سیدحسین نصر گفت: نهاد فکری تفاسیر مدرن از نظر ما سنتگرایان مبتنی بر جهان بینی است که جهان بینی اصیل اسلامی نیست و به نوعی نتیجه عقده حقارتی است که دانشمندان اسلامی در مقابل هجوم غرب و قدرت غرب به نمایش گذاشتهاند.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، چندی پیش نشست علمی «تفسیر روزآمد قرآن؛ ممکن یا ناممکن» با سخنرانی سیدحسین نصر، استاد مطالعات اسلامی دانشگاه جرج واشنگتن برگزار شد. این گفتگو به بهانه انتشار کتاب «تفسیر معاصرانه قرآن کریم» نوشته سید حسین نصر به زبان انگلیسی انجام شد.
این اثر توسط انتشارات هارپر که از ناشران معتبر بریتانیایی در زمینه چاپ کتاب های دینی است منتشر شده است و اخیراً هم در کشور ما توسط انشالله رحمتی به زبان فارسی ترجمه شد. مطلبی که می خوانید متن گفتگوی سید حسین نصر درباره این کتاب و موضوع تفسیر قرآن است.
بنده فکر چاپ ترجمه و تفسیر جدید بر قرآن به زبان انگلیسی نداشتم و در مسیر کاری من قرار نداشت. انتشارات هارپر که هم در انگلیس و هم در امریکا فعالیت می کند، یکی از ناشران معتبر در حوزه ادیان است. چند سال پیش انتشارات هارپر تفسیری از کتاب مقدس مسیحیان منتشر کرد که خیلی مورد استقبال قرار گرفت و بسیاری از دانشگاه های آمریکایی شروع به تدریس این کتاب انگلیسی زبان کردند، پس از آن انتشارات هارپر علاقمند شد که تفسیر انگلیسی زبانی هم درباره آئین یهودی و کتاب مقدس یهودیان یعنی تورات منتشر کند که از آن هم خیلی استقبال شد. این انتشارات ناشر آثار به زبان انگلیسی بنده هم است و بسیاری از کتابهای من را چاپ کرده است. با من تماس گرفتند و از من خواستند که مشابه چنین اثری را درباره قرآن بنویسم که در ابتدا من نپذیرفتم ولی بعد از کمی فکر کردن، به این نتیجه رسیدم اگر این کار را نکنم در آن دنیا جواب خدا را چه بدهم. این شد که تهیه این اثر را پذیرفتم و گفتم همانطور که برای کتاب مسیحیان همه نویسندگان مسیحی و برای کتاب مطالعات یهودی، همه نویسندگان یهودی بودند برای این کتاب هم همه نویسندگان باید مسلمان باشند. در ابتدا نپذیرفتند چون غربی ها عادت دارند که وقتی بخواهند درباره مسیحیت چیزی بنویسند از ما دعوت نمی کنند اما اگر کتابی راجع به اسلام بخواهند بنویسند از ادیان دیگر دعوت می کنند با این وجود شرط من را پذیرفتند و من مشغول به جمع آوری گروهی برای تهیه کتاب شدم که در ابتدا سه نفر از شاگردانم که به خط فکری من نزدیک بودند انتخاب کردم و بعد سراغ افراد دیگری رفتم و قرار شد سلسله مقالاتی پیرامون تعالیم قرآن نوشته شود. با ۱۴-۱۵ نفر از اساتید مسلمان برجسته دنیا هم از عالم تسنن و هم از عالم تشیع در کشورهای مختلف تماس گرفتم و دعوت کردم که این مقالات را بنویسند. این کار ۱۰ سال طول کشید و سرانجام اواخر سال گذشته چاپ شد.
مدرنیزم را از آغاز یک اشتباه فلسفی میدانم
بنده هیچوقت انشاالله رحمتی که مترجم این اثر هستند را ملاقات نکردم اما ترجمههای ایشان را خیلی قبول دارم و چندین اثر هم از بنده به زبان فارسی ترجمه کردند. ترجمه عنوان اثر یعنی «تفسیر معاصرانه قرآن کریم» به عهده ایشان بود و بنده اطلاعی نداشتم که قرار است چنین عنوانی برای کتاب گذاشته شود. ولی ذکر این نکته خیلی مهم است که معاصر با مدرن و متجدد خیلی فرق دارد و با هم یکی نیستند. اگر «معاصرانه» را معادل «متعلق به عصر فعلی» بدانیم ترجمه درستی است ولی اگر به معنی «مدرن» آن را بدانیم به هیچ وجه درست نیست. این تفسیر به هیچ وجه مدرن نیست و در کتاب هم به این موضوع اشاره شده است. چون . اینکه هرچه امروز است را مدرن بدانیم خودش یک نوع دیکتاتوری مدرنیزم است. درختان بید مجنون امروز هستند ولی از دوهزار سال پیش وجود داشتند. بنابراین می شود «امروزی» بود ولی «مدرن» نبود.
متاسفانه من هنوز این کتاب و مقدمه اثر را نخواندم و با اینکه چندین بار گفتم برای من این کتاب را ارسال کنند هنوزکسی نفرستاده است.بهرحال امیدوارم آقای رحمتی درباره ترجمه معاصرانه توضیح بدهند ویا در چاپ دوم آن را اصلاح کنند چون من درباره این اثر احساس مسئولیت می کنم و اصرار دارم که معاصرانه با مدرن اشتباه نشود.
