نشست «فعالیتهای مذهبی ایرانیان تحلیل میشود» با استناد به یافتههای موج سوم پیمایش ملی مصرف کالاهای فرهنگی در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، نشست «فعالیتهای مذهبی ایرانیان تحلیل میشود» با استناد به یافتههای موج سوم پیمایش ملی مصرف کالاهای فرهنگی با حضور احمد شکرچی، جامعهشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، محسن حسام مظاهری، نویسنده و پژوهشگر مطالعات اجتماعی دین و فاطمه فلاح، عضو شورای علمی طرح ملی مصرف کالاهای فرهنگی و رضا تسلیمی طهرانی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات و معاون مرکز طرحهای ملی برگزار شد.
در این نشست رضا تسلیمی طهرانی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات و معاون مرکز طرحهای ملی و دبیر نشست گفت: قبل از این نشست، چهار نشست درباره تحلیل بخشهای سینما، کتاب و کتابخوانی، موسیقی و اوقات فراغت و فالیتهای اجتماعی برگزار شد. در این نشست نیز به بررسی و تحلیل و تأثیر بخش فعالیتهای مذهبی میپردازیم.
تسلیمی افزود: پیمایش مصرف کالاهای فرهنگی، پیمایشی است که هر چند سال یک بار در سطح ملی انجام میشود و در آن ابعاد مصرف فرهنگی و شیوه مصرف کالاهای مختلف فرهنگی مورد ارزیابی قرار میگیرد.
کاهش فعالیتهای مذهبی از موج اول پیمایش تا موج سوم را شاهد هستیم
فاطمه فلاح، عضو شورای علمی طرح ملی مصرف کالاهای فرهنگی در این نشست گفت: آماری که در این نشست ارائه میشود نتیجه موج سوم از پیمایش نضهت کالاهای فرهنگی ایرانیان است که در سال ۱۳۹۸ گردآوری اطلاعات آن انجام شده است. با توجه به اینکه روش گردآوری اطلاعات پیمایش بوده، ابزار جمعآوری اطلاعات هم از طریق پرسشنامه ساختاریافته و مراجعه حضوری به درب منازل بوده و جامعه آماری هم افراد ۱۵ سال به بالای ساکن در شهرها و روستاهای کشور بودهاند و از روش نمونهگیری دو مرحلهای استفاده شده است.
فلاح افزود: تعداد نمونهها ۱۵۶۰۶ نفر است که در ۳۱ استان کشور، ۸۷ شهر و ۵۰۰ روستا ساکن هستند. زمان گردآوری اطاعات هم نیمه دوم فروردین تا اول اردیبهشت ۱۳۹۸ است از مجموع این نتایج ۳۱ گزارش استانی تهیه شده است. موج اول این پیمایشها ۱۳۸۱ در شهرها و روستاها و موج دوم آنها سال ۱۳۸۴ فقط در مراکز استانها انجام شده است. همچنین واحد تحلیل در موج سوم فرد است ولی در موج اول و دوم واحد تحلیل خانواده بود.
عضو شورای علمی طرح ملی مصرف کالاهای فرهنگی ادامه داد: پیمایش سوم از چندین فصل تشکیل شده که در آن کالاهای فرهنگی، کتاب و کتابخوانی، مجله، رادیو و تلویزیون، اینترنت، سینما و تلویزیون و چند فعالیت مختلف از جمله فعالیتهای تفریحی، مذهبی و هنری مورد مطالعه قرار گرفته است و در این نشست فقط اطلاعات مربوط به بخشهای مذهبی را ارائه میکنیم.
وی گفت: در بخش مذهبی از افراد سوالاتی درباره زیارت اهل قبور، شرکت در مراسمات روضه و عزاداری، رفتن به زیارتگاهها و امازادهها، شرکت در مجالس جشن و سرور مذهبی، خواندن قرآن در منزل، شرکت در نماز جماعت مسجد یا حسینیه یا محل کار و تحصیل، شرکت در جلسات دعا و سخنرانی دینی و قرآن و …. که گزینههای پاسخ به هر سوال هم طیف هر روز تا اصلاً انجام نمیدهم را شامل میشود.
