موسیقی جزء جدایی ناپذیر جامعه است/ حرام دانستن مظاهر هنر، سبب دینگریزی جوانان می شود
گفتگو با فاضل میبدی همزمان با اولین سالروز درگذشت استاد محمدرضا شجریان/
فاضل میبدی بر لزوم استفاده از هنر و موسیقی در جامعه تأکید کرد و گفت فتوا به حرمت موسیقی باعث دینگریزی بخشی از جوانان میشود.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، موسیقی، یکی از پرچالشترین موضوعات فقهی مسلمانان است. گروهی از فقهای شیعه و سنی فتوا به حرمت آن داده و گروهی آن را مجاز دانستهاند اما آنچه بیشتر در اذهان عمومی جا افتاده تقابل دین با موسیقی است. گروهی معتقدند که باید پای حرمت موسیقی ایستاد و حتی آلات موسیقی را از بین برد و گروهی معتقدند باید با موسیقی به ترویج دین پرداخت.
زنده یاد «محمدرضا شجریان»، استاد آواز و چهره نامی موسیقی ایران، از منتقدان اصلی مقابله با این هنر توسط برخی از نهادهای دینی بود و انتقادهای او این روزها در شبکههای اجتماعی توسط قشر جوان بازنشر میشود.
همزمان با اولین سالگرد درگذشت این هنرمند ایرانی، با حجت الاسلام و المسلمین «محمدتقی فاضل میبدی» از اساتید دانشگاه مفید قم، که سابقه دوستی طولانی با شجریان دارد، درباره انتقادهایی آن هنرمند فقید به برخی از نهادهای دینی گفتگو کردیم که از نظر می گذرد؛
سابقه آشنایی شما با استاد شجریان به چه زمانی برمیگردد؟
در اوایل دهه شصت که صدای ربنای استاد از صدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش شد و طنین آن اشعار بسیار زیبا و پرمعنای مولانا را با آواز بی نظیر شجریان شنیدم شیفته ملاقات با ایشان شدم البته قبل از انقلاب هم نام و آوازه ایشان را شنیده بودم و آوازشان را میشنیدم ولی شنیدن ربنا مرا بیشتر مجذوب ایشان کرد. لذا اواسط دهه شصت زنگ زدم و رفتم خدمتشان و نشستیم و گفتگو کردیم. ایشان از نظراتی که من درباره موسیقی داشتم خوششان آمد و این طور شد که بین ما رابطه برقرار شد.
تصویر ذهنی شما از استاد شجریان بعد از این ملاقاتها چه تفاوتی کرد؟
من نخست فکر می کردم که استاد فقط صدای خوبی دارند ولی دیدم که این فقط یکی از ویژگیهای ایشان است و ایشان ویژگی های عجیب دیگری دارند که در صدا پیدا نیست. مرحوم شجریان به ادبیات فارسی احاطه داشتند و اشعار بزرگان ادبیات مثل خیام، مولوی، سنایی، حافظ و سعدی را می شناختند. ضمن اینکه ایشان شعر شناس بودند مثلا می فهمید که شعر باید درچه ظرفیت زمانی و مکانی خوانده شود تناسب شرایط روزگار و شعر را حفظ می کرد.
ویژگی دیگر ایشان این بود که می دانست شعر را چطور بخواند درست خواندن شعر خیلی مهم است خیلی از خوانندههای ما بلد نیستند شعر را درست بخوانند مثلا به خاطر دارم که این شعر سعدی را که “هرگز حضور حاضر غایب شنیده ای ” می خواند من از ایشان سوال کردم که «حاضرِ غایب» درست یا «حاضر و غایب» که ایشان دلایلی داشت که حاضر و غایب درست است.
اگر ایشان مثل فروغی و تقی زاده یا جناب هوشنگ ابتهاج به تصحیح نسخ مثل نسخه حافظ می پرداخت موفق بود به نظرم می آید که تمام نسخ را می دید و خودش هم اجتهاد داشت در اینکه کدام نسخه درست یا غلط است.
صدای خوب او در همه کشورهای فارسی زبان نفوذ کرد و حتی غیرفارسی زبانان را به گفته خود جناب شجریان تحت تاثیر قرار داد. اما علاوه بر این صدای خوب، اهمیتی بود که برای آواز قائل بود در موسیقی هم آواز داریم هم تصنیف. تصنیف را همه بلدند بخوانند اما آواز کار هر کسی نیست. به نظر من شجریان تا الان در آواز بی نظیر بوده است.
ایشان بسیار عاشق کارش بود برای کارش وقت و سرمایه می گذاشت و بسیار پیگیر و سمج در کار بود. موسیقی کار اول ایشان بود ایشان با موسیقی عطار و حافظ و خیام و حتی شعرای معاصر مثل سایه یا اخوان ثالث یا اشعار مشیری را به خانه مردم برد. شجریان مردم و جوانان ما را با شعر فارسی و اشعار عرفانی آشنا کرد.
