یک کارگردان سینما و تلویزیون گفت: برای اینکه بتوان به سینمایی دست یافت که در آن به بحث انتظار توجه میشود، باید در یک مقطع زمانی از معیارهای اقتصادی فاصله گرفت تا در یک گذر زمانی بتوان اهداف مورد نظر را تأمین کرد.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، جواد اردکانی، کارگردان سینما و تلویزیون، در گفتوگویی با بیان اینکه سینمای ایران نسبت به یکسری موضوعات که عمدتاً هم مفاهیم ارزشی هستند کم کار بوده است، اظهار کرد: یکی از این کمکاریها مربوط به موضوع انتظار در سینماست. بیتوجهی به موضوعات ارزشی در شرایطی است که هر روز بر میزان این کمکاری و بیتوجهی شکلی جدیتر به خود میگیرد، یعنی به جای اینکه راهی برای کاهش این معضل اندیشیده شود، فیلمهای سینمایی بیشتر از این موضوعات دور میشوند. دلیل نیز این است که سیاستها برای هنر هفتم شکلی دوگانه دارد. یعنی در کلام یک حرف زده میشود، اما در عمل شاهد رفتاری دیگری هستیم.
وی افزود: ایران به عنوان یک نظام حاکمیتی که اساس دینی دارد و به واسطه یک انقلاب مردمی نیز روی کار آمده، مدعی یکسری آرمانهاست، ولیکن این آرمانها تنها در شعار و حرف باقی مانده، زیرا اگر غیر از این بود تا به امروز این هنر بانی کارهای ارزشی متعددی در سینما و تلویزیون بود، البته در دورههایی برخی بخشهای دولتی نظیر حوزه هنری و فارابی برای جریانسازی در سینما به فعالیت مشغول شدند، اما همین مراکز به تدریج تغییر ذائقه دادند و به سمت تولیداتی رفتند که توجیه اقتصادی داشته باشند.جدا از توجیهات اقتصادی، مدیران برخی مراکز دولتی که در امر تولید فیلم، فعالیت میکردند، دستخوش نوعی شبه روشنفکری نیز شدند که آنها را به سمت تولیدات جشنوارهای سوق داد.
این کارگردان تأکید کرد: جدا از توجیهات اقتصادی، مدیران برخی مراکز دولتی که در امر تولید فیلم، فعالیت میکردند دستخوش نوعی شبه روشنفکری نیز شدند که آنها را به سمت تولیدات جشنوارهای سوق داد؛ حتی این مسئله برای نهادهایی همچون اوج هم رخ داد. در چنین شرایطی شاهدیم یکسری موضوعات که «انتظار» نیز از جمله آنهاست، کنار گذاشته شدند. مشکل دیگری که باعث شده موضوعاتی نظیر انتظار در سینمای ایران کم رنگ شوند، به کمکاری بخشهای نظری و علمی(حوزه و دانشگاه) مربوط میشود، البته اگر هم فعالیتی وجود داشته باشد، به دلیل نبود پیوند ارگانیک بین این مراکز و سینما، بازخورد مثبتی را در این حوزه شاهد نیستیم. نکته بعد به نبود اراده در نظام فرهنگی ما مرتبط است. وقتی ارادهای برای خلق تولیدات استراتژیک وجود نداشته باشد، طبیعی است در پی آن کمبودهایی همچون؛ نبود امکانات و… نیز به وجود میآید.
وی در پاسخ به این سوال که چرا هالیوود تا به این اندازه به بحث منجی و آخرالزمان علاقهمند است، گفت: سینمای آمریکا را کنار بگذارید، چون آن سینما از تمامی جنبهها قابل مقایسه با سینمای ایران نیست، اما متأسفانه ما در سطح منطقه نیز کمکار شدهایم. برای نمونه عربستان را مثال میزنم که اخیراً سرمایهگذاری کلانی انجام داده تا بتواند در عرصههایی همچون سینما و تلویزیون جریانسازی داشته باشد. در این راستا سریالهایی نیز تولید شدهاند که توانستهاند در میان کشورهای عربی جریانسازی داشته باشند؛ جالب است این تولیدات که عمدتاً ساختار خوبی هم ندارند به دلیل ارادهای که در تولید گسترده آنها وجود دارد در گذر زمان تأثیرات خود را به روی مخاطبان داشتهاند.
اردکانی تأکید کرد: نبود امکانات، بهترین توجیه برای کمکاریهای فرهنگی است، در حالی که این گفته پایه و اساس منطقی ندارد. برای درک بهتر میخواهم به داشتههای نظامی کشورمان اشاره کنم. محدودیتهایی که از آن حرف میزنم در حوزه نظامی هم وجود دارد، اما کشورمان توانسته همه آنها را پشت سر بگذارد. برای همین امروز یکی از قدرتمندترین کشورهاست، ولی چگونه است در حوزه فرهنگ نتوانستهایم به پیشرفت لازم دست یابیم؟ جواب همان نکتهای است که پیشتر به آن اشاره کردم و آن نیز نبود اراده در این رابطه است.
وی درباره آینده پیش روی سینمای کشورمان، گفت: اینکه فیلمهای آمریکایی توانسته در دنیا مخاطب داشته باشد، نکتهای نیست که با انکار بتوان از کنار آن گذشت، حتی شرکتهایی، چون نتفلیکس که تولیدکننده محصولات در شبکه مجازی هستند دنیا را مخاطب خود قرار دادهاند. لازم به ذکر است مخاطبان تولیدات آمریکایی دیگر فقط جوانان نیستند، بلکه مخاطبان ۴۰ یا ۵۰ ساله نیز جذب این تولیدات شدهاند.
برای اینکه وضعیت بهبود یابد تنها راهکار همان انقلاب فرهنگی است که از ابتدا حرفش زده شده است، ولیکن تا زمانی که این سخن به صورت واقعی در کشورمان عملیاتی نشود نباید انتظار داشته باشیم سینما به موضوعاتی، چون انتظار علاقهمند باشد
کارگردان فیلم سینمایی «شور شیرین» پیشنهاد کرد: برای اینکه وضعیت بهبود یابد، تنها راهکار همان انقلاب فرهنگی است که از ابتدا حرفش زده شده است، ولیکن تا زمانی که این سخن به صورت واقعی در کشورمان عملیاتی نشود، نباید انتظار داشته باشیم سینما به موضوعاتی همچون انتظار علاقهمند باشد. لازم به ذکر است منظورم از انقلاب فرهنگی، حذف آدمها نیست، چون در سینما همه باید قادر به فیلمسازی باشند، حتی در هنر هفتم، فیلم تجاری هم باید ساخته شود تا این هنر صنعت چرخش حرکت کند، ولی به موازات آن باید کارهایی که به صورت عمیق به موضوعات آرمانی نظر دارند، هم ساخته شوند.
اردکانی در پایان تأکید کرد: تولید موازی چند فیلم ما را به سینمای آخرالزمانی نزدیک نمیکند، بلکه در میان تولیدات سالیانه باید درصد مشخصی به فعالیتهای اینچنینی اختصاص داده شود. این اتفاق به نوعی در سینمای آمریکا رخ داده، زیرا در کنار تولیدات سرگرمکننده، موارد ایدئولوژیک نیز مدنظر است، اما ما از سینمای غرب فقط کارهای تجاری را میبینیم، به همین دلیل نیز هیچگاه به تولیدات استراتژیک نزدیک هم نمیشویم.