خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

بررسی ورود اسلام به ایران و شبهات پیش رو/ سیره قرآن و پیامبر(ص) اجبار به دینداری نیست

تبلیغی مؤثر است که همراه با ادبیات و گفتمان صحیحی باشد و هرگز بر زبان پیامبر(ص) سخنان زشت و ناپسند جاری نشد. تبلیغ باید مبتنی بر خردگرایی، موعظه حسنه و حکمت باشد و پیامبر این‌گونه دین اسلام را تبلیغ کرد.

به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، احمدرضا خضری، استاد تاریخ دانشگاه تهران، در نشست علمی «ورود اسلام به ایران و شبهات پیش رو» اظهار کرد: هرگونه بحث درباره گسترش اسلام در هر سرزمینی از جمله ایران، پیشاپیش به چگونگی ظهور اسلام مرتبط است و اول باید بدانیم چرا اسلام ظهور کرد و سیاست اصلی پیامبر(ص) برای گسترش اسلام در عربستان و سایر سرزمین‌ها چگونه بود سپس به قیاس بپردازیم که چرا و چگونه اسلام وارد ایران شد.

وی افزود: شبه‌جزیره عربستان قبل از ظهور اسلام از لحاظ اجتماعی، فرهنگی، روابط اجتماعی و انسانی و دینی و نیز رابطه انسان با عالم ماوراء در شرایط بسیار وخیمی قرار داشت و شاید این شرایط وخیم که قرآن به آن اشاره کرده است و منابع مستقل تاریخی بر آن گواهی می‌دهد وخیم‌ترین شرایطی بود که یک جامعه بشری با آن مواجه شده بود. بنابراین ضرورت بعثت پیامبر(ص) در آن شرایط کاملاً قابل توجیه‌ است.

خضری بیان کرد: پیامبر(ص) از غار حراء که بیرون مکه بود مبعوث شدند. این پرسش وجود دارد که چرا عربستان خاستگاه اسلام در نظر گرفته و پیامبر مبعوث شدند؟ ما پاسخ اقناع‌کننده صددرصدی برای این سؤال نداریم، چون اگر اسلام از هر جای دیگری آغاز می‌شد باز این سؤال وجود داشت، ولی می‌توان پاسخ داد که شبه‌ جزیره عربستان در بدترین وضعیت اجتماعی، فرهنگی، اخلاقی، علمی و … قرار داشت و با یونان، روم و ایران قابل قیاس نبود. وقتی پیامبر(ص) مبعوث شدند، هرچند در آغاز بعثت، درمانی برای دردهای آن روز عربستان بود، ولی در یک نگاه کلان، این دین آمده بود تا در جوامع و سرزمین‌های دیگر خودش را عرضه و مردم را هدایت کند. بنابراین سرزمین‌های دیگر هم بی‌نیاز از هدایت پیامبر(ص) نبودند؛ گرچه در اولویت قرار نداشتند. لذا پیامبر(ص) هیچ عجله‌ای نداشتند که بخواهند اسلام را به ایران یا روم و… وارد کنند.

وی ادامه داد: قرآن کریم پیامبر را فقط پیامبر شبه جزیره نمی‌دانستند، بلکه ایشان را پیامبر جهانیان می‌دانستند. در آیات قرآن آمده که وقتی پیامبر(ص) گاهی در تبلیغ شتاب می‌کردند خداوند می‌فرمود که شتاب نکن و با برنامه‌ مؤثر و دقیق کار خودت را پیش ببر و نباید جهانیان را به پذیرفتن دین اسلام وادار کنیم. در زمان ایشان هر مقدار که ممکن بود دین صادر شد و هر مقدار که ممکن نبود جزء مأموریت یاران ایشان قرار گرفت. قرار بر این بود که هر کسی که اسلام را می‌پذیرد بخشی از وظایف او این باشد که او برای گسترش اسلام گام بردارد و این کار با وجود کسانی که صداقت، باورمندی، درستکاری و انسانیت خود را نشان دادند انجام می‌شد و اینها بهترین مبلغ دین بودند.

خضری با طرح این سؤال که آیا پیامبر برای توسعه اسلام از هر ابزار و روشی استفاده می‌کرد؟ گفت: ممکن است برخی بگویند که چون پیامبر، قرآن و خدا خیرخواه مردم بودند و تلاش می‌کردند که مردم را نجات دهند، اگر مردم همراهی نمی‌کردند، استفاده از هر راهی ممکن بود، ولو اینکه از زور و تهدید و خشونت استفاده کنند، چون در نهایت مقصود انبیا، رساندن به بهشت برین است. برخی می‌گویند وقتی پیامبر(ص) مردم را به سمت مقصد عالی می‌بَرد، اگر مردم زیر بار نروند، باید از هر روشی برای هدایت آنها سود جست؛ امروز در بین گروهی از اهل سنت و افراد افراطی هم چنین رویکردی مجاز شمرده می‌شود و از ابزار تهدید، تطمیع و تحدید استفاده می‌کنند.

