پیامبر(ص) اجباری در دیندارکردن پیروان ادیان دیگر نداشتند و آنچه را امروز برخی جریانات مانند داعش و طالبان به نام اسلام به سنت رسولالله(ص) نسبت میدهند عمدتا هواهای نفسانی خود آنان است.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، قرآن پیامبر گرامی اسلام را اسوه و رحمهللعالمین معرفی کرده است. بیشک وجود مقدس آن حضرت، برترین شخصیت در عالم هستی است ولی متاسفانه جریاناتی در دنیای اسلام به نام پیروان آن حضرت فعالیت دارند که رفتارشان هیچ تناسبی با سیره و سنت ایشان ندارد؛ برای تبیین بیشتر سیره پیامبر اعظم(ص) گفتوگویی با حجتالاسلام والمسلمین بیآزار شیرازی، استاد دانشگاه و پژوهشگر تاریخ اسلام انجام دادهایم که میخوانید.
رفتار پیامبر(ص) با مخالفان چگونه بود؟ با پیروان ادیان دیگر مسیحی و یهودی چه برخوردی داشتند و آیا اجباری بر مسلمان شدن غیر مسلمان داشتند؟
پیامبر عظیمالشان اسلام کسانی مانند یهودیان و مسیحیان را که دین دیگری داشتند، جزء پیروان ادیان ابراهیمی دانسته و با ادب و احترام با آنها رفتار میکردند؛ متاسفانه بسیاری از رفتارهای ناپسندی که به نام دین و از سوی پیروان ادیان مختلف انجام میشود مبتنی بر هواهای نفسانی و خودخواهیها است. قرآن فرموده است: «کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ». هر گروهی نسبت به آنچه که خود دارد شادمان و نسبت به عقاید و باورهای دیگران تنفر دارد. این نشانه روحیه شیطانی تهذیبنشده است و چنین افرادی به مجرد مواجهه با دیگران اظهار تنفر میکنند.
قرآن کریم نسبت به همه پیامبران احترام گذاشته و از هیچکدام هم بدگویی نکرده است و اگر از برخی اقوام مانند بنیاسرائیل انتقاد میکند نقدش را به بعضی از آنها نسبت میدهد و از تعبیر «و منهم» بهره میبرد. همچنین قرآن کریم در آیه ۱۱۳ آلعمران؛ «لَیْسُوا سَوَاءً مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ أُمَّهٌ قَائِمَهٌ یَتْلُونَ آیَاتِ اللَّهِ آنَاءَ اللَّیْلِ وَهُمْ یَسْجُدُونَ» فرموده است که اهل کتاب یکسان نیستند و برخی از آنها در شب هنگام اهل عبادت و سجده به درگاه خدا هستند.
این قضاوت که برخی افراد دارند و اگر یک فرد بدی را در پیروان یک دین و مذهب دیدند به همه آنها نسبت میدهند، مورد پذیرش قرآن و طبق سنت و سیره رسولالله(ص) نیست؛ قرآن تاکید دارد که دین همه پیامبران، اسلام است، گرچه برخی از پیروان انبیاء با تحریفاتی که در دین ایجاد کردهاند ادیان مختلف را پدید آوردند و یکی مسیحی و یهودی و دیگری زرتشتی و صابئی و … شدهاند وگرنه ماهیت همه ادیان توحیدی، اسلام و تسلیم در برابر خداوند است.
به هر حال پیامبر(ص) برخورد بسیار مناسبی با مخالفان اعتقادی و پیروان ادیان داشتند و یک نمونه از برخورد خوب ایشان با مسیحیان نجران نقل شده است. آنها برای زیرسؤال بردن اسلام آمده بودند ولی پیامبر(ص) با ادب اختلاف با آنان برخورد کردند و در نهایت با مباهله به پایان رسید. اینکه برخی امروز رفتارهای خشن با پیروان مذاهب و ادیان دیگر دارند و چیزهایی را به سنت و سیره پیامبر(ص) پیوند میزنند اعمال هواهای نفسانی خود آنان است.
برخی افراد جنگهای پیامبر(ص) با یهودیان را مستمسکی قرار دادهاند تا ایشان را خشن جلوه دهند، حقیقت مطلب چیست؟
چنین نیست که قرآن و اسلام با کل یهودیان و مسیحیان و سایر پروان ادیان ستیز و جنگ داشته باشند بلکه با افرادی که ظلمستیز هستند دشمنی و مخالفت دارند؛ اگر جنگهایی هم با یهودیان مدینه صورت گرفته است در اثر تخلفات و عهدشکنی آنها بوده است؛ پیامبر(ص) وقتی در مدینه حاکم شدند قانون اساسی مدینه را تنظیم کردند و تا مدتی هم رو به بیتالمقدس نماز خواندند و با یهودیان قرارداد بستند که طرفین کاری به کار هم نداشته باشند ولی یهودیان توطئههای متعددی کردند و با مشرکین علیه پیامبر(ص) اقدامات خصمانه انجام دادند که یکی از آنها اقدام به قتل پیامبر(ص) بود که با نزول وحی، خنثی شد.
