خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

از آموزش زیر بمباران تا همسایگی با مسیحیان

اغلب تصور می‌کنند حوزه علمیه خواهران به بانو امین و زحمات ایشان مربوط است، درحالی که علامه مجتهده امین پیش از انقلاب، مدارس اسلامی را برای دختران تأسیس کرد و نه حوزه علمیه. همین موضوع بهانه‌ای شد تا با صدیقه شهبازی که از شاهدان و در مقطعی جزو مدیران اولین حوزه علمیه خواهران کشور بوده است گفتگو کنیم. مرکزی که ساختارش بیشتر شبیه حسینیه ارشاد است تا حوزه علمیه. این گفتگو شامل مراحل طلبه شدن ایشان و فعالیت‌های فخرالسادات ابطحی مؤسس اولین حوزه علمیه خواهران است.

به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، اغلب تصور می‌کنند حوزه علمیه خواهران به بانو امین و زحمات ایشان مربوط است، درحالی که علامه مجتهده امین پیش از انقلاب، مدارس اسلامی را برای دختران تأسیس کرد و نه حوزه علمیه. همین موضوع بهانه‌ای شد تا با صدیقه شهبازی که از شاهدان و در مقطعی جزو مدیران اولین حوزه علمیه خواهران کشور بوده است گفتگو کنیم. مرکزی که ساختارش بیشتر شبیه حسینیه ارشاد است تا حوزه علمیه. این گفتگو شامل مراحل طلبه شدن ایشان و فعالیت‌های فخرالسادات ابطحی مؤسس اولین حوزه علمیه خواهران است.

برای طلبه شدن در حوزه علمیه خواهران چه فرآیندی باید در زندگی انسان طی شود و قرار گرفتن در چنین موقعیتی چقدر به شانس و متغیر‌های محیطی و چه اندازه به همت و خواست خود آدم بستگی دارد؟
من از بچگی به درس خواندن علاقه زیادی داشتم. آنجا که ما بودیم هیچ جایی برای فراگیری علم نبود فقط زن حاج آقایی بود که قرآن یاد می‌داد، درحالی که من قرآن را بلد بودم. پدرم بازرگانی بود که بر اثر بیماری قلبی فوت شد و من تنها فرزند خانواده زود ازدواج کردم. تا سال ۴۵، چون متأهل بودم اجازه ورود به مدرسه دخترانه را نداشتم برای همین در خانه درس می‌خواندم. با پیگیری زیاد موفق شدم مدرک ششم را بگیرم و بعد به دبیرستان بروم تا اینکه فرزند سومم به دنیا آمد، اما متأسفانه فلج اطفال گرفت و از درس خواندن عقب ماندم. چون در کنار بچه‌های دیگرم، بچه فلج هم داشتم عملاً امکان تحصیل نداشتم تا اینکه مبارزات انقلاب شدید شد و با فخرالسادات ابطحی عالمه‌ای جلیل‌القدر و متدین که جلسات مذهبی برگزار می‌کرد آشنا شدم. بانو ابطحی همیشه خانم‌ها را دعوت می‌کرد تا درس طلبگی بخوانند و ساواک مانع فعالیت ایشان می‌شد و خیلی سخت می‌گرفتند، چون غیر از مباحث دینی در لابه‌لای تدریس اشاراتی به انقلاب و امام خمینی هم داشت.

چطور حوزه علمیه را بنا کردند؟
ایشان، چون اجازه رسمی از دولت نداشت با کمک مردم ساختمان حوزه را ساخت. خانمی که به جلسات و سخنرانی‌های حاج خانم ابطحی می‌آمد به ایشان گفته بود یک زمین پدری به من و دو خواهرم به ارث رسیده است و می‌خواهم سهم ارث خود را به شما بدهم تا حوزه علمیه بنا کنید؛ البته دو خواهری که شریک او بودند مخالفت می‌کردند و سهم ارث‌شان را به افراد دیگری فروختند و حاج خانم با مشکلات زیاد مدرسه را بنا کردند و اسم آن را «کانون تعلیمات دینی و تبلیغات قانون» گذاشتند.

