دکتر صادقنیا، عضو هیأت علمی دانشکده ادیان و مذاهب در نشست چهارم مدرسه تابستانه دین و گردشگری به موضوع «زیارت، گردشگری و گردشگری زیارت» پرداخت.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، حجت الاسلام والمسلمین مهراب صادقنیا، عضو هیأت علمی دانشکده ادیان و مذاهب نشست چهارم مدرسه تابستانه دین و گردشگری که از سوی دانشگاه ادیان و مذاهب برگزار می شود، به تبیین موضوع «زیارت، گردشگری و گردشگری زیارت» پرداخت.
صادقنیا بیان کرد: مکان مقدس و زمان مقدس دو امر بسیار مهم در ادیان ابراهیمی و نیز شکلگیری آئین زیارت هستند. او زمان مقدس را زمان تکرارپذیر دانست؛ زمانی که در تقویم جای نمیگیرد و تقدس آن به روز خودش بر میگردد و نه به رخدادی که در آن اتفاق افتاده است. مکان مقدس نیز مکانی به کلی دیگر یا other است که تجربهی امر قدسی در آن بیشتر است. وجود مکان مقدس در ادیان که نوعاً از زیستگاه شهروندان متفاوت است و به قول ترنر قلب هستی شمرده میشود، نخستین و شاید مهمترین شرط برای سفر و یا گردشگری دینی است.
صادقنیا برای تبیین نهاد زیارت و وجود مکان زیارتی در میان شیعیان از نظریههای ترنر و الیاده کمک گرفت. بر اساس ویکتور ترنر و میرچا الیاده معتقدند برای اینکه یک تفکر دینی شکل بگیرد، به چیزی به نام امر مقدس و به صورت خاص مکان مقدس متمایز نیازمند است. مکانی که زیستگاه یک گروه خاص نیست و به قلمرو جغرافیایی و ملکیّت هیچ گروهی در نیامده باشد. در حقیقت به مکان مقدسی نیاز دارد که با محل زندگی شهروندان فاصله دارد. بر این اساس وقتی در قرن سوم هجری برای نخستین بار جمعآوری روایات مربوط به زیارت انجام شدتا محدودهی زیارتگاهی کربلا را تعیین شود، تلاش شد تا مکان مقدسی را برای شیعیان مشخص شود که به برساخت تفکر دینی آنان و انسجام آن کمک کند. اگر چه در آن زمان مکه به عنوان مکان مقدس همهی مسلمانان وجود داشت، ولی تفکر دینی شیعیان با این مکان مقدس که به صورت خاص به آنان اختصاص دارد، انسجام بیشتری مییافت و آنان را از باقی گروههای مسلمان متمایز میکرد.
سخنران مدرسه تابستانه دین و گردشگری دربارهی اهمیت نهاد زیارت در میان شیعیان افزود: نهاد زیارت نزد شیعیان از اهمیت ویژهای برخوردار است و در حقیقت بخشی از هویّت مذهبی آنان است. اگر چه در ادیان دیگر نیز زیارت به مثابه بخشی از هویّت مذهبی تعریف میشود، ولی در میان شیعیان به دلیل زیارت بر محور اقتدار شخصیتی زیارتشونده استوار است. زیارتشوندگان شیعی افرادی دارای فره ایزدی بالا هستند که سخن و فعلشان دارای اعتبار بلامنازع است. در هیچ مذهب دیگری حتی در میان اهل سنت کسی برای افراد سوگواری نمیکند، اما در میان شیعیان سوگواری برای افرادی که از این درجه از اقتدار شخصیتی برخوردارند امری ستوده شده و متداول و یکی از مؤلفههای زیارت و گفتمان زیارت یک گفتمان دینی است.
