جریان خمینیچیلر یا خمینیگرایان جمهوری آذربایجان در ۱۲ بهمن ۵۷ یعنی همزمان با ورود امام به ایران تاسیس شد؛ با اینکه اتحاد جماهیر شوروی پابرجا بود و مرزها به سوی ایران باز نشده بود اما این جمعیت در قصبهای نزدیک باکو به نام نارداران که حرم خواهر ناتنی امام رضا (ع) رحیمه خاتون در آنجا قرار دارد تشکیل شد.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، در روزهای اخیر شاهد بودیم که در آخرین دادگاهی که برای حجتالاسلام الهام علیاف جانشین رهبر حزب جمهوری آذربایجان برگزار شد، ایشان به اتهام جاسوسی به شکل بدوی به ۱۸ سال زندان محکوم شدند که این ۱۸ سال زندان عملا مساوی حبس ابد است. به همین بهانه با آقای مهدی نعلبندی صحبتی داشتم در رابطه با وضعیت اسلامگرایان بخصوص رهبران حزب اسلامی آذربایجان و رفتار دوگانه آذربایجان با ایران.
برای شروع لطفا معرفی مختصری از حجتالاسلام الهام علیاف بفرمایید و اینکه به چه جرمی محکوم شدهاند؟
حجت الاسلام الهام علی اف یکی از روحانیون تحصیلکرده حوزه علمیه قم و از شاگردان مکتب مرحوم حاج علیاف اکرام بنیانگذار حزب اسلامی جمهوری آذربایجان هستند که در دهه ۹۰ قرن بیستم میلادی بنیانگذاری شد. اما جریان خمینیچیلر یا خمینیگرایان جمهوری آذربایجان در ۱۲ بهمن ۵۷ یعنی همزمان با ورود امام به ایران تاسیس شد؛ با اینکه اتحاد جماهیر شوروی پابرجا بود و مرزها به سوی ایران باز نشده بود اما این جمعیت در قصبهای نزدیک باکو به نام نارداران که حرم خواهر ناتنی امام رضا (ع) رحیمه خاتون در آنجا قرار دارد تشکیل شد.
این جریان سه نسل را تاکنون پشت سر گذاشتهاند. نسل اول حاج علی اکرام و دوستانشان بودند. نسل دوم دکتر حاج موسم صمداف و دوستان ایشان هستند که خود دکتر جزء پزشکان زبردست جمهوری آذربایجان بود که بعد از اخذ مدرک پزشکی و مدتی اشتغال به طبابت، تحصیلات دینی خود را در حوزه علمیه قم دنبال میکنند. بعد از مرحوم اکرام علیاف به عنوان رهبر حزب اسلامی جمهوری آذربایجان تعیین میشوند، اما به دلیل اعتراضات و سخنرانیهایی که به قانون منع حضور دختران محجبه در آذربایجان در سال ۲۰۱۲ داشتند به زندان محکوم میشوند و الان نزدیک به ده سال است که در زندان هستند با این حال از زندان فعالیت خود را ادامه میدهند. بعد از زندانی شدن دکتر صمداف، حجتالاسلام الهام علیاف نه به عنوان رهبر بلکه به عنوان جانشین رهبر حزب (در اصطلاح خودشان صدرعوضی) فعالیت خود را به عنوان نسل سوم آغاز میکنند. اتفاقا در مواضع خود هم بسیار مراعات اعتدال را داشتند تا حزب و جریان خمینیچیلر پابرجا بماند. یکی از زایشهای بعدی جریان خمینیچیلر نسل مدافعین حرم جمهوری آذربایجان بود که در سوریه ایفای نقش کردند و مورد توجه حاج قاسم سلیمانی هم بودند. حجت الاسلام الهام علیاف هم در اسفند ۹۸ دستگیر شدند.
به چه اتهامی ایشان دستگیر شدند؟
به دو دلیل. اول برگزاری مراسم برای حاج قاسم سلیمانی در جمهوری آذربایجان بود. و دوم اعتراض به معامله قرن آقای ترامپ. این دو مورد اصلیترین گناه ایشان بود. البته اتهام جاسوسی برای ایران که معمولا برای اسلامگرایان برشمرده میشود کمااینکه برای حاج علی اکرام و دکتر صمداف هم این اتهام را وارد کردند. در کل سیستم قضایی کشورهای جدا شده از شوروی مبتنی بر جرم سازی است و بر همین روال هم عمل می شود. افکار عمومی جمهوری آذربایجان هم به این امر واقف است که این اتهامتراشیها برای مخالفین اتفاق میافتد. حجت الاسلام علیاف در سفرهای متعدد اربعین با مردم همراه بود و در آزادی قره باغ یکی از فعالین بود. حزب اسلام تنها حزب رسمی آذربایجان است که در مرامنامه خود اعلام کرده است که جدیترین راه آزادی قرهباغ جنگ است. این درحالی بود که سالها مذاکره پاسخ نداده بود و حزب اسلامی هم از روز اول اعلام کرده بود که با مذاکرات با کشورها غیرمسلمان آزادی اتفاق نخواهد افتاد و تنها راه آزادی قرهباغ جنگ است.
