ادبیات یهودیان ایران، شاخه ای از ادبیات فارسی است که شعر بخش مهم ادبیات فارسیهود را تشکیل می دهد. اشعار فارسیهود بیشتر در قالب مثنوی هستند، اما سایر شکل های شعر فارسی نیز در آن وجود دارد.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، فارسیهود مجموعه دیوان ادبیات یهودیان ایران است. قوم یهود که تقریباً از سه هزار سال پیش تاکنون در بسیاری از مناطق ایران اقامت داشته اند از زبان و ادبیات مردم ایران تأثیر پذیرفته اند و از این جنبه تفاوتهایی با همکیشانشان در دیگر نقاط جهان دارند. تأثیر متقابل ملت ایران و قوم یهود تا جایی پیش رفته بود که در کتاب مقدس نام شاهان ایرانی چون کورش، داریوش، خشایارشا، اردشیر و نیز القابی چون احشدرپان(فرماندار) فتصسقخغ، احشتران (فرستاده شاه)فتصوقغ، پریم (لقب اشرافی)، ترشاتا (لقب خاص) و کلماتی چون ایدن (کاخ)، پتشگن (فرمان)خوصیغ، پیتگام (پیغام)خویح، پردس (فردوس) خقسط، دات (قانون)سو، گیزبار (گنجور) یظزق، گنیزک (گنجخانه) یذظم و بسیاری دیگر آمده است. به اشتراکات ایرانیان و یهودیان در کتاب های دینی زرتشتی چون دینکرت شکند گمانیک و کتاب های دینی یهودیان چون تلمود اشاره شده است که یکی از مهم ترین آنها زبان و ادبیات بوده است.
زبان اولیه یهودیان عبری بود. اما پس از دوره داود نبی(ع)، زبان آرامی جای آن را گرفت زیرا این زبان بسیار به زبان عبری نزدیک بود. (جیمز هاکس، ص ۳۱) تا آن که راب یوسی (درگذشته ۳۲۳ م) رهبر یهودیان بابل از یهودیان این منطقه خواست تا به زبان فارسی سخن گویند و زبان آرامی را کنار نهند. خط یهودیان ایرانی را از زبان گویشی آنها باید جدا کرد، زیرا آثار نوشتاری یهودیان ایران به خط عبری و گویش آنان به فارسی بوده است. گویش یهودیان اصفهان، همدان، کاشان، شیراز و پارهای نقاط دیگر ایران به زبان های فارسی میانه بوده است. از این رو آثار آنان به زبان «فارسیهود» نوشته میشد و به این نام مشهور بودهاند.
در فارسیهود در برابر سی و دو حرف فارسی بیست و دو حرف عبری قرار دارد و این کمبود حروف، خواندن و نوشتن آثار کتبی فارسیهود را مشکل کرده است که با قرار دادن علامت و نقطه گذاری سعی در رفع این کمبودها شده است. (امنون نتصر، پادیاوند،۱۹۹۸، ج ۱،ص ۴۹- ۴۶). ادبیات یهودیان ایران، شاخه ای از ادبیات فارسی است که شعر بخش مهم ادبیات فارسیهود را تشکیل می دهد. اشعار فارسیهود بیشتر در قالب مثنوی هستند، اما سایر شکل های شعر فارسی نیز در آن وجود دارد. اشعار فارسیهود درباری نبودند و تنها شعری که در ستایش از سلطان نوشته شده است از آن شاهین (۷۳۷-۷۳۶ ه.ق) است که در مدح سلطان ابوسعید ایلخان مغول آن را سرود. نثر فارسیهود بیشتر ترجمه و تفسیر کتب مقدس، حکایتها، پندنامه های مذهبی بوده است.
از شاعران مشهور فارسیهود ایران از مولانا شاهین میتوان نام برد که «اردشیر نامه» را در قالب حماسی سروده است. اردشیر نامه در ده هزار بیت است و داستان اردشیر (بهمن) و ملکه استر را با اقتباس از کتاب مقدس سروده است. کتاب دیگر او «موسینامه» است که در ۷۲۸ ه.ق، چهار سِفر از (اسفار تورات) را به شعر درآورده است. کتاب دیگر او «عزرانامه» است که از کتاب عزرای نبی اقتباس شده است و نیز «برشیتنامه» (آفرینشنامه) که آخرین اثر مولانا شاهین است که قصه آفرینش را براساس کتاب مقدس به شعر درآورده است. مولانا شاهین به داستان «یوسف و زلیخا» نیز پرداخته و آن را احسن القصص نامیده است. از زندگی شاهین که از بزرگترین شاعران فارسیهود است اطلاع اندکی داریم زیرا در تذکرههای فارسی نامی از او نیست، تنها در کتاب آنوسی از او و شاعر دیگر یهودی یعنی عمرانی نامی آمده است و اشاره شده است که آرامگاه ایشان در شیراز است. (همانجا)
عمرانی شاعر دیگر یهودی است که به فارسیهود شعر میسرود. اثر او ادامه کار شاهین در به نظم درآوردن کتاب مقدس بود. «فتحنامه» یکی از آثار اوست در ده هزار بیت و تا اواسط سلطنت داود نبی (ع) را به نظم درآورده است. «حنوکانامه» تذبر ذفدر کتاب دیگر اوست در دو هزار بیت که به سال ۹۲۰ آن را سرود و درباره مبارزات یهودیان است. «ساقینامه» اثر عرفانی اوست. «عقیدت یصحق» (قربانی کردن اسحق) لثسو ائتث به نثر و «گنجنامه» یذی؛ ذفدر به شعر از کتابهای او هستند (همانجا) خواجه بخارایی شاعر دیگر ایرانی یهودی است که کتاب «دانیال نامه» سفذافن ذفدر او درباره حمله بختالنصر به یهودیان و حمایت کوروش از آنان است که در ۱۰۱۵ نوشته شده است.
