«اسلامگرایی: سومین جنبش مقاومت رادیکال» کتابی تاریخیـنظری و لبریز از سرنخهای جذاب برای مطالعۀ تطبیقی دربارۀ کشورهای اسلامی، به ویژه ایران، در گسترۀ جهان اسلام، جهان سوم و در کل در گسترۀ تاریخ جهان است.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، پروفسور نولته (۱۹۲۳-۲۰۱۶)، اندیشمند و تاریخنگار آلمانی که همواره ترجیح میداد خود را «تاریخاندیش» بنامد، پس از چهار دهه ایدئولوژیپژوهی و پس از انتشار انبوهی از آثار پرحجم دربارۀ فاشیسم و مارکسیسم، در دهۀ هشتاد عمر خود، پس از واقعۀ یازدهم سپتامبر، به تحقیق دربارۀ اسلامگرایی پرداخت و نتایج آن را در سال ۲۰۰۹ در کتابی با عنوان «اسلامگرایی: سومین جنبش مقاومت رادیکال» منتشر کرد؛ کتابی تاریخیـنظری و لبریز از سرنخهای جذاب برای مطالعۀ تطبیقی دربارۀ کشورهای اسلامی، به ویژه ایران، در گسترۀ جهان اسلام، جهان سوم و در کل در گسترۀ تاریخ جهان.
بهترین توصیف دربارۀ اثر «اسلامگرایی: سومین جنبش مقاومت رادیکال»این است که این کتاب بیشتر برای خوانندگان ایرانی یا بیشتر برای خوانندگان مسلمان نوشته شده است تا برای غربیها. طبیعی است که درک مطالب این کتاب برای ما ایرانیها و مسلمانان بسیار ملموستر است تا برای خوانندۀ غربی که در زیستجهان دیگری زندگی میکند.
نظریه یا فرضیۀ اصلی کتاب در عنوانش آمده است: اسلامگرایی به عنوان «سومین جنبش مقاومت رادیکال» معرفی شده است؛ مقاومت در برابر چه؟ نامگذاری اینکه این مقاومت در برابر چیست، یکی از سختیهای کار نولته بوده است و به همین دلیل فصلی مجزا را به این اختصاص داده تا بفهمد این مقاومت در برابر چیست؛ اما شاید علیالحساب بتوان آن را «مدرنیته» یا «لیبرالدموکراسی» نامید.
اما اگر هم فرض کنیم این نظریۀ کانونی نولته موفق از کار درنیامده و نتوان آن را تأیید کرد، جزئیات کتاب، نگاه تطبیقی او و نیم قرن کار نظری او باعث شده است، کتاب جزئیات بسیار لذتبخش و آگاهیبخشی داشته باشد. یکی از مفصلترین بخشهای کتاب دربارۀ ایران است، زیرا ایران نخستین کشوری بود که اسلامگرایی در آن به قدرت رسید. نولته به دهها شخصیت ــ اسلامگرا و سکولارِ ــ جهان اسلام اشاره میکند، اما بیش از همه به آیتالله خمینی و علی شریعتی پرداخته و اینکه او چنین مجدانه کوشیده است شریعتی را بشناسد، بسیار جالب است.
مسئلۀ انقلاب اسلامی ایران و به طور کلی سیر تحول ایران از مسائل اصلی کتاب است. نولته برای فهم انقلاب ایران از سرآغازهای تشیع، از اختلافات صدر اسلام که به ظهور تشیع منجر شد، از دوگانۀ حسین (ع) و یزید، شروع میکند تا به تاریخ معاصر برسد و شرح دهد چگونه شریعتی همین دوگانه را در عصر حاضر در سپهر سیاسی روز ایران بازتعریف میکند. او با مرور نقش و تأثیر سیدجمالالدین افغانی/اسدآبادی و ناصرالدینشاه، رضاشاه و محمدرضاشاه، مجاهدین و چریکهای فدایی خلق و نهضت آزادی، میرسد به انقلاب ۵۷ و نظریۀ حکومت اسلامی آیتالله خمینی را نیز شرح میدهد. سایر نکات نسبتاً مهم تاریخ معاصر ایران نیز از دید او به دور نمیماند، جنگ ایران و عراق، چه اشغال سفارت و چه فتوای امام خمینی دربارۀ سلمان رشدی.
البته موضوع دیگر کتاب که بسیار به آن اشاره میشود، مسئلۀ صهیونیسم و ایجاد دولتی یهودی در خاورمیانه است که به گمان نولته یکی از محرکهای اصلی بروز اسلامگرایی بوده است، زیرا این دولتسازی از دید همگان تجاوزی آشکار و استعماری به سرزمین اسلام بود. بنابراین، ایجاد دولت یهود و جدال اعراب و اسرائیل نیز یکی از مباحث اصلی کتاب است. در نهایت، میتوان گفت، نولته دویست سال تاریخ جهان اسلام را گذرا مرور کرده است؛ از عثمانی/ترکیه، مصر، شبهجزیرۀ عربستان، خاندان هاشمی و آل سعود، پادشاهیهای عربی و تلاش فلسطینیها برای ملتسازی و کشورسازی، جنگ افغانستان و جنگ ایران و عراق و انبوهی از موضوعات مهم دیگر تا برسد به پیدایش القاعده و حملات یازده سپتامبر…
در نهایت اگر هم نظریۀ اصلی کتاب را نپذیریم، این جزئیات تطبیقی، نگاه ما به تاریخ معاصر ایران را بسیار متحول میکند. این کتاب کمک میکند تا به تاریخ ایران در گسترۀ جغرافیای فرهنگی بزرگتری بنگریم و سپس آن را در چارچوب تاریخ جهان ببینیم… به همین دلیل بیاغراق برای نخستین بار است که خواندن یکی از کتابهایم را به همه توصیه میکنم.
در پیوست میتوانید فهرست کتاب و پیشگفتار مترجم را (تا صفحۀ ۲۱ کتاب) بخوانید. در آن پیشگفتار مفصلتر دربارۀ کتاب صحبت کردهام. در روزهای آتی برای معرفی کتاب سه گفتار لایو در اینستاگرام برگزار خواهم کرد تا به طور مفصل کتاب و اهمیت آن را شرح دهم.