دکتر وحید سهرابی فر گفت: افراد در معنویت نوین گزینشی عمل میکنند و به سراغ مجموعههای مختلف از ادیان میروند و از هر دین عنصر مطلوب را اخذ میکنند در این نوع معنویت آنچه مهم است زندگی دنیوی است.
به گزارش خبرنگار ردنا (ادیان نیوز)، وحید سهرابیفر، عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب در نخستین جلسه دوره تخصصی عرفان و معنویت که با عنوان «معنویت و انسان معاصر» دایر شد، اظهار کرد: براساس آیات و روایات ماه رمضان از جایگاه ویژه و ممتازی برخوردار است به طوری که انجام هر گونه عمل عبادی چندین برابر پاداش دارد، ماه رمضان ظرف مناسبی برای بخشش گناهان و دوری از عادتهای ناپسند است به طور کلی رمضان زمینهساز ارتباط وجودی خاص با خدای متعال است که در سایر اوقات این رابطه آسان به دست نمیآید.
وی تصریح کرد: رمضان در چرخه حیات روزانه انسان ایستگاهی است که این فرصت را برای ما فراهم می آورد تا از چرخه عادی خارج شویم و ببینیم زندگی به چه سمتی میرود، چه اهدافی داشته و چه اندازه در تحقق اهداف موفق بوده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب خاطرنشان کرد: تلنگری در ماه رمضان وجود دارد تا به وسیله آن بتوانیم حالتهای وجودی و معنوی ویژه ای را تجربه کنیم؛ این ندایی است که از سوی معنویت دینی به روشنی در این ماه مبارک دریافت میکنیم و اهل معنا در ماه بیش از آنکه به دنبال ثواب باشند به دنبال تجربه حالات ویژه رمضان هستند.
سهرابیفر با اشاره مبحث گسترده انسان معاصر عنوان کرد: معنویت دینی را در دین خود داریم و جلوههای آن را به طور برجستهتر مشاهده میکنیم و همچنین اینکه انسان معاصر چگونه میتواند با این رخداد معنوی ارتباط برقرار کند.
تفاوت انسان معاصر با انسان پیشامعاصر
وی افزود: آنچه ویژگیهای انسان معاصر قلمداد میشود پیامدهایی است که برای اتفاقاتی در بخش خاص جهان در چند قرن اخیر روی داده و شاهد رخدادهای زیادی در اروپا و آمریکای شمالی بودیم که آنها دگرگونیهای زیادی را رقم زدند که سبب شده انسان معاصر ویژگیهایی داشته باشد که از انسان پیشامدرن متفاوت باشد.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب بیان کرد: در قرون وسطی در غرب مسیحیت به طور وسیع و پرنفوذ در همه جا حاضر است، اعتبار کلیسا نیز پررنگ و برجسته است ولی با آغاز تحولات از قرن ۱۶ در جنبش اصلاح دینی شاهد هستیم اتفاقات جدیدی رقم میخورد که در آن اعتبار و اتوریته نهاد کلیسا، از سوی کسانی که خود اعضای کلیسا هستند، زیر سؤال میرود، آنها حجیت اولیه را برای کتاب مقدس قائل هستند و سخنان پاپ را زمانی میپذیرند که مطابق کتاب مقدس باشد.
سهرابیفر خاطرنشان کرد: در نهضت اصلاح دینی این نگاه نقد میشود که خدا فقط در کلیسا نیست بلکه همه جا حضور دارد و برخی از پایههای دینداری سنتی گویا از سوی کسانی که متولیان دین و در پی احیای آموزههای دینی و پیراستن دین از خرافات هستند، زیر سؤال میرود.
وی تصریح کرد: این مسئله سبب تحولاتی می شود که اثرش را در جامعه خود می بینیم؛ زمانی که از انسان معاصر صحبت میکنیم یکی از ویژگیها این است که من میتوانم بخوانم، بفهمم و مرجعیت برای نهادهای دین برای او پررنگ و برجسته نیست.
سهرابیفر با بیان اینکه جنبش پردامنه و گسترده روشنگری از جمله رخدادهای تاریخ غرب است که زمینه شکل گیری انسان معاصر را فراهم کرده است، ادامه داد: در دوران روشنگری نیز شاهد نظراتی هستیم که با اتکا به عقل بشر میتوان مشکلات را حل کرد. تمام همت بر این است که امروز بشری هستیم که به بلوغ رسیدیم و انسان از دیدگاه برخی متفکران از طریق عقل میتواند مشکلات را بیابد و پاسخ را پیدا کرد که این امر در آلمان، فرانسه و اسکاتلند پررنگ بود.
رمانتیسیسم عواطف و درونیات را عامل حل مشکلات می داند
وی با بیان اینکه رمانتیسیسم یکی از جریانهای تأثیرگذار در این فضا به شمار می رود که اثراتش را در میان جوامع غربی به روشنی میتوان بازخوانی و مشاهده کرد، اظهار کرد: جریان رمانتیسیسم با نقد جریان روشنگری آغاز میشود که بر اساس آن عقل به اندازهای که وظیفه بر دوش آن مینهید کشش ندارد و آنچه برای انسان باید محل توجه باشد عواطف و درونیات انسانها است و با آنها مشکلات ما حل میشود.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب عنوان کرد: ایده مهم آنها این است که «درون خود منبعی از معرفت و هنجار داریم که به شما میگوید و درک میکنید که خوبی و بدی چیست و نیازمند یک منبع بیرونی نیستید تا به شما خوبی و بدی را القا کند». انسان معاصر تحت تأثیر این ایده و ارزش است که شما باید زندگی خود را بر اساس فهم خود پیش ببرید، در واقع مهم آن است که شما چه چیزی میخواهید و چه الگو و اهدافی دارید و چه چیزی را خوب تشخیص میدهید به طور کلی زندگی باید بر اساس فهم و خواست شما طراحی شود.