بابایی بنلطف و بابایی بنفرهاد دو تن از شاعران فارسیهود ایرانند که بابایی بنفرهاد نوه بابایی بنلطف است. کتاب «آنوسی» فذعطا بابایی بنلطف سرگذشت یهودیان اصفهان و کاشان است که در زمان سلطنت شاه عباس دوم نوشته شد و بابایی بنفرهاد کار نیای خود را ادامه داد و سرنوشت یهودیان تا پایان سلسله صفویه و آمدن افغانها را نوشته است. (امنون نتصر، همانجا، ج ۱، ص ۸۲-۵۲)
بخش دیگر از ادبیات فارسیهود داستانهای منظوم است. کتاب «بهرام و گلندام» در سه هزار بیت به وسیله محمد ترشیزی در ۸۵۳ ه.ق سروده شده است. «حیدر بیگ و صنجر» از عبدالمهدی متخلص به بلاکش در ۱۰۷۷ نوشته شده است. عبدالمهدی با دربار شاهعباس دوم رابطه داشت. کتابهای دیگر از این دست «سرو و گل»، «گل و سرو»، «فلکناز و خورشید» از شاعری متخلص به تسکین (۱۱۷۶ ه.ق) است. شاعری به نام اسرائیل بخارا (۱۰۳۸-۹۶۳ ه.ق) در میان یهودیان ایران محبوبیت بسیار داشت و اشعار عبری او با آهنگ موسیقی ایرانی در دستگاههای دشتی، بیات اصفهان، همایون، سهگاه و ماهور خوانده می شد. (همانجا)
شعرهای بسیاری از شعرای فارسیگوی ایران را یهودیان به عبری ترجمه کرده اند. زیرا شاعران ایران در میان یهودیان از محبوبیت بسیار برخوردار بودهاند از جمله آنها میتوان از جامی (یوسف و زلیخا و لیلی و مجنون)، حافظ (غزلیات)، خیام (رباعیات)، خاقانی، سعدی (گلستان)، سلمان ساوجی (جمشید و خورشید)، صائب تبریزی (دیوان)، عطار (منطقالطیر)، فردوسی (رستم و سهراب)، نظامی (هفت پیکر و خسرو و شیرین)، مولوی (فیه مافیه) و بسیاری دیگر را نام برد (امنون نتصر ، ج ۱ ، ص ۹۸-۸۵) در میان یهودیان عرفان و تصوف نیز ریشه کهنی دارد که اساس آن به دیدار الهی و تجلی نور الهی در کوه طور باز میگردد. از این رو عرفان و تصوف در میان عالمان دینی یهود استوار شد که به پیدایش حلقههای عرفانی «قبالا» و «حسیدیم» منجر شد.
سفر یصیرا (آفرینش نامه) طخق ائاقر و سفر باهیرا طخق رزراق (روشنایینامه) در شکلگیری قبالا ثزنر اثر بسیار داشت. قبالا در جنوب اسپانیا شکل گرفت و در فلسطین رشد کرد. اما نفوذ افکار نوافلاطونی و تصوف اسلامی در تار و پود تصوف یهود در خاورمیانه بسیار عمیق و قابل دیدن است و علاقه به اشعار عرفانی ایران چون عطار و مولوی موید این امر است. سرمد کاشانی صوفی و ایرانی یهودی است. او در خانواده ای متدین به شریعت یهود در کاشان در عصر صفویه متولد شد و بالید. افکار و اندیشه های صوفیانه ایرانی بر او تأثیر بسیار نهاد. وی به هند رفت (۱۶۵۴) و به فرقه دراویش درآمد و به دربار مغولان هند راه یافت، از او اشعاری به جا مانده است. دیگر از شاران صوفیه یهود ایران عمرانی، راغب، یوسف یهودی سیمانطوب ملمد هستند. (امنون نتصر، همانجا)