در پنج نشست دورهی پیشرفته جریان شناسی ادیان ابراهیمی از سری نشستهای «کلمه سواء» محقق و نویسنده کلیمیان ایران آقای دکتر «آرش آبائی» با اشاره به آراء فقها و فیلسوفان کلاسیک دین یهود، بیان کرد: موسی ابن میمون معتقد است که از طریق عقل میتوان به کل شریعت دین یهود و آنچه تورات ذکر میکند دست یافت، اما این راهی طولانی بوده و وحی و ایمان راه کوتاه تر و سریعتری است.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، در نشست نخست جریان شناسی ادیان ابراهیمی، آرش آبائی به تشریح زبانهای یهودی شامل عبری، آرامی، ییدیش و فارسیهود پرداخت. وی در نشست دوم به بیان ۱۰ باب از کتاب وظایف قلبها نوشتهی فیلسوف یهودی به نام «بحیا ابن یوسف ابن پاقودا» پرداخت. این کتاب یکی از مهمترین کتب در ادبیات یهودی قرون وسطا بوده و تأثیر عمیقی بر ادبیات زاهدانه و اخلاقی گذاشته است. متن عربی این کتاب با کلمات و آیات عبری در سال ۱۳۹۸ توسط آرش آبائی و دکتر حسین علیجعفری (نشر حکمت و عرفان) ترجمه و منتشر شد.
آبائی در این نشست خاطرنشان کرد: این کتاب در ۱۰ باب توحید، عبرت گرفتن از خلایق، التزام به اطاعت خدا، توکل بر خدا، اخلاص عمل، تواضع، توبه، محاسبه نفس، زهد و محبت خداوند تنظیم شده است.
وی با اشاره به اینکه ابن پاقودا میگوید «در دین وظایف به دو بخش علم ظاهر و فرایض قلبی یا علم باطن تقسیم شده است»، عنوان کرد: تأکید او بر این است که فرایض عملی دین را هرچقدر دقیق انجام دهیم اگر داخل آنها معنایی نباشد یا همراه با وظایف قلبی انجام نشود، ارزش نداشته و بی معنا خواهد بود، پس یک فرد یهودی اگر بخواهد شریعت یهود را کامل انجام دهد باید به بخش قلبی نیز توجه کند.
در سومین نشست دوره پیشرفته جریان شناسی ادیان ابراهیمی با موضوع «درآمدی بر فلسفه یهود و نگاهی به کتاب دلالت الحائرین»، آرش آبائی با اشاره به فیلون اسکندرانی، عنوان کرد: او در قرن اول میلادی نخستین فیلسوف دینی در حوزه یهود بوده و بعد از او صدای فلسفه در یهود تقریبا خاموش میشود تا شروع قرون وسطا؛ یعنی بعد از ظهور اسلام و مسیحیت در سال نهم میلادی فلسفه ورزی و فیلسوفان یهودی آشکار میشوند و تا پایان قرن ۱۵حدود ۵۲ فیلسوف صاحب اثر یهودی ظهور میکنند.
آبائی پس از مرور شخصیتهای فلسفی و آثار ایشان، با اشاره به کتاب دلالت الحائرین (مورِه نِووخیم) نوشتهی موسی ابن میمون گفت: تلاش این فقیه و فیلسوف یهودی این است که شریعت و عقلانیت را با هم وفق دهد و او معتقد است که از طریق عقل میتوان به کل شریعت یهود و آنچه تورات ذکر میکند دست یافت، اما این راهی طولانی بوده و وحی و ایمان راه کوتاهتر و سریعتری است.
پژوهشگر یهودی بیان کرد: موسی ابن میمون در مورد ارادهی انسان میگوید انسان آزاد است اما ارادهی سرمدی خداوند این است که آدمی بر اساس ارادهی خودش «در محدودهی قدرت الهی» عمل کند.
آبائی بیان کرد: موسی ابن میمون در کتب خود دربارهی معجزات انبیاء سعی میکند عناصر اعجاز آمیز در کتاب مقدس را با فرآیندهای طبیعی نشان دهد و بگوید این معجزات یک سری وقایع نادر اما طبیعی بودند. او میگوید حقانیت دین به آن معجزات نیست و ایمان باید بر حقانیت ذاتی دین استوار باشد و بدین ترتیب بسیار عقل گرا بود.
