نماز جمعه به شکل رسمی آن در ایران از دوران صفویه وقتی که شاه اسماعیل صفوی تشیع را در ایران مذهب رسمی کشور اعلام کرد، آغاز شد.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، علما و فقها درباره اقامه نماز جمعه سه نظر و دیدگاه داشتند؛ برخی معتقد بودند که نماز جمعه واجب تخییری است و انسان مخیر است در عصر غیبت آن را انجام دهد یا ندهد، بعضی نیز مانند شیخ محقق کرکی اعتقاد داشتند که اقامه نماز جمعه واجب تعیینی بوده و حتماً باید اقامه شود حتی در این زمینه نیز کتابی با عنوان رساله صلاه الجمعه را مینویسد؛ در این کتاب مؤلف پس از بررسی دلایل، نظریه وجوب اقامه نماز جمعه با حضور فقیه جامعالشرایط را انتخاب نموده است. اقامه نماز جمعه در دوره غیبت امام معصوم از موضوعات بحث برانگیز در میان فقهای شیعه است که عدهای به حرمت آن، عدهای به وجوب تعیینی آن و عدهای به وجوب تخییری آن نظر دادهاند.
برخی فقهای متقدم شیعه از جمله سَلاّر دیلمی و ابن ادریس حلّی و به پیروی از ایشان بسیاری از فقهای متأخرتر از جمله فاضل هندی مشروعیت نماز جمعه را مشروط به حضور امام معصوم یا حضور فردی دانستهاند که از سوی او به امامت جمعه منصوب شده باشد. پیروان فتوای حرمت نماز جمعه با این استدلال که حضور یا اجازه امام شرط صحت آن است و در عصر غیبت چنین اجازهای وجود ندارد برپا داشتن نماز جمعه را در این عصر جایز نمیدانند. همچنین برخی گفتهاند که ولی فقیه در کارهایی که نیاز به اختیارات وسیع (بَسطِ ید) دارد مانند برپا کردن نماز جمعه و امر به جهاد، از سوی معصوم نیابت ندارد. از جمله ادله مورد استناد قائلان به حرمت، احادیثی است که در آنها تعابیری مانند «امام» و «امام عَدل تَقی» آمده و گفته شده که مخالفت با امام در مورد نماز جمعه باعث هلاکت است یا برپا داشتن نماز جمعه جز با حضور امام عادل و پرهیزگار صحیح نیست. امام سجاد (ع) در صحیفه سجادیه نیز امامت جمعه را مقامی مخصوص برگزیدگان خدا دانسته است. برخی فقهای متأخرتر منظور از تعابیر مذکور در این احادیث را امام معصوم ندانسته و آن را به مفاهیمی عامتر که شامل امام جماعت نیز بشود تفسیر کردهاند. به نظر آنان در این احادیث تأکید اصلی بر لزومِ به جماعت برگزار شدن بوده است.
از سوی دیگر در بیشتر منابع متقدم فقهی شیعه که در دسترس است هرچند به استناد احادیث بر وجوب نماز جمعه تأکید شده، امامت امام معصوم یا نایب او به صراحت شرط نشده است. با این همه فقیهان امامی قرون بعد حضور یا اجازه حاکم عادل یا امام عادل را از جمله شروط اقامه نماز جمعه برشمردهاند. شرط عدالت را برای امام جمعه تنها فقهای شیعه مطرح کردهاند و اهل سنت بدان قائل نیستند. هر چند فتوای وجوب تعیینی از ابتدای غیبت کبری کم و بیش در میان فقها مطرح بوده است، وجوب تعیینی آن را شهید ثانی در قرن دهم به طور جدّی مطرح کرد. به نظر برخی از فقیهان، هرگاه شرایط اقامه نماز جمعه مانند عصر حضور امام فراهم باشد برپا کردن آن واجب است و این امر نیازی به نصب عام یا خاصِ امام معصوم ندارد.
