خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

جریان شناسی فرقه‌های سلفی در خاورمیانه و شمال آفریقا(۲)

تقریبا از زمانی که ابن‌‌عبدالوهاب سیاست های خود را در چهارچوب مفاهیم دینی شروع کرد، جنبش فکری دیگری نیز در شمال شرق آفریقا و شبه قاره هند ظهور نموده که بر پایه درهم آمیزی تفکرات سلفی گری و تصوف، دال‌های خود را مفصل بندی می نمود.

به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، سلفیه صوفی تقریبا از زمانی که ابن‌‌عبدالوهاب سیاست های خود را در چهارچوب مفاهیم دینی شروع کرد، جنبش فکری دیگری نیز در شمال شرق آفریقا و شبه قاره هند ظهور نموده که بر پایه درهم آمیزی تفکرات سلفی گری و تصوف، دال‌های خود را مفصل بندی می نمود. دال‌های اساسی این گفتمان عبارتند از: پیروی تام از شریعت اسلامی، مجذوبیت طریقت، مخالفت با تشیع و شیعه‌گری، مصلح اجتماعی سیاسی. البته دیگر خرده گفتمانهای سلفی، بسیاری از افکار و اعمال سلفیه صوفیه را نوعی بدعت قلمداد نموده و حتی رهبران را به چالش می کشند. گفتمان مذکور در کشور هند، به رهبری «شاه ولی الله دهلوی (۱۱۷۶ق)» که از برجسته تیرن حامیان جنبش نقشبندیه بود گرایش خاصی از سلفی‌گری را بوجود آورد که با وجود اشتراک در زمینه نفی مذاهب و فتح باب اجتهاد، بسیار محتاط‌تر بود (الموصلی، ۲۰۰۴: ۱۶۰).

«آموزه دهلوی در هند دوام یافت و پیروان او در شبه قاره، کسانی چون حکیم بلگرامی، محمد عبدالرحمن مبارکفوری و صدیق محمد خان قنوجی به راه او دوام دادند. دیگر نمونه مهم از تحرکات اجتماعی نقش‌بندی، پای‌گیری نهضت معروف به «مریدیسم» از حدود ۱۲۰۰ق در قفقاز شمالی است که هدف تشکیل حکومتی اسلامی و مقابله با استیلای دولت روسیه را دنبال می‌کرده است. سرچشمه این حرکت، جریانی صوفیانه است که در اواخر قرن ۱۲ق/ ۱۸م در شروان سرچشمه گرفته، و به شیوه‌ای شناخته از نقشبندیان، بر اهمیت شریعت نیز تأکید داشته است.

در دهه ۱۸۲۰م این افکار در داغستان ترویج شد و گروندگان بدین دعوت، جهادی گسترده را برای نجات سرزمین خود از بیگانگان آغاز کردند. این نهضت به ایجاد حکومتی دینی با عنوان «امامت» در داغستان انجامید که نخست در ۱۸۳۰م قاضی محمد در رأس آن قرار گرفت و حمزت بیک (۱۸۳۲ ـ ۱۸۳۴م) و شیخ شامل (۱۸۳۴ ـ ۱۸۵۹م) جانشینان او در امامت داغستان بودند. در جانب تاتارهای ولگا هم باید از کسانی چون عبدالنصیر قورصاوی (۱۲۲۷ق) یاد کرد که داعیه‌دار سلفی‌گری در سرزمینی با سنت صوفیانه بودند». (السماک، ۱۳۸۴، ج۲: ۲۱)

محمد مکی ابن عزوز (۱۳۳۴ق) اندیشمند اهل تونس که به ترکیه و شهر استانبول نقل مکان کرده بود، از بزرگان صوفی مشرب بود. او تلاش زیادی نمود تا مردم زمان خود را با قرآن و احکام اصیل آشنا سازد. در همین راستا، در در اثری با نام «عقیده الاسلام» کوشش داشت تا تصویری روشن از عقاید اسلامی ارائه کند. در مراکش نیز افرادی مانند ابو شعیب دکالی (۱۳۵۷ق)، محمد طیب انصاری (۱۳۶۳ق) و مختار سوسی (۱۳۸۳ق) طلایه دار گفتمان سلفی صوفیه هستند.