فلاح افزود: نتایج حاکی از فراوانی فعالیتهای مذهبی به قرار ذیل است: زیارت اهل قبور با ۷۸ درصد، شرکت در مراسم روضه و عزاداری ۷۶ درصد، رفتن به زیارتگاهها و امامزادهها ۷۴ درصد، شرکت در جشن و سرور مذهبی ۵/۷۲ درصد، خواندن قرآن در منزل ۳/۶۲ درصد، شرکت در نماز جماعت مسجد یا حسینیه ۳/۵۵ درصد، شرکت در جلسات دعا ۸/۵۴ درصد، شرکت در مجالس سخنرانی دینی ۶/۵۴ درصد، جلسات ۵/۴۹ درصد و شرکت در نماز جماعت محل کار یا تحصیل ۵/۲۵ درصد.
عضو شورای علمی طرح ملی مصرف کالاهای فرهنگی تصریح کرد: تقاطعگیری فعالیتهای مذهبی با ویژگیهای فردی و پایگاهی افراد بیانگر این است که با افزایش سن تقریباً تمامی فعالیتهای مذهبی افراد به استثنای شرکت در نماز جماعت محل کار یا تحصیل افزایش پیدا میکند. همچنین فعالیتهای مذهبی زنان به جز شرکت در نماز جماعت مسجد، حسینیه، محل کار و تحصیل بیشتر از فعایتهای مذهبی مردان به دست آمده است. انواع فعالیتهای مذهبی خانهدارها و افراد بیکار به استثنای شرکت در نماز جماعت محل کار و تحصیل بیشتر از دیگر گروههای فعالیتی بوده است، البته شاغلان هم بیشتر از بیکاران و دانشآموزان و دانشجوهای در منزل اذعان کردهاند که خواندن قرآن در منزل را انجام میدهند.
وی افزود: با افزایش تحصیلات فعالیتهای مذهبی به استثنای شرکت در نماز جماعت و خواندن قرآن در منزل کاهش پیدا میکند. همچنین با افزایش منزلت شغلی افراد شاهد کاهش پیدا کردن شرکت در مجالس جشن و سرور مذهبی و روضه و عزاداری هستیم اما شرکت در نماز جماعت و خواندن قرآن افزایش پیدا میکند. افراد با منزلت شغلی متوسط بیشتر از دیگران در مراسم مذهبی دعا، قرآن، سخنرانی مذهبی و نماز جماعت در حسینیه و مسجد شرکت داشتهاند.
با افزایش سن تقریباً تمامی فعالیتهای مذهبی افراد به استثنای شرکت در نماز جماعت محل کار یا تحصیل افزایش پیدا میکند. همچنین فعالیتهای مذهبی زنان به جز شرکت در نماز جماعت مسجد، حسینیه، محل کار و تحصیل بیشتر از فعایتهای مذهبی مردان به دست آمده است
فلاح گفت: با افزایش پایگاه اقتصادی شرکت در جلسات قرآن کاهش مییابد. به استثنای قشر بالا، خواندن قرآن در منزل، رفتن به زیارتگاهها و امامزادهها شرکت در نماز جماعت محل کار و تحصیل و رفتن به زیارت اهل قبور و شرکت در جشنهای مذهبی افزایش مییابد.
عضو شورای علمی طرح ملی مصرف کالاهای فرهنگی تصریح کرد: چون واحد تحلیل در موج اول پیمایش با موچ سوم فرق میکرد از مقایسه نتایج سه موج صرف نظر شد. همچنین پیمایش نشان میدهد که ۴۸ درصد از مردم دارای برنامه نذری و ۳۳ درصد از آنها دارای مجالس مذهبی مثل روضه در منازل خود هستند که نسبت به پیمایش اول و دوم کاهش داشته است. نوع مجالس مذهبی هم بیشتر شامل مراسم روضهخوانی، ایام محرم و صفر، سفره حضرت اباالفضل، مولودی، زیارت عاشورا، شبهای قدر و ایام فاطمیه میشود.