با توجه به اینکه حوزه علمیه در محله ارامنه بود مشکلاتی ایجاد شده بود؟
بله، ساخت یک حوزه علمیه برای خواهران با مخالفت و اعتراض زیاد همسایه‌ها مواجه بود، اما جالب است بدانید اینقدر که مسلمانان جاهل محل معترض ما بودند ارامنه و مسیحی‌ها مخالفتی نداشتند، چون خانم ابطحی بسیار متواضع و خوش اخلاق بود و به ایشان احترام می‌گذاشتند. همیشه حاج خانم به مزاح می‌گفت بین دو کلیسا من حوزه علمیه ساختم.

برخورد ارامنه چطور بود؟
خیلی حاج خانم را دوست داشتند. یادم است یک خانم مسیحی بود که خیلی عاشق اخلاق و مرام حاج خانم شده بود. همیشه به مجالس حاج خانم می‌آمد. بعد‌ها وقتی حاج خانم ابطحی از دنیا رفت دیگر به مراسم و مجالس ما نیامد. گفته بود می‌ترسم به خاطر حجابم مانع من شوند یا پیرزنی بود که به او مادام می‌گفتند، چون بی‌حجاب بود از حاج خانم خجالت می‌کشید و با ایشان روبه‌رو نمی‌شد. وقتی ما نذری می‌پختیم دوست داشتند و قابلمه به دست می‌آمدند نذری می‌گرفتند. به همه آن‌ها نذری می‌داد و به آن‌ها محبت می‌کرد.

چقدر شناخت از خانم ابطحی دارید؟
خانم ابطحی بسیار باسواد و مطلع بود. علاقه زیادی به آموختن داشت. می‌گفت دعای افتتاح را از مادرم یاد گرفتم و دعای ابوحمزه را هم وقتی مادر در ماه رمضان هنگام قنوت نماز‌ها می‌خواند کم‌کم حفظ شدم. پدرش حاج آقا سدهی و جد مادری‌اش سیدمحمد خاتون‌آبادی از علمای تخت فولاد بود. همیشه به نماز اول وقت تأکید داشت و سفارش می‌کرد توجه به حضرت حق را حفظ کنید و با امام زمان ارتباط داشته باشید. قبل از انقلاب به مناطق محروم می‌رفت و ضمن سخنرانی‌های دینی برای خانم‌ها به آن‌ها آموزش احکام شوهرداری، خانه‌داری و بچه‌داری و حتی هنر‌های مختلف یاد می‌داد. بعد از انقلاب و شروع جنگ به جبهه‌ها و خط مقدم می‌رفت و می‌گفت می‌خواهم خودم از بچه‌هایم بپرسم چه چیزی احتیاج دارند. ایشان خانم‌ها را به مشهد می‌برد تا به آن‌ها آداب زیارت یاد بدهد.

حوزه علمیه خواهران خروجی هم داشت؟
بانو امین و خانم ابطحی تلاش می‌کردند تا اولین حوزه علمیه برای خواهران خوب و بامحتوا باشد. قبل از تأسیس رسمی خانم ابطحی در خانه خودشان کلاس‌هایی برگزار می‌کردند. آقای قرائتی که آن زمان طلبه جوانی بود می‌آمد و درس می‌داد. پس از انقلاب هم خیلی‌ها برای ثبت‌نام آمدند. با پیگیری‌های بانو امین و خانم ابطحی این حوزه ثبت رسمی شد که در قم مدیریت می‌شد. آن زمان استاد خانم کم داشتیم و بیشتر آقایان درس می‌دادند. کم‌کم با خروجی‌ها، استادان از خود خانم‌ها انتخاب شدند و بعد که اینجا زیر پوشش قم رفت رسماً درس‌ها تدریس می‌شد؛ البته وزارت علوم در حد دیپلم ما را قبول می‌کرد. سال ۷۲ بود. هفت نفر از ما با دبیرستانی‌ها کنکور دادیم و قبول شدیم. نمراتمان خیلی بهتر از بقیه بود و به دانشکده رشته معارف رفتیم. آنجا ما جلوتر از دانشجو‌ها بودیم. خواهران اینجا سطح دو را خواندند و معلم شدند. بیشتر استادان حوزه‌های علمیه اینجا درس خواندند حتی در کشور‌های مختلف مانند کانادا هم برای تبلیغ رفته‌اند.

