یازدهم ژوئیه مصادف با ۲۰ تیرماه از سوی سازمان ملل روز جهانی جمعیت نامگذاری شده است، در قرن بیستویکم کشورهای پرجمعیت اغلب با قاره آسیا در ارتباط بودند، اما دادهها و پیشبینیهای سازمان ملل از تحولات تازهای در جمعیت جهان خبر میدهد.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، یازدهم ژوئیه مصادف با ۲۰ تیرماه از سوی سازمان ملل روز جهانی جمعیت نامگذاری شده است؛ این نامگذاری از سال ۱۹۸۹ وارد تقویم شد که یادآور یازدهم ژوئیه ۱۹۸۷ است که در آن جمعیت جهان از مرز ۵ میلیارد گذشت، این روز با هدف آگاهی از مسائل مرتبط با جمعیت نامگذاری شده است.
به این بهانه در ادامه، به وضعیت کنونی جمعیت جهان و تحولات آن نگاهی میاندازیم؛
نمودار بالا نشان میدهد که چگونه جمعیت جهان در طول تاریخ تغییر کرده است؛ دادههای جدولبندیشده در حدود ۸ هزار سال قبل از میلاد نشان میدهد در آن زمان جمعیت جهان تقریباً ۵ میلیون نفر بوده است و طی دوره ۸هزارساله تا یکم بعد از میلاد به ۲۰۰ میلیون نفر رسیده است؛ اما یک تحول عظیم با انقلاب صنعتی اتفاق افتاد، در حالی که تمام تاریخ بشر طول کشیده بود که تا حدود سال ۱۸۰۰ میلادی جمعیت جهان به یک میلیارد نفر برسد، میلیارد دوم تنها در ۱۳۰ سال (۱۹۳۰)، سومین میلیارد در ۳۰ سال (۱۹۶۰)، چهارمین میلیارد در ۱۵ سال (۱۹۷۴) و پنجمین میلیارد در ۱۳ سال یعنی سال (۱۹۸۷) حاصل شد.
تنها در طول قرن ۲۰، جمعیت در جهان از ۱.۶۵ میلیارد به ۶ میلیارد نفر رسیده است! در زمان حاضر جمعیت در جهان در حدود ۱.۰۵ درصد در سال در حال رشد است (از ۱.۰۸ درصد در سال ۲۰۱۹، ۱.۱۰ درصد در سال ۲۰۱۸ و ۱.۱۲ درصد در سال ۲۰۱۷)؛ میانگین افزایش جمعیت فعلی حدود ۸۱ میلیون نفر در سال تخمین زده شده است؛ از این رو در قرن بیست و یکم جمعیت جهان به رشد خود ادامه میدهد، اما در مقایسه با گذشته با سرعت بسیار کندتری روبهرو خواهد شد؛ اکنون تخمین زده میشود که برای افزایش ۵۰درصدی جمعیت جهان به ۴۰ میلیارد سال دیگر زمان نیاز است! جمعیت در سال ۲۰۳۷ به ۹ میلیارد میرسد و آخرین پیشبینیهای جمعیت جهان نشان میدهد که جمعیت جهان در سال ۲۰۵۷ به ۱۰ میلیارد نفر خواهد رسید.
چین پرجمعیتترین کشور جهان است که بیش از ۱.۴ میلیارد نفر جمعیت دارد؛ این کشور تنها یکی از دو کشور با بیش از یک میلیارد نفر جمعیت است و هند دوم است؛ از سال ۲۰۱۸، هند بیش از ۱.۳۵۵ میلیارد نفر جمعیت دارد و انتظار میرود رشد جمعیت آن حداقل تا سال ۲۰۵۰ ادامه داشته باشد؛ انتظار میرود تا سال ۲۰۳۰، کشور هند به پرجمعیتترین کشور جهان تبدیل شود؛ در حالی که پیشبینی میشود چین شاهد کاهش جمعیت باشد؛ ۱۱ کشور بعدی پرجمعیت جهان هر کدام بیش از ۱۰۰ میلیون نفر جمعیت دارند.
ایالات متحده، اندونزی، برزیل، پاکستان، نیجریه، بنگلادش، روسیه، مکزیک، ژاپن، اتیوپی و فیلیپین کشورهای بعدی لیست پرجمعیتها قرار دارند؛ انتظار میرود از این کشورها، بهجز روسیه و ژاپن به رشد خود ادامه دهند.
اما بر اساس تجزیه و تحلیل مرکز تحقیقات پیو “pew research” از دادههای جدید سازمان ملل، آفریقا تنها منطقه جهانی است که پیشبینی میشود تا پایان این قرن رشد جمعیت زیادی داشته باشد؛ انتظار میرود بین سالهای ۲۰۲۰ تا ۲۱۰۰، جمعیت آفریقا از ۱.۳ میلیارد به ۴.۳ میلیارد نفر افزایش یابد؛ پیشبینیها نشان میدهد که این افزایش، بیشتر در جنوب صحرای آفریقا حاصل شود، بر این اساس تا سال ۲۱۰۰ جمعیت این نواحی بیش از سه برابر خواهد شد!
این در حالی است که بهدلیل کاهش نرخ باروری جهانی پیشبینی شده است که تا سال ۲۱۰۰، جمعیت ۷.۸ میلیارد نفری جهان با نرخ رشد سالانه کمتر از ۰.۱ درصد به ۱۰.۹ میلیارد نفر برسد و در نهایت متوقف شود، ازاینرو کشورهای مختلف جهان تدابیر مختلفی را برای حفظ و افزایش جمعیت خود در دستور کار قرار دادهاند.