تسلیمی، دبیر نشست در ادامه گفت: دین به حوزههای جهانبینیها، باورها و مناسک و رفتارهای دینی تقسیم میشود که پارامترهای مورد بررسی قرار گرفته در این پیمایش بیشتر شامل مناسک جمعی دینی است. چه تغییراتی در مناسک جمعی دینی در طول پیمایش اول تا سوم رخ داده است آیا میتوانیم بگوییم مناسک دینی به سمت فردی شدن پیش رفته است؟
آمارهای پیمایش سوم امکان تحلیل را به محققان نمیدهد
احمد شکرچی، جامعهشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در ادامه نشست گفت: مزیت انجام چنین پیمایشهایی به صورت موجی و سریهای زمانی، امکان مقایسهای است که در مقاطع زمانی مختلف فراهم میکنند. متأسفانه چنین مطالعاتی با زحمات زیادی در کشور ما انجام میشوند اما دادههای خام آنها در اختیار محققان برای تحلیل قرار نمیگیرد، پیشنهاد میکنم پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برای تدوین چارچوب حقوقی قراردادن دادههای این پژوهشها در اختیار محققان پیشقدم شود. لذا برای اینکه در این زمینه مؤثرتر و باهدفتر عمل کنیم لازم است که قرارداد مشترکی بین همه نهادهایی شکل بگیرد که چنین پژوهشهایی را اجرا میکنند.
شکرچی افزود: محور دوم عرایضم درباره متن گزارش است. برای تحلیل داده نیاز داریم هم مسئله دادهها و هم چارچوب نظری که دادهها براساس آن گردآوری شدهاند را در اختیار داشته باشیم. در مقدمه گزارش، طرح مسئله و رویکرد نظری پژوهش توضیح داده شده است.
جامعهشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی تصریح کرد: در مقدمه گزارش عنوان شده که کل پژوهش در جهت شناخت مقوله فرهنگ است و به شکل ضمنی به چرخش فرهنگی -که ذیل متون جامعهشناسی مطرح است- اشاره میکند. در فرآیند تحول مکاتب مختلف علوم اجتماعی، تا اواسط دهه ۷۰ قرن بیستم، سلطه با رویکردهای عقلانی و بازارمحور و کارکردگرایانه بوده است. از دهه ۸۰ به بعد با رویکردی مواجه میشویم که دانشمندان رشتههای مختلف اعم از جامعهشناسی، مطالعات فرهنگی و نقد ادبی سعی میکنند فرهنگ را به جایگاه اصلی خودش در مطالعات علوم اجتماعی برگردانند.
وی عنوان کرد: به عنوان مثال فرهنگ در تحلیلهای مارکسیستی، جز تعاریف روبنایی است و مقوله فرهنگ در تعاریف کارکردگرایانه، کنش عقلانی و مبادله و بازارمحور در درجه دوم قرار میگرفته است و با آنها به مثابه یک کالا برخورد میشده است. رویکردها، مکاتب، مطالعات و جامعهشناسی فرهنگ و نقد ادبی تلاش داشتند فرهنگ را جایگاه محوری آن در میان خرده سیستمهای جامعه بازگردانند.
شکرچی گفت: همانطور که اشاره شد این پیمایش فقط به مقوله مناسک مذهبی میپردازد و جای خوشحالی است که در میان مطالعات اجتماعی دین به معنی عام آن به مذهب به مثابه فرهنگ نگاه شده است چون در اغلب مطالعات مربوط به دین، فرهنگ را ذیل دین یا حتی دین را امری مستقل از فرهنگ و قائم به نفس تعریف میشود با این دلیل که امر دین را به فرهنگ نمیتوان تقلیل داد، اما این تقلیلگرایی نیست.
