بهشت واقعیتی جدا از وجود افراد است یا ظهور و بروز عقاید و ملکات انسانها در وجود خودشان میباشد؟
ردنا (ادیاننیوز)- نوشتاری از حجت الاسلام والمسلمین حمیدرضا شاکرین عضو هیات علمی گروه منطق فهم دین پژوهشگاه برگرفته از کتاب ارزشمند «زندگی در بهشت»
بهشت در عین اینکه تجسم عقاید حقه و کنشها و منشهای صالح است واقعیتی عینی و خارجی است. برای روشن شدن این مطلب باید قدری دقیقتر در تعابیر اهل معرفت نگریست.
در تعابیر اهل معرفت گاهی چنین یافت میشود که بهشت در انسان مؤمن است، نه اینکه انسان در بهشت باشد؛ یا اینکه بهشت قائم به انسان صالح است، نه آنکه انسان نیازمند بهشت و وابسته به آن باشد و مانند آن.
معنای درست قیام بهشت به انسان و استقرار آن در او، این نیست که بهشت نظیر مفاهیم حصولی و صور ذهنی قائم به نفس انسان و ذهن اوست؛ زیرا مفاهیم و معانی فاقد واقعیت و اثری در خارج از ذهن عالماند.
در حالیکه حقیقت بهشت، موجود عینی و منشأ آثار فراوانی است. همچنین اینگونه نیست که بهشت، نظیر صورتهای مثالی در رؤیا به مثال متصل انسان متکی است، نه مثال منفصل و برای دیگران قابل رؤیت نیست.
بنابراین اولاً، بهشت موجود خارجی است؛ ثانیاً، آثار فراوان عینی دارد؛ ثالثاً مورد مشاهده دیگران قرار میگیرد؛ لیکن زمام وجودی آن به اذن الهی در قلمرو اراده انسان مومن است به طوری که با اراده وی یافت میشود و دوام مییابد.
نظیر آنچه با اراده حضرت موسی(ع) یافت میشد و دوام مییافت، نیز مانند آنچه با اراده حضرت عیسای مسیح(ع)به اذن خدا خلق میشد و در قلمرو اختیار آن حضرت قرار داشت.
مرحوم امین الاسلام طبرسی(قده) نیز در ذیل آیه (عَیْناً یَشْرَبُ بِها عِبادُ اللَّهِ یُفَجِّرُونَها تَفْجیراً) بر آن میشود که نهرهای بهشتی بدون کندن زمین؛ بلکه بر اساس اراده مومن و آنچه اوترسیم میکند، بدون هیچ رنج وتلاش دشواری جاری میشود.[۱] بنابراین جریان چشمههای بهشت در قلمرو اراده بهشتیان است نه اینکه مانند این دنیا، انسان تابع چشمه باشد.[۲]
حضرت امام خمینی (قده) نیز در این باره مینویسند:
بعضى از اهل معرفت روایت نمودند از رسول اکرم صلّى اللَّه علیه و آله راجع به اهل بهشت که ملکى مىآید پیش آنها؛ پس از آن که اذن ورود مىطلبد وارد مىشود و نامهاى از جناب ربوبیّت به آنها مىدهد بعد از آن که از خداى تعالى به آنها سلام ابلاغ نماید. و در آن نامه است براى هر انسانى که مخاطب به آن است:
مِنَ الْحَىِّ القَیُّومِ الَّذى لا یَموُتُ الَى الْحَىِّ القَیُّومِ الَّذى لا یَمُوتُ. امّا بَعْدُ، فَانّى اقُولُ لِلشَّىْءِ کُنْ فَیَکُونُ. وَ قَدْ جَعَلْتُکَ تَقولُ لِلشَّىْءِ کُنْ فَیْکونُ. فقال صلى اللَّه علیه و آله: فلا یَقولُ احَدٌ مِنْ اهْلِ الجَنَّهِ لِلشَّىْءِ کُنْ الّا وَ یَکُون.[۳]
در عین حال ممکن است قیام بهشت به انسان، گونههای دیگری نیز داشته باشد؛ اما به هر صورت این قیام به معنای نفی وجود و اثر خارجی و عینی آن نخواهد بود.
از طرف دیگر بر اساس حکمت متعالیه معاد حقیقی انسان همان نفس وی و ملکات و منشها و کنشهای اوست که توسط نفس به صورت عذاب و نقمتها یا لذایذ و نعمتها تجسم مییابند.
بنابراین بهشت و جهنم در درون انسان نهفته است، لکن حجاب های دنیوی مانع توجه به آن است، چنانکه قرآن می فرماید: «لَقَدْ کُنْتَ فِی غَفْلَهٍ مِنْ هَذَا فَکَشَفْنَا عَنْکَ غِطَاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْم حدیدَ».[۴]
صاحب تفسیر بیان السعاده نیز در تبیین این مطلب میگوید: «نفس انسان از جنبههای حیوانی نمونهای از دوزخ و انواع عذاب جهنّم است؛ اگر انسان واقعاً از خدا غایب و غافل باشد و از آخرت و ولایت منقطع گردد و ولایت را به طور کلی فراموش کند هم اکنون در دوزخ قرار گرفته و جهنّم بر او محیط است، و اگر از ولایت نبریده و به آن ایمان داشته باشد جهنّم بر او سرد و سلام خواهد بود و از انواع عذاب و آلام چیزی احساس نخواهد کرد»[۵]
[۱] طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱۰، ۶۱۷.
[۲] آیه الله جوادی آملی، توحید در قرآن، ص ۱۵۳.
[۳] امام خمینی، آداب الصلوه، ص ۳۳، به نقل از: علم الیقین، ج ۲، ص ۱۰۶۱؛ نیز بنگرید: همو: شرح چهل حدیث، ص ۴۷.
[۴] سوره حدید، آیه ۲۲؛ به راستی از این حال در غفلت بودى. ولى ما پرده از دیدگانت برداشتیم، پس امروز دیدهات تیزبین شد.
[۵] بیان السعاده، ج ۳، ص ۲۱۰.