محمدحسین طاهری با اشاره به طرح موضوع رئیسی مبنی بر «تعامل میان ادیان ابراهیمی» گفت: اگر پیروان پاپ و مسلمانان در کنار یکدیگر قرارگیرند به راحتی میتوانند مانع وقوع ظلم و ستم در جهان شوند و رفتارهای اصلاحی در جهان داشته باشند.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، آیتالله سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور منتخب، همزمان با روز عید سعید قربان در تماس تلفنی با «کاردینال پیترو پارولین» نخست وزیر واتیکان، با تبریک عید سعید قربان و با بیان اینکه این عید به عنوان بزرگترین عید مسلمانان برخاسته از اقدام حضرت ابراهیم (ع) است، تاکید داشت عید قربان را میتوان به عنوان «روز تعامل میان ادیان ابراهیمی» مبنایی برای رایزنی، هم اندیشی و گفتگو میان ادیان تلقی کرد.
بر همین اساس برای بررسی ایده رئیس جمهور منتخب و اینکه چگونه عید سعید قربان میتواند «روز تعامل میان ادیان ابراهیمی» باشد با حجت الاسلام دکتر محمد حسین طاهری آکردی نویسنده و عضو هیئت علمی گروه ادیان مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی «ره» به گفتگو نشستیم که در ادامه میخوانید:
چرا حضرت ابراهیم (ع) را میتوان محور تعامل بین ادیان توحیدی بخصوص اسلام و مسیحیت دانست؟
حضرت ابراهیم از پیامبرانی است که داستان ایشان در قرآن کریم و تورات با اختلافات جزئی بیان شده و در رأس پیامبران مشترک مسیحیان، یهودیان و مسلمانان به شمار میرود از این رو آنان را پیروان ادیان ابراهیمی مینامند.
داستان حضرت ابراهیم (ع) در تورات از باب یازدهم آغاز و تا باب بیست و پنجم ادامه مییابد که مساله ذبیحه در باب بیست و دوم سِفر پیدایش تورات بیان میشود. گفتنی است مطالبی که در خصوص حضرت ابراهیم در تورات ذکر میشود مورد تأیید یهودیان و مسیحیان بوده و مشترکات زیادی با قرآن دارد و تنها تفاوت آن با قرآن کریم مربوط به برخی از امور مانند مصداق ذبیحه میشود.
در مساله ذبیحه، یهودیان و مسیحیان اعتقاد دارند ذبیحه، حضرت اسحاق است در حالی که مسلمانان بر اساس آیات قرآن کریم، معتقدند ذبیحه، حضرت اسماعیل است؛ اصل مساله قربانی که در تورات و قرآن کریم بیان شده، نشان از ایمان و خاص بودن حضرت ابراهیم دارد؛ برای همین این پیامبر الهی میتواند محور تعامل و دیالوگ بین پیروان ادیان توحیدی بخصوص اسلام و مسیحیت به شمار آید.
اگر قرآن کریم بارها داستان حضرت ابراهیم، حضرت موسی و حضرت عیسی را نقل میکند به این سبب است که به ما بفهماند همه پیروان ادیان توحیدی در یک ردیف قرار دارند و در امتداد یکدیگرند و جدای از هم نیستنداخلاص و ایمان حضرت ابراهیم مهمترین نکته در مساله ذبیحه و از عقاید مشترک یهودیت، مسیحیت و اسلام است؛ بنابراین از نکات مهم برای ورود به عرصه دیالوگ، آن است که در عقاید، اصل توحید و در اعمال، رفتار و تفکر ابراهیمی الگو قرار گیرد.
با توجه به مطالب فوق و اینکه حضرت ابراهیم (ع) حاضر شد پاره تن خویش را برای کسب رضای الهی قربانی کند این سوال مطرح میشود که آیا پیروان ادیان ابراهیمی حاضر هستند در رفتار و کردار با الگو برداری از این پیامبر عظیم الشان، موحدانه عمل کنند؟ اگر چنین شود آیا مردم جهان راضی به ظلم میشوند؟ آیا در برابر ظلم ظالمان سکوت اختیار میکنند؟
مساله قربانی کردن در ماجرای حضرت ابراهیم بزرگترین نماد بندگی است؛ با توجه به مطالب بیان شده میطلبد یک الگوی رفتاری در بین ادیان توحیدی وجود داشته باشد، اگر قرآن کریم بارها داستان حضرت ابراهیم، حضرت موسی و حضرت عیسی را نقل میکند به این سبب است که به ما بفهماند همه پیروان ادیان توحیدی در یک ردیف قرار دارند و در امتداد یکدیگرند و جدای از هم نیستند.