۴ـ۲. سلفیه جهادی به باور بسیاری، نقطه شروع و نضج یافتن گفتمان سلفیه جهادی، ظهور سید قطب (۱۹۰۶ ـ ۱۹۶۶) است. در این میان، ترور جمال عبدالناصر نقطه کانونی و شروع شالوده شکنانه اقدامات انتحاری پیروان این گفتمان بود که در ادامه، اعدام رهبران اخوان المسلمین آتش آنها را تندتر کرد. سید قطب به لحاظ نظری و تئوریک، بسیار رادیکال بود. اثر وی با عنوان «معالم فی الطریق» نماد این نوع خاص از تندروی است که در آن از مفاهیم و نشانه هایی چون عصر جاهلیت قرن بیست و شهرهای جاهلی یاد می کند. در گام بعد، وی به تکفیر مسلمانان سرزمین های اسلامی و غیر اسلامی به خاطر قبول دموکراسی غربی که آن را نوعی جهالت مدرن می داند، پرداخته و تنها راه حل را هجرت و جهاد و تقابل خشونت‌آمیز با آن می داند. بنابراین، بنیادی‌ترین دالهای این گفتمان، تقابل با حاکمان فاسد، تأکید بر پاکدامنی، پیروی از قرآن و سنت صالحان، رهایی از استعمار و دال های همسو با آن است (سید نژاد، ۱۳۸۹: ۱۰۵).

«این جنبش هر دو نوع سلفی اول و دوم را مردود می‌داند و بر این باور است که تفکرات و مشی فکری سلفیه سنتی و اصلاح طلب هیچ گاه به هدف مطلوب نمی‌رسد. اولین جنبش‌های جهادی تکفیری سابقه در حرکت ابن عبدالوهاب در جزیره العرب دارد که بر اساس مفاهیمی همچون جهاد و امربه معروف و نهی از منکر پیگیری می شد. در ادامه جنبش‌های اسلامی در آفریقا نظیر جنبش سنوسیه، مهدی سودانی نیز در این مسیر گام نهادند با این تفاوت که رویکردی ضد استعماری دنبال می‌شد ولی در حرکت ابن عبدالوهاب مسلمانان به دلیل اعتقاداتشان مورد هجوم قرار گرفتند» سید قطب به عنوان عضو برجسته اخوان المسلمین، اندیشه‌های انقلابی او را زمینه ساز انشعاب‌های گوناگون در درون اخوان المسلمین دانست.

اعضای جوان اخوان المسلمین به‌تدریج از رهبران ارشد فاصله گرفتند و براساس برداشت‌های گوناگون از تعالیم سید قطب در اواخر دهه ۱۹۶۰م تشکل‌های دیگری را که در واقع تشکل‌های بنیادگرا و پیکارجوی سلفی است، در میان اهل سنت به‌وجود آوردند. این تأثیر تا بدانجا است که از کتاب معالم فی الطریق قطب، به‌عنوان مانیفست جهادگرایی نیز می توان تعبیر کرد. جنبش‌هایی که رهبران و هواداران آنان به ندرت در نهادهای علمی دینی سنتی پرورش یافته و گاه حتی فاقد تحصیلات کلاسیک دینی هستند. از دیدگاه سید قطب جوامع فعلی یا به گونه اسلامی و یا جاهلی است و حد وسطی در میانه این دو وجود ندارد. بر اساس این تقسیم بندی به اعتقاد وی، ضعف عقیده و زوال اصول دینی، جامعه را جاهلی و مستحق برخورد می‌سازد (سبحانی، ۱۳۹۰: ۱۵).

بنابراین، در کانون مکتب سلفی های جهادی، جهاد و مبارزه با این اندیشه پیوندی ناگسستنی دارد. در قرن کنونی و در شرایط فعلی نیز، این جریان فکری در راستای غیریت سازی های خود، ضمن تأکید بر قابلیت اعتبار اسلام و در دسترس بودن آن، علت یا سبب جهاد را دعوت به اسلام و مسلمان کردن می دانند. به اعتقاد حامیان این گفتمان، دفاع از مقدسات از دیگر عواملی است که جهاد را واجب می نماید. نضج این گفتمان در مصر، پس از مدتی از سیدقطب به ایمن الظواهری رسید. شخصی که از همان ابتدا در کنار بن لادن قرار گرفت. تا قبل از این، سلفی های جهادی کمی متفاوت تر از گروه بن لادن بودند زیرا بن لادن و ایمن الظواهری در اواخر فعالیت های سیاسی و فکری خود، جهاد علیه مسلمان را هم واجب دانستند و حکومت‌های کشورهای اسلامی را دچار مشکل کردند.

