خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

مرثیه‌ای برای ممنوعیت پخش سریال حشاشین | یادداشتی از مهدی علمی دانشور

عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب طی یادداشتی درخصوص ممنوعیت پخش سریال حشاشین، نوشت: ممنوع کردن یک سریال، آن هم سریالی که در کشور دیگر ساخته شده و در بستر اینترنت به آسانی در دسترس است؛ نکته عجیب و قابل تأملی است که باید خون گریست.

به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، دکتر مهدی علمی دانشور «عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب» طی یادداشتی با عنوان “مرثیه‌ای برای ممنوعیت پخش سریال حشاشین” که در اختیار ادیان نیوز قرار گذاشته، آورده است:

ما همیشه دیر می‌رسیم به قول حسین منزوی:

و من همیشه دیر رسیدم

شاید

هر بار با قطار قبلی باید می آمدم.

روزی کنار رودی

مردی کلید بختش در آب افتاد

و آن کلید را

شیطان‌ترینِ ماهی‌ها بلعید

و سوی دور دست‌ترین دریاها گریخت

و یک نفر که پیش‌تر از من رسید

صیاد شاه ماهی من شد

و من

دوباره دیر رسیدم.

این کلمات حکایت تمام روزگار فرهنگی این دیار است و مسئولین و زمامداران فرهنگی همیشه در خواب و رویا هستند و زودتر از آن‌ها زمام‌داران فرهنگی دیگر کشورها کلید بخت و اقبال آن‌ها (که در واقع مردم این دیار) را بلعیده‌اند و آن‌طور که دل‌شان می‌خواهد با اقبال و طالع‌شان بازی می‌کنند.

حدود چهار ماه قبل، اخبار پخش سریال حشاشین در یکی از شبکه‌های تلوزیونی مصر، در کانال‌ها و خبرگزاری‌ها پخش شد. تا یک ماه قبل از ماه رمضان جایی و محفلی نبود که خبر از این سریال نباشد. طبق زمان‌بندی اعلام شده، سریال پخش شد. از همان ابتدا موضع‌گیری‌ها و نظرات به اوج رسید.

نقدی بر هفت‌خان خبرگزاری‌ها

ساعت رسمی قاهره حدود ۲ ساعت و ۳۰ دقیقه از ایران عقب‌تر است. به وقت محلی، سریال حدود ساعت ۱۰ شب پخش می‌شد و حدود ساعت ۱۲ شب با کیفیت‌های مختلف در شبکه‌های مجازی پخش می‌شد. تقریبا حدود ساعت ۱ بامداد به وقت ایران، زیرنویس دقیق و بدون هیچ غلط املایی آن در سایت‌های دانلود زیرنویس، امکان دریافت پیدا می‌کرد. تا قسمت ۱۰ سریال تقریبا نظر مهم و نقد جدی از این سریال منتشر نشد و برای اولین بار نقدی بر سریال، باتوجه به غلط‌های فاحش و ابتدایی آن نوشتم و به خبرگزاری‌های مختلف ارسال کردم. شاید برایتان جالب باشد که هیچ‌کدام اقدام به انتشار نکردند.

با بخش فرهنگی خبرگزاری ایکنا تماس گرفتم و خواستم به اصلی‌ترین بخش این خبرگزاری (یعنی بخش فرهنگی) ارتباط برقرار کنم و مستقیم و بدون واسطه نقد را به آن‌ها برسانم. تماس گرفتم و مسئول مربوطه اذعان داشتند که اخبار و مطالب را تنها از طریق «بله» دریافت می‌کند. خودم و جایگاه علمی خودم را به ایشان معرفی و عرض کردم من بله ندارم، ایتا، ایمیل، واتساپ، تلگرام دارم و از این طریق می‌توانم. ولی در مقابل اصرار بنده ایشان فرموند: «اگر مطلبی دارید، بله را نصب کنید و بعد به این شماره (که یادداشت نکردم) ارسال کنید. گفتم من لزومی به این کار نمی‌بینم، اما شما باید راه‌های ساده و بهتری برای دریافت اطلاعات داشته باشید و چطور فقط از طریق یک بدافزار شما می‌توانید رخدادهای فرهنگی و .. را پوشش بدهید و … .

و ما همیشه دیر می‌رسیم

درست یک ماه بعد از این‌که تقریبا نیمی از مردم ایران این سریال را با زیرنویس دیدند و حدود ۱۰ قسمت از این سریال نیز به زبان فارسی دوبله شد. در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ مهدی سیفی، مدیرکل نظارت و تطبیق ساترا بیان داشت که: «سریال حشاشین محصول کشور مصر است و روایت آن از تاریخ اسلام متضمن تحریف‌های فراوانی است که به نظر می‌رسد با رویکرد سیاسی مغرضانه تولید شده است.