امروز همه تلاش صهیونیستها این است که اسلام را یک طرف، و مسیحیت و یهودیت را در طرف دیگر قرار دهند و بگویند اسلام نماد خشونت و دیگر ادیان توحیدی نماد عشق، زیبایی و محبت هستند در حالی که وقتی به قرآن رجوع میکنیم خلاف این بیان میشود چرا که قرآن کریم مبنا را توحید قرار میدهد و سر سلسله بندگان موحد را حضرت ابراهیم معرفی میکند و هر سه دین را در یک مسیر قرار میدهد و حضرت ابراهیم به عنوان شیخ الانبیا و پرچمدار توحید و سرسلسله ادیان توحیدی معرفی میکند و دیگر انبیا را در امتداد ایشان بیان میکند.
حضرت ابراهیم (ع) رکن وحدت در میان ادیان توحیدی است و اگر پیروان این پیامبر الهی بخواهند همانند ایشان باشند باید مانند ایشان خالصانه و مومنانه عمل کنند در این صورت است که بسیاری از کشتارها، کلاهبرداریها، قتلها، همسر آزاریها، فرزند آزاریها و… رخ نمیدهد.
با توضیحاتی که داده شد میتوان پیشنهاد آیت الله رئیسی به نخست وزیر واتیکان که گفتند ادیان ابراهیمی میتوانند عید قربان را «روز تعامل میان ادیان ابراهیمی» بدانند را چنین تحلیل کرد؛ اینکه همه ادیان توحیدی میتوانند حضرت ابراهیم را به عنوان الگوی مومنانه که در اعتقاد موحد و در رفتار خالصانه عمل میکند را قبول کرده و بپذیرند. قربانی فرزند بالاترین نماد رفتار خالصانه و مومنانه است. ایمان و عمل حضرت ابراهیم میتواند بهترین الگو برای سبک زندگی امروز بشر باشد.
راه برقراری صلح و آرامش در جهان این است که ظالمان در جای خود نشانده شوند، در این زمینه واتیکان چه نقشی میتواند داشته باشد؟ جمهوری اسلامی ایران و واتیکان با قرار گرفتن در کنار هم چه نوع همکاریهایی خواهند داشت؟
اگر قرار است حکومت توحیدی در جهان حاکم باشد باید انسانهایی توحیدی نیز وجود داشته باشند تا بتوانند حکومت و عدل الهی را در جهان گسترش دهند و چون مسلمانان و مسیحیان معتقد به آمدن منجی هستند باید برای اتحاد و انسجام مؤمنان عالم و قرار گرفتن آنان در کنار یکدیگر تلاش کنند. برای مثال اگر پیروان پاپ و واتیکان که تعدادشان به بیش از یک میلیارد میرسد و مسلمانان که جمعیتی بیش از یک میلیارد دارند در کنار یکدیگر قرار گیرند به راحتی میتوانند مانع وقوع ظلم و ستم در جهان شوند و هر بی عدالتی را محکوم کنند و رفتارهای اصلاحی در جهان داشته باشند.
امروز مگر واتیکان به دنبال انجام کارهای خیر نیست؟ مگر ادیان توحیدی نمیتوانند آن کار خیر را تبلیغ کنند؟ امروز پاپ فرانسیس شخصیتی بسیار اخلاقی و عرفانی است که رابطهاش با مردم خوب بوده و توجه خاصی به مساله تحکیم بنیاد خانواده، فرزندآوری، مبارزه با سقط جنین، مبارزه با همجنس گرایی و داشتن رفتار نیک و مهربانانه دارد؛ آیا این عملکرد و رویکرد پاپ، مغایر با مبانی اسلام است؟ یا دقیقاً همان دستورات اسلامی است؟ ادیان توحیدی مشترکات فراوانی با یکدیگر دارند که همه آن مشترکات میتواند ملاک وحدت بین مؤمنان عالم با محوریت رهبرانی چون پاپ و مراجع تقلید باشد.