بسیاری بر این عقید اند که حضور سید قطب و محمد غزالی عاملی اصلی در دگرگونی محافل مذهبی عربستان است. زیرا باعث شدند تا به جای تبلیغ اندیشه حاکم بر سلفیان تقلیدی یعنی «توحید القبور» به «توحید القصور» دعوت می کردند. در پی این نوع ازفعالیت های تبلیغی ـ آموزشی، بسیاری از جوانان راه خود را از سلفیه تقلیدی جدا نموده و هسته-های اولیه گفتمان جهادی را مفصل بندی کردند که امروزه القاعده، داعش و جبهه النصره مهم‌ترین آنها هستند.

این گروه‌های تکفیری با رویکردهای غیریت ساز و خشونت طلبانه خود، امروز عامل اصلی ناامنی جهان و بخصوص منظقه خاورمیانه هستند. نگاهی به تاریخ فعالیت های جهادی آنها، نشان می دهد که گفتمان و جنبش های تکفیری ـ سلفی سه نوع اقدام خشونت بار را تا کنون در دستور کار خود قرار داده‌اند که به لحاظ دامنه خشونت و سلسله مراتب تلفات ناشی از آن، نوع نخست را می توان در پایین‌ترین و نوع سوم را در بالاترین درجه این تقسیم بندی قرار داد.

این سه کنش تهاجمی و خشونت بار عبارتند از: الف. خشونت ها و مبارزات واکنشی؛ این نوع از خشونت، اقدامی برنامه ریزی ‌شده محسوب نمی‌شود و به طور معمول، به اقداماتی اشاره دارد که گاه به گاه و در واکنش به اقدامات خشونت بار و سر‌کوبگر حکومت ها، از سوی اعضای جنبش های اسلامی مثل اخوان المسلمین صورت گرفته است (نقوی، ۱۳۸۴: ۶).

ب. خشونت و مبارزات ایدئولوژیک؛ نوع دوم بر خلاف نوع نخست، خشونت سازمان یافته‌ی است که در چارچوب راهبرد کلی جنبشهای اسلامی برای سرنگونی رژیم های سیاسی به کار گرفته شده است و جنبش های اسلامی معاصر، بخصوص از سال‌های ۱۹۶۰ به بعد از این نوع خشونت ایدئولوژیک استفاده می کردند که بارزترین آنها القاعده و در شرایط فعلی داعش و جبهه النصره است (سید نژاد، ۱۳۹۰: ۱۳۶).

ج. خشونت و مبارزات فرقه‌ای؛ نوع سوم خشونت که آن را به خشونت فرقه ای تعریف و تعبیر می¬کنند، بر خلاف دو نوع نخست، هم به لحاظ اهداف مورد نظر و هم به لحاظ دامنه تلفات، بسیار گسترده‌تر از آنها بوده است. در واقع در دو نوع خشونت واکنش و خشونت ایدئولوژیک، جنبش های اسلامی مقامات غربی و رژیمهای عربی و یا مراکز امنیتی بالا را هدف قرار می‌دادند و از کاربرد خشونت علیه مردم عادی پرهیز می‌کردند، اما در نوع سوم که نوعی اقدام کو‌رکورانه و تروریستی است، مردم عادی و غیر نظامی نیز هدف عملیات خشونت بار گروه‌های اسلامی تندرو قرار گرفته‌اند. به همین لحاظ می‌توان آن را خشونت فرقه‌ای ناشی از تعصبات قبیله‌ای، هر چند در چارچوب ابزار نوین، قلمداد کرد که بارزترین آن داعش است.