این جامعهشناس گفت: در بحث نظری پژوهش تمایز ضمنی و غیرآشکاری مشاهده میشود؛ چون تعریف کل پیمایش ذیل عنوان کالاهای فرهنگی تعریف شده گویی متولیان پیمایش امر دینی را هم به مثابه کالا بررسی، اما متوجه شدهاند که در جاهایی این نگاه جواب نمیدهد لذا کالا را از رفتار متمایز کردهاند.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در ادامه گفت: اولین ابهام این است که تمایز کالا و رفتار مذهبی به چه معنا است، چون این مورد در فهم دادههایی هم که ارائه شده ادامه پیدا میکند. گاهی در ادامه سنت سنجش دینداری کار میکنیم و در مطالعات اجتماعی دین و به تبعیت از نظریه سکولاریزاسیون که بر مطالعات جامعهشناسی دین غالب است، شاخصهایی برای سنجش پایبندی دینداری در افراد و جوامع مختلف طراحی میشده است و این شاخصها و مطالعات سنجش پایبندی دینداری با روشهایی که در این پیمایش استفاده شده، انجام میشوند.
وی افزود: در جای دیگر از مقدمه پیمایش، ذکر شده که یک هدف پژوهش سنجش ذائقه دینی به معنای بوردیویی آن است، به این معنا که مصرف کالای فرهنگی باید درون مفهومشناسی و تعریف مفهومی که مطالعات فرهنگی و مکتب بیرمنگام و ریموند ویلیامز ارائه میکنند، فهم شود. معنای مصرف کالای فرهنگی در اوقات فراغت که به کرات در مقدمه پیمایش آمده با رویکرد بازار و انتخاب عقلانی فرق میکند.
این پیمایش فقط به مقوله مناسک مذهبی میپردازد و جای خوشحالی است که در میان مطالعات اجتماعی دین به معنی عام آن به مذهب به مثابه فرهنگ نگاه شده است چون در اغلب مطالعات مربوط به دین، فرهنگ را ذیل دین یا حتی دین را امری مستقل از فرهنگ و قائم به نفس تعریف میشود
شکرچی ادامه داد: درست است که امکان داشتن اشتراک لفظی وجود دارد و میتوانیم چون استاک و بنریچ دین و مذهب را به مثابه کالا در نظر بگیریم اما وقتی در منطق عقلانی و رویکردهای بازارمحور کالای دینی را بررسی میکنیم یک معنا دارد و وقتی در منطق نظریات فرهنگی آن را مطالعه میکنیم معنای دیگری پیدا میکند. به همین علت در نتایج الزاماً همان چیزی را نمیبینیم که مفروض پژوهش است.
وی گفت: موضوع پژوهش الزاماً دین نیست بلکه به طور کلی مصرف کالای فرهنگی برای سرگرمی و پر کردن اوقات فراغت است یعنی همان چیزی که نظریات فرهنگی با عنوان فرهنگ تودهای یا فرهنگ عامه به آن میپردازند یعنی این پژوهش با امر دینی هم میخواهد همان مواجههای را داشته باشد که با تماشای تلویزیون یا گوش کردن موسیقی دارد، و مشخص کند افراد چگونه دین را در اوقات فراغت خود و به عنوان سرگرمی میگنجانند. لذا رویکردها در این پژوهش به صورت مبهم و نامشخص هستند و مصرف کالای فرهنگی به چه عنوان به کار رفته است.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: پیشفرض را بر همان معنایی که در مقدمه ذکر شده است، میگذاریم و دادهها را مطالعه میکنیم. در این پژوهش شرکت در مناسک مذهبی به عنوان رفتار فرهنگی تعریف شده است و هنوز با کالای فرهنگی یا دینی مواجه نشدهایم.
وی تصریح کرد: در فصلهای بعدی پژوهش هم کالای فرهنگی که میتواند کتاب، کتیبه، مجسمه، لباسها و تزئینات خانه، تلویزیون و موسیقی باشد و به معنای بوردیویی کالاهایی است که معنا و نماد دینی دارند در این پژوهش غایب هستند و نمیتوانیم درباره آنها صحبت کنیم. آنچه که از این پژوهش میتوانیم استنباط کنیم تنها تغییرات آماری و درصدی است که از موجی به موج دیگر جز در برخی موارد، عمدتاً کاهش را نشان میدهند.