اگر پیروان پاپ و واتیکان که تعدادشان به بیش از یک میلیارد میرسد و مسلمانان که جمعیتی بیش از یک میلیارد دارند در کنار یکدیگر قرار گیرند به راحتی میتوانند مانع وقوع ظلم و ستم در جهان شوند و هر بی عدالتی را محکوم کنند و رفتارهای اصلاحی در جهان داشته باشند
اینکه پاپ فرانسیس به دیدار مرجع تقلید شیعیان آیت الله سیستانی میآید کار بسیار خوبی است اما باید از این نوع ارتباطات که در دایره و حیطه تحرکات سیاسی است خارج شویم و این ارتباط علما و رهبران ادیان ابراهیمی تنها در حد دیدار، نامه، پیام و … خلاصه نشود؛ همانگونه که حضرت ابراهیم به عنوان یک عبد مؤمن دیدگاه مؤمنان را در رفتار خود پیاده و عمل میکرد، لازم است همه پیروان ادیان توحیدی نیز چنین باشند تا اگر در نقطهای از جهان ظلم و ستمی صورت گرفت آن ظلم توسط پیروان ادیان آسمانی محکوم و خسارت وارده بر دیگر اقوام مرتفع شود.
برای مثال امروز مردم یمن تحت ظلم استکبار جهانی در محاصره هستند و انسانهای بی گناه بسیاری در سوریه، عراق، افغانستان، فلسطین، میانمار و … مظلومانه به خاک و خون کشیده میشوند که میطلبد فارغ از اینکه آنان چه دینی دارند و اعتقاداتشان چیست به آنان کمک رسانی شود چرا که همه آنها موحد هستند؛ بنابراین لازم است ادیان توحیدی این رفتار مومنانه را در عمل و رفتار نشان دهند.
جمهوری اسلامی ایران و واتیکان در زمینههای مختلفی میتوانند با یکدیگر همکاری داشته باشند که میتوان به برگزاری دوره و همایشهای مشترک علمی، دیدار و صحبت در زمینه مباحث اخلاقی و اعتقادی، برگزاری توریسم فرهنگی به منظور آشنایی بیشتر با اشتراکات و کاهش فاصله بین مسلمانان و مسیحیان، انجام فعالیتهای اقتصادی و استفاده از ظرفیت وقف برای انجام امور خیر اشاره کرد. همه این فعالیتها میتوانند در مسیر تحقق صلح جهانی باشد.
ادیان توحیدی با اتحاد میتوانند با دشمن مشترک خویش از جمله لائیکها، صهیونیستها، ماتریالیستها و … مقابله کنند و در برابر آنان جبهه واحد اعتقادی و رفتاری تشکیل دهند.
استفاده از ظرفیت و نفوذ اخلاقی واتیکان در رفع بسیاری از مشکلات جهان چون رفع تحریمها و مقابله با اقدامات تروریستی بسیار حائز اهمیت و اثرگذار است. خوشبختانه نگاه اکثر اسقفان و کشیشان واتیکان به مسلمانان بخصوص شیعیان نگاه تروریستی نیست. این را به گواه سالها گفتگو و حضور در میان آنان بیان میکنم و به آن اعتقاد کامل دارم. اتفاقاً بسیاری از کشیشان و اسقفان کاتولیک، صهیونیستهای مسیحی که در قالب حزب جمهوری خواه در آمریکا قدرت دارند و در تقویت و ایجاد طالبان قدیم و داعش نقش داشتند را عامل به وجود آمدن تروریست میدانند؛ بنابراین از ظرفیت پاپ و واتیکان میتوان در عرصه اخلاقی و با هدف رفع برخی مشکلات موجود بهره برد. درست است که امروزه واتیکان قدرت سیاسی چندانی در جهان ندارد اما نفوذ اخلاقی زیادی در میان دینداران و کاتولیکهای جهان دارد.
زمانی که جمهوری اسلامی ایران، به دلیل وجود شواهدی بر جاسوسی و خرابکاری اعضای سفارت آمریکا در ایران، آمریکاییها را به گروگان گرفت پاپ پیامی به امام راحل نوشتند و خواستار آزادی گروگانها شدند؛ حضرت امام در پاسخ نکته مهمی را مطرح فرمودند با این مضمون که ما از پاپ توقع داشتیم زمانی که رژیم پهلوی مردم ایران را به خاک و خون میکشیدند پیامی صادر کنند؛ این کلام بنیانگذار کبیر انقلاب تاکید بر این مهم داشت که کلیسا نباید در خدمت استعمار باشد بلکه باید استقلال خود را به عنوان نهاد دینی حفظ و بر اساس همان اعتقاد توحیدی و رفتار مومنانه عمل کند.