سیره قرآن و پیامبر(ص) اجبار به دینداری نیست
استاد دانشگاه تهران بیان کرد: براساس روش و منش قرآن و سیره پیامبر(ص)، آیا مجوزی وجود دارد که هدایت با هر وسیله‌ای ممکن شود؟ قرآن در آیات مختلف فرموده است که ماموریت انبیاء این است که انسان‌ها را نسبت به خدا، باورمند و مؤمن بار بیاورند تا از عمق وجود خدا را بپرستند نه اینکه افراد را تحت فشار و تهدید بگذارید زیرا پایدار نیست و ثمری هم ندارد. اگر انسان‌ها از عمق وجود خدا را باور کنند خودشان این مسیر را طی خواهند کرد؛ امروز حدود دو میلیارد انسان مسلمان هستند که برخی تندرو و افراطی و برخی دین محکمی ندارند ولی عده زیادی از مسلمین بدون هر گونه سود مادی و منفعت دنیوی، باورمند به دین پیامبر اسلام هستند و این همان چیزی است که پیامبر(ص) دنبال کردند. اگر پیامبر(ص) به تهدید متوسل می‌شدند افراد بعد از وفات پیامبر(ص) از دین بر می‌گشتند چنانچه برخی همین رفتار را کردند چون تصورشان این بود که اسلام را از روی اجبار قبول کرده‌اند. پس ماموریت انبیاء بالابردن دست انسان‌ها و تسلیم ایشان بود.

خضری با بیان اینکه ایمان میوه‌ای است که از درخت آزادی چیده می‌شود و از بستر زور به ایمان نخواهیم رسید، افزود: اگر تا قیامت با چماق کسی را بزنیم نمی‌توانیم ایمانی را از دل کسی بیرون و یا وارد کنیم. قرآن کریم فرموده است: انا هدیناه السبیل …؛ ما راه را به انسان نشان می‌دهیم خواست شاکر باشد و خواست کافر. پیامبر(ص) وقتی مبعوث شدند دیدند اسلام گسترش کم و کندی دارد، لذا گاهی عجله می‌کردند ولی قرآن در آیه ۹۹ یونس فرمود: وَلَوْ شَاءَ رَبُّکَ لَآمَنَ مَنْ فِی الْأَرْضِ کُلُّهُمْ جَمِیعًا أَفَأَنْتَ تُکْرِهُ النَّاسَ حَتَّى یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ؛ و اگر پروردگار تو مى‏‌خواست قطعا هر که در زمین است همه آنها یکسر ایمان مى‌‏آوردند پس آیا تو مردم را ناگزیر مى‌‏کنى که بگروند.

وی اضافه کرد: در این آیه ۳ تاکید وجود دارد؛ پس خدا خواسته تا انسان‌ها با اراده و آزادی موحد شوند و اگر نپذیرند به آنان هشدار و بیم می‌دهد که سرانجام خوبی نخواهید داشت و گرفتار عذاب خدا خواهید شد و اگر قبول کردید پاداش دنیوی و اخروی آن با خدا خواهد بود. در این آیه شریفه خطاب به پیامبر(ص) دارد که تو می‌خواهی مردم مجبور شوند که ایمان بیاورند و چنین امری شدنی نیست. از آیات قرآن فهمیده می‌شود که تنها راه گسترش اسلام، تبلیغ و بیان درست دین است. البته برخی از تبلیغ برای فروش کالا و سودجویی مالی خود استفاده می‌کنند و کالاهایی تبلیغ می‌کنند که سرتاسر برای وجود آدم‌ها و محیط زیست مضر است ولی باز این همه تبلیغ می‌شود، یا یکسری گروه‌های افراطی از طریق دین تلاش کرده‌اند تا دیگران را پیرو خود کنند و همین مسئله سبب شده تا ما نسبت به تبلیغ حساسیت منفی پیدا کنیم ولی قرآن کریم تبلیغ را رساندن حرف حق با زبان حق و با شیواترین و درست‌ترین روش می‌داند.

بهترین روش تبلیغ

استاد دانشگاه تهران بیان کرد: قرآن در باب تبلیغ فرموده است: «ادْعُ إِلَى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَهِ وَالْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ»(۱۲۵ نحل)؛ در قرآن یک آیه نیست که بگوید مردم را با زور و فریب و چماق و نیرنگ و روش‌های غیراخلاقی به دین فرابخوانید. تبلیغ درست تبلیغی است که در چارچوب مقررات قرآنی باشد.

