بنیانگذار استارتاپ منزل در کانادا گفت: تأمین مالی اسلامی، امروز یک صنعت سه تریلیون دلاری بوده و رشد آن در شرکتها و کارگزاریها بیش از ۱۰ درصد در سال است. بیشتر این رشد به استارتاپها وابسته است زیرا دیجیتالی شدن تأمین مالی واقعاً اقبال عمومی بالایی دارد.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، تأمین مالی اسلامی و زیرشاخههای آن مانند بانکداری اسلامی از جمله حوزههایی است که در سالهای اخیر مورد توجه بسیاری از سرمایهگذاران خُرد و کلان در کشورهای مختلف بوده است.
با این همه و با وجود ظرفیتهای بسیار بالایی که حوزه تأمین مالی اسلامی برای رشد در کشورهای مختلف اعم از اسلامی و غیر اسلامی و مزیتهای آن بر نظام تأمین مالی کلاسیک دارد، مسائلی مانند پیچیدگی و عدم شناخت کافی باعث شده که پتانسیل بالای جذب مشتری همچنان بدون استفاده باقی بماند.
کانادا به عنوان یکی از کشورهایی که از مزیت تنوع نژادی و دینی بهخوبی استفاده کرده است، در سالهای اخیر به یکی از کشورهایی تبدیل شده که تأمین مالی اسلامی در آن به تدریج در حال جا افتادن در نظام اقتصادی است.
یکی از استارتاپهای مهم در کانادا که در حوزه فینتِک اسلامی فعالیت دارد، منزل (Manzil) نام دارد.
منزل در سال ۲۰۱۷ و در شهر تورنتو بنیان نهاده شد و تلاش دارد که علاوه بر مشتریان مسلمان، مشتریان غیر مسلمانی را که به سرمایهگذاری بر اساس مسائل اخلاقی اجتماعی علاقه دارند، به خود جذب کند. منزل، خود را «اولین نئوبانک کانادا؛ ارائه دهنده محصولات دارای گواهی حلال» مینامد.
در این رابطه گفتوگویی با محمد سواف (Mohamad Sawwaf)، مدیر عامل و بنیانگذار منزل در مورد این استارتاپ و امیدها و چالشهای استارتاپهای اسلامی در کانادا داشتهایم.
شما بنیانگذار یکی از جذابترین و موفقترین استارتاپهای کانادا بودید. بزرگترین چالش شما برای راهاندازی و ادامه راه این استارتاپ چه بود؟
وقتی به خدمات مالی در کانادا و محیط نظارتی آن نگاهی کنیم متوجه خواهیم شد که بعد از چین، کانادا یکی از مشکلترین شرایط اعطای مجوز صلاحیت قضایی را برای بنیاننهادن چیزی در صنعت تأمین مالی دارد. وقتی در مورد نحوه ورود به این سیستم فکر میکنید، از منظر قانونی و نظارت، سختگیری برای ایجاد هر چیزی در حوزه امور مالی بسیار بالا است. به همه اینها، یک سطحی از مسائل اسلامی که مسائل مالیاتی زیادی دارد اضافه کنید.
بنابراین، ما سه موضوع مالیاتی را حل کردهایم: یکی مالیات مضاعف بر خرید و فروش املاک و مستغلات، دومی سود سرمایه در طول زمان و مورد دیگر البته مالیات بر درآمد است، زیرا در اسلام ربا که در نظام متعارف همان سود (بانکی) بوده، حرام است اما در کانادا این معاف از مالیات است.
در واقع برای من و تیم ما متشکل از وکلا و مجموعهای از خریداران و مشاوران شرعی دو سال طول کشید تا بفهمیم چگونه میتوانیم محصولی بسازیم که نه تنها قیمت رقابتی داشته باشد بلکه هیچ تخطی نداشته و هیچ قانونی را در نظام مالی کانادا زیر پای نگذاشته باشد.
استارتاپهای اسلامی در حوزههای فینتِک و تأمین مالی موفق هستند اما استارتاپ شما بر روی موضوع خانه و خرید خانه به بدون استفاده از ربا متمرکز است. فکر میکنید چه دلیلی برای موفقیت این استارتاپ وجود دارد؟
چند دلیل برای آن وجود دارد؛ اولین مورد تقاضای بازار است. وقتی امروز ۱,۶ میلیون مسلمان دارید که در ۱۰ سال آینده به سه میلیون نفر افزایش مییابد و به ۱۰ درصد از جمعیت کانادا میرسد، تقاضای زیادی برای محصولات مطابق با شریعت اسلامی وجود دارد و به دنبال چیزی است که ارزشها و اصول دینی آن را مجاز شمرده است. در کانادا، همه باید مالکیت دارایی خود را داشته باشند. آنها میخواهند استحقاق داشتنش را داشته باشند. بنابراین با محصولات ما، این دقیقاً همان چیزی است که به آنها میدهیم.
ما مطمئن میشویم که آنها صاحب خانه هستند، همان چیزی که به آن (در اسلام) «مالک» میگوییم. آنها (مشتریان استارتاپ منزل) صاحبان خانه، صاحبان قانونی هستند و این توانایی را دارند که مِلک را بفروشند، بازسازی کنند یا اجاره دهند. آنها (مشتریان منزل) تمام این ویژگیها را دارند انگار که وام متعارفی از بانک کانادایی گرفتهاند. این یعنی اطمینان از مناسب بودن بازار محصول و طراحی محصولاتی که مشتریان میخواستند.
