امام صادق (ع) موضوعات روز جامعه خود را مطرح میکرد. امام به دنبال خاک پاشیدن در دهان طرف مقابل نبود.
به گزارش خبرنگار ردنا (ادیان نیوز)؛ حجت السلام و المسلمین دکتر شریعتمداری استاد دانشگاه ادیان و مذاهب قم همزمان با شهادت امام صادق علیه السلام اخلاقمداری این امام در مناظره با پیروان سایر ادیان و مذاهب را یکی از ویژگیهای اصلی مناظرات ایشان دانست و گفت: امام صادق علیه السلام هیچ وقت به دنبال تحقیر و منکوب کردن طرف مقابل نبود.
شریعتمداری گفت: دوران امامت امام صادق علیه السلام در نیمه اول قرن دوم واقع شده بود. مرکزیت امامت ایشان در مدینه بود و رفت و آمدهایی به شهرهای دیگر از جمله به کوفه داشتند. با وجود اینکه مرکزیت امامت ائمه علیهم السلام عموما مدینه بوده، اما در این شهر هیچ وقت شاهد ثقل شیعی نبودیم و در قرن دوم کوفه و عراق مرکزیت تجمع شیعی را داشت و عالمان شیعه زیادی در آن بودند.
وی افزود: کوفه و شهرهای دیگر عراق که در زمان حکومت اسلامی ایجاد شدند، میزبان جریانهای مختلف فکری و مذهبی بودند. سرزمینهای تازه فتح شدهای مانند ایران نیز شاهد حضور ادیان قدیمی خود آن مناطق و جریانهای نوظهور بود. در میان مسلمانان نیز جریانهای کلامی بزرگی شکل گرفته بود. برخی از جریان کلامی مانند جریان خوارج نیز از قرن اول باقی مانده بودند و جریان معتزله نیز در قرن دوم شکل گرفته بود؛ حتی دهریها هم که به عنوان زندیق یا دهری شناخته می شدند در سرزمینهای اسلامی حضور فعال داشتند. مرکزیت علمی در آن روزگار اول بصره، بعد کوفه و سپس بغداد بود. در ایران هم شهرهای مهمی وجود داشت که آنها هم از لحاظ علمی کمکم جایگاهی پیدا کردند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: مردمانی که تازه مسلمان شده بودند، باورهای خاص خود را داشتند و سوالات جدیدی را مطرح کرده و پیش روی عالمان مسلمان قرار میدادند. منازعات فکری نیز که اکثرا خواستگاه سیاسی داشت در بین مسلمانان رواج داشت و از حالت سیاسی به موضوع عقیدتی تبدیل شده بود. همه این گروهها فعال بودند و عالمان خود را داشتند. شرایط سیاسی هم ثبات نداشت. دوران سقوط امویها و روی کار آمدن عباسیها و آغاز اقتدار آنها بود. عباسیها هنوز استحکام لازم را نداشتند. طبیعتا فضا برای کسانی که دغدغه فکری داشتند بازتر بود. در چنین شرایط سیاسی و مذهبی، امام صادق علیه السلام در مرکز و کانون منازعات قرار داشت. ایشان مورد مراجعه عقلگراها بودند، هم مورد مراجعه افرادی که گرایش حدیثی داشتند. حتی کسانی که گرایش دهری و زرتشتی داشتند نیز وارد میدان گفتگو با آن حضرت میشدند و میدانستند ایشان از لحاظ علمی قابل احترام است و به مباحثات میدان میدهد. آنها حتی در موسم حج خدمت حضرت رسیده و با ایشان گفتگو میکردند. امام نیز گاهی خودشان وارد بحث می شدند و گاهی نیز یاران متمکن و مسلط بر کلام و مناظره و گفتگو را دعوت میکردند تا با این افراد مناظره کنند.
امام صادق (ع) موضوعات روز جامعه خود را مطرح میکرد
شریعتمداری درباره موضوعاتی که در این مناظرات مطرح میشد گفت: سلوک فقهی و اخلاقی و تاکید بر عقل و توحید در بیانات حضرت دیده میشود. وقتی بحث مناظره پیش میآید فرد باید به آنچه که در مناظره طلب شده پاسخ بگوید و بیانات حضرت نشان دهنده موضوعات مطرح شده در آن روزگار است. مثلا برهانهای اثبات خدا که اصلا در قرن اول مطرح نیست، در قرن دوم در بیان حضرات ائمه دیده میشود. تاکید بر عقل و نظریه امر بین امرین از دیگر موضوعاتی است که به آنها پرداخته شده است؛ حال آنکه در قرن اول نفی جبر، مطرح است.
