تا به امروز هیچ مطالعهای انجام نشده بود که در آن بررسی شود دینمداری و معنادار دانستن زندگی چه ارتباطی با کاهش نشانگان افسردگی دارد. این موضوعی است که هدف پژوهشگران حاضر است.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، بسیاری از مواقع میشنویم که تسلیم و سرسپردگی در برابر یک قدرت بالاتر میتواند احساس شادی و خوشبختی را برای انسان به ارمغان بیاورد و این احساسی است که بسیاری از پیروان ادیان در سراسر جهان در آن سهیم هستند. این مدّعا در مطالعه جدیدی که در نشریه «روندهای روانشناسی[۱]» منتشر شده به اثبات رسیده است. به منظور انجام این مطالعه، یک نظرسنجی آنلاین بر روی ۲۷۹ نفر (که ۷۲% آنها زن بودند) انجام گرفت تا ارتباط میان سطح دینمداری و نشانگان افسردگی مورد بررسی قرار گیرد.
در پرسشنامه سؤالاتی درباره دینمداریِ باطنی افراد، معنادار دانستن زندگی و افسردگی، اضطراب و استرس مطرح شده بود. مورد اول یعنی دینمداری باطنی، به تجربه شخص مبنی بر ارتباط با مقدّسات یا ماوراء اشاره دارد. بارها به اثبات رسیده که این دست ارتباطات معنوی بر سلامت جسم و روان انسان تأثیرگذار است. به همین ترتیب، معنادار پنداشتن زندگی با احساس اضطراب، افسردگی و استرس ارتباط منفی دارد (یعنی باعث کاهش چنین احساساتی میشود).
نتایج مطالعه نشان داد که دینمداری باطنی ۱۳% واریانس «معنادار پنداشتن زندگی» و ۲% (این رقم به لحاظ آماری مهم است) واریانس «افسردگی» را تشکیل میدهد. با یکسان نگاه داشتن متغیّر «دینمداری باطنی»، پرده از تأثیرِ میانجیگرانه «معنادار پنداشتن زندگی» بر افسردگی برداشته شد (که قریب به ۲۰% واریانس را تشکیل میداد).
این دستاورد بر مطالعات پیشین مهر تأیید میزند. نظریههایی وجود داشت دالّ بر این که دینمداری تأثیر مثبتی دارد، ولیکن این نظریهها از قدرت روشنگری کافی برخوردار نبودند. اما اکنون برای تأیید نظریههایی از این دست شواهد تجربی در اختیار داریم. البته از محدودیتهای این مطالعه میتوان به این موارد اشاره کرد که اکثر شرکتکنندگان در آن زن بودند و این که تنها یکی از ابعاد دینمداری (بعد باطنی) مورد مطالعه قرار گرفت.
شناخت رفتارها و عملکردهایی که موجب تقویت تأثیر مثبت دینمداری و مقابله با نشانگان افسردگی میشود، یکی از کاربردهای اصلی و عملی روانشناسی است. در حقیقت مطالعه حاضر ارزش معنا در زندگی را مورد تأکید قرار میدهد و نشان میدهد دین با معنادار ساختن زندگی انسان تأثیر مثبتی در وجود او حاصل میآورد.
جا دارد که در پژوهشهای آتی ارتباطات ناشناخته دیگر میان معنا در زندگی و افسردگی، اضطراب و استرس مورد بررسی قرار گیرد.
مطالعه اصلی تحت عنوان «معنا در زندگی، میانجی ارتباط میان دینمداری باطنی و نشانگان افسردگی[۲]» به قلم جوآو کامپوس، جولیانا بردمیر و کلاریسا ترنتینی نوشته شده است.
ارجاعات:
[۱] Trends in Psychology
[۲] Meaning in Life as a Mediator of the Relationship Between Intrinsic Religiosity and Depression Symptoms