غفلتهای علمی و عملی در طول تاریخ موجب شده تا عموم مردم که نسبت به اصل مهدویت آگاهی دقیقی ندارند، در مسیر انحرافات مختلف فکری گرفتار شوند. شناخت و معرفی اصل مهدویت، استفاده بهینه از ابزارهای نو و پرهیز از قشریگری در تبلیغات دینی با محوریت انتظار راهی است که مانع پدید آمدن جریانهای انحرافی نوظهور و سوء استفاده از احساسات عموم مردم میشود.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، حجتالاسلام و المسلمین محمدرضا نصوری، معاون آموزش و پژوهش بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج)، نویسنده، پژوهشگر و فعال حوزه مهدویت در گفت و گویی به بیان دیدگاههای خود برای رهایی جامعه از جهل و انحرافها پرداخت.
راز برخی انحرافات بهوجود آمده در موضوع مهدویت در طول تاریخ چیست؟
یک اصل وجود دارد که هر مقوله مهم دارای اصالت مورد هجوم نسخههای بدلی قرار میگیرد. هر زمان مساله توحید مورد توجه قرار گرفت، حمله به آن نیز زیاد شد. زمانی که رسالت پیامبر(ص) رونق گرفت پیامبر دروغین ادعای نبوت کرد و نسخه بدلی از رسالت الهی را به نمایش گذاشت و منافق در برابر مومن قرار گرفت. بنابراین هجمه به موضوع مهدویت با نسخههای بدلی و مدعیان دروغین به دلیل اصالت موضوع و اهمیت آن است که طبیعی به نظر میرسد. آنچه مهم است تشابه حق و باطل است و ضرورت توجه به هشدارهایی که در متن دین اعم از قرآن و روایات آمده یا امروزه توسط علمای دین بیان میشود. نکته دیگر باز بودن دُکان کاسبان مهدویت است. به نظر من باید در این زمینه آسیبشناسی شود.
چه عواملی باعث انحراف مردم از مسیر حق و اثرگذاری مدعیان بین مردم میشود؟
مهمترین عامل، جهل عمومی و عدم شناخت کافی از معیارهای حق و باطل است. به عقیده من جهل مردم از مقوله مهدویت نتیجه کمکاری عالمان دین، متولیان و اهالی فرهنگ در معرفی صحیح مهدویت است. بیتوجهی به پیامدهای تحریف اصل مهدویت دلیل دیگری بر ایجاد جهل است.
یکی از معضلات تاریخی مهدویت که جامعه ما در چند سال اخیر گرفتار آن شده است تاکید بیش از اندازه به «نشانه محوری» و «تطبیق گرایی» در موضوع مهدویت است. برای رهایی از این آسیب چه باید کرد؟
منشأ گرایش مردم به نشانههای ظهور به جای زمینهسازی ظهور را باید پیدا کنیم. باید ببینم چه کسی این ذائقه را ایجاد کرده و راهبرد نشانه محوری شده است؟، وقتی مردم به این سمت هدایت میشوند به جای اینکه منتظر ظهور باشند و بستر آن را فراهم کنند منتظر پیدایش نشانههای ظهور هستند. چون نشانهمحوری اولا به ظهور ختم نمیشود بلکه موجب ناامیدی و تردید در اصل مهدویت میشود و ثانیا زمینه رونق کاسبی افراد دسیسه چین و فرصت طلب را نیز فراهم میکند. در فرمایشات رهبری هرگز از نشانهها سخن به میان نیامده بلکه زمینه سازی برای ظهور، ایجاد تمدن نوین اسلامی و ضرورت ایجاد تحرک در جامعه برای پذیرش مهدویت سخن گفته شده است. اما متاسفانه ذائقه و سلیقه مردم به سمت نشانهها و تطبیق علایم ظهور هدایت شد. این معضل را در یک دهه اخیر بیشتر شاهد بودیم و با نشر مطالبی تحت عنوان «ظهور بسیار نزدیک است» مردم به این سمت تحریک شدند. تا زمانی که راهبرد مهدویتگرایی معرفی نشود و مردم را به دنبال نشانهها و تطبیقها هل بدهیم، زمینه انحراف نیز فراهم خواهد شد. برای رهایی از این انحرافات باید چند رکن مورد توجه بیشتر مردم قرار گیرد؛ یقین به وجود امام، قطعی بودن ظهور، اولویت زمینهسازی ظهور تا نشانه گرایی، یقین به غیبت امام و نقش آفرینی مردم در ظهور و نهایتا شناخت اهداف برنامههای امام زمان که گسترش عدالت و معنویت است.
