می توانیم ۷ آبان را نمادی از روز زاده شدن آنچه امروز سرزمین و دولت ایران می نامیم بدانیم و گرامی اش بداریم، و پاسدار حوزهی تمدن و اندیشه ای باشیم که میراث دارش هستیم.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، دکتر آزاده احسانی در یادداشتی به ضرورت اختصاص روزی با نام کوروش در تقویم ایرانیان پرداخته است که در ادامه می خوانید؛
ملت ایران جزو انگشت شمار ملتهایی هستند که از دیرباز در عین تکثر، دارای یک هویت یکپارچه و واحد در پهنهی سرزمینی فلات ایران بودهاند. ملتی که به باور هگل تاریخ با آنان آغاز می شود زیرا خالقان نخستین دولت بوده اند. این مردم ساکنان سرزمینی هستند که با نام ایران ویج (ائیرینم وئجه در زبان اوستایی) دست کم از حدود ۳۲۰۰ سال پیش شناخته می شده است.
نامی که به اشکال مختلف مانند ایران ویج، آریان و ایران در روزگاران دراز تاریخ این سرزمین هم نام خاک بوده است هم نام دولت و هم نام ملت. ملتی که در پهنهای از زمین میزیستهاند که جزو مناطق سرچشمهی تمدن بشری به شمار میآید، و به واسطهی جغرافیای ویژهی این نقطه از زمین- که امروزه هم چهارراه تلاقی شرق و غرب به شمار می آید- همواره در درازای تاریخ جایگاه تبادل فرهنگها و اندیشهها بوده است، و شاید همین جغرافیای ویژه و هویت و فرهنگ ریشهدار و دیرینه است که موجب میشود این سرزمین از جمله معدود سرزمینهایی باشد که در عین حفظ هویت، پذیرای فرهنگها و اندیشههای نوین شرق و غرب گیتی بوده و همواره هر آنچه را که جذب کرده است با رنگ و بوی ایرانی برون تراویده و در شرق و غرب گیتی گسترانیده است.
اما در این میان، آنچه این جغرافیا را ویژه میکند ملت فرهنگ آفرین و اندیشه پروری است که در این پهنه زیستند و از خود یادگاران گرانبهایی نه فقط برای ایران بلکه برای فرهنگ و دانش جهان بر جای گذاشتند. و چند سالیست که به بهانهی بزرگداشت یکی از مردان تاریخ ساز این سرزمین، روز ۷ آبان ماه، گرامی داشته می شود.
درباره ی چرایی انتخاب این روز بر اساس سالنامهی بابلی نبونئید –شاه بابل- سخن بسیار گفته شده است. از آنجا که کوروش در این روز بدون جنگ و خونریزی –امری که در جهان باستان به ندرت اتفاق می افتاد- وارد بابل شده است، و از آنجا که تاریخ شاخص دیگری از حوادث مهم دوران فرمانروایی کوروش در دست نیست انتخاب این روز انتخاب مناسبی به نظر می آید.
اما چرا کوروش و چرا گاهشمار امروز ما نیاز به روزی برای بزرگداشت وی دارد؟ کوروش از آن دسته از فرمانروایان تاریخ این سرزمین است که تقریبا در هنگامه ی زندگی اش –ونه در تاریخی بسیار دورتر از زمان زندگی اش- به دلایل گوناگون به نیکی نامبردار شد، و در نوشتارهای برجستهی اقوامی که از آنان نوشتارهایی بر جای مانده است -چون بابلیان، یونانیان و یهودیان- از وی به شکلی اسطورهای یاد شد.
هر چند کوروش تنها یکی از نمایندگان تاریخ و فرهنگ ایران است، اما از آنجا که این فرد در زمان زندگیاش فرمانروایی ای در پهنهی سرزمینی ایران پدید آورد که متون تاریخی موجود، مانند آن را پیش از کوروش نشان نمیدهند، وی میتواند نماد تولد فرمانروایی (دولت) سرزمینی ایران شمرده شود.
در اینجا نکتهی کلیدی شخص کوروش نیست، کوروش برآیندی از فرهنگ و اندیشهی سرزمینی است که در آن برای نخستین بار دولتی پدید آمد که با مردمان تحت حاکمیت خود تعاملی داشت که -به گواهی اندک بازمانده های تاریخ- دست کم در مقاطعی، بر اساس خودکامگی و زورگویی متداول زمانهاش نبوده است. فرمانرواییای که بر اساس اسناد بایگانی تخت جمشید، برای کار به مردمان مزد میداد، دولتی که هنگام لشکر کشی –بر اساس استوانهی متفاوت کوروش- گاهی حامل پیام صلح بود و برای اداره امور از راهکارهای دیگری جز قتل و غارت و ایجاد رعب و وحشت نیز استفاده می کرد، کاری که در جهان باستان اگر بی نظیر نباشد کم نظیر است.
پس می توانیم ۷ آبان را نمادی از روز زاده شدن آنچه امروز سرزمین و دولت ایران می نامیم بدانیم و گرامی اش بداریم، و پاسدار حوزهی تمدن و اندیشه ای باشیم که میراث دارش هستیم.
منتشر شده در کانال تلگرامی حجت السلام مهراب صادق نیا