برخورد شهید بهشتی با پیروان ادیان توحیدی مبتنی بر عدالت و انصاف بود و عملکرد ایشان در این موضوع درس بزرگ التزام عملی به حقوق شهروندی است.
دیروز هفتم تیر؛ سالروز انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی توسط گروهک تروریستی مجاهدین خلق (منافقین) و شهادت مظلومانه شهید آیتالله دکتر سید محمد بهشتی و جمعی از نخبگان نظام تازه تاسیس انقلاب اسلامی بود. از نگاه و رویکرد عالمانه آیتالله بهشتی و عقلانیت، تدبیر و مدیریت سیستماتیک و اخلاق محور ایشان سخن فراوان رفته است. در این یادداشت به رویکرد کثرتگرا شهید بهشتی و توجه ویژه ایشان به رعایت حقوق همه ایرانیان از هر قوم، دین و مذهبی، اشاره عبرتآموز میشود.
با مطالعه باورها، زندگی و بیانات شهید بهشتی، میتوان گفت این نواندیش دینی نگاه انسانی به بشریت و رویکرد عدالتمحور به جامعه داشت. برخورد شهید بهشتی با پیروان ادیان توحیدی مبتنی بر عدالت و انصاف بود و عملکرد ایشان در این موضوع درس بزرگ التزام عملی به حقوق شهروندی است. ایشان در کتاب باید و نبایدها و در بخش جلسات تفسیر قرآنی با عنوان «مکتب قرآن»، در متنی کوتاه به دوری از تبعیض و رعایت حقوق انسانها، تاکید کرده و این پرسش را مطرح میکند: «آیا کسی در دنیا منتظر این میشود که ببیند آن جامعه، جامعه قرآنی است، یا انجیلی، یا توراتی، یا بودایی، یا اوستایی، یا مانوئیست؟ نگاه میکند اگر در جامعه به همه انسانها به چشم انسان نگاه میشود و ضرورتهای زندگی آنها تامین میشود…. در جامعهای دیگر به انسانها به عنوان انسان نگاه نمیشود، احتیاجات آنها بیارزش است… این جامعه هر بر چسبی میخواهد داشته باشد، آیا مردم سالم دنیا در ردهبندی این دو نوع جامعه و خوب و بد کردنش حالت انتظار پیدا میکند و میگوید ببینیم آیات قرآنی در این زمینه چه میگوید؟ یا انجیل در این باره چهگفته؟… این حرفها نیست. منتظر اینها نیستیم.
میگوییم این جامعه بد است، ناقص است، دارای کمبود است.» یعنی ملاک رفتار اخلاقی، رعایت حقوق شهروندان و انسانیت در جامعه است بدون لحاظ دین، مذهب و قومیت. یعنی توجه به انسان، بماهو انسان، و عدالتمحور بودن ملاک برتری فرد در جامعه است.
برای تبیین بهتر اندیشه شهید بهشتی به نسل جدید و بیان رویکرد انسانی اخلاقی ایشان، در اینجا به دو نمونه از برخورد و عملکرد این شهید والامقام، اشاره میشود.
در بحث تعلیق سپنتا نیکنام، عضو زرتشتی شورای شهر یزد، نماینده فعلی زرتشتیان در مجلس شورای اسلامی به نکته تاریخیای در مشروح مذاکرات مجلس خبرگان قانون اساسی، پیرامون تفسیر قانون شوراها، اشاره کرد: در بحث شوراها و حضور یک فرد غیر مسلمان در آن (۲۱ شهریور سال ۱۳۵۸)، نماینده زرتشتیان در آن مجلس، شادروان موبد رستم شهزادی که از روحانیون ارزشمند، پدر شهید (داریوش شهزادی) و فارغالتحصیل رشته حقوق دانشگاه تهران بود، از کیفیت ورود اقلیتهای دینی (پیروان ادیان توحیدی) در شوراها میپرسد. نائب رئیس مجلس خبرگان و رئیس آن جلسه، شهید گرانقدر آیتالله بهشتی بود. ایشان در پاسخ به پرسش این نماینده زرتشتیان، به صراحت میگوید: «منظور ما این نیست که شورایی متشکل از مسلمین باشد، منظور این است که سیستم شورا، اسلامی باشد». این نمونه بیانگر نگاه انسانی، شناخت درست و به دور از تعصب این روحانی بلندپایه و روشن ضمیر است.
در اصل سیزده قانون اساسی آمده است: «ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی تنها اقلیتهای دینی شناخته میشوند که در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آیین خود عمل میکنند». در اصل ۶۴ که به تعداد نمایندگان در مجلس اشاره میکند آمده است:« زرتشتیان و کلیمیان هر کدام یک نماینده و مسیحیان آشوری و کلدانی مجموعاً یک نماینده و مسیحیان ارمنی جنوب و شمال هر کدام یک نماینده انتخاب میکنند…». این دو اصل قانون اساسی حضور نمایندگان اقلیتهای دینی در مجلس شورای اسلامی (با وجود داشتن پسوند اسلامی) را تایید میکند.