حملات سلفی‌ها در پایان قرن ۱۸ و اوایل قرن ۱۹ به مکان‌های مقدس در عراق و کشتار مسلمانان سرآغاز این نوع تعصب و خشونت فرقه‌ای است. این خشونت فرقه‌ای در قرن ۲۰ میلادی نیز علیه مکانهای مقدس در جزیره العرب و سایر نقاط منطقه تداوم پیدا کرد. عملیات خشونت بارگروه‌های وهابی پاکستان (سپاه صحابه) در سال‌های دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، کشتار دیپلماتهای جمهوری اسلامی ایران در مزار شریف (۱۹۹۷) و سایر اقدامات گروه‌های تحت تأثیر ایدئولوژی سلفی، نمونه هایی از اعمال خشونت فرقه‌ای در دوران کنونی است. حوادث دو دهه آخر قرن بیستم از یک سو، و توان مالی و تبلیغاتی دولت عربستان سعودی که حامی سلفیت بوده است از سوی دیگر، باعث گسترش عقاید سلفی به سایر نقاط جهان اسلام شده است. این گسترش بیش از هر جای دیگر در جنوب آسیا، یعنی در شبه قاره هند و سپس افغانستان و بعدها در مناطق دیگری نظیر سوریه، عراق و لبنان مشاهده شده است (ذوالفقاری، ۱۳۹۲: ۲۲۶).

برخی از مهمترین جنبش های تکفیری عبارتند از: القاعده جزیره العرب، جبهه تحریر الإسلامیه، حرکه التوحید والجهاد (غرب أفریقیا)، داعش، سپاه صحابه، لشکرجنگهوی، سپاه طیبه، جند الله و جندالعدل، القاعده افغانستان (افغان العرب)، طالبان، القاعده پاکستان، القاعده عراق (زرقاوی)، القاعده یمن، حزب التحریر (آسیای مرکزی)، القاعده سودان، القاعده مغرب اسلامی، القاعده سوریه: جبهه النصره، القاعده سومالی (مرکز القاعده شرق آفریقا)، حزب جماعت اسلامی (القاعده جنوب شرق آسیا)، بوکوحرام (نیجریه). در ادامه در شاکله دو جدول، مجموعه مطالب بیان شده آورده شده است.

 

نتیجه‌گیری

همانطور که در مجموع ذکر آن رفت، مقصود از سلفیه کسانى هستند که در قرن چهارم هجرى ظاهر شدند. آنان تابع احمد بن حنبل بوده و گمان مى‏کردند که تمام آراى شان به احمد بن حنبل منتهى مى‏گردد یعنی کسى که عقیده سلف را زنده کرد و براى آن جهاد نمود. آنگاه در قرن هفتم هجرى توسط شیخ الاسلام ابن تیمیه احیا شد. او مردم را به این روش دعوت کرد و با اضافه کردن مباحثی به آن، مردم عصرش را به تفکر واداشت. آن گاه در قرن دوازدهم آراى او در جزیره العرب توسط محمّد بن عبدالوهاب احیا شد که تاکنون وهابی‌ها آن را زنده نگه داشته‏اند. در یک کلام مذهب سلف عبارت است از بازگشت به عقاید صحابه، تابعین، تابعین تابعین و ائمه فقه و به طور کلی به علماى اسلامى در سه قرن نخست هجرى.

گاهى از نخستین تابعان به سلف صالح تعبیر مى‏شود. در مجموع و در یک جمع بندی کلی باید بیان داشت که سلفی‌گری به عنوان جریانی ریشه دار و مهم در جهان عرب محسوب می‌شود که سعی کرده با پی ریزی قالب فکری منسجم و اتخاذ رویکردهای سیاسی خاص، در سطح جهان اسلام نفوذ و انتشار یابد. این جریان توانست در عربستان سعودی نظام سیاسی مبتنی بر تفکر سلفی‌گری را بنیان نهد و در سایر کشورهای منطقه نیز گسترش پیدا کند. سلفی‌ها خود به گروه‌های مختلف با برخی تفاوت‌ها تبدیل شده‌اند و به خصوص سعودی‌ها سعی کرده‌اند تا خود را از سلفی‌های تکفیری و جهادی جدا کنند، اما در تحولات جدید جهان عرب، به عنوان یک جریان مهم و تا حد نسبتاً زیادی منسجم نقش آفرینی می‌کنند.

