قیدی برای افاضه رحمت الهی وجود ندارد/ تفاوت نظر آیتالله ملکی تبریزی و آیتالله مصباح
حجتالاسلام سروش محلاتی در شرح دعای سحر:
حجتالاسلام محمد سروش محلاتی ضمن تحلیل دیدگاههای متضاد آیتالله مصباح یزدی و آیتالله میرزا جواد ملکی تبریزی در مورد رحمت الهی، گفت: آیتالله مصباح یزدی تحلیل کردهاند که ما یک فضل داریم که بالاتر از استحقاق است و فرمودهاند رحمت فضلی بالاتر از رحمت استحقاقی است ولی اضافه کردهاند رحمت فضلی و جودی هم مقید به این است که خلاف حکمت الهی نباشد.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، حجتالاسلام والمسلمین محمد سروش محلاتی، استاد درس خارج حوزه، شامگاه ۵ اردیبهشت در ادامه سلسله جلسات شرح دعای سحر به بحث رحمت الهی (اللهم انی اسئلک من رحمتک باوسعها..) پرداخت که گزیده سخنان وی را میخوانید:
در اینجا چند پرسش وجود دارد؛ اول اینکه رحمت واسعه یعنی چه؟ اصل رحمت را در جلسات گذشته توضیح دادیم، ولی مراد از رحمت واسعه چیست؟ پرسش دیگر اینکه آیا هر شخصی در مقام دعا میتواند درخواست رحمت واسعه الهی داشته باشد یا این رحمت مخصوص افراد خاصی است. در مورد پرسش اول رحمت واسعه رحمتی است که حد و مرزی نمیشناسد و محدودیتی ندارد و شامل همه موجودات میشود و هیچ شخصی خارج از این رحمت نیست.
تفسیر شریف المیزان به تناسب رحمت واسعه را معنا کرده و فرموده است که آن رحمت فراگیر غیرمتناهی که فراتر از افراد و اشخاص خاص است به شخص و صنف و گروهی اختصاص ندارد. در این رحمت استثنا وجود ندارد. بر این اطلاق و شمول و فراگیری هیچ قاعده دیگری حاکم نیست که جلوی فراگیری و شمول را بگیرد. گسترش این رحمت محکوم هیچ قاعده و قانونی قرار نمیگیرد.
آیا قیدی برای رحمت واسعه الهی وجود دارد؟
رحمتی با این وسعت ما را با این سؤال مواجه میکند که آیا انسانها از چنین رحمت واسعهای برخوردار هستند یا خیر؟ علامه پاسخ داده و فرموده است که برخی از انسانها از رحمت واسعه محروم هستند نه به این علت که قید و شرطی در این رحمت وجود دارد، بلکه برخی افراد استعداد، قابلیت و ظرفیت دریافت این رحمت را ندارند.
ظرف انسان باید از چنان ظرفیتی برخوردار باشد تا این رحمت را دریافت کند. کسی که نمیخواهد و قبول ندارد و مسیر دیگری را میرود نه اینکه خدا او را محروم کرده باشد، بلکه باران رحمت الهی نازل میشود، ولی این فرد ظرف را زیر آن قرار نمیدهد یا معکوس قرار میدهد وگرنه رحمت الهی قید و بند و محدودیتی ندارد و غیرمتناهی است.
معلمی را در نظر بگیرد که درس را در کلاس به یک نحو ارائه میدهد و برای همه دانشآموزان توضیح میدهد و کسی را هم از کلاس بیرون نمیکند، ولی برخی آمادگی ندارند یا آمادگی کمتر دارند و برخی ممکن است قبول نداشته باشند و بگویند نمیخواهیم و در این صورت تقصیری متوجه معلم نیست.
در اینجا با این پرسش جدی روبهرو هستیم؛ ما میتوانیم بپذیریم رحمت الهی دو نوع است؛ رحمتی که بر مبنای استعداد و قابلیت و آمادگی افاضه میشود و فرد با اعمال و ریاضتها قلب خود را پاک نگه داشته است و چون ظرفیت و لطافت روحی پیدا کرده به همان تناسب رحمت الهی را هم میبیند که نام آن رحمت بر مبنای استحقاق است.
رحمت بی قید و شرط
نوع دوم رحمت، رحمت بدون استحقاق و لیاقت است؛ آیا این معقول است یا خیر؟ کسی شایستگی پیدا نکرده ولی خدا تفضلا رحمتش را شامل حال او کرده است. از برخی ادعیه ماثور برمیآید که باید از خدا طلب رحمت کنیم ولو اینکه شایستگی و لیاقت هم نداریم.
در مناجات شعبانیه میخوانیم که خدایا، اگر من صلاحیت و شایستگی رحمت تو را ندارم تو از جود و فضل خودت به من عطا کن. من اهل نیستم برای رحمت ولی تو که اهلیت رحمت و تفضل داری؛ عدم اهلیت من که اهلیت تو را زیر سؤال نمیبرد. آن رحمت واسعه خود را بر مبنای جود بر من نازل کن.
در دعای ابوحمزه هم آمده است که ای مولای ما اگر بنا بر این باشد که براساس عمل ما فضل و رحمت تو شامل حال ما شود ما میدانیم وضع اعمال و رفتار ما خراب است. خدایا، ما صلاحیت رحمت تو را نداریم، ولی تو برای جودت اهلیت داری. خدایا بر ما منت بگذار و آنچه را شایسته جود تو هست از آن به ما ببخش.
