میردامادی ضمن اشاره به ریشههای تقریبی و بین ادیانی روزه، تصریح کرد: ما از ریشههای ابراهیمی روزه و همچنین از منسک مشابه روزه در ادیان غیرابراهیمی میتوانیم گشودگی نسبت به ادیان دیگر را بیاموزیم.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، نشست «از ریشههای ابراهیمی روزه چه میتوان آموخت» با سخنرانی یاسر میردامادی، پژوهشگر مطالعات ادیان، در صفحه اینستاگرام دینآنلاین برگزار شد. متن جلسه از نظر میگذرد؛
ادعای من در پاسخ به این پرسش که «از ریشههای ابراهیمی روزه چه میتوان آموخت» این است که ما از ریشههای ابراهیمی روزه و همچنین از منسک مشابه روزه در ادیان غیرابراهیمی میتوانیم گشودگی نسبت به ادیان دیگر را بیاموزیم. یعنی اگر آدمی شباهتهای با دیگران در خودش بیابد راهی است برای گشودگی و مدارا. به تعبیر دیگر سراسر متفاوت بودن منشأ عدم مداراست و تأکید بر مشابهتها برای گشودن باب گشودگی نسبت به ادیان دیگر مفید است.
ذیل بحث گشودگی نسبت به ادیان دیگر، مفهوم مهم دیگری که به ذهن میآید مفهوم تقریبگرایی است. تقریبگرایی ریشه تاریخی دارد و در تاریخ گروههای مسیحی تلاش کردند به هم نزدیک شوند. چرا روی تقریبگرایی تاکید میکنم؟ چون نوعی تقریبگرایی را میتوان از دل شباهت منسک روزه میان اسلام و مذاهب دیگر درآورد.
مفهوم دیگری که با گشودگی مرتبط است، گفتوگوی بین ادیان است. پس خط اصلی بحث من این است که توجه به مشابهتهایی که میان منسک روزه با ادیان دیگر وجود دارد موجب گشودگی است. این گشودگی مفهوم مبهمی است. اگر بخواهیم آن را بگشاییم باید به مفهوم تقریب و گفتوگوی بین ادیان توجه کنیم. تقریبگرایی رویکرد درونمسیحی است و در درون اسلام رویکرد دروناسلامی است. هدف گفتوگوی بین ادیان همدلی با ادیان دیگر است؛ مثلا اگر مسیحیان با یهودیان گفتوگو کنند گفتوگوی بین ادیان میشود. هانس کونگ، الهیدان معروف کاتولیک، اشاره میکند که صلح میان ملتها بدون صلح میان ادیان و صلح میان ادیان هم بدون گفتوگوی میان ادیان ممکن نیست. بر این اساس گفتوگوی میان ادیان اهمیت فقط الهیاتی ندارد، بلکه برای صلح جهانی اهمیت دارد. همچنین تقریبگرایی لزوماً به گفتوگوی بین ادیان نمیرسد. مثلاً ممکن است یک نفر بگوید فقط اسلام حق است و مذاهب اسلامی باید با هم گفتوگو کنند. چنین کسی تقریبگراست، ولی مسیری به گفتوگوی بین ادیان نمیگشاید، ولی معمولاً تقریبگراها به گفتوگوی بین ادیان هم میانجامد.
تا اینجا اشاره کردم که گشودگی در این بحث از نظر تاریخی به کجا میانجامد. مثلا به گفتوگوی تقریبی بین مذهب یا به گفتوگوی بین ادیان میانجامد. حالا میخواهم بخش اول ادعایم را توضیح دهم یعنی ریشههای ابراهیمی روزه چیست و روزه چگونه موجب گشودگی میشود. روزه در تمام مذاهب اسلامی با تفاوتهایی وجود دارد. روزه میتواند نسخ تسبیحی باشد که ما را به دیگر مذاهب وصل کند. حالا چرا روزه این کار را میکند؟ چرا نماز را نمیگویم؟ برای اینکه منسک نماز در اسماعیلیان متفاوت است، ولی منسک روزه در میان آنها واجب نیست ولی آدابش شبیه است. بر این اساس برای جنبه تقریبی درون اسلامی، روزه از نماز مهمتر است.
پس تا اینجا ریشههای تقریبی روزه را گفتم حالا میخواهم ریشههای بین ادیانی روزه را بگویم. نه فقط بین ادیان ابراهیمی که حتی به ریشههای فراابراهیمی روزه اشاره خواهم کرد. مثلا در آیین بودا راهبان بودایی پس از وعده غذای ظهر دیگر چیزی نمیخورند. البته این روزه نیست ولی نوعی رژیم زاهدانه غذایی است. بوداییان عادی هم به نخوردن از ظهر تا صبح توصیه شدند. در مسیحیت در کتاب اشعیا روزه واقعی روزه باطن شمرده شده و روزه باطن رسیدگی به فقراست. اینجا هم مفهوم روزه وجود دارد. برخی مذاهب مسیحی روزه ظاهری هم دارند. این روزه شش هفته قبل از عید پاک شروع و به عید پاک ختم میشود. البته شامل کمخواری است و مدل حداکثری روزه را ندارد. در آیین هندو هم برخی روزهای هفته و ماه را روزه میگیرند. در آیین جین هم روزههای متعددی وجود دارد که هدف از آن رسیدن به عدم خشونت با جانداران است. در آیین یهود روزه یوم کیپور مهمترین روزه یهودی است. یوم کیپور روز آمرزش گناهان و روزی است که موسی از طور بازگشت. این روز یادآور رهایی قوم بنیاسرائیل هم هست. یهودیان در روز کیپور بیست و پنج ساعت روزه میگیرند.
پس روزه هم ریشههای تقریبی و هم ریشه بین ادیانی دارد، چون مشابه روزه در ادیان دیگر هم وجود دارد. میخواهم ادعای دیگری را مطرح کنم و آن اینکه به طور خاص محققان اشاره کردند که روزه در اسلام ریشههایی در ادیان ابراهیمی دارد. این مورد کمک میکند که توجه کنیم چقدر مدیون ادیان دیگر هستیم و این میتواند گشودگی بیاورد. یک اسلامشناس لهستانی در مدخل رمضان در کتاب دایرهالمعارف اسلام توضیح میدهد که شباهتهایی روزه ماه رمضان و روزه یوم کیپور وجود دارد. علاوه بر او یک قرآنشناس آلمانی در مدخل رمضان در دایرهالمعارف قرآن حدیثی را از ابنعباس نقل میکند که وقتی مسلمانان مهاجرت کردند، نظرشان به روزه یوم کیپور جلب شد و از آن سؤال کردند. پس پیامبر فرمود که ما به پیام موسی احقّ هستیم تا قوم یهود و ما هم روزه میگیریم و این نمونهای از ریشه بین ادیانی روزه است.