بر همین اساس و به منظور مرور تاریخچه نماز جمعه در ایران پیش از انقلاب با حسین احمدی پژوهشگر حوزه تاریخ فرهنگی به گفتگو نشستیم که حاصل آن را در ادامه میخوانید:
*بر اساس نقل قولهای تاریخی، نماز جمعه در ایران از دوران صفویه شکل منظم و منسجمی پیدا کرد؛ صفویه چرا تلاش کرد این فریضه در جامعه ایران احیا شود؟
تا حدودی میتوان گفت که اقامه نماز جمعه در دوران صفوی پررنگ شد اما نمیتوان آغاز اقامه نماز جمعه را به دوران صفوی اختصاص داد چرا که پیش از آن زمان نیز در دوران خلافت عباسی و حتی دوران خلفای عثمانی که با دربار صفوی هم عصر است نماز جمعه وجود داشت.
بنابراین اگر بخواهیم سابقه نماز جمعه را بیان کنیم سبقه آن به عصر پیامبر اکرم (ص) بر میگردد ولی در زمان خلفا نیز نماز جمعه برپا بود و بیشتر وجه سیاسی آن مورد توجه قرار داشت زیرا در خطبههای نماز جمعه نام خلفای پیشین برده میشد و آنان مورد تعریف و تمجید قرار میگرفتند.
اما نماز جمعه به شکل رسمی آن در ایران از دوران صفویه وقتی که شاه اسماعیل صفوی تشیع را در ایران مذهب رسمی کشور اعلام کرد، آغاز شد. برخی معتقد هستند نخستین خطبه نماز جمعه را خود شاه اسماعیل در مسجد آدینه تبریز خواند و بعضی نیز بر این اعتقاد هستند که بعد از زمان شاه طهماسب این اتفاق افتاده و محقق کرکی نخستین کسی بوده که نماز جمعه را در دوران صفویه برپا کرده است.
بخشی از اهتمام صفویه به برگزاری نماز جمعه به عملکرد مذهبی حکومت عثمانی بر میگردد چرا که آنان سنی مذهب بودند و یکی از شروط مسلمانی را اقامه نماز جمعه میدانستند؛ بنابراین چون صفویه خودش را مسلمان میدانست معتقد بود که این وجه مذهب را باید اجرا کند از این رو بخشی از اجرای نماز جمعه در صفویه جنبه مذهبی داشت تا از حکومت عثمانی عقب نماند. البته بخشی نیز به تلاشهای فقهی و علمی عالمان دینی همچون محقق کرکی و … بر میگردد به باور برخی ایشان نخستین نماز جمعه را در مسجد عتیق اصفهان برپا کرده است.
*معیار و نحوه انتخاب امام جمعه در دوران صفویه چگونه بود؟
در این دوران مناصب مذهبی مانند شیخالاسلامی مناصبی دولتی بود، امام جمعه نیز به نوعی منصب دولتی بود که از سوی شاه و حکومت انتخاب میشد. اما استثنائاتی مانند ملافیض کاشانی را در زمان شاه عباس اول داریم که علی رغم اینکه شیخ الاسلام نیست اما امام جمعه بوده و نماز جمعه اقامه میکرد. گاهی اوقات نیز مرحوم کرکی برخی از شاگردان خود را به عنوان امام جمعه معرفی میکرد و شاه صفوی نیز میپذیرفت.