مدیر گروه ادیان ابراهیمی دانشگاه ادیان درباره ماهیّت گفتمان زیارت در میان شیعیان گفت: اگر چه صورتبندی زیارت در سیر تکون خود کیفیّتهای مختلفی به خود دیده است، ولی یک حقیقت در این تنوع ثابت مانده است و آن این که زیارتکنندگان همواره خود را در یک کنش دینی دیدهاند. آنان کار خود را یک عمل دینی توصیف میکنند. زیارتکنندگان با عمل خود میخواهند به امر قدسی نزدیکتر شوند و تجربهی بیشتری از حیات قدسی داشته باشند. در تحلیل محتوای زیارتنامههایی که شیعیان میخوانند پررنگترین مفهوم مفهوم تقرب به خداست. آنان در این زیارت نامهها میخوانند «انی اتقرب بک» و یا «متقرب منک الیه» به وسیلهی زیارتشونده قصد دارند به خدا نزدیکتر شوند.
او در ادامه افزود: در میان شیعیان اصطلاحاتی است که نشان میدهد توبه و پاک شدن از گناه نیز یکی از دالهای مرکزی زیارت است. در میان برخی از شیعیان، بویژه جنوب ایران اصطلاح زیبایی در این زمینه هست. آنان از زیارت به عنوان «استخوان پاک کردن» تعبیر میکنند و معتقدند به وسیلهی زیارت خود را از گناه پاک میکنند حتی اگر آن گناه تا مغز استخوانشان نفوذ کرده باشد. و یا اصطلاح دیگری دارند با عنوان «راهی بریدن»؛ یعنی راهی رفتن و مسیری طی کردن. این اصطلاح در جایی کاربرد دارد که میخواهند بگویند زیارت کننده از خطا پاک شده است چون راهی طی کرده و به زیارت رفته است. از آنجا که زیارت همواره با سفر و جابجایی همراه است، در نگاه شیعیان این جابجایی به معنای حرکت از نقصان به کمال است و این بریدن راه، یعنی طی کردن مسیر از نقصان به کمان و آدمی که راهی طی بریده است در حقیقت کامل شده است.
صادقنیا از زیارت به مثابه یک سرمایه اجتماعی در میان شیعیان یاد کرد و برای نشان دادن مدّعای خود به آئین «بیرقزنان» در میان برخی مناطق جنوبی کشور اشاره کرد. در این مراسم که در شب عید قربان برگزار میشود، خانواده و بستگان حاجی مجلس شادیای برقرار میکنند و بر سر در خانهی زائر مکه بیرقهایی مینشانند. این کار نشاندهندهی این است که صاحب این خانه به سفر حج رفته و حاجی شده است. بیرقها را معمولا در بالاترین قسمت پشت بام منزل که که به آن کنیسه میگویند نصب میکنند. در این کار به تعداد افراد تحت تکفل حاجی بر بالای کنیسه بیرق نصب میشد و گاهی تا چندین سال تجدید میشوند. البته هدف از این کار فخر فروشی و یا خودنمایی نیست؛ بلکه برعکس میتوان چنین گفت که هدف ارزشمندی مورد نظر بوده، و آن این که چون طبق شرع مقدس اسلام کسانی به انجام این سفر مکلفند که استطاعت مالی داشته باشند و در قدیم عموما مردم بسیاری از چنین استطاعتی برخوردار نبوده اند؛ افرادی که حاجی میشدند با نصب این بیرقها در حقیقت اعلام میکردند که از چنین استطاعات مالی برخوردار هستند تا چنانچه افرادی در همسایگی و یا شهر و محله و یا حتی غریبههایی که وارد شهر شده و نیازمند و درمانده میشدند بتوانند به درب خانهی آنان به جهت رفع حاجت مراجعه کنند. نصب بیرق در حقیقن نشانهی دینداری است.