شکرچی گفت: البته با آمار این پژوهش تنها میتوان توصیف کرد و از نظر تحلیلی نمیتوانیم قضاوت کنیم که تفاوت میان دو موج چقدر معنادار است و به عنوان مثال شرکت در مجالس که از سال ۱۳۸۱ تا ۱۳۹۸ دچار کاهش ۵/۱ درصدی شده به لحاظ آماری معنادار هست یا خیر؟
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی تصریح کرد: همچنین در گزارش آزمون معناداری شغل، جنسیت و همه صفتهایی که اسمیهای دوگانه یا چندگانه هستند را مشاهده نمیکنیم و شاخصها اسمی و طبقهبندی آنها ترتیبی و فاقد آزمون آماری معنادار هستند.
وی تاکید کرد: اگر این پژوهش میخواهد به امر دینی به مثابه سایر فعالیتهای فرهنگی، نگاه فرهنگی داشته باشد و با پژوهشهایی که سنجش دینداری انجام میدهند یا به دنبال رد یا تأیید سکولاریزاسیون هستند، فرق میکند و به دنبال فهم معنای فرهنگی فعالیتها و کالاهای فرهنگی است باید توجه کند که مبتنی بر رویکردهای فرهنگی مطالعه دین که پژوهشها و منابع معتبری در مسیحیت و یهودیت و ادیان عصر جدید انجام شده است، حداقل سه محور متمایز در مطالعات فرهنگی دین وجود دارد. یک محور مطالعه تجربی دین است که در این پژوهش نیامده است. دو محور دیگر ابزارها و نهادهای دینی هستند. منظور از نهاد دینی صرفاً نهادهای مرکزی مثل حوزه و کلیسا نیستند بلکه نهادهای پیرامونی و غیررسمی هم میتوانند باشند. این سه حوزه میتواند در نگاه فرهنگی به دین در پژوهشهای بعدی گنجانده شود.
گویههای پیمایش سوم کلیشهای و ناقص هستند و نمیتوانند مبین رفتار دینی جمعی باشند
محسن حسام مظاهری، پژوهشگر مناسک دینی و بعد اجتماعی دین نیز در این نشست گفت: نهاد انجام دهنده این پژوهش یک نهاد دولتی و حاکمیتی است و چنین پژوهشی مرجع پژوهشگران دیگر است و هر چه در بخش ارزیابی کیفیت آن زمان گذاشته شود، بر کیفیت پژوهشهای دیگر خواهد افزود.
حسام مظاهری افزود: از آنجایی که موضوع پژوهش اوقات فراغت است اما دارای فصل مجزایی به نام فعالیتهای مذهبی است که محل درنگ است. سوال این است که آیا چنین جداسازی از منطق علمی پیروی میکند یا خیر؟ آیا میشود مناسک مذهبی را ذیل اوقات فراغت گنجاند یا نه؟
وی ادامه داد: چالشی درباره سینما رفتن، موسیقی گوش دادن، کتاب خواندن که نباید جز فعالیتهای فراغتی و مصرف فرهنگی قرار بگیرند، وجود ندارد. اما درباره دین اینگونه نیست و چارچوب نظری مشخصی دارد که باید دید پژوهش به آن و لوازم آن پایبند هست یا خیر؟ سیر تحقیق و پرسشها به چارچوب نظری که میگوید آئینها هم جنبه فراغتی دارند، التزام ندارد.
پژوهشگر مناسک دینی و بعد اجتماعی دین تصریح کرد: ابهام دیگر این است که درباره انسانی که باورهای مذهبی دارد مرز گذاری بین فعالیتهای مذهبی، اجتماعی فرهنگی بسیار دشوار است، چون اغلب این مرزها نامتعین هستند و به عنوان مثال برای کسی که باورهای قوی مذهبی دارد فعالیت عامالمنفعه هم جز فعالیت مذهبی محسوب میشود.
پرسشنامه این تحقیق مرکزگرا و شهری است و نگاه ملی در آن دیده نمیشود، درصورتیکه بسیاری از آئینهای جمعی دور از شهر و مراکز پررنگتر هستند و به نوعی حتی مهمتر از مجالس قرآن برای مردم محسوب میشوند.