* نماز جمعه در دوران قاجار چه ویژگیهایی داشت و چرا گفته میشود دوره قاجار آغاز موروثی شدن امامت جمعه پایتخت است؟
اواخر دوره صفویه بود که شرایط مذهبی در ایران تغییر پیدا کرد دلیلش نیز این بود که وقتی افشاریه و زندیه دو سلسله ایرانی روی کار می آیند آنان توجه چندانی به اصول مذهبی ندارند به همین دلیل نماز جمعه نیز مورد توجه قرار نمیگیرد. معمولاً هم در دوران قاجار کسانی که انتخاب میشدند از خانوادههای مشهور بودند به نوعی در دوره قاجار امام جمعه یک منصب دولتی و موروثی به حساب میآید برای مثال میرعبدالباقی خاتون آبادی اولین نماز جمعه را در اصفهان برگزار کرد بعدش فردی با عنوان میرزا ابوالقاسم تهرانی و پسرش میرزا زینالعابدین و سپس سید ابوالقاسم دوم این منصب را به عهده میگیرد؛ بنابراین در دوره قاجار در شهرهای بزرگ مانند اصفهان، تبریز، تهران، مشهد و یزد نماز جمعه برگزار میشد. برای مثال خاندان مجلسی و خاتون آبادی معمولاً به صورت موروثی منصب امام جمعهای را به ارث برده بودند.
به طبع با اوصافی که بیان شده میتوان گفت امام جمعهها در دوران مشروطه با جریان مشروطیت مخالف بودند زیرا آنان از سوی دربار تعیین میشدند و چون این منصب دولتی است برای همین مردم با امام جمعهها ارتباط برقرار نمیکنند و آنان نیز با مردم میانهای برقرار نمیکنند و از مردم فاصله میگیرند. بنابراین امام جمعه به جای اینکه پناه مردم باشد به نوعی توجیهگر سیاستهای دولت قاجار به شمار میرود به همین خاطر مردم نیز استقبالی نشان نمیدادند و علمایی که آزاده بودند نیز به سمت آنها نمیرفتند.
*ویژگیهای نماز جمعه در دوران پهلوی چگونه بود آیا در این دوره نماز جمعه اقامه میشد؟
همان شیوه دوره قاجار در دوره پهلوی نیز ادامه داشت مضاف اینکه از دوره پهلوی غرب گرایی در ایران رواج پیدا میکند و شعائر مذهبی اصلاً جایگاهی ندارد برای مثال حتی نماز خواندن فردی هم جایگاهی ندارد چه برسد به برگزاری نماز جماعت و نماز جمعه آن هم با امام جمعهای که یک منصب تزئینی و دولتی است. مثلاً سید حسن امامی که نسبش به خاندان خاتون آبادی بر میگردد و آخرین امام جمعه دوره پهلوی به شمار میرود منصوب دربار است و عملاً مردم با آنها ارتباطی بر قرار نمیکنند.
بعضی معتقد هستند بسیاری از امام جمعههای درباری در آن دوران گرایش فراماسونری نیز داشتند معمولاً از یک مقطعی در دوره قاجار که انگلیس فهمید علما کانون توجه مردم هستند و زمانی که اعتراضی دارند به سوی آنان میروند تا رهبری این اعتراضات را بر عهده بگیرند خواست در میان آنان نفوذ کند برای همین با نفوذ به خانوادههای علما اقدام به بورسیه کردن فرزندان آنان کرد تا بتواند از این طریق بر مردم ایران مسلط شود.
*در این دوران نخستین کسانی که خواستار تجدید نظر در جایگاه نماز جمعه بودند چه کسانی هستند و چرا؟
نخستین کسانی که با شرایط و وضعیت حاکم در نماز جمعه ایران مخالفت کردند آیت الله بروجردی و امام خمینی بودند؛ آنان به جد میخواستند که این اوضاع تغییر کند. عموماً امام جمعهها انتصابی و درباری بودند خطبههایی هم خوانده میشد که مدح، ثنا و تمجید بوده به جای اینکه مباحث اجتماعی، سیاسی و فرهنگی … ایراد شود. وقتی امام جمعه جیره خوار دربار است و از دربار ارتزاق میکند چه انتظاری میتوان داشت که بیاید و در خطبههای نماز جمعه از ظلم و ستمی که علیه مردم و زندانیها صورت میپذیرد صحبت کند بر همین اساس امام خمینی (ره) و مرحوم آیت الله بروجردی (ره) به شدت مخالف این اوضاع بودند و پس از پیروزی انقلاب اسلامی این زمینه فراهم شد که این نهاد به جایگاه اصلی خود برگردد.