وی ادامه داد: ابن میمون شیاطین را انکار می کند و می گوید اینها تعابیر مجازی از آفتها و بلایای طبیعی هستند و سعی دارد جهان را جهانی عقلانی نشان دهد.
پژوهشگر یهودی خاطرنشان کرد: این فیلسوف در مورد مسیحیت و اسلام میگوید این دو دین که بعد از یهود آمدند همه در راستای رسالت یهودیت هستند که راه انسان را هموار کنند تا ایمان بیاورد و به حقیقت معرفت الهی دست یابد و فرا رسیدن دوران مسیحایی را نزدیک کنند. ابن میمون دوری و نزدیکی با خداوند را مصداق بهشت و دوزخ میداند. در مورد توصیفاتی که در تلمود و تفاسیر یهودی در مورد بهشت و دوزخ آمده ابن میمون میگوید با این تعابیر سعی شده انسان هدایت شده و موجب پرهیز انسان از گناه بشود. او میگوید لذت واقعی بهشت، پیوند و ارتباط معنوی با خداوند است، وی هیچ امر مادی و صوری را در بهشت نمی پذیرد و می گوید رنج واقعی در دوزخ بیگانگی با اوست؛ و در واقع دوری و نزدیکی با خداوند را نشانه بهشت و دوزخ می داند.
پژوهشگر یهودی قبل از بیان سیزده اصول داراش (روش های استخراج حکم شرعی از تورات) اظهار داشت: منابع قانونی حقوق یهودی(تفسیر فقه یهود) عبارتند از: تَنَخ (مجموعه تورات و سایر کتب انبیاء یهود، عهد عتیق)، قَبالا ( سنت از زمان موسی) یا تلمود (مشهور به تورات شفاهی)، میدراش (تفسیر متن مقدس)، تَقانا (قانونگذاری ایجابی، اصلاحیه) و گِزرا ( حکم محدود کننده، دستور سلبی)، مینهاگ(عرف)، مَعَسِه (عمل، رویه، رفتار علما)، سِووُرا (نتیجه منطقی،عقل). وی عنوان کرد: داراش یا دراش سطح سوم تفسیر متن است که به عنوان میدراش نیز عنوان می شود، میدراش هم به تفسیر روایات و هم به تفسیر احکام (هلاخا) از متن تورات می پردازد. فرض میدراشهای هلاخایی این است که هر حکم یا عملی که در تورات آمده به طور صحیح و دقیق تقریر یافته است و این فرض هر امری را هرچند جزئی مهم میسازد. آبائی ادامه داد: اصول مورد استفاده برای داراش شیوههای گوناگونی دارند، ولی در این میان ۱۳ اصول بیان شده توسط ربی ییشماعئل روش های بنیادین را پوشش داده و به عنوان اصول پذیرفته شده تفسیر تورات بیشتر بهکار میرود.
وی با تشریح مهمترینِ این اصول تفسیری، خاطر نشان کرد: این موارد لزوما تمام اصول ممکن برای تفسیر فقهی نیست و علمای تلمودی از روشهای دیگری نیز در این زمینه استفاده کردهاند. ضمن اینکه این اصول در کنار مرتبط بودن با هم، صرفا در قالب باور به متن تورات و در راستای سنتهای یهود کاربرد دارند و نمیتوان با استفاده از آن، مطلبی خلاف متن تورات یا اعتقادات یهود را استنتاج نمود.
آبائی در نشست پنجم، به شرح چهار سطح تفسیر تورات پرداخت و اظهار داشت: این چهار سطح شامل پَردِس (به معنای پردیس یا فردوس، مخفف حروف اول چهار کلمهی:) پِشاط: معنای آشکار- معنی لغوی، رِمِز: کنایی یا تمثیلی -معنی مخفی، دِراش: وعظی و یا فقهی- تفسیر ربانی مربوط به تلمود که معمولا با مقایسه با آیات دیگر و لغات مشابه است، و سُود: عرفانی یا باطنی هستند.
او در پایان، این سطوح تفسیری را دربارهی دو آیه از تورات تشریح نمود.