امروز توقع میرود دولت واتیکان از جمهوری اسلامی ایران در برابر تهمتهایی که درباره تروریست بودن به او زده میشود، دفاع کند. در مقابل تحریمهای ناجوانمردانه که سبب مرگ بسیاری از کودکان و بیماران خاص به دلیل تحریم دارو از سوی غرب شد است سکوت نکنند. اگر مقداری به تاریخ ایران توجه شود میبینیم که ایران در ۲۰۰ سال اخیر به هیچ کجا حمله نکرده و در این سالها همیشه مورد تهاجم و تحریم قرار گرفته است و اگر در جهان مشکلی بوده و نیاز به کمک وجود داشته همواره در خط مقدم کمک بوده است. امروز از واتیکان انتظار میرود که گرچه واتیکان قدرت رفع تحریمها را ندارد ولی میتواند در کنار مردم باشد و کمکهای مومنانه داشته باشد و لااقل در توجیه افکار عمومی جهان در کنار ملت مسلمان ایران باشد.
چنانچه ارتباط و تعامل رهبران ادیان و علمای مذاهب اسلامی در همین راستا تقویت شود آیا میتوان آن را یک اتفاق جدید قلمداد کرد؟
گفتگو و دیدار رهبران ادیان توحیدی با یکدیگر از دیرباز وجود داشته و بیش از دهها عالم شیعی که بسیاری از آنان به عصر حاضر مربوط میشوند از طریق نامه، صدور پیام، سفر و دیدار با رهبران دیگر ادیان ارتباط داشتند برای مثال آیت الله مصباح با سفری که به واتیکان میکند به دیدار پاپ میرود و با ایشان به گفتگو مینشیند.
استفاده از ظرفیت و نفوذ اخلاقی واتیکان در رفع بسیاری از مشکلات جهان چون رفع تحریمها و مقابله با اقدامات تروریستی بسیار حائز اهمیت و اثرگذار است. خوشبختانه نگاه اکثر اسقفان و کشیشان واتیکان به مسلمانان بخصوص شیعیان نگاه تروریستی نیست. این را به گواه سالها گفتگو و حضور در میان آنان بیان میکنم و به آن اعتقاد کامل دارم.
در طول تاریخ روابط خوبی بین علمای اسلامی و رهبران ادیان وجود داشته و سفرهای بسیاری برای تقویت این ارتباطات صورت گرفته است. اما بنده معتقد هستم در عصر حاضر باید از این لایه سیاسی و گفتمانی عبور کنیم چرا که صرف دیدار علما با رهبران دیگر ادیان کافی نیست و مشکلی را حل نمیکند بلکه باید نتایج این دیدارها در صحنه عمل وارد شود تا اگر در جهان به یک مسلمان، مسیحی و یهودی و یا هر انسان دیگری ظلم شد، همه پیروان ادیان برای دفاع از آن مظلوم بپاخیزند یا در حوادثی مانند جنگ، سیل، زلزله و غیره به مردم آسیب دیده کمک شود. ما انسان هستیم نباید انسانها را به خوب و بد تقسیم کنیم و بگوییم مثلاً سیاه پوستان نژاد بد و سفید پوستان نژاد برتر هستند این خلاف رفتار مومنانه است.
امروز اگر مردم یمن به نان و آب نیاز دارند نباید پیروان ادیان توحیدی بگویند چون اعتقاد آنان با ما یکی نیست پس مشکلاتشان مربوط به ما نمیشود. وقتی مردم سوریه، عراق و فلسطین قتل عام میشوند از پاپ توقع میرود که در کنار آنان قرار گیرد همانگونه که حضرت مسیح همواره در کنار مردم مظلوم بود و به همین دلیل از منظر مسیحیان، مسیح به صلیب کشیده شد، چون در کنار مردم و علیه ظالمان زمان بود.
شاید گفته شود علما و رهبران ادیان توحیدی امروز قدرت ندارند، اما باید توجه داشت اگر همه با یکدیگر متحد شوند و با هم عمل کنند و براساس سیره حضرت ابراهیم، حضرت موسی، حضرت عیسی و حضرت محمد (ص) رفتار نمایند، قطعاً در آینده قدرت سیاسی هم به دست خواهند آورد.