استاد شجریان گاهی سخنان گلایه آمیزی نسبت به برخی از نهادهای دینی داشت. منشا این گلایهها چه بود؟
دو گلایه داشتند یکی اینکه چرا موسیقی حرام است؟ که به نظر من ایرادش وارد بود. بالاخره اگر بخواهد صدای شجریان حرام باشد، این جفای بزرگی است. ممکن است که بعضی موسیقی ها بار منفی داشته باشد، آیا میشود گفت که صدای بنان یا تاج اصفهانی حرام است؟ حتی فکر می کنم دلیل قوی بر حرمت صدای زن نیز وجود ندارد، مگر اینکه مفسدهای در کنارش باشد و موضوع این حرمت با موضوع حرمت مطلقی که برخی برای آواز یا موسیقی قائل هستند فرق میکند.
آقای شجریان معتقد بود فتوا به حرمت موسیقی و ایجاد محدودیتهای غیرموجه برای آن، سبب حذف بخشی از فرهنگ جامعه ایرانی می شود. گله دیگر ایشان این بود که وقتی صدایش از تلویزیون پخش میشود باید تصاویر متناسب با آن موسیقی و آواز با آن پخش شود اما صدا و سیما خوب به این موضوع توجه نمی کرد.
مسیحیت از موسیقی در کلیسا و هنگام مناجات استفاده می کند، علت اینکه در برخی از کشورهای اسلامی مواضع بسیار سختی نسبت به موسیقی گرفته می شود، چیست؟
فقه شیعه فقهی پویا و مترقی است و قواعد و اصول آن مطابق با عقل است. اما در جامعه خود ما همچنان عده ای با تفکرات اخباریگری وجود دارند که می گویند مثلا چون در فلان روایت حرمت موسیقی مطرح شده، پس موسیقی حرام است. اما اینگونه نمی توان اجتهاد کرد. صرف وجود یک یا چند روایت در کتب روایی دلیل بر فتوا نمی شود. باید زمینه های آن را بررسی کرد.
صدا و سیمای ما باید بسیارجوان پسندتر عمل کند درحالی متاسفانه پاسخگوی نیاز نسل امروز نیست و همین امر سبب گسترش استفاده از ماهواره می شود که مفاسد خاص خودش را دارد. من بر این باورم که نباید جامعه و جوان را از صدای استاد شجریان محروم کنیم.
بیان گلایه چهره های هنرمندی مانند اقای شجریان از برخی از نهادهای دینی می تواند به ایجاد فاصله میان جوانان و این نهادها منجر شود؟
نیاز فرهنگی و هنری یکی از نیازهای مهم نسل جوان ما است حرام دانستن مظاهر هنر باعث دینگریزی می شود. نمی شود موسیقی را از جامعه گرفت چنانکه نقاشی و مجسمه سازی را نمیتوان گرفت.
در صدر اسلام مجسمه سازی حرام بوده است. این بخاطر شائبه بت پرستی بوده است. آوازه خوانی در برهه ای از تاریخ مفسده ای داشته است که بخاطر آن حرام بوده است.
نمی توان جوان امروز را از موسیقی محروم کرد. این بد است. این نسل بسیاری از اشعار مولوی و حافظ را از طریق همین موسیقی حفظ کرده اند. الان در صدا وسیمای ما یک سری موسیقی و آوازهایی پخش می شود که واقعا ناخوشایند است نه در دستگاه درستی است و نه شعر را درست می خواند و نه ترکیب درستی دارد و عجیب اینکه همین ریتم های زشت وارد مداحی های ما هم شده است. اینها هیچ همخوانی با معارف و فرهنگ غنی ما ندارد و برای چهره ادبیات و فرهنگ ما هم خوب نیست. خب اگر قرار به ایجاد محدودیت است که اینها باید اصلاح شود.
چرا نباید آن طنین زیبای ربنای استاد شجریان از صدا و سیمای ما پخش شود ایشان همان زمان که خواستار پخش نشدن صدای خود شد، ربنا را استثنا کرد و گفت این کار، متعلق به مردم است. ربنا یکی از کارهای فاخر و ماندگار استاد در حوزه دین است.
تقاضا داریم صدا وسیماجامعه را از صدای شجریان محروم نکند و در ماه رمضان مردم از صدای ربنای ایشان بهره مند شوند که صدایی ملکوتی و معنوی است.
از سوی دیگر باید فضای مناسب برای بحث و تبادل نظر درباره فتواهایی که قائل به حرمت موسیقی است کنار گذاشته شود.
انتهای پیام/