اهالی فرهنگ مصر درباره حشاشین چه گفتند؟

بر همین اساس طبق نظر شورای صدور مجوز ساترا انتشار سریال حشاشین (The Assassins)، در رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر ایران مورد تایید نیست و ممنوع است.» شاید باخودتان بگویید این‌که تصمیم بدی نیست؟ خودت نقدهای پرشماری علیه این سریال نوشتی و این سریال را یک «توهم تاریخی» دانستی، اما وقتی حرف خوب را در موقع و زمان خوب نزنی، همان حرف خوب تبدیل به حرف بی‌معنا می‌شود چه برسد به حرف پوچ و آن هم در بی‌وقت‌ترین زمان ممکن. حال که بزرگواران فرهنگی جز تخریب و سد کردن راه چاره‌ی دیگری نمی‌دانند و بلد نیستند، باتوجه به تصمیم این عالی‌جنابان، شما را به خواندن چند نظر از اهالی فرهنگ مصر دعوت می‌کنم:

احمد سعدالدین منتقد سینمایی مصری گفت: «این سریال در تضاد با سیاست‌های اعمال شده در ایران است، از این رو منع پخش سریال از سوی مقام‌های ایرانی، عجیب نیست»

طارق مرسی دیگر منتقد هنری «سریال الحشاشین ضربه‌ای سخت بر همه‌ی گروه‌های تندرو و صاحبان اندیشه‌های تروریستی است و این ضربه از راه پرداختن به راه و روش حسن صباح بنیانگذار است.»

از سویی محمد شوقی مورخ هنری گفت «تصمیم برای منع سریال «حشاشین» گواهی بر موفقیت بزرگ این سریال است.»

نکته مهم این است که دوستان بزرگوار، مطرح کردن انحراف از اسلام در جایگاه مراجع و عالمان دینی است که با بررسی محتوایی باید چنین مسأله‌ای را به جامعه توصیه کنند که شما در نه در رفتار و نه گفتار واجد چنین جایگاهی نیستید، اما ممنوع کردن یک سریال، آن هم سریالی که در کشور دیگر ساخته شده و در بستر اینترنت به آسانی در دسترس است؛ نکته عجیب و قابل تاملی است که باید خون گریست.

مسئول فرهنگی باید از مسائل سیاسی و فرهنگی جلوتر باشد اما مسئولین فعلی و حتی قبلی‌ها هم در جریان و حال امروز نیستند.

مسئولان فرهنگی و سیاست‌گذاران فرهنگی در ایران سال‌ها فرصت داشتند که تمامی روایتهای تاریخی خود را به بهترین شکل تبدیل به سریال کنند و تصویر جدیدی از قرائت ایرانی از تاریخ به نمایش بگذارند، اما حالا به ایجاد محدودیت برای سریالی در شبکه تلوزیونی مصری مشغول هستند. و یک نفر که پیشتر از من رسید. صیاد شاه ماهی من شد و من دوباره دیر رسیدم. سال‌هاست که ما در مقام دفاع هستیم.

مسئول فرهنگی باید از مسائل سیاسی و فرهنگی جلوتر باشد

سال‌هاست که مدیران ما اتاق‌های خود را در برج‌های بزرگ و در طبقات بالا قرارداده‌اند و از دنیای حقیقی هیچ اطلاعی ندارند. سال‌هاست که عرصه‌های فرهنگی در دست آدم‌هایی افتاده که برای فرهنگ، تاریخ، هنر و … هیچ ارزشی قائل نیستند و همان می‌شود حالا ما باید هزینه‌های گزاف بپردازیم و بگوییم ما صاحب اندیشه‌ی تروریستی نیستیم. در این روند خالص‌سازی و یکسان‌سازی افرادی را در سمت‌های فرهنگی گذاشته‌اند که با تصور دهه شصت، و بگیر و ببند فعالیت می‌کنند در حالیکه اصلاً با شرایط امروز ارتباطی ندارد.

مسئول فرهنگی باید از مسائل سیاسی و فرهنگی جلوتر باشد اما مسئولین فعلی و حتی قبلی‌ها هم در جریان و حال امروز نیستند. چند روزی هم هست که شاخ غول را شکسته‌ایم و همین عالیجنابان سرمتِ مشاهده فیلم مست عشق هستند. فیلمی با آن‌همه حاشیه و سروصدا و نام‌های بزرگ بالاخره به اکران رسید و اگر فیلم را در سه کلمه توصیف ‌کنم: هیچ به هیچ است. گویی صفحه‌ی ویکی‌پدیای مولانا را باز کرده‌اند و از روی آن، به خطی‌ترین شکل ممکن اتفاقات معروف زندگی او را در یک فیلمنامه‌ی کلیشه‌ای گنجانده‌اند.

دریغ از کمی خلاقیت یا توجه به جزئیات یا پی‌گیری یک خط داستانی ناب از زندگی مولانا. ما حتی از ساختن یک تصویر شبه‌واقعی از مولانا و شمس و روزگار آنان عاجزیم. کاش لااقل کار‌های سطحی و یا دیگر کتاب‌های مستند اما همه‌پسند درباره‌ی‌ مولانا را می‌خواندند و می‌آموختند که چه گوشه‌وکنارهای جذابی وجود دارد که می‌توان روی آن‌ها دست گذاشت.

ما با این عقبه فرهنگی و تاریخی، در به تصویر کشیدن واقعیت‌ها لالیم و گنگ و فقط نظاره‌گریم و در جریان سازی و پاسخ به هجمه‌ها هم، جز تحقیر و برچسب‌ چیزی عایدمان نمی‌شود.

به خواندن ادامه دهید
گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.