بهسان سایر اقوام جهان، بسیاری از ما یهودیان نیز شدیدا تحت تأثیر افکار یهودیت قشری قرار داریم، و به ما چنین تلقین شده است که مجبوریم میان «یهودیت تعصبگرای قشری» و «بیدینی و لامذهبی» یکی را انتخاب کنیم.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، در یکی از حکایتهای عرفانی آمده است که روزی دو دیوانه شدیداً با هم گلاویز شده و با مشت و کتک و بدوبیراه به جان هم افتاده بودند. دیوانه سومی به آنها نزدیک شد و علت دعوا را از آنها جویا شد. اولی با قیافهای حق به جانب چنین ادعا کرد:
«خداوند دیشب بر من ظاهر شد و به من اعلام نمود که من تنها پیامبر برگزیده او هستم!» دیوانه دوم سخن اولی را با خشونت قطع کرد و گفت: «این مردک مزخرف میگوید! حق تعالی امکان ندارد چنین انتخابی بکند! همین دیشب خداوند بر من آشکار شد و به من اعلام نمود که من پیامبر برگزیده او هستم!» دیوانه سومی سری جنبانید و با کمال اطمینان خاطر خطاب به آنها گفت:«هر دوی شما مزخرف میگویید! بنده دیشب به سراغ هیچکدام از شما نیامدم و هیچیک از شما را به پیامبری انتخاب نکردم!».
خودشیفتگی جنون آمیز قشریون مذهبی و طرز برداشت سطحی و تفرقهانگیزی که از دین و مذهب و از مندرجات کتب مقدس دارند بیشباهت به توهمات و هذیانگویی سه دیوانه داستان فوق نیست. قشریگری مذهبی بدون شک ویرانگرترین و کشندهترین عامل بدبختی و جنگ و فلاکت در تاریخ بشریت میباشد.
بهسان سایر اقوام جهان، بسیاری از ما یهودیان نیز شدیدا تحت تأثیر افکار قشریون یهود قرار داریم، و به ما چنین تلقین شده است که مجبوریم میان «یهودیت تعصبگرای قشری» و «بیدینی و لامذهبی» یکی را انتخاب کنیم. اما حقیقت این است که میراث زیبای یهودیت نبوی نیز از آن ماست و برای آن دسته از ما که به معنویت عقل و خرد، عشق و عدالت، و آزادگی و روحانیت راستین علاقمند میباشیم، شاید بهترین انتخاب باشد. بسیاری از فلاسفه، دانشمندان، هنرمندان نابغه و پایهگذاران ادیان و ملتها در راه هدفهای سازنده خود از گنجینه معرفت یا عرفان یهود بهرهمند گشتهاند. وقت آن رسیده که ما نیز بیدار شویم و گنجینه گرانبهای «یهودیت نبوی و عرفانی» را از توهمات «یهودیت قشری» بازشناسیم:
یهودیت قشری شدیدا دچار قدرتطلبی و سلطهجویی و سلطهپذیری است و به خود اجازه میدهد که عقاید مذهبی خود را به سایرین تحمیل کنند، و به توده مردم میآموزد که کورکورانه از آنها پیروی کنند. در مقایسه، یهودیت نبوی در حالی که احترام به پدر و مادر و ربای و مربی و اجرای میتصواهای، فرامین تورات را به فرد توصیه میکند، اما از تحمیل اراده در مورد مسائل مذهبی، و از تقلید و پیروی کورکورانه از اقتدارطلبی مذهبی رویگردان است. و به فرد میآموزد که کلیه تلقینات و اعتقادات مذهبی را بیاموزد، و آن چه را که مانع تعالی روحی بالاتر و تجلی عشق بیشتر در وجود اوست به دور بیافکند.
یهودیت قشری از قوانین جنبی مذهبی مانند کشروت (رعایت اصول شرعی در تهیه مواد غذایی) و «گوشتین ماستین» بت میسازد و معنویت راستین و خلاقیت و سازندگی انسانها را به پای این بتها قربانی میکند. اما یهودیت عرفانی به قلب و روح کاشر (سلامت مذهبی) بسیار بیشتر اهمیت میدهد و مهمترین آموزش تورات را در یک قانون یعنی «همنوعت را مانند خودت دوست بدار» خلاصه میکند.
یهودیت قشری با آزاداندیشی و با علم و دانش سر ستیز دارد و میکوشد که از طریق اعمال زور، سانسور و تکفیر، و حتی با توسل به ارعاب و تهدیدهای جانی آزاداندیشان را ساکت کند. اما یهودیت راستین به آزادی اراده، آزادی اندیشه، و آزادی بیان انسانها احترام کامل میگذارد و در کشف حقایق هستی با دانشمندان همکاری میکند.
یهودیت قشری سخت دربند جداسازی و نفاق و کشمکش میان مرد و زن، اولیا و فرزندان، خویش و بیگانه میباشد، اما یهودیت راستین میان همه اضداد هماهنگی و صلح نهایی متصور است و عشق و محبت نسبت به همه ابنای بشر را توصیه میکند.
یهودیت قشری داستانهای تورات را به طور تحتاللفظی و خرافاتی تعبیر میکند، اما یهودیت نبوی و عرفانی دروننگر است و به معانی عمیق درونی و سمبولیک افسانههای زیبای تورات توجه دارد و به همین جهت با مفاهیم درونی افسانههای ادیان دیگر در انطباق و هماهنگی است. در اسپانیای قرن دوازدهم شالوده برخی از عظیمترین پیشرفتهای علمی و فلسفی و ادبی بشریت از طریق همکاری میان عرفای یهود و عارفان مسیحی و صوفیان مسلمان ریخته شد.
یهودیت قشری شدیدا دچار خودشیفتگی است، یعنی این که یهودی قشری کتاب مقدس خود را، قوم خود را، و افسانههای دینی خود را برترین و مخصوص به خود میپندارد، اما آن چه را که متعلق به غیریهودیان است نمیداند و نمیشناسد. در مقابل، یهودیت راستین از هر نوع خودشیفتگی و خودپسندی رویگردان است، به کلیه ادیان احترام میگذارد و به انسان میآموزد که میان یهودی و مسلمان و حبشهای و هندی و غیره هیچ تفاوتی از نظر ارزشمندی در دیدگاه خداوند موجود نمیباشد.
نیست دین غیر محبت به بنی نوع بشر
مهربانیست که سرلوح همه ادیانسـت
گر فقط مذهب و دین مظهر انسان شدنست
قوم موسی و محمد زچه سرگردانست؟
امید است که شما نیز مانند همه آزاداندیشان و انساندوستان تاریخ بشری به جای «مذهب قشری» و نفرت و نابسامانی، «مذهب راستین» و عشق و آبادانی را انتخاب کنید. سرنوشت یهودیت و آینده بشریت به این انتخاب شما وابسته است.
شهر خالی است زعشاق، بود کز طرفی مردی (یا زنی) از خویش برون آید و کاری بکند؟