نادرشاه تفرقه مذهبی را عامل تفرقه سیاسی می دانست / تحقق وحدت اسلامی نیازمند اقدام دولتها است
رضا احمدی در گفتگوی اختصاصی با ادیان نیوز؛
کسانی که به تفرقه مذهبی دامن می زنند کسانیاند که دغدغه شخصی و یا فرقهای دارند. نادر به خوبی می دانست که انسجام سیاسی به وجود نخواهد آمد مگر اینکه وحدت اسلامی به وجود بیاید.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، طرح وحدت اسلامی هرسال در ماه ربیع الاول و همزمان با میلاد پیامبر گرامی اسلام به یکی از موضوعات مطرح جامعه ما تبدیل می شود. این طرح در طول تاریخ ایران از سوی صاحب نظران مختلف مطرح شده است. اکثر افرادی که به این موضوع پرداختهاند شخصیتهای علمی و مذهبی بودهاند اما در این میان نام چهرهای دیده می شود که با سایر مطرح کنندگان متفاوت است. نادرشاه افشار یکی از شخصیتهای برجستهای است که در قرن ۱۲ موضوع وحدت اسلامی را مطرح کرده است. یکی از نکات پر ابهام این است که شخصیتی مثل نادر که مرد جنگ و شمشیر و نیزه است چگونه بحث مدارای مذهبی یا وحدت بین مذاهب را مطرح کرده است؟ در آستانه ولادت پیامبر اکرم(ص) درباره نقش نادرشاه در مطرح سازی اندیشه وحدت امت اسلام با «رضا احمدی»، کارشناس تاریخ و استاد دانشگاه مفید قم به گفتگو نشستیم؛
چه شد که مرد جنگ آوری مانند نادرشاه چنین اندیشه ای را مطرح کرد؟
در این باره نظرات متفاوتی هست از جمله اینکه نادر تحت تاثیر شخصیت فرهیختهای مثل «میرزا مهدی استرآبادی» بوده است که از مهمترین تاریخ نویسان قرن ۱۲و از اندیشمندان برجسته به شمار می رود، اگر این نکته را بپذیریم پس خود نادرشاه هم زمینه مطرح سازی این بحث را داشته است.
چرا نادر معتقد بود که باید وحدت در جهان اسلام به وجود بیاید؟
نادر در زمانی به قدرت رسید که حکومت صفویه در سال ۱۱۳۵ ق توسط محمود افغان دچار اضمحلال و حکومت ۲۵۰ ساله صفوی توسط یک لشکر اندک ۲۰ تا ۴۰ هزار نفره افغانستانی از میان برداشته شد. بعد از انقراض صفویه آشوب عمومی در ایران به وجود آمد که باعث شد شخصیتی مثل نادر بروز کند.
در دوره صفویه به خصوص در آغاز حکومت و اواخر آن آهنگ یک نوع برخورد خاص و تفرقه انگیزانه در حکومت شنیده می شد.
صفویان مهمترین حکومتی بود که در ایران به وجود آمد و به قدرت رسید و بزرگ ترین خدمات را به ایرانیان کرد از این حیث ایرانیان مدیون شمشیر قزلباش صوفی صفویاند. اما چطور شد این حکومت در سنت های مذهبی پایه گذار، باورهای خاص در ایران شد؟ باورهایی که تا امروز ادامه دارد، عقایدی که مبتنی برلعن و نفرین و این مباحث حاشیهای است؟
اواخر حکومت صفویه یعنی در زمان شاه سلیمان و سلطان حسین، حکومت به تحکم مذهبی بازگشتند. طیفی از عالمان به دربار صفوی راه یافته بودند که مهمترین دغدغه شان برخورد با اهل سنت و دیگر فرق بود در حالی که در آن زمان بیش از نصف جمعیت ایران از بلوچستان، افغانستان، ترکمنستان، تاجیکستان، ازبکستان تا مرز چین همه اهل سنت بودند. در مرز شمال غربی از شمال گرجستان تا قفقاز تمام مسلمانان اهل سنت بودند. این اختلافات، واگرایی مذهبی موجب شده بود که اکثر مسلمانان با حکومت صفوی زاویه پیدا کنند و در نهایت موجب شد تا محمود افغان که از رعایای ایران بود و از فشار مذهبی و سیاسی حکومت به ستوه آمده بود بتواند، با یک تلنگر حکومت مقتدر صفوی را فرو بریزد.
«نادرشاه»؛ پایه گذار وحدت اسلامی
نقش نادر در این میان چه بود؟
نادرشاه ۱۴ سال حکومت کرد و در این مدت دو اقدام مهم و اساسی انجام داد؛ یکی احیای مرزهای ملی و دیگری ایجاد وحدت مذهبی بود.
نادرشاه از سال ۱۳۵ تا ۱۴۸ همراه طهماسب میرزا (جانشین شاه سلطان حسین) به مبارزه پرداخت و در راستای وحدت ملی بعد از آشوبی که در ایران در پی اضمحلال صفویه بوجود آمد، روسها و عثمانیهای شمال ایران تا منطقه قزوین را در اختیار خودشان گرفته بودند. در غرب کشور هم وضع همین گونه بود، قبائل و طوائف بر آن مناطق حاکم شده بودند و دولت مرکزی وجود نداشت. او مرزهای دولت صفوی را احیاو روسها را اخراج کرد، عثمانیها را عقب راند. ازبکها شرق کشور را مورد تاراج و هجوم قرار داده بودند، همه را سرکوب کرد.
زمینههای این حرکت کجا در نادر شکل گرفته بود؟
نادرشاه اهل خراسان بود، آنجا جمعیتی متشکل از شیعه و سنی سکونت داشتند و همواره شاهد درگیریهای دامنهدار در این زمینه بود. او لمس کرده بود که اگر وحدت اسلامی به وجود نیاید و مدارای اسلامی نباشد نمیتوان بر ایران حکومت کرد. اکثر نیروها و سربازهای نادر اهل سنت بودند. شیعیان عموما در مراکز ایران ساکن بودند و در سرزمینهای مرزی نبودند، بنابراین او تفرقه مذهبی را عامل تفرقه سیاسی می دانست.
کسانی که دغدغه وحدت دینی و اسلامی دارند کسانیاند که دغدغه گسترش دین را نیز دارند و می خواهند مسلمانان قوی شوند. کسانی که به تفرقه مذهبی دامن می زنند کسانیاند که دغدغه شخصی و یا فرقهای دارند. نادر به خوبی می دانست که انسجام سیاسی به وجود نخواهد آمد مگر اینکه وحدت اسلامی به وجود بیاید.
طرح نادر چه تفاتی با طرحهایی که در این زمینه مطرح شده دارد؟
طرح وحدت اسلامی نادر شاه کاملترین طرحی است که بیان شده ولی متاسفانه به ندرت به آن پرداخته می شود. ما همیشه در این زمینه از آیت الله بروجردی، آیت الله قمی و آیت الله منتظری صحبت می کنیم در حالیکه این بزرگواران طرحهای مقطعی و کوچکی داشتند؛ مثلا طرح آیت الله بروجردی یک بعد از وحدت اسلامی را پوشش میداد. یا نظریه آیت الله منتظری ایده وحدت اسلامی است اما نادرشاه قصد عملیاتی کردن این ایده را داشت که شامل سه مرحله بود.
مرحله اول در سال ۱۴۸ که در دشت مغان به عنوان شاه انتخاب شد برای پذیرش این مقام شروطی را مطرح کرد. اولین شرطش کنار گذاشتن مذهب اسماعیلی توسط ایرانیان بود در واقع قصد داشت ایرانیان باورهای صفوی را کنار گذارند؛ باورهایی که مبتنی بر سب و لعن خلفا و زوجات پیامبر(ص) بود را کنار بگذارند. چطور ممکن بود که اکثریت نیروهای سپاه نادر اهل سنت باشند و به حکومت خدمت کنند و برای حکومت بجنگند ولی از آن طرف مقدسات آنها مورد سب و لعن و نفرین باشند؟
او پیشنهاد کرد که مذهب جعفری که مبتنی بر آرای امام جعفر صادق(ع) و فقه جعفری باشد جایگزین باورهای شاه اسماعیلی شود بنابراین باید سب و لعن خلفا کنار گذاشته می شد در غیر این صورت وحدت ملی اتفاق نمیافتاد.
البته این نکته را در نظر داشته باشید که وقتی می گوییم وحدت ملی مراد ملت و کشور زمان نادرشاه است که از دریای سیاه واقع در گرجستان تا کوههای هندوکش تا مرز چین کشیده شده است.
مذهب جعفری جایگزین مذهب اسماعیلی شد
روسای قبائل پذیرفتند که مذهب و فقه جعفری جایگزین مذهب اسماعیلی شود. مرحله دوم طرح وحدت ملی نادر طرح وحدت با کشورهای اسلامی بود؛ ایران مظهر شیعیان و کشور عثمانی هم مظهر اهل سنت بود. اگر بین این دو وحدت ایجاد می شد موفقیت بزرگی بود. بنابراین نادر برای انجام این مهم نامه مفصلی خطاب به سلطان محمود اول نوشت که توسط یکی از نخبگان کشور برای دولت عثمانی فرستاده شد.
در این نامه نادرشاه نوشت؛ ما در ایران مذهب اسماعیلی را که مبتنی بر سب و لعن بوده است را کنار گذاشتهایم و از شما دولت عثمانی که خادم الحرمین هستید درخواست داریم که یکی از ارکان خانه کعبه را در اختیار شیعیان بگذارید.
ارکان خانه کعبه هر کدام در اختیار یکی از مذاهب مختلف اهل سنت بود به این طریق مذهب جعفری در مکه هم ظهور پیدا کند. بنابراین توافق باید امیرالحاجی را که ایران انتخاب می کند مورد احترام دولت عثمانی باشد. خرید اسرای شیعی مذهب ممنوع شود؛ یعنی در صورت بروز جنگ و گرفتن اسیر، دو طرف حق فروش اسیران را نداشتند و برای رفع اختلافات مذهبی بین دو کشور مهم ایران و عثمانی نمایندگانی از دو طرف در پایتختها حاضر میشدند.
گام سوم ایده جناب نادر که در سال ۱۱۵۸ مطرح شد دعوت از بزرگان مذاهب اسلامی از ایران، افغانستان، ماورالنهر، بین النهرین و عثمانی به نجف بود. آنجا یک کنگره با حضور نادر برگزار شد. او در آنجا گفتگوی بین مذاهب را نیز مطرح کرد و از نمایندهها خواست که درباره اختلافات قرآن و حدیث مذهبی گفتگو کنند. حاصل این گفتگوها بیانیه «وثیقه نجف» است که در آن تاکید می شود؛ ایرانیان پیرو مذهب جعفری هستند و دیگر سب و لعن خلفا و زوجات پیامبر وجود نخواهد داشت. دغدغه اش از میان برداشتن اختلافات فرقه ای و مذهبی بود تا با جهان اسلام همگرایی دینی به وجود بیاید و مذهب شیعه هم یکی از فرق اسلامی محسوب شود.
نادرشاه تا چه اندازه در اجرای این طرح موفق بود؟
متأسفانه مشکل اساسی این بود که دولت عثمانی با این طرح همراهی نکرد. نخبگان کشور ما مثل میرزا مهدی استرآبادی یا میرزا علی اکبر ملاباشی که از نیروهای مذهبی نادر بودند با وجود تلاشهای زیاد موفقیت آنچنانی نداشتند و صرفا یک تلنگری زده شد.
بنده معتقدم چه بسا دیگرانی هم که وحدت اسلامی را مطرح کردند تحت تاثیر جناب نادر بوده اند. نکته بعدی کارشکنی دولت عثمانی است که عامل شکست طرح بود و دیگر اینکه متاسفانه نادرشاه کشته شد و این طرح به اجرا در نیامد ولی سرآغازی برای یک اقدام عملی بود.
در زمینه وحدت اسلامی مشکل تئوری نداریم برای اجرا دولت های اسلامی باید وارد شوند یک ورود معتقدانه و عملی نه شعاری و تبلیغاتی که پس از چند روز به فراموشی سپرده شود، دولت ها باید به الزامات شعار وحدت پایبند باشند، اگر دولت ها وارد این موضوع نشوند وحدت اسلامی به هیچ عنوان محقق نشده و نخواهد شد.