مشترکات این تجربه قابل اتکا و قابل استناد است اما منفردات احتمال خطا، توهم و مداخلات تخیلی در آنها وجود دارد.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، تجربههای نزدیک مرگ (NDE) در دو سال اخیر در برنامه زندگی پس از زندگی حاوی نکات ارزشمندی است که موردتوجه و استقبال مخاطبان قرارگرفته و البته پرسشها و ابهاماتی را هم ایجاد کرده که به برخی میپردازیم:
۱. تجربههای نزدیک به مرگ از موضوعات مطرح در روانشناسی دین است و در بسیاری از منابع مربوطه ازجمله کتاب نلسون که اخیراً ترجمه کردیم و انتشارات سمت منتشر کرده آمده. بنابراین اختصاص به کتاب ولف یا ریموند مؤدی ندارد.
۲. عنوان بحث تجربه «نزدیک» مرگ است یعنی near نه پس از مرگ، بنابراین لزومی ندارد که مرگ قطعی و حتمی اتفاق افتاده باشد و با مرگ موقت یا احوال نزدیک یا پیش از مرگ هم سازگار است.
۳. رویکرد و روش در این موارد تجربی است که پیشگام این روش ویلیام جیمز بود و درخصوص تجربههای دینی کار کرده بود. در اینجا نیز روش تجربی است و بر اساس تجربههای افراد معمولی شکل میگیرد نه صرفاً نخبگان و افراد برگزیده. پس هیچ لیبرالیسم مذهبی در کار نیست، صرفاً جمعآوری تجربههای عینی و واقعی افراد است که در دانش روانشناسی دین دنبال میشود. یکی از کارهای خوب در این زمینه کتاب «از مرگ بازگشتگان» است که حدود ۱۲۰۰ مورد را در امریکا و هند با دو فرهنگ متفاوت بررسی کرده و نتایج آن در پایان کتاب آمده است.
۴. مشترکات این تجربه قابل اتکا و قابل استناد است اما منفردات احتمال خطا، توهم و مداخلات تخیلی در آنها وجود دارد.
۵. تأثیرات این تجارب معمولاً هم برای تجربه کنندگان وهم برای مخاطبان مثبت وتقویت کننده باورهای دینی و اخلاقی مربوط به عالم پس از مرگ است.
۶. البته پرسشها و چالشهای دیگری وجود دارد که از تعامل آموزههای دینی و تجربههای نزدیک مرگ میتوان پنجرههای جدیدی را گشود و افقهای جدیدی را نشان داد.
* مسعود آذربایجانی عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه