اسرائیل چه علاقه ویژه ای به بازنمایی دوران هخامنشیان برای ایرانیان پیدا کرده است! درست همین لحظه که به دنبال یادآوری حس ناسیونالیستی ما ایرانیان هست، ایضاً دل نگران بازگردانی شکوه و عظمت دارائی اعراب نیز می شود. گزاره هایی که در این دو توئیت مورد استفاده شده است، نماد و مصادیقی از سیاست های چندین و چند ساله تفرقه جویانه آن هاست. قوه تدبیری که برای چندمین مرتبه مرکز آرامش منطقه ای را نشانه رفته است.
گزارش اختصاصی ردنا (ادیان نیوز) – زبان رسانه همواره زبان ثابت و یک رنگی نیست. رسانه برای القای اهداف پشت پرده خویش متوسل به فرم و نمایش های گوناگونی می شود. گاهی از سیاستِ زمان، اسیر زبانِ کنایه و دیگر بار متوسل به صراحت بیان و گاهی به چرب زبانی متوسل می شود. اما به طور حتم، زبان رسانه سمبلیک است.
موضوعی که اخیراً از جانب هر دو حساب رسمی توئیتری-اسرائیل فارسی و اسرائیل عربی- رخ داد بایستی مورد تحلیل و واکاوی قرار گیرد. همان طور که در تصویر قابل مشاهده است؛
ابتدا توئیتر اسرائیل فارسی، چنین موضوعی را مطرح می نماید؛
نکته دانستنی: منشور حقوق بشر کوروش بزرگ یکی از موضوعات آموزشی در دبیرستان های اسرائیل است.
سپس حساب اسرائیل عربی در توئیتی از خلیج فارسی با عنوان «الخلیج العربی» خبر را منتشر می نماید.
با کنار هم گذاشتن این توئیت ها به پرسش های فراوانی می توان دست یافت. اما اصلی ترین سوال این است؛ مشخصاً این توئیت و اخبار با توسل به ادبیات و سیاست رسانه ای چرب زبانی در پی برانگیختن احساسات قومی، نژادی و برهم زدن سیاست های منطقه ای صادر می شوند؟
اسرائیل چه علاقه ویژه ای به بازنمایی دوران هخامنشیان برای ایرانیان پیدا کرده است! درست همین لحظه که به دنبال یادآوری حس ناسیونالیستی ما ایرانیان هست، ایضاً دل نگران بازگردانی شکوه و عظمت دارائی اعراب نیز می شود. گزاره هایی که در این دو توئیت مورد استفاده شده است، نماد و مصادیقی از سیاست های چندین و چند ساله تفرقه جویانه آن هاست. قوه تدبیری که برای چندمین مرتبه مرکز آرامش منطقه ای را نشانه رفته است.
سیاستی که چندی پیش به صورت واضح و صریح از زبان ژنرال و کارشناس صهیونستی بیان شد. «ایلی کارمون» در مصاحبه خود با پایگاه خبری الواقع السعودی اعلام کرد: «… با توجه به تلاش اسرائیل برای ترغیب آمریکا به مقابله با انرژی هستهای ایران، این کشور به یک استراتژی جامعتری برای رویارویی با ایران نیاز دارد. این استراتژی ممکن است شبیه ائتلافهای استراتژیک در دهههای شصت و هفتاد باشد که در سوریه و عراق افتاد و طی این استراتژی اقلیت کُرد برای رسیدن به خودمختاری و استقلال تلاش کردند و در این حالت ایجاد منطقه حائل بین سوریه و ایران برای اسرائیل مطرح میشود و این به معنای آن است که ایجاد فاصله میان ایران و سوریه برای اسرائیل بسیار حائز اهمیت است».
درست به همین دلیل نمی توان از کنار ماجرای اینگونه توئیت ها و اخباری که حاوی نماد و محتوای تفرقه افکنانه می باشند، به سادگی گذشت.
تجربه نشان می دهد اسرائیل با حمایت و تولید تفکرهای خطرناک ملی گرایانه و برانگیختن احساسات قومی، قبیله ای، مذهبی، نژادپرستانه و… در مناطق مختلفی از کشورهای مسلمان نشین حوزه خاورمیانه در پی دست یافتن به هژمونی و سیطره سیاست های تجزیه طلبانه خویش است. فلذا، آن منطقه «حائل بین سوریه و ایران» برای اسرائیل اتفاق نمی افتد، مگر با یک مسیر! مسیری که از تفرقه آغاز می شود با تجزیه طلبی پایان می یابد. ماحصل و ثمرات چنین وضعیتی با ترسیم بهشت سیاست های اسرائیل طلبانه در منطقه پیوند خورده است.
از طرفی دیگر، هیچ نفرین و طلسمی در خاورمیانه وجود ندارد. خاک خاورمیانه نفرین شده نیست. بلکه، ایجاد اختلاف و نزاع میان تفکرهای ملی-مذهبی با تمسک جستن بر تفرقه میان امت اسلامی در منطقه با حمایت ویژه رژیم صهیونیستی و دیگر هم پیمانان خود در خاورمیانه صورت می گیرد. پایی که همواره میان ماجرای طالبان، داعش، القاعده و شمار عظیمی از ناآرامی ها و مداخلات غیرمستقیم و مستقیمی که در جهان اسلام و ملل مختلف به میان آمده است همان موجودی است که اینگونه توئیت رانی می کند و به دفاع از احساسات ملی گرایانه ایرانیان برمی خیزد. سیاست صهیونیست برای امت اسلامی علی الخصوص میان اقوام اعراب و ایرانی همواره با یک نقشه صورت می پذیرد؛ تفرقه بیانداز و حکومت کن…