خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

یهودیان ترکیه | پایان همزیستی ۵۰۰ ساله؟

در بخشی از مقاله «یهودیان ترکیه» که به قلم سیما مقتدر در شماره ۲۰ افق بینا به چاپ رسید، آمده است: یهودیان ترکیه – که بیشترشان «سکولار» یا غیر پایبند به احکام مذهبی هستند – میراث بجا مانده از اجدادشان را به عنوان نماد قومی خود پاس میدارند و به آنها علاقه ای بیشتر از عقایدشان دارند.

به گزارش سرویس نشریات ردنا (ادیان نیوز)، سیما مقتدر در شماره ۲۰ نشریه افق بینا – یکی از مهم ترین نشریات یهودیان ایران- که به نقل از الاوسط، ضمیمه هفتگی الهیات چاپ لندن و ترجمه دیانا مقلد است و از منابع اینترنتی دریافت و تلخیص شده، ضمن معرفی مجدد تاریخ یهودیان ترکیه، به بررسی برخی علل و ریشه‏ های انفجار در مقابل دو کنیسا در محله‏ های «بیگ اوغلو» و «عثمان بیگلی» در استانبول می ‏پردازد:

از نظر دوستان ترکش، او «حلیم یاسیل» جوانی موفق و مسؤول فروش یک شرکت رایانه ای دراستانبول است، اما از نظر دوستان یهودیاش، او «حلیم لیفی» جوانی یهودی اSalom weeklyست که اجداد وی ۵ قرن پیش برای فرار از دادگاه های تفتیش عقاید در اسپانیا به ترکیه فرار کردند. به گفتهی «حلیم» ریشه ی بیشتر یهودیان ترکیه به یهودیان «سفارادیم» ۱ باز میگردد، یهودیانی که به دلیل گردن ننهادن به آیین کاتولیک مجبور شدند در اواخر قرن پانزدهم از اسپانیا و پرتغال به ترکیه مهاجرت کنند.

«یاسیل» به هنگام معرفی خود رفتاری محتاطانه دارد و دلیل آن هشدارهای امنیتی ای است که به اقلیت یهودیان ترکیه و مؤسسات آنها داده شده، خصوصاً آنکه دو هفته پیش کنیسه های یهودی نیز هدف انفجارهای تروریستی قرار گرفته است. در انفجارهای جدید که منافع انگلستان مورد تهدید جدی قرار گرفت به شهروندان ترک نیز خساراتی وارد شد. سلسله انفجارهایی که ظرف یک هفته در استانبول رخ داد و طی آن دهها تن کشته و زخمی Neve shalom شدند به حدی ناگهانی بود که در ساعات اولیه بسیاری به جای آنکه پی به ماهیت تروریستی آن ببرند تصور میکردند که زلزله ای رخ داده است.

دفتر مرکزی حاخام های ترکیه – که در نزدیکی کنیسه «نِوِه شالوم» قرار گرفته است و یکی از مهمترین ساختمان های یهودیان ترکیه و محل برگزاری نماز و نیایش است. نیز در زمره ی اماکنی بود که هدف قرار گرفت. این کنیسه – که مراسم عروسی و آیینهای مذهبی یهودیان نیز در آنجا برگزار میشد- پیش از این و در سال ۱۹۸۶ هدف حمله ی یک گروه مسلح تروریستی قرار گرفته بود، که ۲۲ کشته بر جای گذاشت. در حملهی اخیر –که گروهی موسوم به «حزب الله» ترکیه مسؤولیت آن را بر عهده گرفته – خسارت چندانی به این ساختمان وارد نشده است.

میراث برجای مانده برای یهودیان ترکیه چیست؟

بر سردر این مرکز یهودی با صراحت به اینکه آنجا دفتر مرکزی خاخامهای یهودی است اشاره ای نشده و به جای آن پرچم ترکیه با نماداسلامی هلال و ستاره خودنمایی میکند. نزدیک دفتر مرکزی خاخام ها، موزه یهودیان بی هیچ علامت و نشانهای قرار گرفته است، مدرسه ی یهودیان نیز وضعیتی مشابه دارد مضاف بر اینکه به شدت توسط نیروهای امنیتی، سیمهای خاردار و دوربینهای مداربسته حفاظت و کنترل می شود. یهودیان ترکیه – که بیشترشان «سکولار» یا غیر پای‏بند به احکام مذهبی هستند – میراث بجا مانده از اجدادشان را به عنوان نماد قومی خود پاس میدارند و به آنها علاقه ای بیشتر از عقایدشان دارند.