این مضامین با آن سختگیری که رحمت فقط برای انسانهایی است که شایستگی و آمادگی پیدا کردهاند کار را سخت میکند، در نوع اول قید و شرط وجود دارد ولی در نوع دوم همه این قید و شروط برداشته میشود. در آنجا محاسبه و عقلانیت مطرح است و در اینجا بحث عشق و محبت.
در این روزها که به این تعبیر «اللهم انی اسئلک من رحمتک باوسعها» توجه میکنیم، از خدا میخواهیم که خدایا این محاسبه را در تعامل ما کنار بگذار و رحمت واسعه به ما بده. از رحمتی که هیچ شرطی ندارد و بدون هر نوع اهلیت و شایستگی میتوان از آن استفاده کرد.
تحلیل آیتالله مصباح یزدی از رحمت واسعه
یکی از صاحبنظرانی که در دهههای اخیر شرحی بر مناجات شعبانیه داشتهاند، مرحوم آیتالله مصباح یزدی هستند؛ ایشان در این بحث تحلیل کردهاند که ما یک فضل داریم که بالاتر از استحقاق است و فرمودهاند رحمت فضلی بالاتر از رحمت استحقاقی است ولی اضافه کردهاند رحمت فضلی و جودی هم مقید به این است که خلاف حکمت الهی نباشد؛ یعنی یک اصلی حاکم بر رحمت است و رحمت الهی محکوم اصل حکمت است.
بنابراین افرادی که استحقاق ندارند از رحمت الهی برخوردار میشوند، اگر خلاف حکمت نباشد بعد مثال زدهاند کسانی که انبیاء را به قتل رسانده و از روی عناد بندگان خدا را گمراه میکنند شایستگی رحمت الهی را استحقاقا و بدون استحقاق ندارند ولی افراد دیگر هرچند شایسته نباشند میتوانند امیدوار به فیض الهی باشند. البته برخی مانند علامه طباطبایی معتقدند که افاضه الهی با حکمت هم قیدپذیر نیست.
فضل نامتناهی خدا از نگاه میرزا جواد ملکی تبریزی
به نظر میرسد کسانی که مأنوس با معارف ادعیه هستند، راه دیگری را نشان دادهاند از جمله مرحوم آیتالله میرزا جواد ملکی تبریزی که ما نمیتوانیم از عظمت روحی این مرد سخن بگوییم؛ وی در المراقبات وقتی به لیالی قدر میرسد میفرماید که خدا را صدا بزن، ارحم الراحمین را صدا بزن و بگو خدایا آن رحمت واسعه کجاست؟
بعد سماجت و گریه کن. البته ممکن است خلجانی به شما دست بدهد که دیگر این خواسته را ادامه ندهی و آن خلجان این فکر شیطانی است که تو با این سابقه و گناهان و عیوبی که داری و با این پرونده سنگینی که داری؛ شایستگی رحمت و نظر لطف الهی را نداری. شاهد آن هم این که خداوند درست است که فرموده رحمت من واسعه هست ولی فرموده برای متقین است و تو تقوا نداری که مطالبه رحمت بکنی.
آقامیرزا جواد ملکی میگوید که این مسئله القای شیطانی است و میخواهد تو را از درگاه خدا نومید و مأیوس کند تا در مسیر خودش باشی و ارتباطی را که با خدا ایجاد میکنی قطع کند.
اگر چنین تفکری به ذهن شما خطور کرد که شایستگی رحمت الهی را ندارید به آن اعتنا نکن و با خدا مناجات کن و امیدت را افزایش بده. بعد ایشان ادامه داده است که هرچه از مقامات عالیه اولیای الهی را میتوانی در ذهن خودت تصور کنی همه را از خدا بخواه، کم و کوچک نخواه و تقاضای خود را محدود نکن. این مقامات عالیه چیست؟
معرفت، محبت نسبت به خدا و تقرب نسبت به خدا، عمل و تقوا، این مقامات عالیه است و تو از خدا بخواه و بر آن تاکید کرده و بگو که خدایا اگر من لایق این مقامات نیستم نباید از آن محروم شوم زیرا عطای تو متوقف بر این شایستگیها نیست. عطای تو به اقتضای رحمت توست.
خدایا آن معرفتی که تو به من عنایت کردی به من میفهماند و میگوید که چیزهای بزرگ از تو بخواهم، خدایا مرا رد میکنی که تو استحقاق نداری و من هم ادعای استحقاق ندارم و روسیاهم و دستم خالی است و هیچ چیزی برای ارائه ندارم ولی خدای آنها که استحقاق و اهلیت دارند آن را از کجا آوردهاند مگر نه اینکه استحقاق و اهلیت هم لطف توست.
خدایا به من نا اهل اهلیت عنایت بفرما؛ به منی که شایستگی ندارم افاضه و شایستگی هم از طرف تو هست. خدایا اگر رحمت تو مشروط به استحقاق است باز آن استحقاق در دست تو هست و اگر بدون استحقاق است باز عنایت فرما.
خدایا میبینی که دستهای ما خالی است و ماه مبارک رمضان به پایان رسیده و ما موفق به اینکه کاری انجام بدهیم نشدهایم؛ از تو میخواهیم که این گدایی ما را در درگاه خود بپذیری و این را وسیله قرار دهی تا ما نااهلان هم در کنار کسانی که اهل هستند پذیرفته شویم و همانطور که از اولیای خودت پذیرایی میکنی که عبادت و قرائت مقبول و اعمال صالح دارند از ما هم پذیرایی کن و آن رحمت واسعه خود را شامل حال ما نااهلان هم بفرما.