانهای شما به دنبال آزادی بود و نیمه راه پشیمان شده بود….
پ.ن: همهی این حرفها به معنی نفی خلاءها و نقصهای قانونی نیست.