با وجود اینکه سلفی ها به صورت اصولی و با توجه به چارچوب‌های فکری خود اعتقادی به دموکراسی، تحزب و مشارکت مستقیم مردم در قدرت سیاسی ندارند و حتی اعتراضات و تظاهرات عمومی در مقابل حاکمیت را نفی می‌کنند، اما به فرصت‌ها و موقعیت‌های جدید بی توجه نیستند. به خصوص اینکه بازیگران منطقه¬ای مانند عربستان سعودی و قطر، سعی دارند تا از این جریان به عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف و منافع خود در جهان عرب استفاده کنند. سعودی‌ها در ارتباط با مسئله سلفی‌گری، با چالش جدی روبه رو هستند؛ آنها از یک سو سعی دارند تا سلفی‌گری را در داخل محدود کنند و بر این اساس سطحی از اصلاحات از سوی ملک عبدالله دنبال می‌شود، از سوی دیگر دولت سعودی سعی دارد تا در سطح منطقه ای، از سلفی‌ها برای تخریب روند دموکراسی و بهره‌گیری از روند‌های دموکراتیک و مشارکت در قدرت استفاده کند.

قطر نیز سعی دارد تا در رقابت و تضاد با عربستان، بخشی از جریان سلفی جهان عرب را تحت کنترل خود در آورد و ضمن آشتی دادن این جریان با تجدد از آن‌ها در جهت گسترش نفوذ منطقه‌ای خود بهره برداری کند. در مجموع می‌توان گفت که با وجود اینکه سلفی‌ها یکی از جریان‌های مهم جهان عرب و رقیب اصلی گروه‌های مانند اخوان المسلمین در تحولات جدید عربی هستند، اما بازشناسی و ایجاد تمایز میان دو وجه تفکر و رویکردهای درونی سلفی‌ها و بهره برداری بازیگران منطقه‌ای از آن‌ها در تبیین جایگاه و نقش این جریان در جهان عرب، اهمیت اساسی دارد.

جریان شناسی فرقه‌های سلفی در خاورمیانه و شمال آفریقا(۱)

پی نوشت:

۱. توکلی، یعقوب، (۱۳۸۹)، «نگاهی کوتاه به جنبش‌های جهادی سلفی: جهاد غیر عقلانی»، مجله: زمانه دوره جدید، شماره ۹۳.

۲. جنبش‌های سیاسی خاورمیانه از سلفی‌گری تا نوسلفی‌گری، (۱۳۹۲)، مصاحبه شونده: جودکی، حجت الله؛ برومند اعلم، عباس؛ صیامیان، زهیر؛ مجله: کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، شماره ۱۸۵.

۳. ذوالفقاری، سیدمحمد، (۱۳۹۲)، «درآمدی بر جنبش سلفی در مصر، پیش و پس از انقلاب ۲۵ ژانویه ۲۰۱۱ م»، مجله: پژوهش‌های منطقه ای، سال اول، شماره ۱۰.

۴. سبحانی، جعفر، (۱۳۹۰)، «سلف و سلفی‌گری»، مجله: درسهایی از مکتب اسلام، شماره ۶۰۹.

۵. سید نژاد، سید باقر، (۱۳۸۹)، «سلفی‌گری در عراق و تأثیر آن بر جمهوری اسلامی ایران»، مجله: مطالعات راهبردی، شماره ۴۷.

۶. سید نژاد، سید باقر، (۱۳۹۰)، «رویکرد شناسی فلسفی و معرفتی جریان سلفی‌گری»، مجله: فلسفه دین، شماره ۱۱.

۷. لسماک، محمد، (۱۳۸۴)، کلید فهم سیاست آمریکا، ترجمه ابوذر یاسری، تهران: موعود عصر.

۸. الموصلی، احمد، (۲۰۰۴)، ترجمه موسوعه الحرکات الاسلامیه فی الوطن العربی و ایران و ترکیه، بیروت، الطبعه الاولی.

۹. نقوی، حسین، (۱۳۸۴)، «سلفی و سنی/ در احوال و آرای سلفیان»، مجله: ضمیمه خردنامه همشهری»، شماره ۷۱.

۱۰. هی وود، اندرو، (۱۳۷۹)، درآمدی بر ایدئولوژی‌های سیاسی، ترجمه محمد رفیعی مهرآبادی، تهران: وزارت امور خارجه.

 

نویسنده: یوسف باقری، دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه تهران

منبع: فصلنامه علمی – تخصصی حبل المتین، سال سوم -شماره نهم – زمستان ۱۳۹۴ صفحه ۵۵-۷۴.

منبع فصلنامه علمی – تخصصی حبل المتین
گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.