در یک استارتاپ دو ذهنیت وجود دارد: میتوانید بگویید من یک محصول ایجاد و مردم را مجبور به خرید آن میکنم. یا، میتوانید بگویید که یک سری از مردم هستند که چیزی را میخواهند و من آن مشکل را حل میکنم. ما در واقع نیازی را که مردم درباره آن صحبت میکنند، برای آنها مرتفع میکنیم.
فکر میکنم نه فقط مسلمانان، غیرمسلمانان هم میتوانند مشتری شما باشند. درست است؟
کاملاً همینطور است. این چیزی فراتر از جنبههای مذهبی در محصول ما و استارتاپهای ما است. بنابراین وقتی به طور کلی به امور مالی صرفاً اخلاقی فکر میکنید، جبهه و جنبش بزرگی در مورد سرمایهگذاری اخلاقی و اجتماعی و یا دولتی مبتنی بر اخلاقیات وجود دارد.
در واقع ما هر چقدر که قویتر میشویم، غیر مسلمانانی را به عنوان مشتری در پلتفرم خود داریم و تبعیضآمیز رفتار نمیکنیم. بسیاری از مردم وقتی به بانکداری فکر میکنند، این تصور را دارند که (بانکداری) نمیتواند اخلاقی باشد. ما این کار را کردیم و گفتیم که این مسئله میتواند اخلاقی باشد و ثروت ایجاد کند؛ ما وامدهنده بیوجدان نیستیم.
پس از همه برای ورود به منزل استقبال میشود؟
بله. منزل به همه خوشآمد میگوید.
به طور کلی، بزرگترین مشکل برای آغاز یک استارتاپ اسلامی در کانادا چیست؟
بزرگترین چالش تمرکز بر چیزی است که میخواهید ارائه دهید. بسیاری از مردم در کانادا تصمیم میگیرند یک استارتاپ برای مسلمانان خلق کنند و در پایان به طور مستقیم بازاریابی در بین آنها کرده و در نهایت خُرد میشوند.
من میخواهم یک فضای اخلاقی به وجود بیاورم اما چیزی که واقعاً رخ میدهد به خصوص در جامعه مسلمانان، این است که آنها نمیدانند که (استارتاپ) شما اخلاقی است و تأییدیه حلال دارید. حتی تفاوت غذای حلال با حرام را هم نمیدانند.
منظورتان این است که حتی بعضی از مسلمانان کانادا در مورد حلال و حرام اطلاعی ندارند؟
درست است. حتی ما هم وقتی که کار را شروع کردیم تصورمان این بود که مردم شناخت دارند و مجبور به آموزش دادن و تشکیل کمپین آگاهی دادن به افرادی شدیم که نه تنها سواد مالی پایینی داشتند بلکه بعد باید مسائل اسلامی هم به آن اضافه میکردیم که موضوعات پیچیدهای بود.
بنابراین ما واقعاً باید یک گام به عقب برگردیم تا نه تنها در مورد اهمیت امور مالی و اینکه چگونه آنها میتوانند وضع بهتری داشته باشند، آموزش دهیم، بلکه بر روی چگونگی اجرای برنامهها و قرار دادن آن در پلتفرم دیجیتال(گامهای رو به جلو) هم کار کنیم.
به عنوان بنیانگذار یکی از موفقترین استارتاپهای اسلامی، آینده استارتاپهای اسلامی در جهان را چگونه میبینید؟
فکر میکنم این مقوله روند بسیار رو به رشدی دارد. تأمین مالی اسلامی، امروز یک صنعت سه تریلیون دلاری است. رشد آن در شرکتها و کارگزاریها بیش از ۱۰ درصد در سال است. بیشتر این رشد به استارتاپها وابسته است زیرا دیجیتالی شدن تأمین مالی واقعاً اقبال عمومی بالایی دارد.
منظورتان فینتِک است؟
بله. وقتی شما جوانان مسلمانی را در همه جای جهان دارید که همه چیز را به صورت دیجیتالی بر روی تلفنهایشان در دسترس دارند، پس با یک بازار پذیرش انبوه مواجه هستید.
به عنوان سؤال آخر، چه توصیهای به افرادی که در ایران و نقاط دیگر جهان به دنبال تأسیس استارتاپ هستند، دارید؟
۱۰۰ درصد، اول در مورد بازار تحقیق کنند. چیزی را پیدا کنند که تعداد زیادی از مردم در مورد آن مشکل صحبت میکنند.
قبل از این که استارتاپ منزل را تأسیس کنم، یک مشاور خرده فروشی بانکی بودم و با مسلمانان زیادی ملاقات کردم که همه یک چیز را میگفتند: هیچ سرمایهگذاری مطابق با شریعت اسلامی، وام شرعی و هیچ ابزار تأمین مالی مطابق با شریعت وجود ندارد.
بنابراین، همه آن دادهها به من اجازه دادند که حرکت کنم و چیزی بسازم که فکر میکردم جامعه به آن نیاز دارد.
پس خطاب به ایرانیها میگویم که در مورد نیاز بازار تحقیق انجام دهید تا بفهمید مزایای آن چیست و چگونه باید در بازار حرکت کنید. اگر در یک محیط کاملاً بدون رقیب باشید بهترین نسخه را برای موفقیت دارید. لازم نیست چیزی بسازید که در حال حاضر وجود دارد و مردم گزینههایی برای انتخاب آن دارند. شما اساساً در قیمت رقابت میکنید و بس. میخواهید سر ارزش رقابت کنید، میخواهید سر زمینه خدمات مشتری رقابت کنید، میخواهید سر دسترسی و آسانی دسترسی مشتریانتان که هدف شما هستند، رقابت کنید.