وی افزود: تبلیغی که پیش از همه خود مبلغ به آن پایبند باشد مؤثر است، وگرنه اگر مبلغ خودش عمل نکند، تبلیغش اثر منفی به همراه خواهد داشت و مردم از این فرد کیلومترها فاصله می‌گیرند و به تعبیر حافظ: واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می‌کنند/ چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند.

سودجویی به نام خدمتگزاری

خضری اظهار کرد: قرآن کریم فرموده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ ﴿۲﴾؛ کَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ»؛ این گناه بسیار بزرگ و نابخشودنی است که کسی چیزی بگوید و خودش عمل نکند. حرف تأثیری ندارد، بلکه عمل مؤثر است. کسانی که میلیاردها تومان خرج می‌کنند تا به مقام و پستی برسند اگر راست می‌گویند، این پول‌ها را خرج زنان بدسرپرست و بی‌سرپرست و کارتن‌خواب‌ها و … بکنند؛ اگر این کار را کردند دلسوز هستند وگرنه سوء استفاده و لگدمال کردن این و آن برای منفعت شخصی است ولو اینکه اسم آن را خدمت به مردم بگذارند. تبلیغی مؤثر است که همراه با ادبیات و گفتمان صحیح باشد. هرگز بر زبان پیامبر(ص) سخنان زشت و ناپسند جاری نشد. تبلیغ باید مبتنی بر خردگرایی و عقلانیت و موعظه حسنه و حکمت باشد و چنین تبلیغی از ابتدا تا انتهای عمر پیامبر(ص) وجود داشت و ایشان یک روز هم از این روش دور نشد و از چارچوب اخلاق و ادب خارج نشدند. تبلیغ اخلاق‌مدار مؤثر و نیز از بزرگ‌نمایی و فریب و کوچک‌نمایی به دور است.

وی تأکید کرد: پیامبر(ص) از هر ابزار مجازی برای تبلیغ دین استفاده و از هر ابزار غیرمجازی پرهیز کردند؛ خطبه می‌خواندند و روی منبر می‌رفتند و نامه می‌نوشتند و مبلغ اعزام و با سران آن روزگار مکاتبه می‌کردند. ایشان وقتی مبعوث شدند، ابتدا بر اسلام آوردن قوم و قبیله خود تمرکز کردند و وقتی در این امر موفق شدند، به سراغ امپراتوری‌های دیگر رفتند؛ بخشی از مسلمین به حبشه رفتند و باعث اسلام آوردن عده‌ای شدند. مکاتبات با سران کشورهای دیگر در اواخر عمر شریفشان صورت گرفت و از منابع برمی‌آید که ایشان سران امپراتوری‌های آن روز را به اسلام دعوت کرد. به خسروپرویز نامه نوشتند، ولی او نامه را پاره و بی‌ادبی کرد، در حالی که افرادی تحقیق کردند و هدیه فرستادند و جواب مثبت دادند؛ پادشاه مصر ماریه قبطیه را به عنوان هدیه فرستاد که بعداً همسر پیامبر شد و یکی از این پادشاهان مسلمان شد.

خضری بیان کرد: وقتی خسروپرویز نامه را پاره کرد، عکس‌العمل پیامبر(ص) این نبود که لشکرکشی کند، ولی خبر از یک واقعیت دادند که فرمانروایی او نابود می‌شود و چنین شد و او به دست پسرش کشته شد. پیامبر مجدداً به تبلیغ اسلام در ایران پرداخت، ولی عمرشان اجازه نداد که اسلام را از شبه‌جزیره بیرون ببرند، ولی با وفات ایشان ماجرای گسترش اسلام شروع شد. جانشینان پیامبر(ص) در دوره خلیفه اول، دوم و سوم، اموی، عباسیان، خلفای عثمانی و محمود غزنوی معتقد بودند که باید با کشورگشایی اسلام را گسترش دهند. بنابراین بعد از وفات پیامبر(ص)، به طرز سرسام‌آوری به این کار دست زدند؛ البته خلفا در آغاز تمایلی به حمله به ایران نداشتند، زیرا برای آنها ناشناخته بود و ایرانیان موانع فیزیکی و فرهنگی را در برابر اعراب ایجاد کرده بودند.

وی گفت: هرچند لشکرکشی‌ها از دوره ابوبکر شروع شد، ولی در دوره عمر و عثمان گسترش زیادی داشت و از اواخر عثمان تا پایان حکومت امام علی(ع) و خلافت امام حسن(ع) کاملاً تعطیل شد. در دوره عثمان به خاطر شورش‌های داخلی و در دوره دو امام نخست لشکرکشی پذیرفته نبود. البته در دوره اموی مجددا شروع شد و در دوره ولیدبن عبدالملک در ایران، هند و … توسعه یافت ولی آیا تصرف ایران به معنای مسلمان شدن مردم بود؟ گسترش اسلام و پذیرش آن موضوعی متفاوت از تصرف ایران و کاملاً جداست.

منبع ایکنا
گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.