آیا این اتهاماتی که به حجتالاسلام علیاف وارد شده است وجه حقوقی دارد؟ یعنی واقعا برگزار کردن مراسم برای سردار سلیمانی و مخالفت با معامله قرن در آذربایجان جرم محسوب میشود؟
برای وجه حقوقی اتهام جاسوسی مطرح است اما این دو عامل وجه سیاسی دارد و از نظر سیاسی برگزاری مراسم برای تبعه غیرآذربایجانی و مخالفت با طرح معامله قرن جرم است. برای روشن شدن این مطلب لازم است مطلبی را در رابطه با جنگ قره باغ عرض کنم. تصاویری که از جبهههای جنگ قرهباغ و تشییع شهدا مخابره میشد نشان داد که قرهباغ را عملا مرام دینی و شعارهای دینی آزاد کرد. اما حاکمیت جمهوری آذربایجان بعد از آزادی بخشهایی از قرهباغ سعی کرد در تبلیغات خود اعلام کند که این آزادی مدیون پهپادها و سلاحهای اسرائیلی و ترکیهای است.
در اینجا جا دارد یک سوال ساده از حاکمیت آذربایجان پرسید. شوشا را که یک منطقه جنگلی است و عملا امکان استفاده از پهباد در آن وجود ندارد چه کسی و چه چیزی آزاد کرد؟ در آن جنگهای تن به تن عملا همین نیروهای مذهبی و انقلابی که دستپروده کسانی مثل حاج علی اکرام و حاج موسم صمداف و شیخ طالع باقرزاده و پروده مکتب حسینی بودند آزاد کردند. رزمندهای که بعد از آزادی به حاکمیت گفت که ما مسجد جامع شوشا را بعد از سالها آزاد کردیم ولی تنها خواهش ما این است که بعد از اینکه به کربلا رفتیم و برگشتیم دیگر سوال پیچ نشویم معلوم است به چرا مرامی معتقد است.
این مطلب را مطرح کردم که بگویم سمت و سوی سیاسی حاکمیت آشتی با اسرائیل بوده و هست. و تلاش بخشی از حاکمیت آذربایجان برای مشروعیت بخشی به حضور اسرائیل در کشور سالهاست وجود دارد، مثل اتفاقی که در برخی از کشورهای حوزه خلیج فارس افتاده است. از همین رو برگزاری مراسم برای حاج قاسم به عنوان دشمن اسرائیل و مخالفت با معامله قرن جرم تلقی میشود. و این دو حرکت به عنوان جاسوسی برای بیگانگان! تلقی و القاء میشود.
بیایید از وجه دیگری به ماجرا بنگریم. مقام معظم رهبری در سخنرانی ۱۷ ربیع خود اعلام فرمودند که کلیه شهرهای تحت اشغال باید آزاد شوند (میدانید که قرهباغ کوهستانی آزاد نشده است) و و ما براین اساس آزادی این مناطق را همچنان از جمهوری آذربایجان مطالبه داریم. بنده به عنوان یک پژوهشگر ایرانی در حوزه آذربایجان از حاکمیت آذربایجان گلایه دارم و از دوستان خود در آذربایجان میخواهم که این سوال را از حاکمیت بپرسند که چرا در نگاه رسمی دولت آذربایجان تنها جمهوری اسلامی ایران است که بیگانه است و با هیچ کشور و حکومت دیگری چنین معاملهای نمیشود. اگر چه در شعارهای خود، آقای الهام علیاف رئیس جمهور آذربایجان مرز ایران و آذربایجان را مرز دوستی معرفی میکند و ما هم این را قبول داریم و نشان دادهایم، اما دولت آذربایجان در رفتار خود دوگانه عمل کرده است. این یک دلیل بیشتر ندارد و آن دلیل را من سال ۲۰۰۱ از آقای ثابت باقراف رئیس پتروشیمی باکو و معاون مرحوم حیدعلیاف شنیدم که گفتند رابطه آذربایجان با ایران تابع رابطه ایران با آمریکاست و تا آمریکا دشمن ایران است، انتظار بهبود روابط نباید داشت! این همان سیاست آمریکا در آذربایجان است که «همه چیز بدون ایران». البته ما هنوز امیدواریم این رویه عوض شود و به همسایگی روی بیاوریم.
