همه گروههای اقلیت امریکایی تقریباً تاکنون نمایندهای در عرصه سیاسی آمریکا معرفی کردهاند، اما چرا هنوز برای آتئیستها دشوار است که در عرصه سیاست ملی آمریکا به منصب مهمی دست یابند؟
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، امسال کامالا هریس، زنی سیاهپوست با پیشینه هندی در کنار جو بایدن برای بالاترین مناصب سیاسی امریکا رقابت میکند. هیلاری کلینتون نیز نخستین زنی بود که در امریکا بیشترین رأی مردم را در انتخابات ۲۰۱۶ کسب کرد و باراک اوباما اولین رئیسجمهور سیاهپوست این کشور بود. همچنین در سالهای اخیر، پت باتیگیگ نخستین کاندید همجنسگرا و تد کروز اولین شخص با پیشینه لاتین در امریکا بودند که توانستند در انتخابات ابتدایی ریاست جمهوری برنده شوند و به مرحله بعدی راه پیدا کنند. برنی سندرز اولین امریکایی-یهودی راه پیدا کرده به رقابت اصلی کاندیدای ریاست جمهوری در حزب دموکرات و رشیدا طالب و ایلهان عمر نخستین زنان مسلمانی بودند که به کنگره امریکا راه پیدا کردند.
با این میزان از گسترش تنوع نژادی، قومی و مذهبی و رفع موانع سیاسی-جمعیتی در ایالات متحده امریکا، در سالهای اخیر هیچ امریکایی آتئیستی در سیاست ملی امریکا نقشآفرینی نکردهاست و به طور کلی، در طول تاریخ امریکا نیز فقط پتر شارک، آتئیست عضو حزب دموکرات را میتوان به یاد آورد که موفق شد به کنگره راه پیدا کند.
این موضوع، دموکراسی امریکایی را با دموکراسیهای دیگر در سراسر جهان که بعضا رهبرانی ملحد یا حداقل شکگرا داشتهاند (مانند جواهر لعل نهرو در هند، اولوف پالم در سوئد و خوزه موجیکا در اروگوئه) متفاوت میکند. در حال حاضر جاسیندا آردرن، نخست وزیر نیوزلند که یکی از موفقترین رهبران جهان در مقابله با پاندمی ویروس کرونا است، نیز خود را از نظر مذهبی آگنوستیک میداند.
در امریکا وضعیت غیردینداران بسیار متفاوت است. یک نظرسنجی در سال ۲۰۱۹ نشان داد که ۹۶ درصد امریکاییها حاضرند در انتخابات ریاست جمهوری به یک سیاهپوست رأی دهند.
همچنین در میان آنها ۹۴ درصد با رای دادن به یک زن، ۹۵ درصد به یک اسپانیاییتبار، ۹۳ درصد به یک یهودی، ۷۶ درصد به یک همجنسگرا، ۶۶ درصد به یک مسلمان و ۶۰ درصد به یک آتئیست مشکلی ندارند.
همچنین یک نظرسنجی در سال ۲۰۱۴ حاکی از این بود که تمایل امریکاییها حتی برای رأی دادن به نامزد ریاست جمهوری که قبلا هیچ منصب اداری نداشته یا نامزدی که رابطههای خارج از ازدواج برقرار کرده است بیشتر از نامزدی آتئیست است.
البته عجیب نیست که مردم کشور امریکا که در سال ۱۹۵۶ شعار ملی خود را از جمله سکولار”از میان همه، فقط یک” به جمله مذهبی “به خداوندی که اعتقاد داریم” تغییر دادهاست، نتوانند به فردی که خداناباور است اعتماد کنند.
این گرایش ضدآتئیسم در بین امریکاییها به نظر از دو موضوع سرچشمه میگیرد: یکی عکسالعمل آنها به وقایع تاریخی و سیاسی و دیگری وجود نوعی تعصب مذهبیر در بین آنها.
اولین موضوع ریشه در آتیئست بودن رژیمهای کمونیست در تاریخ سیاسی جهان دارد. بزرگترین دیکتاتورهای قرن بیستم، استالین در جمهوری شوروی و پل پات در کامبوج، آشکارا آتئیست بودند، و نقض حقوق بشر و آزار و اذیت دینداران از جمله اصول اصلی دستورالعمل سیاسی آنها بود. بنابراین نتیجه این وقایع سیاسی و تاریخی به وجود آمدن و تقویت نوعی ترس از آتئیستها در میان کسانی است که آزادی مذهب را اولین ارزش لازم برای برقراری آزادی و دموکراسی میدانند.
دومین موضوع شکلگیری نوعی تفکر تعصبی در ذهن امریکاییها مبنی بر ارتباط مستقیم بین آتئیسم و بیاخلاقی است. بسیاری از افراد معتقدند چون آتئیست ها به حضور خدا در زندگی انسانها، مشاهده اعمال و تعیین عقوبت برای آنها بی اعتقادند، احتمالاً بیشتر مرتکب گناهان و اعمال نادرست میشوند.
با اینحال دادهها نشان میدهد که این تصور و تعصب امریکاییها ریشه در واقعیت ندارد. تاکنون هیچ مدرک تجربی برای اثبات ارتباط بین آتئیسم و بی اخلاقی قابل اثبات نبوده است؛ چراکه معمولاً اکثر آتئیست ها به نوعی اخلاقیات انسانی باور دارند که بر پایه لذت و رنج بشر شکل گرفتهاست.
این نکته گفتنی است که با وجود دیدگاه ضدآتئیسم در عرصه سیاسی امریکا، به طور کلی خداناباوری در این کشور در حال گسترش است.
امروزه تعداد بیشتری از افراد آشکارا خداناباور بودن خود را اعلام میکنند و در پانزده سال گذشته تعداد افراد بدون مذهب رسمی در امریکا از ۱۶ درصد به ۲۶ درصد افزایش یافته است.
برخی فکر میکنند حتی چهرهای که دونالد ترامپ در سالهای اخیر از مسیحیت و کتاب مقدس رسم کرده نیز ممکن است باعث به چالش کشیده شدن بیش از پیش این دین از طرف جوانان امریکایی شود. بنابراین شاید راه پیدا کردن یک آتئیست به کاخ سفید در آینده نزدیک موضوع شگفتانگیزی نباشد. آیا آن روز به زودی خواهد رسید؟ فقط خدا میداند.
منبع: دین آنلاین