برخی از مبلغان شِبهِ معنویتهای نوپدید گمراه کننده با استفاده از سحر و جادو، دادن اذکار و اوراد، استفاده از چشمبندی، کفبینی، رمالی، احضار اجنه و… بر روی بعضی افراد تأثیر گذاشته، آنها را به سوی خود جذب میکنند.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، یکی از ابزارهای جذب در عرفانهای گمراه کننده استفاده از سحر و جادو است. برخی از مبلغان شبه معنویتهای نوپدید با استفاده از سحر و جادو، دادن اذکار و اوراد استفاده از چشمبندی، کفبینی، رمالی، احضار اجنه و… بر روی بعضی افراد تأثیر گذاشته، آنها را به سوی خود جذب میکنند. نمونه بارز این شبه معنویتها، عرفان حلقه، کابالا، پائولو کوئیلیو، عرفان سرخپوستی، دالایی لاما، شیطانپرستی و… است.
محمدعلی طاهری، سرکردهی عرفان حلقه، در کتاب «موجودات غیرارگانیک» جهت جذب هوادار و مهم جلوه دادن نقش عرفان حلقه در محافظت و خروج موجودات غیرارگانیک از کالبد انسان، به تقدیس شیطان و تعظیم جنیان میپردازد و با تعریفی به ظاهر علمی، ارواح مرحومین، کالبدهای ذهنی، شیاطین و جنیان را موجودات غیر ارگانیک نامیده، شقوق و انواعی را برای آنها میشمارد «به نام موجودات گروه A و B».
وی مدعی است، کسی که به شبکهی شعور کیهانی متصل شود، در مقابل موجودات غیرارگانیک محافظت میشود.[۱]
پائولو کوئیلیو در مرحلهای از زندگی خود به جادوگری روی آورد. وی میکوشد خوانندگان آثار خود را با این مفاهیم آشنا کند. او در کتاب «والکریها» که نشر کاروان در سال ۸۴ آن را چاپ کرده است در اهمیت جادو مینویسد: «چه چیزی برای من خیلی مهم باشد؟ جی (استاد پائولو) قبل از اینکه جواب بده، قدری مکث کرد: جادو! پائولو اصرار داشت: نه! یک چیز دیگر. جی گفت: زن! جادو و زن. پائولو خندهاش گرفت و گفت: ایندو برای من خیلی مهم است!»[۲]
پدر شیطانپرستی مدرن یعنی «آلیستر کرولی»، کسی بود که جادوگری را به طور گسترده رواج داد. او انجمنی برای گسترش جادو تاسیس کرد و کتاب قانون خود را با همین هدف به رشته تحریر درآورد.
پائولو کوئیلیو که خود شیفته آیینهای شیطانی است و تجربهای در عالم جادو دارد، شخصیت و ایدهی «آلیستر کرولی» را چنین توصیف میکند: «(کرولی) شخصیتی بسیار شگفت انگیز در تاریخ جادو است.»[۳]
«کاستاندا» آثار خود را با شرح دیدار با جادوگری به نام «دون خُوان» آغاز میکند یکی از اسفار چهارگانه کتاب «ویدا»، یعنی «سفر آترافا» به شناخت افسون و سحر اختصاص دارد. هنگامی که دین بودایی که اصلاح دین برهمایی است آمد، سحر را حذف نکرد، بلکه آنرا مورد تایید قرار داد و هنوز هم جادوگری در تبت و چین از جایگاه والایی برخوردار است. امروزه سه فرقه مهم از این آیین در تبت وجود دارد و بزرگترین آنها فرقهای است که مربوط به «دالایی لاما» میباشد.
ایمان به سحر وافسون و حرکات جادویی از اعتقاداتی است که بوداییان تبت از هندوها اخذ کرده و با دین خود درآمیختهاند. مردم عادی تبت سعی میکنند از طریق اوراد و اذکاری توجه خدایان بودایی را برای جذب خیر و دفع ضرر جلب کنند و در حال ادای ذکرهای خود با ترسیم نقوش تخیلی در فضا، طلسمی ایجاد کنند تا ارواح خبیث و شیاطین موذی پراکنده در کوهها و بیابانها دفع شوند.
«سای بابا» نیز فردی است که بیشتر به دلیل انجام کارهای خارق العاده و جادویی شهرت یافته است. ظاهر کردن انواع جواهرات مثل انگشتر و گردنبند با گرداندن دست در هوا و هدیهی آن به مریدانش و یا ظاهر کردن خاکستری مقدس به نام «ویبهوتی» (vibhuti) که از سوزاندن مادهای ترکیب شده از فضولات گاو، شیر و روغن تهیه میشود، در مراسم نیایش آتش هندوها به نام هُمه (Homa) استفاده میگردد. معمولا مرتاضان هندو این خاکستر مقدس را به پیشانی خود میمالند که ناگهان این خاکستر در دست او ظاهر شده و به تدریج به حجم آن افزوده میشود.[۴]
برخی از کارهای خارق العاده وی در اثر ریاضتها و تمرین روحی و گاهی شیطانی است و برخی دیگر با استفاده از شعبده که در این مسیر از هیچگونه تقلبی فروگذار نکرده و فریبهای خود را تحت عنوان قدرت معنوی تبلیغ میکنند. فیلمهای مستند بسیاری در نقد آشکار نمودن فریبهای سای بابا ساخته و منتشر شده است.[۵]
پینوشت:
[۱]. انسان از منظری دیگر، محمدعلی طاهری، نشر ندا، ۱۳۸۶، ص ۹۱.
[۲]. زندگی من، خوان آریاس، ترجمه خجسته کیهان، نشر مروارید، ۱۳۸۱، ص ۱۲۴
[۳]. همان.
[۴]. فرقههای نوپدید، حمید نگارش، نشر زمزم هدایت، ص ۲۰۱.
[۵]. نقد و بررسی جریانهای مدعی معنویت، محمدی هوشیار، ذکری، قم، ص ۶۸.