آنها برخلاف سایر همکیشانشان از پوشیدن کلاههای مخصوص یهودیان و گذاشتن ریشهای بلند – که گاه نماد مذهبی یهودیان ارتودوکس است- اجتناب میکنند. «یاسیل» میگوید: «ما پشت درهای آهنین زندگی میکنیم». او می افزاید: «ما برخلاف مسلمانان ترکیه، فاقد آزادی و رفاه لازم هستیم». با این حال «سابی بوره» پیرمرد یهودی ۶۰ سالهای که در محلهای یهودی واقع در منطقه ی جالاتا (گالاتا) – نزدیک کنیسه نِوِه شالوم- زندگی میکند، میگوید: «ما یک گروه منسجم با عمری ۵۰۰ ساله و عضوی از ملت ترکیه ایم، بعضی مردم میخواهند ما را بترسانند، اما ما از اینجا نمیرویم، خشونت در همه جا هست و این بمب ممکن بود در اسراییل هم منفجر شود و بیش از ۵۰ نفر تلفات بگیرد، اصلاً ما کجا میتوانیم برویم؟ در نتیجه ترجیح میدهیم در جوار همسایگان مسلمانمان و در صلح و صفا زندگی کنیم».

بعد از انفجارهایی که مناطق حیاتی استانبول را هدف قرار داد، افکار عمومی ترکیه به شدت صدمه دیده است و یهودیان به عنوان اهداف اصلی این انفجارها در حال بازنگری واقعیتها و دورنمای وضعیت خویش در سرزمینی هستند که علاوه بر مشخصه تاریخی خود از تنشهای رو به انفجار خاورمیانه نیز چندان دور نیست. اگرچه یهودیان ترکیه به هنگام ورود به این کشور با استقبال سلاطین عثمانی و حاکمان بعدی روبرو شدند، اما هیچ گاه نتوانسته اند خود را از نگرانیهای زندگی در کشوری که بیشتر ساکنین آن مسلمانند، برهانند.

انفجارهای اخیر ترکیه باعث تشدید حس بیگانگی یهودیان این کشور شده است و در حال حاضر اقلیت یهودی با توجه به ترورهای اواسط دهه هشتاد و آغاز دهه نود، احساسات رو به گسترش ضد آمریکایی و خشم ناشی از اشغال مناطق فلسطینی توسط اسراییل، زندگی پردغدغه ای را تجربه میکنند، اگرچه ترور یهودیان ترکیه در دهه ی هشتاد با انفجارهای اخیر – لااقل از نظر ماهیت عاملان آن- ارتباط چندانی ندارد. با وجود آنکه بیشتر یهودیان ترکیه مخالف سیاستهای دولت عبری (اسراییل) هستند اما منکر این واقعیت نیز نیستند که تاوان رابطه ناخواسته نژادی و دینی با اسراییل را میدهند. «سابورتا» یک عضو برجستهی گروههای یهودی ترکیه میگوید: «به دلیل بحرانها و مشکلات موجود در جهان، تهدیدات روز به روز افزایش مییابد و این امر باعث شده است که به تمام یهودیان جهان به یک چشم نگاه کنند، در نتیجه اکنون یهودیان اقلیت، هدف اصلی تهاجماتند».

پس از انفجارهای استانبول به روشنی مشخص شد که ۲۳ کشته و ۳۰۰ مجروح آمار دقیق یهودیان و مسلمانانی است که قربانی این حادثه شده اند، اما آنچه که – علیرغم صدور بیانیه از سوی عاملان ناشناس این انفجارها- تاکنون در هاله ای از ابهام مانده، انگیزه ی اصلی آنان است. گرچه آمار مسلمانان کشته شده در انفجارهای استانبول بیشتر از یهودیان است اما شکی نیست که این اقدام حاوی پیامی روشن به یهودیان بود زیرا انفجار در قلب مرکز اقلیت یهودیان و در یکی از حیاتیترین نقاط استانبول به وقوع پیوسته است، آن هم در مرکز مهم اقلیتی که طی حیات تاریخی خود در ترکیه رشد و توسعهی چشمگیری یافته و تبدیل به یکی از گروههای قومی پیشرو این کشور شده اند.

با وجود بی توجهی دولت ترکیه به حقوق بشر که در تعامل خشونتبار ترکیه با اکراد، ارمنیها و یونانیان قبرس نمود یافته است باید اذعان داشت که یهودیان این کشور از نوعی رفاه نسبی و همزیستی مسالمت میز با مسلمانان برخوردار بوده و در این خصوص وضعیتی کاملاً متفاوت با دیگر اقلیتهای این کشور داشته اند. بنابر آمار ارائه شده، حدود ۲۲ هزار یهودی در ترکیه زندگی میکنند که عمدتاً در استانبول متمرکز شده اند و مابقی آنان نیز به ترتیب در ازمیر، آنکارا، انطاکیه، آزنا و بورسا زندگی میکنند. بسیاری، جمعیت کنونی یهودیان این کشور را بسیار کمتر از آمار ارایه شده میدانند و برخی آمارها نیز شمار آنها را قبل از فروپاشی امپراطوری عثمانی حدود نیم میلیون نفر عنوان کردهاند که شمار زیادی از این عده به تدریج به اروپا، آمریکا و اسراییل مهاجرت کرده اند.