آیا مشکل حاکمیت آذربایجان ارتباط با ایران است و یا کلا با فعالین اسلامگرا مشکل دارد؟
رهبران حزب اسلامی تنها روحانیون و دینداران زندانی در آذربایجان نیستند. رهبر جمعیت اتحاد اسلام آقای شیخ طالع باقرزاده هم زندانی اند. ایشان بعد از سفر تاریخی چند سال پیش آیت الله نوری همدانی و استقبال بینظیر مردم در باکو دستگیر شدند و از سال ۲۰۱۵ در زندان هستند. درواقع از سالهای پس از استقلال یک جریان شیعه زدایی در آذربایجان رقم خورده است. نگاه خارجی عبری – عربی، نگاه شیعی را در این کشور مهم قفقاز جنوبی برنمیتابد. البته باید توجه داشته باشیم که گفتمان جبهه مقاومت همواره بر وحدت اسلامی تاکید داشته است و در این گفتمان برای تفرقه هیچ جایی وجود ندارد. از هیچ یک از اندیشمندان جبهه مقاومت هم هیچگاه هیچ اظهار نظری مبنی بر رجحان تشیع بر تسنن را نشنیدهایم. منتهی ترس از گفتمان شیعی از همان سالهای ابتدایی در جمهوری آذربایجان خود را نشان داد و از همان ابتدا تلاش شد جمعیت شیعی را که بالای ۹۰ درصد است همیشه کمتر از میزان واقعی نشان بدهند. یعنی ابتدا ۸۵، بعد ۷۵ و ۶۵ درصد نشان دادند و بر اساس همین آمار و تحلیل هم پخش اذان از منارهها ممنوع اعلام شد چون گفتند هم شیعه هست و هم سنی و ممکن است باعث اختلاف شود. اما مقاومت مردمی همه اینها را شکست. حتی در آزادی شوشا و آغدام تحرکاتی برای اختلافافکنی شد اما جواب آن، نماز وحدتی بود که در مسجد جامع شوشا و آغدام برگزار شد. جالب آنکه امام جماعت نماز وحدت تحصیلکرده جامعه المصطفی تبریز بودند. یعنی گفتمان انقلاب اسلامی همیشه گفتمان وحدت است. و یا حضور تکفیریها در اوایل جنگ قرهباغ که با تحلیل و اطلاعرسانی به موقعی که اتفاق افتاد عملا این گروهها نتوانستند خودی نشان بدهند. همه اینها نشان میدهد که جریانی درصدد کمرنگ کردن هویت شیعی است و بهترین راهبرد برای این کار حذف رهبران این جریان با اتهام جاسوسی برای ایران است. بله. اغلب این بزرگواران تحصیلکردهی حوزههای ایران هستند اما یکسان گرفتن تحصیل کرده در خارج با جاسوس سازگار با عقل راهبردی نیست.
واقعیت مهم این است که از شوشا تا شام جبهه مقاومت است و جبهه مقاومت، منادی و حدت و اصلی ترین نماینده جبهه وحدت است.
به نظر شما الان چه کارهایی میتوان برای کمک به این رهبران زندانی و یا ممانعت از زندانی شدن حجتالاسلام علیاف داشت؟
چند روز پیش امام جمعه محترم تبریز حاجآقای آل هاشم در برنامه خطبههای جمعه که از تلویزیون پخش شد تقاضایی از رئیس جمهور آذربایجان آقای الهام علیاف داشتند و فرمودند: «حالا که تفکر حسینی و تفکر دینی و اسلامی، شهرهای مهمی از قرهباغ را آزاد کرد بهترین هدیه شما در اعیاد شعبانیه و ماه مبارک رمضان آزادی روحانیون محبوس در زندانهاست که اغلب یا به خاطر حجاب و یا به خاطر تبلیغ دین زندانی اند. نه اینکه در آستانه ماه مبارک رمضان احکام سنگینی که معادل حکم ابد است برای این عزیزان ببرید.» ما هم امیدواریم این اتفاق بیافتد. علی القاعده باید حوزهها علمیه، مراجع و اندیشمندان به این اتفاق واکنشی جدی نشان بدهند. این مطالبات در عین ارتباطات سیاسی باید صورت بگیرد. گسترش ارتباطات فقط محدود به جنبههای اقتصادی نیست بلکه در جنبههای مختلف باید اتفاق بیفتد. دو طرف هم با مطالباتی پای میز مذاکره میآیند و یکی از مطالبات ما باید این باشد که اسلامگرایان در آذربایجان وضعیت بهتری پیدا کنند. پس این مطالبه باید به شکل جدی مطرح شود و بنده این را مانعی برای ارتباطات نمیبینم. اتفاقا باید از لاک تعارف با همسایگان خود بیرون بیاییم و با آنان جدی صحبت کنیم. نمونه عملی آن را هم در صحبتهای ۱۷ ربیع مقام معظم رهبری مشاهد کردیم که در عین دفاع از تمامیت ارضی آذربایجان بر عدم تحرک تکفیریها و عدم تغییر مرزها تاکید روشنی فرمودند. ارتباط باید اینگونه تعریف شود وگرنه بازی کردن در زمین حریف را که نمیتوان نامش را ارتباط گذاشت.