سهرابیفر تأکید کرد: مجموع این عوامل سبب شد انسان معاصر تحول جدی در ساحت نگاه به هستی و انسان داشته باشد از این رو جهان در نگاه انسان معاصر دگرگون شد و صورت دیگری پیدا کرد، این تغییر نگاه علاوه بر عوامل مذکور به نحو خاص تحت تأثیر پیشرفتهای علمی نیز بود و شاهد پیشرفتهای علمی گسترده در این قرون هستیم که چهره عالم را دگرگون ساخت در واقع رشد و پیشرفت نظریات علمی سبب تغییر نگاه ما به انسان و جهان شد.
وی با اشاره به اینکه نقدهای تاریخی مورخان زمینهساز افول باور و ایمان دینی شدند، مطرح کرد: از نیمه قرن بیستم گویا شرایط تغییر میکند و اتفاقات جدیدی روی میدهد، گویا امر قدسی مجدد به جامعه برمیگردد و میزان باورمندان و معتقدان بیشتر میشود که بزنگاه مهمی است و باید به آن توجه کنیم.
دریافت معنای زندگی از علم توقعی بیجاست
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب عنوان کرد: از جمله مشکلاتی که جهان مادی با خود به وجود آورد این است که علم با وجود تکیه کامل و اعتقاد غیرقابل خدشه نتوانست به برخی از سؤالات بنیادی و جدی بشر پاسخ دهد پاسخ هایی که بدون آنها نمی توانیم زندگی خوبی داشته باشیم در واقع علم نتوانست پاسخ دهد که معنای زندگی چیست و انسان برای چه زندگی میکند؟!
وی تصریح کرد: انسان از بدو تولد تا کهنسالی با مشکلاتی مواجه است که علم در برابر آن سکوت میکند؛ توقع اینکه معنای زندگی را از علم بگیریم بیجاست و پرسشها درباره معنی و فلسفه زندگی و چیستی مرگ بیپاسخ ماند. در این امور علم را در قفسی از جهان قرار داده بودند در حالی که روح انسان پر میکشید تا به عالم بالاتر برسد و محدودیتهای مادی نداشته باشد.
سهرابیفر افزود: طی قرون ۱۸تا ۲۰ به ویژه پس از جنگ جهانی دوم انسان بیشتر به این درک رسید که این تصویر مادی که از جهان و انسان به دست آورده است، تصویر کاملی نیست و زندگی مطلوب و ایده آل از این طریق نمیتوان به دست آورد چرا که کمبودها و فقدانهای جدی در زندگی خود دارد.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب خاطرنشان کرد: نکته مهم این است که ما شاهد بازگشت امر قدسی هستیم و این سؤال مطرح میشود که این امر قدسی چیست؟ بشر به سوی ایمان به ماوراء برگشته ولی آیا این ایمان به ماورا همان دین سنتی است که چند قرن قبلتر از آن دست کشید و جدا شد یا این امر قدسی امر جدیدی است که به آن معنویت جدید میگویند.
نمود دنیاگرایی در معنویت های جدید
سهرابیفر تبیین کرد: افراد در معنویت نوین گزینشی عمل میکنند و به سراغ مجموعههای مختلف از ادیان میروند و از هر مجموعه عنصر مطلوب را اخذ میکنند؛ از اسلام و مسیحیت عناصری دریافت میکنند در حالی که به دین خاصی ملتزم نیستند.
وی با بیان اینکه در معنویت نوین مهم این است که انسان در دنیا بهتر زندگی کنند و عمده آموزهها و تمرینهایی که ارائه میکنند ناظر به انسان مدرن و مشکلاتش است، اظهار کرد: عمده این معنویت معطوف به زندگی مادی ترسیم میشود حتی برخی مطرح کردند کاری نداریم که زندگی پس از مرگ وجود دارد یا خیر؟ زندگی خود را میخواهیم خوب پیش ببریم.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب اظهار کرد: اگر ناظر به مدعیان امروزی صحبت میکنیم مبانی مختلف و متنوعی برای این نوع معنویت وجود دارد برخی معنویت را دنیوی، مادی و مستقل از دین و حتی در نگاه فراتر ضددین ترسیم میکنند و برخی معنویت اصیل را از سوی خدا، پیامبران و در منابعی که قابل کنترل هستند، دریافت میکنند.
وی با طرح این پرسش که بازگشت به ایمان در واقع بازگشت به دین سنتی است یا به معنویتهای جدید یا هر دو؟، ادامه داد: سؤال مهمتر که در جلسه بعد به آن میپردازیم این است که آموزههای معنوی اسلام در مورد انسان معاصر چه راهکار و آوردهای میتواند داشته باشد و انسان معاصر زمانی که میخواهد از منبع غنی معنویت اسلامی بهرهمند شود چه طور میتواند به سراغ منابع برود و بهرهمند شود و چگونه باید این معنویت را فهمید؟!
خبرنگار: ایمن سادات موسوینژاد