افکار عمومی، یهودیان را به نحوی با اسراییل، آمریکا و سیاستهای هر کدام از آنها در خاورمیانه هم کاسه میکنند و خواهی نخواهی ما (یهودیان) بایستی تاوان آن را بپردازیم عثمانیها و یهودیان: در خلال حکمرانی عثمانیها، سلطان بایزید دوم از اولین کسانی بود که کشورش را برای یهودیان «سرزمین امن» اعلام کرد. او در قرن پانزدهم کشتیهای موسوم به «کشتیهای رحمت» را برای جلب و نجات یهودیان از دادگاههای تفتیش عقاید به سواحل اسپانیا فرستاد و به همین دلیل منابع تاریخی یهودی به کرات از فضای تساهلگونه و چندنژادی دوران عثمانی سخن به میان آورده اند. در آن دوران یهودیان ترکیه طبقه ای جدا اما نخبه را ایجاد کرده و عمدتاً به کارهای دیپلماتیک و تجاری اشتغال داشتند، امری که باعث شد سلاطین عثمانی نتوانند بهت و حیرت خود را از دستاوردهای بزرگ این اقلیت کوچک پنهان کنند. بسیاری از پزشکان حاذق دربار عثمانی یهودی بودند و حتی نزدیک بود یکی از پاشاهای یهودی، حکمران قبرس شود.

بسیاری از زنان یهودی به حرمسراهای سلاطین عثمانی راه یافتند و داستانهای فراوانی از نفوذ و نقش مؤثر آنها در حرمسرا و دربار عثمانی بر جای مانده است زیرا سلاطین عثمانی تعلق خاطر بسیاری به آنان داشته و کودکان این زنان یهودی نیز جزء وراث شاه محسوب میشدند. این دوره بیش از سایر دورانها شاهد شکوفایی یهودیان بود و قسطنطنیه به مقر خاخامها و علمای دین یهود و نیز مرکز نشر کتب عبری تبدیل شد. حتی با وجود فروپاشی امپراطوری عثمانی در جنگ اول جهانی و کشتارهای فجیع ارامنه و جایگزینی مسیحیان به جای ترکهای قبرس در سالهای بعد، یهودیان همچنان بیهیچ تهدیدی در ترکیه – خصوصاً استانبول- به زندگی آرام خود ادامه میدادند. با شعلهور شدن آتش جنگ دوم جهانی، جمهوری ترکیه بار دیگر به یهودیان فراری اروپا که عمدتاً آوارگان کشورها و مناطقی چون فرانسه، اسپانیا، اتریش، سیسیل، سالونیکا و باواریا بودند، پناه داد و بدین ترتیب نقشی اساسی در نجات جان یهودیان فراری اروپا ایفا کرد.

با آغاز جنگ دوم جهانی و گسترش یهودیستیزی، بنا به دعوت «مصطفی کمال آتاتورک» – بنیانگذار دولت نوین و سکولار ترکیه- صدها تن از استادان یهودی دانشگاههای آلمان نازی به ترکیه آمدند و مناصب مهمی در دانشگاههای آنکارا و استانبول به آنها واگذار شد، بسیاری از این افراد حتی بعد از پایان جنگ دوم جهانی درسال ۱۹۴۵ نیز همچنان در این کشور باقی ماندند. با روی کار آمدن آتاتورک، دولت سکولار ترکیه که از خاکستر امپراطوری عثمانی سربرآورده بود ممانعت از تعالیم دینی را با منع تعلیم زبان عبری گسترش داد و به مدت بیست سال – تا زمان مرگ آتاتورک در سال ۱۹۳۸- مانع از آموزش این زبان شد. شکوفایی اقتصادی یهودیان همچنان ادامه مییافت و عده بسیاری از آنها از زمان عثمانیها به تدریج در مناطق مرفهنشین استانبول سکنی گزیدند.

این وضعیت همچنان پابرجاست و بسیاری از تجار کنونی ترکیه، یهودی و مالک عمده سهام شرکتهای بزرگ از جمله «آرکو» و «کیسکا» شرکتهای موفق در زمینه ساخت و ساز هتلهای مشهور در ترکیه، مراکز تفریحی و نیز تولید کننده وسایل بهداشتی، آرایشی هستند. اقلیت یهودی استانبول هفتهنامهای به نام «شالوم» را منتشر میکنند که به دو زبان عبری و «لادینو» است. ۲ فقط در استانبول ۱۷ کنیسه وجود دارد که سه واحد از آنها پیرامون کنیسه «نِوِه شالوم» -که اخیراً هدف قرار گرفت- واقع شدهاند. «باهری جونار» یهودی ۵۰ سالهای است که به هنگام تهاجم یک گروه مسلح تروریستی در سال ۱۹۸۶ به کنیسه «نِوِه شالوم» در آنجا حضور داشته است و آن را وحشتناکترین تهاجم ضد یهودی میداند.

