سالگرد کودتای علیه محمد مرسی؛ آینده اسلامگرایی در هالهای از ابهام
پس از سقوط دولت محمد مرسی و دستگیری گسترده عوامل اخوان المسلمین، حال این روزهای سازمان از شرایط خوبی برخوردار نیست.
به گزارش ردنا (ادیاننیوز)، امروز، اخوان در یک چهارراه واقع است. پیش از انقلاب ژانویه ۲۰۱۱، با وجود سرکوب رژیم مصر؛ اخوان المسلمین به عنوان جماعتی هویت ساز با پیچیدهترین سازمان در اوج بود. اما از زمان انقلاب ژانویه و به ویژه پس از کودتای سال ۲۰۱۳ و سقوط دولت محمد مرسی و دستگیری گسترده سران اخوان، این سازمان با چالشها و مشکلات زیادی رو به رو بوده است.
تجربه اخوان در جایگاه قدرت، بسیاری از ضعفهای آن در ارتباط با چگونگی اِعمال حاکمیت و برخورد با دیگر نیروهای ایدئولوژیک را نشان داد. بدلیل اینکه «جبرگرایی دینی» دال مرکزی گفتمان اخوان شده بود عملا اخوان نتوانست فراتر از مرزهای ایدئولوژیک، نیروهای دیگر را در بر گیرد. در واقع، دوره حاکمیت مرسی کوتاه بود و به طور ناگهانی پایان یافت اما آشکار بود که او نه به منزله یک دولتمرد بلکه به عنوان عضو اخوان عمل میکند. علاوه بر این، از نظر اجتماعی و اقتصادی، شکست خورد و با بیاعتنایی به «امر اجتماعی» و بی توجهی به معیشت مردم خیلی زود از جایگاه ریاست جمهوری مصر کنار رفت.
در طی این سالها، تصویر و اعتبار اخوان اگرچه به تدریج اما به شدت آسیب دیده است. اخوان نتوانست با آرزوها و امیدهای انقلاب ۲۰۱۱ همگام شود و پروژه اصلاحاتش، چیزی به جز سراب نبود. رژیم سیسی نیز پس از کودتا، اخوان را بی اعتبار کرد و آن را به منزله یک سازمان تروریستی معرفی کرد که بر تصویر آن اثر گذاشت و باعث انزوای آن شد. از سوی دیگر، پس از رویدادهای بهارِ عربی، جوانان جمعیت اخوانالمسلمین تغییر و تحولات فراوانی را تجربه کردند و به نوعی احساس سرخوردگی دچار شدند. برخی عوامل باعث رانده و جدا شدن جوانان از اخوانالمسلمین شد که در نهایت، روابط نسل جوانان جمعیت اخوان با سازمان را به وضعیت بحرانی رساند. سوال جوانان اخوان این بود که حرفهای زیبا چه زمانی به راهکارهای عملی تبدیل میشوند؟!
در حال حاضر، اخوان با مبارزه بی رحمانه سرکوب روبه رو است که از دهه ۱۹۹۰ تاکنون آن را تجربه نکرده بود. به نظر می رسد رژیم السیسی مصمم به محو جنبش و پایان دادن به حیات سیاسی آن است و حتی اگر السیسی در این کار شکست بخورد، که بسیار محتمل است، اخوان برای بازسازی شبکه اجتماعی و بهبود تصویر خود به زمان و تلاش زیادی نیاز دارد. در تحلیل وضعیت فعلی اخوان، نباید از تاثیر عوامل خارجی غافل شد. از تاثیر نزدیکی روابط ترکیه و مصر گرفته تا تاثیر قدرت گرفتن طالبان بر تشدید بحران اخوانالمسلمین . حال سوال اینجاست که آیا سازمان اخوانالمسلمین به پایان عمر خود رسیده است؟ یا میتواند دوباره کمر راست کند؟ . گزینههای خروج از بحران و مسیر آینده اخوان المسلمین چیست؟
اخوان در چند سال گذشته فراز و فرودهای زیادی را در فاصله با قدرت داشته است و از جایگاه مخالف قدرت تا جایگاه مقابل آن را طی کرده است. تجربه اخوان بعد از بهار عربی این بود که استراتژی صبر و سکوت را پیشه کرده است. به نظر میرسد اعضای اخوان، در برزخ میان بازگشت به روزهای قدیمی، یه گرایش انقلابی گری روی آورند، برای آنکه اخوان جایگاه سابق خود را دوباره کسب کند و تبدیل به یک نیروی اجتماعی قوی و تأثیر گذار شود، در استراتژیها و راهبردها، ساختار و سازمان خود نیاز به بازاندیشی دارد تا با محیط پس از قیام انطباق یابد. به هر حال، تأثیر و آینده آن، غیر قطعی باقی خواهد ماند مگر آنکه بتواند این چالش ها را حل کند.