در واقع قانون اساسی حضور نمایندگان اقلیتهای دینی ولو با تعداد جمعیت بسیار کم را در مجلس شورای اسلامی ضروری میداند. این در حالیست که رای هر یک از این نمایندگان اقلیتهای دینی با رای نمایندگان مسلمان در مجلس برابر است. این رویکرد و اهمیت توجه به حقوق همه شهروندان و ایرانیان پیرو ادیان توحیدی، بر اساس رویکرد و باور بزرگانی همچون شهید بهشتی شکل گرفت.
نمونه دیگر، مربوط به هموطنان صابئین مندایی است. صابئین مندایی یکی از این ادیان یکتاپرست با قدمت دو هزار ساله در ایران است که دارای پیامبر و کتاب مقدس آسمانی (گنزاربا) میباشند. در قرآن کریم نیز نام صابئین هم ردیف با کلیمیان، زرتشتیان و مسیحیان در سه آیه (سوره بقره، آیه۶۲؛ سوره مائده، آیه ۶۹؛ سوره حج، آیه۱۷)، به عنوان ادیان آسمانی ذکر شده است.
رئیس انجمن صابئین مندایی ایران؛ استاد سالم چحیلی، در تشریح ملاقات خویش با دکتر شهید بهشتی به راقم این یادداشت، گفت:
هنگامی که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، نامی از این دین آسمانی، به میان نیامد! و در کنار سایر ادیان توحیدی، دین صابئین مندایی مطرح نشد، اینجانب به همراه برخی از نخبگان مندایی نزد برخی از نمایندگان مجلس خبرگان قانون اساسی رفتیم.
بعضی از این نمایندگان در پاسخ به این مسئله، به ما گفتند: چون صابئین به یهود و مسیحیت نزدیک است شما یا به یهودیان بپیوندید یا به مسیحیان. دیگر نیازی به رسمیت شناختن شما نیست! اما هنگامی که به حضور دکتر شهید بهشتی رسیدیم. ایشان به ما گفت: من این قول را به شما میدهم که در متمم قانون اساسی نام دین شما را خواهیم آورد زیرا دین شما در قرآن آمده است.
شما نیز اینقدر رفت و آمد نکنید، زیرا هزینه و مخارج تان، زیاد میشود و ما حتماً در متمم قانون اساسی موضوع را پیگیری خواهیم کرد. استاد چحیلی گفت من دو جزوه به شهید بهشتی به نام “درفش” و “نماز مندایی” هدیه کردم. در ملاقات بعدی شهید بهشتی به من گفت: «من هر دو جزوه را در مسیر مطالعه کردم و خیلی جالب بود و من از جزوه شما استفاده کردم».
متاسفانه شهید بهشتی قبل از متمم قانون اساسی به شهادت رسید و فرصت گنجاندن نام این دین در متن قانون اساسی و در کنار نام سایر ادیان بزرگ توحیدی، ایجاد نشد اما برخورد اخلاقی، عادلانه و مسئولانه شهید بهشتی و هوشمندی و رواداری ایشان نسبت به حقوق شهروندی همه ایرانیان، در یاد و خاطر ایرانیان صابئین مندایی برای همیشه ثبت و ضبط گردید. البته اندیشه شهید بهشتی در این خصوص در دولت تدبیر و امید با ایجاد دستیاری ویژه رئیس جمهور در امور اقوام و اقلیتهای دینی و مذهبی، مورد توجه واقع شد و برای نخستین بار در تاریخ این سرزمین، خط و زبان صابئین مندایی در میراث فرهنگی کشور، به ثبت رسید و بخشی از حقوق شهروندی و مطالبات آنها پیگیری شد. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به عدم تبعیض بر اساس نژاد، زبان و قومیت در دو اصل ۱۹ و ۲۰ تاکید دارد.
در اصل نوزده قانون اساسی آمده است: «مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود». شهید بهشتی در عین آنکه یک عالم دینی مسلمان بود شخصیتی ملی، عمیق و همه جانبهنگر داشت. ایشان با رواداری و پایبندی به این اصول مهم قانون اساسی به دنبال تحقق حقوق همه آحاد ملت از هر دین، قوم و مذهبی بود.
بنابراین میتوان گفت او فرزند زمانه خود بود و آموزه هایش که از اندیشههای عمیق دینی، علمی و انسانی سرچشمه میگرفت در مباحث مربوط به حقوق شهروندی الگویی برای نسل جدید و مسئولان نظام است.