طالبان در حل معضلات اقتصادی افغانستان برنامه ندارند
چالشهای حاکمیت طالبان در گفت و گو با یک کارشناس مسائل سیاسی افغان:
دو معضل به هم پیوستهی این روزهای افغانستان، مردم و حاکمیت طالبان را به شدت تحت فشار قرار داده است، به گونهی که بسیاری از کارشناسان اقتصادی معتقد اند که اگر وضعیت به روال کنونی به صورت غیر مدبرانه به پیش برود، اعتماد مردم به نظام بانکی از میان رفته و این امر باعث ایجاد چالشهای جدی در سیستم بانکی افغانستان خواهد گردید که احتمال تداوم آن بیشتر از بهار سال آینده قابل تصور نیست.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، از سوی دیگر حل معضلات اقتصادی و بانکی افغانستان تا حدود زیادی وابسته به مشروعیت سیاسی حاکمیت است که با گذشت چهار ماه نه تنها گامی به سوی مشروعیت برداشته نشده است؛ بلکه سازمان ملل متحد با واکنش کاملا منفی به طالبان، نماینده قبلی جمهوریت را از آدرس افغانستان در این سازمان به کرسی اش ابقا نمود که در این کش و قوسها سرنوشت افغانستان همچنان تیره و نامعلوم است.
افغانستان از بدو تأسیس تاکنون متکی به کمک های بیرونی بوده است
در همین مورد «عسل محمد شاکری» از کارشناسان سیاسی افغانستان گفت: طبعا در تحولات سیاسی و تغییر نظام، ضعف ها و قوتهایی در جامعه و کشور رونما میگردد که حاکمیت و مردم از آن متأثر می گردند، وی خاطر نشان ساخت که در عموم، کشور افغانستان از مدت ۲۷۷ سالی که سنگ تهداب اش گذاشته شده است متکی به اقتصاد داخلی نبوده است.
هر نوع نظام و رژیمی که در این جغرافیا شکل گرفته است از منظر اقتصادی وابسته به یکی از کشورهای ابرقدرت بوده است و این وضعیت از آن زمان تا کنون کماکان دارد، در حالیکه معادن و منابع زیرزمینی افغانستان دست نخورده باقی مانده و در استخراج و بهره برداری از آن در هیچ نظام سیاسی همت گمارده نشده است.
وی همچنین افزود در حال حاضر کشور ما به علت تحولات در مقایسه با دوران گذشته از منظر اقتصادی و سیاسی دچار چالش هایی گردیده است؛ اما از سوی دیگر عدم امنیت و قبضه کردن قدرت توسط افراد و گروههای خاص خاتمه یافته است، مردم شب و روز در هر نقطهی کشور بدون چالش های امنیتی مسافرت میکنند، شکافهای طبقاتی حل گردیده است و تقریبا عموما در یک نواختی و همسانی سیاسی/ اقتصادی قرار گرفته است، اگر مشکل اقتصادی وجود دارد به گونهی است که عموم مردم در آن به گونهی یکنواخت زجر می کشند؛ اما زمینه فراهم گردیده است که افغانها متفقا دست به دست هم داده کشور شان را از معضلات رهایی بخشند.
طالبان برنامه مشخص برای رفع معضلات اقتصادی ندارند
این کارشناس سیاسی همچنین یاد آور شد: طالبان به عنوان یک گروهی که بیست سال را در جنگ سپری کرده است، قبل از اینکه یک نیروی خلاق و مبتکر در امور حکومت داری باشد، بیشتر یک جریان شبه نظامی است که با میلهی تفنگ و جبهات جنگ انس داشته اند، لذا این گروه در امور حکومت داری نمی توانند موفقانه عمل نمایند، مگر اینکه تغییر در رویکردهای شان ایجاد نمایند، نیروهای مسلکی (حرفه ای) و متعهد را از جای جای افغانستان در ادارات مختلف دولتی به کار بگمارند، ملیشههای حاکم را جمع نموده و در قول اردوها (مراکز نظامی) شامل ارگان های امنیتی سازند، پولیس علمی و مسلکی را وارد شهرها نمایند و متعهدترین افراد را در رأس اداره و مدیریت شان قرار دهند.
وی همچنین افزود: در نبود شخصیت های خبره و مسلکی است که طالبان تا کنون نتوانسته اند هیچ برنامه مدونی را در رفع معضلات اقتصادی افغانستان ارائه دهند؛ چنانچه شاهد بودید رئیس الوزرای طالبان در گفته هایش صریحا اظهار داشت که « امارت اسلامی نمی تواند مشکل اقتصادی مردم را حل کند، در رفع آن از خداوند کمک بخواهید.» وقتیکه رئیس یک حاکمیت چنین صریح اظهار نظر نماید واضح که حاکمیت موجود در رفع معضلات اقتصادی کدام برنامه مشخص ندارد؛ چنانچه طرح و برنامه شان را هم به مردم ارائه نداده اند، این قرائن بیانگر آن است که سیستم اقتصادی افغانستان به ماوراء سپرده شده است.
آینده حاکمیت مبهم است / سازمان ملل اولین اخطاریه اش را صادر کرد
آقای شاکری ابقای نماینده قبلی افغانستان را در کرسی سازمان ملل زنگ خطر و اخطاریه جدی جامعه جهانی به طالبان پنداشته و افزود که با منطق جور نمی آید که سازمان ملل شخصی را به عنوان نماینده دایمی افغانستان بپذیرد که از لحاظ حاکمیت و جغرافیا عملا منسوخ است؛ اما اینکه آقای اسحاقزی نماینده رسمی افغانستان در سازمان ملل مورد پذیرش قرار گرفته است این یک اخطاریه به حاکمیت طالبان است، بدین مفهوم که اگر خواسته های جهان که شامل حقوق زنان، حقوق بشر، آزادی بیان و … می گردد از سوی طالبان تمام و کمال پذیرفته نشود این گروه همچنان در حد یک گروه مسلح فاقد رسمیت باقی خواهد ماند و مجبور است به تنها امتیازی که از حاکمیت شان مستفید گردند همان شانه کردن تفنگ و گشت و گذر در جغرافیای افغانستان است، فراتر از آن به عنوان دولت صعود نخواهد کرد.
وی همچنین خاطر نشان کرد: وضعیت و قرائن موجود گواه آن است که در افغانستان چه نوع حاکمیت شکل خواهد گرفت، مبهم است، هرچند خواسته ها و شروط جامعه جهانی بارها مطرح گردیده است؛ اما طالبان در پذیرش آن کوتاهی کرده اند؛ لذا اگر رویکردها تغییر نیابد افغانستان همچنان در همین دور باطل باقی خواهد ماند و نظام طالبانی هم با کیفیت کنونی که دارند بعید است پذیرفته شود؛ زیرا یکی از پایه های مشروعیت که ریشه های داخلی است نیز طالبان نتوانسته اند آن را فراهم نمایند هم اکنون مردم افغانستان خود را در آئینه حاکمیت جدید نمی بینند و ادامه این روند ضرر دو سویه متوجه مردم افغانستان و گروه طالبان خواهد ساخت، به حال جامعه جهانی و کشورهای ابرقدرت وضعیت کنونی افغانستان تفاوتی ندارد چون آن ها متضرر نمی گردند و تنها افغان ها که مجبور اند چنین جبر را تا مدتی تحمل کنند.