حسام مظاهری گفت: به عقیده من اگر به جای فعالیتهای مذهبی که عبارت بسیار مبهمی است از عبارت آئینها استفاده میشد، دقیقتر بود. همچنین باید توجه داشت که آئینها و مناسک مذهبی تنها جنبه فراغتی ندارند اما مقدمه گزارش خواسته که آنها را جدای از فعالیت سیاسی یا اقتصادی یا غیرجدی در نظر بگیریم در صورتیکه همه آئینها جنبه صرفاً فراغتی ندارند. لذا بهتر آن است که گفته شود تنها یکی از کارکردها و ساحتهای آئینهای مذهبی بعد فراغتی آنها است. دیگر اینکه فعالیتهای مذهبی در فصلهای دیگر هم تکرار شده و نمونههایی دارد.
وی ادامه داد: همانطور که عرض شد فعالیتهای مذهبی در پژوهش مبهم هستند و به دو دسته رفتارهای جمعی و رفتارهای در منزل تقسیم میشوند و در جمع ۱۲ گویه (مؤلفه) به عنوان فعالیت مذهبی در نظر گرفته شده است که نحوه احصاء فهرست فعالیتها ناقص است و با آنچه که در میدان مشاهده میشود همخوان نیستند.
پژوهشگر مناسک دینی و بعد اجتماعی دین عنوان کرد: اینکه از موج دوم تا موج سوم پیمایش، این فعالیتها تغییر چندانی نداشتهاند، محل ابهام و امتیاز منفی محسوب است. از سال ۱۳۸۱ تا ۱۳۹۸ دینداری تغییرات شتابانی را تجربه کرده و نتایج موج سوم قابل پذیرش نیست چرا که همان الگوها و پارامترهای ۱۶ سال پیش مورد مطالعه قرار گرفته است.
وی در ادامه گفت: به عنوان مثال موضوع دستههای عزاداری یا اربعین جدای از سفر به عتبات یا جشن تکلیف در این پژوهش دیده نشده است یا شرکت در مجلس قرآن چیز جدایی از شرکت در جلسه سخنرانی مذهبی یا روضه و عزاداری نیست بلکه هر سه در یک مراسم برگزار میشوند و تفکیک آنها آمار هر دو را مورد مناقشه قرار میدهد، یا زیارت اهل قبور یک سنت فرهنگی است نه رفتار مذهبی، و توسط هم مذهبیها و هم غیرمذهبیها انجام میشود و آمار بالای آن نشاندهنده دینداری نمیتواند باشد. همچنین جای برخی رفتارهای مذهبی مهم در پژوهش خالی است به عنوان مثال چرا نماز جمعه دیده نشده است؟
حسام مظاهری افزود: مسئله این پژوهش سبک زندگی بخشی از جامعه است که تعلقات دینی پررنگتری دارند و به عنوان مثال تعداد دفعات شرکت در مراسم مذهبی ربطی به تقویم فعالیتهای مذهبی ندارد، چون ممکن است در یک هفته جشن و عزای مذهبی یا سخنرانی دینی وجود نداشته باشد. لذا وقتی مولفهها دقیق تعریف نشوند، پاسخها هم نمیتوانند دقیق و مبین رفتار دینی این بخش از جامعه باشند.
حدود ده درصد از جامعه آماری پژوهش، غیرشیعه یا پیروان ادیان غیراسلام هستند اما ردی از آنها در گزارش و پرسشنامه نمیبینیم. نماز جمعه در مناطق شیعهنشین یک رفتار مذهبی سیاسی است اما در مناطق سنینشین اهمیت بسیار بیشتری دارد و غفلت از چنین رفتار جمعی از پژوهشی که میخواهد ملی باشد، پذیرفته نیست
این پژوهشگر ادامه داد: رفتار جمعی مذهبی در پژوهش، آئینهای جمعی هستند و جامعیت کافی را ندارند. رفتارهای مذهبی در منزل هم به نذری و مجالس مذهبی در منزل محدود شده است. از طرفی مجلس قرآن، زیارت عاشورا، دعای توسل، روضه و مداحی و.. با هم همپوشانی دارند و گزارش پیمایش دوم از پیمایش سوم، به علت داشتن طبقهبندی رفتارها به عزادرایها و روضه، ختمها و دعاها، سفرهها و خیرات و مبرات، جشنها مولودیها، دقیقتر است. همچنین آئینهای سور که با مجالس متفاوتند در این پژوهش غایب هستند.
