در هفتههای اخیر، ظلم و بیدادگری گروه طالبان در برخی نقاط کشور و بویژه ولایت هزارهنشین دایکندی به اوج خود رسیده است. طالبان در این منطقهی شیعهنشین صدها خانواده را تاکنون به زور مجبور به ترک خانههای شان کردهاند و در برخی موارد حتی خانههای آنها را حریق کردهاند.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، در هفتههای اخیر، ظلم و بیدادگری گروه طالبان در برخی نقاط کشور و بویژه ولایت هزارهنشین دایکندی به اوج خود رسیده است. طالبان در این منطقهی شیعهنشین صدها خانواده را تاکنون به زور مجبور به ترک خانههای شان کردهاند و در برخی موارد حتی خانههای آنها را حریق کردهاند.
طالبان برای شیعیان هزاره در دایکندی و گیزاب ضرب الاجل تعیین کرده و خانههای برخی از آنان را به آتش کشیده است.در ادامه سیاستهای قوممحور طالبان، این گروه با سوزاندن خانههای مردم هزاره، آنها را وادار به کوچ اجباری میکند.
براساس اطلاعات از آغاز روند کوچ اجباری باشندگان روستاهای ولسوالی گیزاب ولایت دایکندی، تاکنون ۷۰۰ خانواده آواره شدهاند.
طبق معلومات باشندگان محل، در نخستین مرحله، حدود ۴۰۰ خانواده از روستای کندیر و ۳۰۰ خانواده از منطقه تگابدار این ولسوالی وادار به کوچ شده و به روستاهای اطراف، دشتها و شهرهای نیلی و قندهار پناه بردهاند.
یکی از متنفذان ولسوالی پاتوی ولایت دایکندی گفتهاست که در مناطق لورهشیو و تگابدار حدود ۱۵ روستا تحت دعوا است و در نخستین مورد باشندگان روستای کندیر، دهنه ناله و جویهای نوآباد، بالاسر تگابدار کوچ داده شدهاند. او گفتهاست: «طالبان غیابی فصیله کردهاند و به باشندگان دستور دادهاند که محصولات کشاورزیشان شامل محصولات گندم، جواری، بادام و دیگر حاصلات زراعتی را انتقال ندهند و تنها حق انتقال لباس و پوشاکشان را دارند.»
او بیان کرده که بیجاشدگان در وضعیت رقتباری بهسر میبرند و باتوجه به اینکه فصل سرما در پیش است، مردم جایی برای بودوباش و چیزی برای خوردن ندارند. شماری از این باشندگان به روستاهای فلنجیر و شاغلجه رفتهاند.
مبارز شهرستانی، روزنامهنگار در این خصوص نوشته است:
جان و مال و زمینهای هزارهها برای گروه طالبان و پشتونها حلال اعلام شده است
یادم هست چند سال پیش یک افسر آمریکایی در یک گفتوگوی دوستانه با یک مترجم هزارهی خود گفت: «متاسفانه آینده اینگونه نیست که هزارهها به آموزش و دموکراسی و فعالیتهای مدنی دل خوش هستند، چون بعد از رفتن ما آنطور که من از برنامهها خبر دارم هزارهها دچار کوچ دستهجمعی میشوند، تنها راه نجات هزارهها ایجاد یک نیروی مسلح قوی و خود مختار در مناطق مرکزی است که بتواند از کوچ دستهجمعی آنها جلوگیری کند.» آنزمان من همیشه به این فکر بودم که احتمالات این فاجعه چگونه و چه زمان و چرا رخ میدهد؟!
اما در کمتر از ۵ سال این اتفاق در حال رخ دادن ست.
در زمان عبدالرحمان جلاد به کمک انگلستان، کوچ دادن و غصب سرزمینهای هزارهها در دوره عبدالرحمان نیز عوامل مختلف مبنی بر اینکه هزارهها کافر، یاغی، و تابع حکومت نیستند را سبب لشکرکشی و سرکوب قرار داده بودند که آن جنایتها ۱۰ سال طول کشید.
و حال هم در یک معامله کلان منطقه و جهانی نیز سرزمین هزارهها که منابع آب و معادن گرانتر از طلا، جدا از اورانیوم، لیتیوم و طلا در آنجا وجود دارند مورد معامله قرار گرفتهاند و هزارهها در حال آواره شدن از مناطق استراتژیک قراردارند.
کشورهای همسایه جنوبی و غربی مستقیما در این جنایت دخیل هستند و انگلستان و آمریکا به طور غیرمستقیم.
جامعهی هزاره ممکن است در تمام دنیا پراکنده شوند، ولی این را کشورهای همسایه و جهان باید بدانند که هزارستان قدیم و فعلی سرزمین موعود ما است. این نکته را همه باید به ذهن بسپاریم که آینده سوخت و نیازهای علمی، هوافضا و تکنولوژی بشر به معادن هزارستان وابسته است، لذا به همین راحتی گنجهای نهفته و رازهای تمدنی هزارشهر و هزار چشمه و هزار رود این سرزمین از ماست و از گلوی دشمنان ما و عدالت به راحتی فرو نخواهند رفت، و ما در زمان موعود آن را اگر خورده باشید از حلقوم تان بیرون میکشیم، ما خیلی صبوریم.
زمانی تمام جهان پیشوای مسلمین الگوی عدالت حضرت «علی ابن ابیطالب» را روزی پنجبار در منابر و مساجد و خطبههای شان لعن میکردند، ما حدود ۳۰۰ سال و هر سال از ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار سکه طلا دادیم و درعوض لعن نکردیم، این خود یک فلسفهی عمیق در وراثت زمین برای مستضعفین دارد که فقط ما بر آن اشراف داریم، نه کسانی که مسلمان واقعی نیستند و نژاد، قوم، زبان و جغرافیای خاص و قدرت برای شان مقدم بر انسان، شرافت و کرامت انسانی، اسلام و تشیع و عدالت الهیاند.
حال باید منتظر بود هم ما و هم دشمنان جامعهی هزاره.
ما تنها منتظر نخواهیم بود، برای بازپسگیری حق خود در هر شرایطی آگاهانه مبارزه می کنیم، چون هدف مقدس و بزرگ داریم، و عاقبت از آن ماست.