چند طلبه اینجا درس می‌خوانند؟
طلبه‌های ما حدود صد نفر هستند که گاهی بیشتر هم می‌شوند. قبلاً با داشتن دیپلم ثبت‌نام انجام می‌شد و به دختران ۲۰ سال به بالا اجازه ورود نمی‌دادند، اما به دلیل درخواست‌های زیاد امروز خانم‌ها در هر سنی می‌توانند وارد حوزه علمیه خواهران برای درس خواندن شوند و هیچ محدودیت سنی برای تحصیل نیست.

خود شما چه فعالیتی داشتید؟
من به ادبیات عرب خیلی علاقه داشتم و بلد هم بودم حاج خانم گفت شما باید اینجا درس بدهید و من ادبیات عرب درس دادم؛ یعنی هم درس می‌خواندم و هم درس می‌دادم. بعد از مدیریت قم اعلام کردند حاج خانم خودش مؤسس است و باید مدیر معرفی کند برای همین حاج خانم مرا به عنوان مدیر حوزه معرفی کرد و تا زمان بازنشستگی مدیریت حوزه را بر عهده داشتم.

خانم ابطحی با بانو امین مرتبط بودند؟
بانو امین به دختران دبیرستانی توجه زیادی داشت و به دنبال نوشتن کتاب و تفسیر بود، اما خانم ابطحی دنبال تربیت دینی خانم‌ها بود. مدام به مناطق مختلف سفر می‌کرد و سخنرانی و آموزش داشت. در جلسه‌ای خانم ابطحی با خانم امین آشنا و با هم دوست می‌شوند. خانم امین به ایشان پیشنهاد می‌دهد در جلسات به عنوان پیش درآمد اول خانم ابطحی صحبت کند بعد خودشان سخنرانی داشته باشند. آن‌ها با هم رابطه خوبی داشتند.

خاطره‌ای هم از کلاس‌های درس ایشان دارید؟
بسیار زیاد. یادم است وقتی بمباران می‌شد سر کلاس بودیم. حاج خانم با آرامش و خونسردی درس می‌داد. یک‌بار در یکی از خیابان‌های نزدیک مدرسه بمبی افتاد و شیشه‌ها شکست. یکی از خانم‌ها ترسید و غش کرد. حاج خانم با خونسردی گفت چیزی نشده دشمن بمبی انداخت و رفت، کلاس ما نباید تعطیل شود. آب قند به این خانم بدهید و کلاس را ادامه داد. به برگزاری کلاس‌های درس اهمیت می‌داد و به تربیت خانم‌ها توجه داشت.

نظر علمانسبت به این حوزه چه بود؟
خیلی از علما از حوزه ما دیدن کردند. آیت‌الله مظاهری زمان جنگ اینجا آمده بودند. حتی اجازه دادند تا چرخ خیاطی‌هایی که سپاه به ما داده بود را بفروشیم و برای خرج حوزه مصرف کنیم و اینکه از یک سوم سهم امام خرج اینجا شود ولی حاج خانم استفاده نکردند.

کتاب یا مستندی هم درباره زندگی ایشان داریم؟
خانمی کتابی درباره حاج خانم ابطحی نوشت، اما تأیید نشد. نواقص زیادی داشت. هرچند اطلاعات آن بد نبود، اما آن خانم سواد نوشتن کتاب و تنظیم درست مطالب را نداشت. مؤسسه رهیافتگان وابسته به انجمن شهید ادواردو آنیلی هم قرار است به‌زودی مستندی درباره زندگی این بانوی گمنام و تأثیرگذار در رشد و تعالی دینی خانم‌ها بسازد.

منبع روزنامه جوان
گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.