جامعه مهدوی چه ویژگیهایی دارد؟
مردم در جامعه مهدوی سه شاخصه را باید رعایت کنند؛ دین محوری، عزت محوری و تکلیف محوری. اگر این سه شاخصه رعایت شود تقوا، عدالت، پایبندی به اخلاق، احکام و عقاید اسلامی، بینیازی از خلق، ظلم ستیزی، مسوولیتپذیری در قبال خانواده و جامعه و… مورد توجه افراد جامعه قرار میگیرد. این جامعهای است که سبک زندگی مردم و مهندسی زندگی اجتماع اسلامیو منتظر است.
دولتمردان ما باید تلاش کنند بر اساس همان سه محوری که بیان شد مردم را به سمت و سوی فرهنگ انتظار هدایت کنند تا از فرهنگ ابتذال در امان بمانند. این نظامی است که بر اساس توحید، عدالت محوری و اخلاق محوری برای سعادت بشر توسط خاتمالانبیا طراحی شد تا به خاتم الاوصیا سپرده شود. ما در دوران غیبت کبری وظیفه داریم زمینهساز اجرای این طرح باشیم.
برخوردهای ذوقی و سلیقهای با موضوع انتظار و مهدویت، چالش جدی با اصل انتظار و جامعه سازی مهدوی دارد. آیا بیرون آمدن جریانهای انحرافی مانند انجمن حجتیه و بهاییت از دل مهدویت نتیجه این برخوردهای سلیقهای است؟
عوامل متعددی در شکلگیری این جریانها نقش داشته است، هدایت مردم به سمت علائم ظهور یکی از این عوامل است. ملاقاتگرایی و دعوت به تعقیب این مقوله یکی دیگر از عوامل شکلگیری جریانهای انحرافی از دل مهدویت است. وجود نابسامانیهای اجتماعی و مشکلات اقتصادی و فرهنگی عامل محرک دیگری است که موجب انحراف از اصل میشود.
نکته دیگر نبود متولی واحد در امر تبلیغ مهدویت است. اکنون موسسات و ستادهای متعدد با عنوان مهدویت فعالیت میکنند که به دلیل نبود سند و متولی واحد برخی کارها به موازیکاری ختم شده است.
مساله دیگری که آسیب جدی به مهدویت وارد کرده و موجب انحراف میشود برداشتهای نادرست از انتظار است، برخی انتظار را تنها در ذکر و دعا میبینند که نتیجه آن شکل گیری انجمن حجتیه شده است. برخی به دنبال استغاثه هستند و عدهای به دنبال علائم ظهور و… مجموعه این نگاههای تک بعدی به انحراف از اصل مهدویت ختم میشود. نکته دیگر بد عمل کردن انسانهای منتظر است، کسی که پشت شیشه ماشین «اللهم عجل لولیک الفرج» مینویسد نباید به حقوق سایر مردم تجاوز کند. کسی که در منزل دعای ندبه و عهد میخواند چگونه به خود اجازه میدهد به همسر و فرزنش بد اخلاقی کند یا در محیط کار حقوق همکار خود را نادیده بگیرد.