پژوهشگر مناسک دینی و بعد اجتماعی دین گفت: پرسشنامه این تحقیق مرکزگرا و شهری است و نگاه ملی در آن دیده نمیشود، درصورتیکه بسیاری از آئینهای جمعی دور از شهر و مراکز پررنگتر هستند و به نوعی حتی مهمتر از مجالس قرآن برای مردم محسوب میشوند و اتفاقاً اگر مسئله ما نحوه گذران اوقات فراغت با انگیزههای مذهبی است باید به آنها پرداخته شود و تکیه بر مجالس قرآن یا مسجد و … خیلی کلیشهای برخورد کردن با موضوع است.
حسام مظاهری تصریح کرد: مورد دیگر طبق آماری که در ابتدای گزارش آمده حدود ده درصد از جامعه آماری پژوهش، غیرشیعه یا پیروان ادیان غیراسلام هستند اما ردی از آنها در گزارش و پرسشنامه نمیبینیم. نماز جمعه در مناطق شیعهنشین یک رفتار مذهبی سیاسی است اما در مناطق سنینشین اهمیت بسیار بیشتری دارد و غفلت از چنین رفتار جمعی از پژوهشی که میخواهد ملی باشد، پذیرفته نیست.
این پژوهشگر گفت: در جداول تفصیلی که به تفکیک استانها تدوین شده، درصدها عجیب است به عنوان مثال در استان سیستان و بلوچستان مجالس روضه و عزاداری ۸/۳۷ یا در کردستان ۶/۲۴ یا در گلستان ۷۰ درصد ذکر شده است. اگر مراسم روضه و عزاداری در کردستان که سنیها به مذهب شافعی هستند تنها ۲۴ درصد است چگونه در سیستان و بلوچستان که حنفی مذهب هستند به ۸/۳۷ درصد میرسد؟ تنها در یک صورت توجیهپذیر است که پرسشنامه در بخش بلوچستان با قاطبه سنیها توزیع نشده است. این دست آمارها در پژوهش باز هم وجود دارد. اساساً پرسشنامه اقلیتهای دینی و مذهبی را به رسمیت نشناخته است.
وی تاکید کرد: وقت صحبت از اوقات فراغت و کالای مذهبی است، انتظار این است که آن کالای مذهبی رصد شود. کالاهای فرهنگی مادی مانند تزئینات درون خانه، پوسترها و قابها یا کتیبهها و پارچههای مذهبی، تابلوهای اذکار و تصاویر مکانهای مذهبی در پیمایشی که مسئله آن مصرف کالاهای فرهنگی مذهبی هستند مورد توجه قرار نگرفته است درحالیکه اهمیت این موارد نسبت به قرآن خواندن در خانه در حوزه مصرف کالاهای فرهنگی بیشتر است.
حسام مظاهری گفت: در طراحی پژوهش نیاز به جسارت و عبور از کلیشهها داریم و پژوهشها با میدان و عرصه حقیقی رفتار دینی فاصله دارند، درحالیکه حوزه مناسک دینی به شدت پویا و متغیر است. با چنین رویکردی نتایج کلیشهای دور از واقعیات و در نهایت تصمیمگیریها حاصل میشود. به عنوان مثال مداحیهای امروزی که جوانان بسیار هم استفاده میکنند مانند موسیقی یک کالای فرهنگی هستند که دیده نشدهاند.
وی افزود: مقایسه موجها از سال ۱۳۸۱ تا ۱۳۹۸ بیان میکند که مناسک مذهبی رو به کاهش گذاشتهاند و نتایج کلیشهای دوباره تکرار شدهاند، درحالیکه در این ۱۶ سال رشد مناسک دینی (چون اعتکاف) داشتهایم، مناسکی که در این تحقیق دیده نشدهاند.