طبق اطلاعات بانک جهانی، ونزوئلا با نرخ کاهشی منفی ۱.۲ بهدلیل مهاجرت جمعیت بر اثر بحران اقتصادی، کمترین رشد جمعیتی جهان را دارد و در مقابل بحرین با پذیرش سالانه مهاجر و نرخ مثبت رشد جمعیتی مثبت ۴.۵ درصد بیشترین افزایش جمعیت جهان را به خود اختصاص داده است.
با این توضیح؛ تغییرات جمعیتی آینده چگونه خواهد بود؟ در قرن بیست و یکم کشورهای پرجمعیت اغلب با قاره آسیا در ارتباط بودند، اما دادهها و پیشبینیهای سازمان ملل نشان میدهد در سال ۲۱۰۰ حداقل پنج کشور از میان ۱۰ کشور پرجمعیت جهان از قاره آفریقا خواهد بود.
این پنج کشور نیجریه، اتیوپی، تانزانیا، مصر و جمهوری دموکراتیک کنگو خواهند بود؛ انتظار میرود که سایر کشورهای پرجمعیت مانند چین و بنگلادش تا سال ۲۱۰۰ کوچک شوند تا به سطح بالاتری از کیفیت زندگی و تحصیلات دست یابند؛ در سال ۱۹۵۰ چهار کشور اروپایی آلمان، روسیه، انگلیس، ایتالیا میان پرجمعیتترین کشورهای جهان بودند، اما این روند در سال ۲۰۲۰ با ورود پاکستان، بنگلادش و نیجریه تغییر کرد و در سال ۲۱۰۰ نیز این روند با رشد چشمگیر جمعیت کشورهای آفریقایی تغییرات بیشتری خواهد کرد.
اما یکی از خطرات کاهش جمعیت، سالمندی است؛ امروزه ۱۲۵ میلیون نفر در جهان ۸۰ سال به بالا دارند، تا سال ۲۰۵۰، تقریباً این تعداد (۱۲۰ میلیون نفر) فقط در چین زندگی میکنند و ۴۳۴ میلیون نفر در این گروه سنی در سراسر جهان زندگی میکنند؛ تا سال ۲۰۵۰، ۸۰ درصد از کل افراد مسن در کشورهایی با درآمد کم و متوسط زندگی خواهند کرد؛ اما سرعت پیری جمعیت در کشور ما نیز بهطرزی چشمگیر در حال افزایش است!
بر اساس پیشبینیها؛ میان کشورهایی (ژاپن، فرانسه، آلمان، بریتانیا و کره جنوبی) که بهسمت سالمندی جمعیت حرکت میکنند، ایران ششمین کشوری است که به مرحله فوقسالمندی جمعیت خواهد رسید اما نکته قابل تأمل آن است که ایران کنار کره جنوبی دارای کمترین فاصله زمانی تا رسیدن به مرحله فوقسالمندی است! بهعبارتی ایران طی ۲۰ سال از ۱۴ درصد به ۲۱ درصد سالمند میرسد و طی ۱۰ سال از میزان ۲۱ درصد سالمند عبور میکند! طبق آخرین پیشبینی سازمان بهداشت جهانی از وضعیت جمعیتی کشورهای جهان تا سال ۲۰۵۰، کشور ایران به سالخوردهترین کشور خاورمیانه تبدیل خواهد شد؛ بر اساس این پیشبینی ایران از آمریکا و روسیه نیز سالمندتر خواهد بود!
این در حالی است که جامعه را فقط گذر زمان پیر نمیکند! دولتها و ادوار مختلف مجلس شورای اسلامی که در توانمندسازی جوانان و خانوادهها و غنیسازی آنها، برنامه و تدبیری ندارند و کمترین امیدی باقی نمیگذارند نیز در کهنسالی و ناباروری جامعه نقش بالایی دارند! دولت آینده باید دولت نجات ساختار جمعیت کشور باشد.
با نگاه به تحولات جمعیت کشور درمییابیم که دولت آینده ظرفیتها و فرصتهای ویژه و خاصی در اختیار دارد که واقعاً میتواند دولت نجات ساختار جمعیت کشور باشد؛ هم سیاستهای کلی جمعیت را داریم که هفت سال از آن گذشته است، کنار آن، این سند بالادستی به قوانینی هم تبدیل شده است که در طرح “جوانی جمعیت” مفاد آن دیده شده است؛ سوم اینکه قانون هفتم توسعه با ملاحظات جمعیت کشور در حال نگاشته شدن است که این هم ظرفیت دیگری است که دولت سیزدهم در اختیار دارد.
در زمان حاضر نرخ رشد جمعیت کشور به زیر یک درصد سقوط کرده است! گفتنی است، کشورهای مختلف جهان چند سال است که این هشدارهای جمعیتی را مبنای سیاستهای خود قرار دادهاند و با انواع مختلف مشوقها و حمایتها سعی در کنترل و مهار کاهش جمعیت کشورهای خود دارند؛ بسیاری از کشورهایی که در خطر کاهش جمعیت قرار دارند، توانستهاند با اعمال سیاستهایی سطح باروری خود را در حد نرخ جانشینی (۲.۱ فرزند) حفظ کنند.