شریعتمداری درباره اصول و آداب گفتگوهای امام صادق علیه السلام گفت: حضرت معمولا ابتدای به مناظره و گفتگو نداشتند. اگر درخواست و مطالبهای بود وارد مناظره می شدند. هدف اصلی نیز در مناظرات روشن شدن موضع درست برای طرف مقابل بود. آنها به دنبال منکوب کردن، رسوا کردن، تحقیر کردن و اقرار گرفتن از طرف مناظره نبودند. مواردی بود که امام مناظره را با وجود اینکه همه فکر می کردند الان فرد مقابل اظهار عجز کند، قطع میکردند. وقتی یاران حضرت به ایشان ایراد میگرفتند که چرا ادامه ندادید میگفتند همین که حق روشن شد کفایت میکردند.
امام به دنبال خاک پاشیدن در دهان طرف مقابل نبود
وی افزود: مناظره برای مناظره در سیره امام مطرح نیست. در عراق خودِ مجادله اصالت داشت تا افراد نشان دهند که چقدر قدرت مناظره دارند. امروزه نیز این موضوع در مناظرات و گفتگوها دیده میشود اما امام به دنبال خاک پاشیدن در دهان طرف مقابل نبود. یک شامی از امام درخواست مناظره میکند و امام هم دنبال هشام بن سالم و یاران دیگر خود میفرستند. هشام بن حکم هم جوان است و با این وجود، امام منتظر رسیدن او میشوند. اینها در عرصه های مختلف با شامی مناظره می کنند. نهایتا آن شامی کوتاه می آید و بعدها شیعه می شود. بعد از تمام شدن مناظرهها، امام به ارزیابی آن می پردازند. یکی از اصولی که امام به آن اشاره میکنند این است که نباید سخن باطل را با سخن باطل دیگری پاسخ داد. گاهی اینگونه می شود که ما سخن باطلی را نقل می کنیم و چون قدرت مناظره بیشتری داریم حرف ما حق جلوه می کند و در هر صورت طرف مقابل را منکوب میکنیم. امام این روش را نمیپذیرند. ما نباید فقط به دنبال ابطال سخن دیگران و اسکات خصم با استفاده از هر وسیلهای باشیم.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: متاسفانه ما نمونههایی را در میراث شیعه داریم که به این اصل رعایت نشده است. کسانی را داشتیم که روایات اهل سنت درباره تحریف قرآن را میآوردند تا به رخ آنها بکشند. کم کم این روایات جزء روایات ما شد. وقتی سخن باطلی برای ابطال غیر، مطرح شود، این سخن در بین افراد جا باز می کند. تسلیم کردن افراد و شیعه کردن آنها به هر قیمتی مطلوب ائمه ما نیست.
ائمه به دنبال تبدیل کردن شیعیان به ضبط صوت نبودند
شریعتمداری گفت:. ائمه به مطالبی که تاثیر عملی جدی نداشت نمیپرداختند. . آنها مطلبی را که سبب اختلاف در شیعه و یا سبب اختلاف در مسلمانان میشد مطرح نمیکردند. مثلا قصه خلق قرآن. به اینگونه پرسشها پاسخ کلی میدادند. حضرت تلاش داشتند که شیعیانی دارای قدرت گفتگو پرورش دهند. مسائلی بوده که ائمه درباره آنها داوری صحیح و قاطع نمی کردند. چون مساله حیاتی نبود و از طرفی نمی خواستند در هر مساله ای نظر بدهند. معتقد بودند شیعیان با گفتگو رشد می کنند و خوف فتنه نیز از مساله نمی رود.
وی افزود: امروزه هم مباحثی وجود دارند که اشکالی ندارد اهل علم درباره آن بحث کنند. اما اینگونه نیست که اگر بحث رها شود، موضوع کفر و ایمان پیش بیاید. نباید این مسائل سبب تکفیر افراد شود. ائمه به دنبال تبدیل افراد به ضبط صوتی که سخن آنها را تکرار کنند نبودند. میگفتند ما القاء اصول می کنیم و شما فروع را به دست بیاورید. امام از هشام به دلیل این رویه تقدیر می کنند.