او میگوید: «انگار همین دیروز بود» و در حالی که خرده شیشه های کنیسه را جمع میکند، ادامه میدهد: «مردم آرامش خود را حفظ خواهند کرد و البته محتاطتر میشوند اما تا ابد در هراس به سر نمیبرند، درست است که ساختمان آسیب دیده اما به زودی ترمیم خواهد شد.» ترکیه برجسته ترین کشور مسلمان هم‏ پیمان با اسراییل است و بسیاری از سیاستمداران ترکیه احساسات خود را نسبت به وجود مشترکات فراوان میان ترکیه و اسراییل پنهان نمیکنند. اختلاف مرزی با کشورهای عربی، ارتباط مستحکم با ایالات متحده و بهره مندی از مساعدتهای این کشور نمونه ای از این مشترکات است، کمااینکه هر دو کشور کارنامه ی مشابهی در مورد حقوق بشر دارند.

این دو کشور حتی از نظر نفوذ مجموعه ای از ژنرالهای جاهطلب در مراکز تصمیم گیری نیز مشترکات فراوان و پیمانهای مخفیانهای دارند که تاکنون به شکل علنی بدان پرداخته نشده است. ترکیه در سال ۱۹۴۸ به عنوان اولین کشور مسلمان دست به شناسایی اسراییل زد و حتی بعد از جنگهای ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ نیز روابط عادی خود با اسراییل را ادامه داد، این در حالی بود که در خلال دهه‏های شصت و هفتاد، تظاهرات دانشجویان چپگرای ترک به اوج خود رسیده بود، امری که در سال ۱۹۷۱ به کشته شدن کنسول اسراییل در استانبول به دست دانشجویان منجر شد. در حال حاضر روابط سیاسی دو کشور شاهد روند رو به گسترشی است، اسراییل از ترکیه آب میخرد و فقط در سال گذشته ۳۰۰ هزار گردشگر اسراییلی از این کشور دیدن کردهاند.

این روابط قوی پس از زمانی مستحکم‏تر شد که در پی زلزله قوی چهار سال پیش ترکیه که در آن صدها تن در چندین شهر کشته و زخمی شدند و دولت ترکیه خود را در آستانهی یک هرج و مرج کامل میدید، گروههای امدادگر اسراییلی از برجستهترین و فعالترین گروه هایی بودند که در عملیات نجات و اسکان حادثه دیدگان مشارکت داشتند.

ناظران امور معتقدند که در سایه ی مخالفتهای گسترده ای که با جنگ آمریکا در عراق شد میتوان چنین استنباط کرد که انفجارهای اخیر استانبول چیزی جز هشدار به ترکیه نبوده است. در جریان جنگ مخالفتهای افکار عمومی ترکیه با جنگ عراق به حدی بالا گرفته بود که پارلمان این کشور مجبور شد تقاضای آمریکا مبنی بر گشودن جبههای نظامی درشمال عراق – از طریق ترکیه- را رد کند.

بنابراین میتوان گفت، انفجارهای اخیر اقدامی تلافیجویانه و در اعتراض به کشتار روزانه مردم فلسطین و ایجاد دیوار حائل تلقی میشود و چه بسا عاملان این انفجارها راهی ساده تر از کوفتن به دروازههای ترکیه برای ارسال پیام و هشدار خود به واشنگتن، لندن و تل‏آویو نیافتهاند. در هر صورت بایستی اذعان داشت که هدف مستقیم انفجارها یهودیان بوده اند و عدهی بسیاری از یهودیانی که همواره در حاشیه ی حوادث بوده اند امروز خود را در مرکز بحران میبینند. «امیر توفی» یک یهودی ترک میگوید: «انفجارها طرز فکر و انتظارات ما را تغییر نداده بلکه واقعیتها را بیشتر نمایان ساخته است».

او دیگر نمیتواند آزادانه از هویت خود پرده بردارد و میگوید که انتظار این بمبگذاریها را داشته و این نگرانی دغدغه اصلی او و سایر همکیشانش در ترکیه بوده است. او کلامش را این‏گونه به پایان میبرد: «افکار عمومی، یهودیان را به نحوی با اسراییل، آمریکا و سیاستهای هر کدام از آنها در خاورمیانه همکاسه میکنند و خواهی نخواهی ما بایستی تاوان آن را بپردازیم.»

منبع انجمن کلیمیان تهران
به خواندن ادامه دهید
گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.