الان گروههایی چون داعش و طالبان کارهای خود را به سیره پیامبر(ص) نسبت میدهند، نوع مواجهه ما با اینها چگونه باید باشد و چه مقدار این رفتارها منطبق بر سیره پیامبر(ص) است؟
این رفتارها کاملا عکس سیره پیامبر(ص) و آیات قرآن است؛ قرآن فرموده است: مَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ؛ وظیفه پیامبر(ص) ابلاغ دین است و پیامبر(ص) مجبور نبود که دیگران را به دین دعوت کند لذا اغلب جنگهای پیامبر(ص)، دفاعی بوده و نه تحمیل عقیده و اینکه امروز افرادی کارهای زشت و خشنی انجام میدهند و آن را به پیامبر(ص) و اسلام نسبت میدهند کاملا خلاف قرآن است؛ قرآن کریم پیامبر(ص) را رحمت برای جهانیان و اسوه و الگو معرفی کرده است؛ ایشان آنقدر برای مردم دلسوز و مهربان و خواهان سعادت آنها بود که قرآن هشدار داده تو نباید به خاطر کسانی که نمیخواهند ایمان بیاورند خود را به هلاکت بیندازی. اینها به جای اینکه خودشان را با قرآن و پیامبر(ص) تطبیق بدهند قرآن را مطابق اعمالشان تفسیر میکنند.
اسلام جهادهای متعددی دارد که یک نوع آن جهاد مسلحانه و با شمشیر به عنوان جهاد اصغر است در حالی که جهاد اکبر، مبارزه با هواهای نفسانی و تهذیب نفس است؛ حتی در جهاد اصغر هم اسلام همواره توصیه به جوانمردی و فتوت در جنگ داشته است.
بعضا روایاتی از پیامبر(ص) و ائمه نقل شده است که با شرایط امروز سازگار نیست، آیا این روایات جعلی است یا اینکه باید طور دیگری تفسیر کنیم؟
برخی احکام تابع عرف و شرایط زمان و مکان هستند و فقها و مجتهدین باید آن را با شرایط زمان و مکان و عرفیات عصر خود بسنجند؛ مثلا یکی از موضوعات بحث ارث و دیه زن و مرد است؛ در بحث ارث، قانون اسلام این است که دختر نصف پسر خانواده ارث میبرد؛ در این مسئله باید همه جوانب کار را بیندیشیم، چون قاعدتا مخارج زندگی بر دوش مرد است و او باید نفقه بدهد و هزینههای مسکن و زندگی زن و فرزندان را تامین کند ارث بیشتر به او تعلق میگیرد. علامه طباطبایی در تفسیرشان بررسی کرده و معتقدند این حکمی عادلانه است. در مورد دیه هم این وضعیت وجود دارد؛ امام خمینی(ره) هم در رساله نوین خودشان این دلایل را آوردهاند ولی برخی قسمتی از قوانین را میگیرند و بقیه را رها میکنند و بی عدالتی را به اسلام نسبت میدهند.
ملاک برای سنجش روایات منتسب به پیامبر(ص) چیست؟
آیات قرآن قطعیالصدور هستند ولی بین مفسران در برداشت از آیه ممکن است اختلاف نظر وجود داشته باشد؛ در اینجا به نظر بنده، تفسیر قرآن به قرآن باید ملاک قرار بگیرد؛ در مورد روایات هم داریم که بسیاری از آنها نقل به مضمون است لذا قطعیالصدور نیستند و در دلالتهای آنها هم ممکن است تردید وجود داشته باشد، اینجا متخصصانی که به احادیث تسلط دارند باید وارد کار شوند و در نهایت هم باید به قرآن عرضه شوند و اگر منطبق بر قرآن بودند قابل پذیرش است در غیر این صورت قابل پذیرش نیست.
البته برخی روایات متواتر و قطعیالصدور هستند و اختلافی بین فرق مختلف مذهبی وجود ندارد مانند حدیث ثقلین و غدیر ولی بسیاری از روایات ضعیف و غیرقابل اعتماد هستند و حدیثشناسان باید نسبت به صدور آنها و یا دلالتهای آن اطمینان حاصل کنند.
اگر امروز پیامبر(ص) در بین ما بودند در مواجهه با مشکلات چه میکردند؟
مسلما پیامبر(ص) اگر امروز بودند آیات قرآن را در جامعه پیاده میکردند؛ پیامبر(ص) در ارتباط با وحی بودند و در عین حال در امور اجتماعی با مردم مشورت میکردند؛ ما آنچه را از آیات و روایات متواتر داریم همان سیره و سنت پیامبر(ص) است البته متناسب با شرایط ممکن است برخی اعمال، متغیر باشد. امروز باید بررسی کنیم ببینیم که کدام یک از رفتارهای ما منطبق بر سنت و سیره رسول الله(ص) است و اگر نیست در آن تجدید نظر کنیم.
در دوره پیامبر(ص) بحث حجاب و روزه و نماز و … تشریع شده و پیامبر(ص) هم موظف بودند تا احکام اسلامی رعایت شود، نحوه رفتار پیامبر(ص) با ناهنجاریها مثلا عدم رعایت حجاب از سوی برخی از بانوان و یا روزهخوری در ملا عام چه بود است؟
یکسری اصول هست که اصل آن باید رعایت شود؛ بی حجابی و عریانی در همه زمانها موجب رواج گناه و فساد در جامعه بوده و هست البته در نحوه حجاب و فروعات ممکن است تفاوت وجود داشته باشد ولی اصل آن باید رعایت شود. خیلی از موارد ثابت است مثلا عدالت که یک اصل ثابت است ولی چگونگی ایجاد عدالت اجتماعی، نسخههای مختلفی دارد؛ حجاب جزء اصول اسلام است ولی نحوه رعایت آن، نوع و رنگ پوشش میتواند متناسب با شرایط زمان و مکان متفاوت باشد، البته قطعا در امر به معروف و نهی از منکر شرایطی وجود دارد و تذکر دلسوزانه و از روی مهربانی تاثیر بیشتری دارد.