قرآن کریم حقایقی را برای بشر نازل کرده که منحصر به یک زمان و مکان نیست بلکه شمول دائمی بر حیات بشر دارد. حتی در فلسفه هم چندین سال از حیات افلاطون می گذرد ولی هنوز فلاسفه معتبر و مشهوری هستند که خودشان را افلاطونی می دانند. کتاب آسمانی در یک زمان نازل می شود ولی حقایقش محدود به آن زمان نیست. یک وقتی در تاریخ، علم حساب وجود آمد و یکی گفت ۳ ضربدر ۳ می شود ۹. هنوز هم که هنوز است ۳ ضربدر ۳ می شود ۹ و این کاری به تغییرات ندارد. چون حقیقتی است که همیشه هست. علمای فیزیک هم معتقدند قوانین فیزیک همان قوانین فیزیکی بیگ بنگ است. قران کریم هم درست است که لسان ۱۴۰۰ سال پیش است ولی چون کلام خداست حالت ورای زمانی دارد. تفاسیر قرن به قرن ممکن است تغییر کند. تفسیر مدرن قرآن از هند و مصر شروع شد. در مصر اولین بار تفسیر مدرن توسط الاسکندرانی نوشته شد که یک طبیب بود و از نظر من این نوع تفاسیر خیلی هم سخیف هستند چون جملات قرآن را براساس علوم تفسیر کرده و گویی حقیقت قرآنی مبتنی بر علوم است در حالیکه اصلاً اینگونه نیست.
در کتاب «the study Quran» از سنت فکری اسلامی استفاده کردیم چون در تاریخ اسلام، تفاسیر لغوی، تاریخی، کلامی، فلسفی و عرفانی متنوعی داریم که ما سنت گرایان همه آنها را قبول داریم. نهاد فکری تفاسیر مدرن مبتنی بر جهان بینی است که ما آن را جهان بینی اصیل اسلامی نمی دانیم و آن را به نوعی نتیجه عقده حقارتی می دانیم که دانشمندان اسلامی در مقابل هجوم غرب و قدرت غرب به نمایش گذاشتند.
علوم جدید توانایی و قدرت درک عالم معنا را ندارند
علوم جدید توانایی و قدرت درک عالم معنا را ندارند. از دید بنده تمام قرآن کریم، کلام خداست. تعالیم قرآن فقط آیه های عرفانی و فلسفی نیست، هرجا بگردی چهره خدا هست پس با گذر زمان تغییر نمی کند. قرآن برای ما سنت گرایان یک نوع الگو و رب النوعی است که هرنسلی باید از آن با توجه به شرایطی که دارد استفاده کند نه اینکه فقط در مباحث معنوی از آن استفاده شود. اینکه چهارده قرن بعد از پیامبر هنوز شما درباره قرآن با فردی به نام سید حسین نصر در واشنگتن صحبت می کنید نشان می دهد که این موضوع برای چهارده قرن پیش نیست. بنابراین قرآن توان و ارزشی ورای زمان دارد.
اینکه خیلی ها می گویند آیات قرآن که درباره ارث و یا دیه عاقله است متعلق به جامعه قبیله ای آن زمان نبوده و درحال حاضر قابل استفاده نیست را اصلاً قبول ندارم چون بزرگترین شهرهای آن زمان مثل نیشابور که از لندن و پاریس آن زمان بزرگتر بوده متعلق به تمدن بوده است. قانون ارث و بقیه قوانین این شکلی هرکدام فلسفه ای داشته است. مثلاً چون مسئول اقتصادی خانواده در آن زمان مرد بوده، ارث به مرد دو برابر می رسد و حالا اگر قرار باشد ما همه اینها را از بین ببریم، اسلام هم مثل مسیحیت می شود. امروز اسلام هنوز خیلی قوی است و آگاهی نسبت به اینکه نمی توان قوانین غربی را اتخاذ کرد بیشتر شده است. نمونه ش در ترکیه که نوعی بازگشت به قوانین اسلامی شکل گرفته است.این جمله که «برخی از نواندیشان دینی کارآیی آیات قرآن را نفی نمی کنند و فقط معتقدند که این آیات امروز باید بازبینی شود» یعنی نقض نص قرآن.
عمدتاً کسانی که صحبت از «بازگشت به قرآن» می کنند منظورشان بازگشت به قرآن بدون توجه به روایات و احادیث است و این یعنی دور ریختن ملاصدرا، ابن سینا و امثالهم را بریزیم دور. به همین خاطر من با این موضوع موافق نیستم.
تفاسیر مختلف و متعددی از قرآن وجود دارد و یک تفسیر مطلق وجود ندارد. اینکه تفاسیر مختلفی نوشته شده خودش گویای غنای اسلام است. با خصایصی که این اثر دارد خیلی سریع جایگزین آثاری شده که در دانشگاه های غربی تدریس می شده است. ضمن اینکه با نزاعی که غرب بین شیعه و سنی ایجاد کرده، این تفسیر مبتنی برآشتی و وفاق شیعه و سنی است و به همین جهت خیلی مورد توجه قرار گرفته است. در ترکیه و پاکستان و بسیاری از ممالک اسلامی دیگر هم قرار است به زودی ترجمه شود. بنده ادعایی ندارم که این اثر بی نقص است ولی خداوند عنایت فرموده و اثر راهگشایی شده است.
اکثر مردم ایران مسلمان هستند و بهترین دوست برای ما مسلمانان خداست و کلام او قران کریم است. قران کریم دریایی است که هرچه بیشتر در آن غرق شویم بیشتر می توانیم از آن استفاده کنیم. گر بریزی بحر را در کوزه ای / چند گنجد؟ قسمت یک روزه ای.