آیت الله رئیسی به عنوان رئیس جمهور ایران و پیشنهاد دهنده این ایده، در راستای تقویت روابط بین ادیان چه اقداماتی میتواند انجام دهد؟
امروز دیالوگ در حال تبدیل شدن به یک اصل است؛ امروز دیالوگ زندگی بیان نوعی از دیالوگ است که در طول تاریخ وجود داشته است. برای مثال مسیحیان و یهودیانی که در جامعه اسلامی ایران قرنها در میان مسلمانان به خوبی و خوشی زندگی کردهاند خود دیالوگ زندگی است و در این دیالوگ همه پیروان به یکدیگر احترام میگذارند، حق یکدیگر را تضییع نمیکنند و از نعمت آزادی و امنیت برخوردار هستند، بر همین اساس انتظار میرود مسلمانان نیز در اروپا آزادانه زندگی کنند مثلاَ حجاب از سر دختران آنان برداشته نشود.
بنابراین از آیت الله رئیسی توقع میرود به عنوان عالم دینی، مجتهد و نماینده مجلس خبرگان رهبری که به زودی مسؤولیت اجرایی کشور را به دست میگیرند تنها به این تلفن اکتفا نکند و گامهای عملی در تقویت روابط ادیان توحیدی و اتحاد بین مسلمانان و مسیحیان بردارد. همچنین باید توجه داشته باشد که افراد سیاسی نباید سردمدار این امر باشند، بلکه باید افراد ادیانی که اهل دیالوگ و رفتار مومنانه هستند متولی انجام این مهم باشند زیرا هدف دیالوگ تغییر حکومت و یک عملکرد سیاسی نیست بلکه مقصود تقویت رفتار مومنانه و اتحاد در میان پیروان ادیان توحیدی است.
برای مثال امام خمینی (ره) در روز میلاد مسیح در نوفل لوشاتو، افرادی را به درب خانه مسیحیان میفرستادند و به مناسبت این روز شیرینی توزیع میکردند؛ این رفتار مومنانه را تنها افراد ادیانی با ایمان و اهل عمل میتوانند داشته باشند.
باید گروههایی متشکل از افراد ادیانی با اعتقاد توحیدی و رفتار مومنانه به اقصی نقاط جهان بروند و افرادی همانند خودشان را پیدا کرده و شروع به جریان سازی کنند، در حال حاضر تعدادی فراوانی NGO در جهان توسط دینداران اداره میشوند که همه آنها باید جمع شوند و در یک جبهه واحد با عنوان «حزب الله» متشکل از مسیحیان، یهودیان، مسلمانان و همه آزادگان جهان تشکیل دهند و در مقابل حزب الشیطان، مستکبران و استعمارگران، قدرتمندانه بایستند؛ صلح جهانی زمانی محقق میشود که پیروان ادیان توحیدی همانند حضرت ابراهیم از خود بگذرند و برای جلب رضایت الهی و کمک به همنوع همکاری کنند. در این مسیر آنچه مهم است ایجاد یک سبک زندگی مومنانه، مهربانانه و همدلانه بین مردمان جهان است. جهانی خالی از ظلم، تحریم، استضعاف و قتل.
اسلام و مسیحیت به عنوان دو دین بزرگ توحیدی یک ریشه واحد دارند و میتوانند با الگو برداری از ایمان و رفتار حضرت ابراهیم در عالم تأثیرگذار باشند؛ مسلمانان معتقد هستند حضرت موسی، حضرت عیسی و پیامبر اکرم (ص) هر کدام پیامبری بزرگ بودند و چون رفتارشان مومنانه و براساس رفتار حضرت ابراهیم است باید الگوی مردمان جهان باشند. ما باید این را در عالم گسترش دهیم. تقویت زندگی دینی مومنانه و اخلاقی برپایه توحید و کمک به همنوع باید محور تمام رفتارهای بشر شود. به امید تحقق صلح جهانی با ظهور حضرت مهدی و حضرت عیسی مسیح و رفع تمام جنبههای ظلم در عالم.
براساس این گزارش، پیشنهاد آیت الله رئیسی رئیس جمهور منتخب ایران، برای تعیین روز عید قربان به عنوان «روز تعامل میان ادیان ابراهیمی» را میتوان گام اول برای حرکت در مسیری دانست که هر اقدامی مثبتی در راستای تحقق آن میتواند بشریت را به صلح و آرامش جاودانه که آرزوی تمام ابنای بشر از هر دین و آئینی است، یک گام نزدیک تر کند.