صادق نیا در پاسخ به پرسش از نسبت میان گفتمان فقه و گفتمان زیارت گفت:تفاوت آشکار این دو گفتمان در تکلیفگرایی گفتمان فقه و تا اندازهای رواداری گفتمان زیارت است. در حالی که فقه تأکید دارد رستگاری قطعی عملی مبتنی بر انجام تکالیف شرعی است و تنها کسانی میتوانند به آن امیدوار باشند که همواره با تمرکز بر مراقبت و پرهیزگاری اطاعت پیشه کرده و تکالیف شرعی خود را انجام دهند و البته تلاش کنند اعمال خیر خود را با گناه و نافرمانی از بین نبرند، گفتمان زیارت به رستگاری سهلالوصل تمرکز دارد. زیارتکنندگان شیعه برای آنچه باور دارند، معتقدند که زیارت امام حسین علیه السلام برای آنان مغرفت دائمی به همراه دارد و آنان را از گناهان پیشین و پسین پاکیزه میکند. البته نهاد فقه همواره کوشیده است که به زائران تفهیم کند تمام وعدههای داده شده برای زیارتکنندگان به رعایت تعالیم فقهی مشروط است، ولی آنچه در ذهن زیارتکنندگان وجود دارد همچنان رستگاری سریع الوقوع و روادارانه است.
صادقنیا در نسبت میان گفتمان فقه و زیارت ادامه داد: البته زیارت به مثابه یک فعل باید موضوعی برای فقه باشد و هست. به همین دلیل در فقه آداب و شروطی برای آن تعریف میشود؛ اما واقعیت امر این است که گفتمان زیارت در مؤلفههایی میل به جدایی از فقه دارد و شماری از زیارتکنندگان همچنان از تکلیفگرایی فقه فاصله میگیرند. همین فاصله گرفتن سبب شده است تا گفتمان زیارت قدری عرفی شود و سفرهای زیارتی تا اندازهی زیادی به سفرهای گردشگرانه شبیه شوند. امروزه با ورود صنعت گردشگری و آمیختهشدن آن به زیارت، حواشی زیارت آنچنان فربه شده که دیگر خود امر زیارت به حاشیه رفته و تمایز مکان مقدّس با مکان نامقدّس روز به روز کمرنگتر از پیش میشود.
دکتر صادقنیا در بخش پایانی سخنان خود از تفاوت میان زائر و گردشگر گفت: این درست است که سفر در زیارت کننده و نیز گردشگر مفهوم مشترکی است و هر دو مسافر به حساب میآیند؛ ولی برای یک زیارت کننده سفر بخشی از زیارت است و آئین مقدسی شمرده میشود. از مناسک مذهبی متراکم برخوردار است. پیشترها وقتی کسی میخواست به سفر برود از چند روز قبل اعلام میکرد و از دیگران حلالیت میطلبید. برایش موقع رفتن چاوشی میخواندند، دیگران خود را در ثواب زیارتش سهیم میکردند، به او اصطلاحا تو راهی میدادند، خود او در کل طول سفر حالتی از تقدس داشت و هر گام را همراه با ثواب میدانست. در حالی که برای گردشگران این سفر جنبه قدسیّت ندارد. دیگر این که به مسافران زائر معمولا القابی میدهند که نشانهی اهمیت سفر آنان است. به آنان مشهدی یا کربلایی و یا حاجی میگویند، این القاب نشانهی محترم دانستن این سفرها و اعتبار مذهبی آنان است؛ در حالی که به گردشگران معمولی از این القاب داده نمی شود.
البته نباید از این واقعیت غافل شد که به دلیل آنکه نیازهای مشترکی میان هر دو وجود دارد، مثل شبخوابی، تغذیه، نظافت، و … معمولا مکانهای زیارتی هر چه بیشتر شبیه مکانهای گردشگری شدهاند و این امر به عرفی شدن پدیدهی زیارت کمک می کند.
گفتنی است، مهراب صادق نیا، علاوه بر تحصیلات حوزوی سطح چهار در رشتهی تفسیر و علوم قرآن، دارای دکتری تخصصی جامعهشناسی فرهنگی از دانشگاه علامهطباطبایی هست و در حوزههای مختلفی همچون مطالعات تطبیقی قرآن و کتاب مقدس، جامعهشناسی دین، و الاهیات تطبیقی به تدریس و پژوهش در حوزه و دانشگاه مشغول است و هماکنون مدیر گروه ادیان ابراهیمی دانشکده ادیان در دانشگاه ادیان و مذاهب قم است.