علاوه بر موارد یاد شده یکی از مهمترین دلایل انحرافات به وجود آمده از دل مهدویت کمکاری علمی و پژوهشی برای این موضوع اساسی است. ما چند رساله و پایاننامه با محوریت امام زمان و مهدویت داریم؟ چند کار پژوهشی متقن نوشته شده است؟ آیا موقوفات برای امام عصر(عج) بیشتر است یا امام شهید؟ آیا مباحث علمی و آکادمیک میتواند به تنهایی نیاز مردم برای شناخت مهدی(عج) را برآورده کند؟
قطعا مباحث علمی و ذوقی در کنار هم تاثیر بیشتری میگذارد. اما مساله مهم این است که از کدام مبحث علمی سخن میگوییم؟ کدام بحث آموزشی در مدارس، دانشگاهها و حوزههای علمیه به صورت جدی به مهدویت پرداخته است؟ چند فیلم خوب با موضوع مهدویت ساخته شده است؟ من یقین دارم ظرفیت وجود دارد اما همت نیست. افزایش تعداد مهدیهها و زائرین مسجد جمکران خوب است اما برای معرفی امام عصر(عج) کافی نیست. کافی است مقایسهای داشته باشیم بین دپارتمانهای علمیغرب علیه مهدویت با فعالیتهای محدود و معدود ما در کشور اسلامی! تاسفآور است. فضای علمیباید تقویت شود و در کنار آن از فضای هنری و رسانهای برای هدایت احساسات ناب مردم نسبت به امام زمان و جامعه مهدوی بهرهمند شویم.
یکی از مشکلات عمده ما در عصر حاضر، پدیدهها و انحرافات نوظهور از دل فضای گسترده و بی مرز مجازی است. برای مقابله با چالش انکار و تردید و حفظ باورهای مردم چه باید کرد؟
ما در دوران غیبت چهار چالش جدی داریم؛ فترت (فاصله از امام)، حیرت و سرگردانی، فتنه و یاس. هر یک از این چالشها درمان دارد. راه مبارزه با فترت و فاصله از امام دعوت از امام و فراهم کردن زمینه ظهور است، راه رهایی از سرگردانی تمسک به استدلال و عقلانیت است، راه مقابله با فتنههای آخرالزمان دفاع از رکن دین است و نهایتا ایجاد امید و نشاط در جامعه آخرین راه مقابله با چالشهای دوران غیبت است. برای رفع این چالشها عامه مردم و نخبگان درکنار یکدیگر باید انجام وظیفه کنند. ببینید آسیبها و چالشها روز به روز در حال گسترش و پررنگتر شدن است. هرجا ما غفلت کردیم دشمن از غیبت ما استفاده کرد. حاشیه شهر را رها کردیم، بهاییت و مسیحیت و وهابیت جایگزین شد، در مدارس، سینما و… کمکاری کردیم، دیگران سوء استفاده کردند. برای جبران گذشته باید در دو زمینه علمی و عملی اقدام شود. در حوزه علمی باید در نظامهای آموزشی با محوریت قرآن و متون دینی وارد عمل شویم و مبانی را به دانشآموز، دانشجو و طلبه بیاموزیم تا مانع اوجگیری جریانهای انحرافی شود. در بعد عملی هم باید به مردم آموزش دهیم تا از خرافات پرهیز کنند. علما و کارشناسان دینی باید همنشین مردم شده و از مردم فاصله نگیرند. تولیدات علمی را به سطح جامعه بیاوریم تا بی تفاوتی مردم نسبت به شناخت دقیق و علمی از بین برود. با این اقدامات میتوان جهل عمومی را خنثی کرد. با مدعیان دورغین مهدویت باید برخورد علمی شود.
اقدام مهم دیگری که باید انجام شود، تربیت شخصیتهای الگو برای عموم مردم است. شخصیتهایی مانند حاج قاسم و صیاد شیرازی در حوزه فرهنگ باید به مردم معرفی شوند. مکتب حاج قاسم باید رونق بگیرد. مراکز معتبر دینی باید به هنرمندان و فیلمسازان خوراک فکری برسانند تا تولیدات فاخر برای مردم تولید شود. در حالی که ما از هنر سینما غافل شدهایم هالیوود با تولیدات آخرالزمانی چهره دیگری از موضوع موعود و آخرالزمان آنگونه که خود میخواهد به تصویر میکشد. برای تحقق این خواستهها باید هزینه شود، موقوفهها به سمت توسعه فرهنگ مهدویت هدایت شود و از پژوهشگر و هنرمند فعال در این زمینه حمایت شود و در گام بعدی انتظار تولیدات فاخر داشته باشیم.